امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

Yemen ifyemen
امت اسلامی

امام خامنه ای: بیدار شدن ملت‌ها و ایستادن با دست خالی، در مقابل رفتار تحقیر آمیز غرب و امریکا، حادثه بزرگی بود که البته بر خلاف تصور غربی‌ها، هنوز تمام نشده است.

عضویت در خبرنامه امت اسلامی
آرشیو خبرنامه



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
نت نامه در گوگل پلاس

طبقه بندی موضوعی

حمله اسرائیل به ایران؛ هرگز!

جمعه, ۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۵۵ ب.ظ

 اگر ایران در واکنش به این حمله درصدد حمله به منافع و دارایی های منطقه ای آمریکا بر آید ، مناسبات اسرائیل و آمریکا هم در سطح نخبگان و سیاستمداران و هم در سطح توده های مردمی به شدت مخدوش خواهد شد...

 

 

 

 

«زاخاری کِک» در سایت نشنال اینترست به تشریح پنج دلیل می پردازد که بر مبنای آن اسرائیل به ایران حمله نخواهد کرد. متن زیر ترجمه کامل متن نویسنده است و مفاد آن لزوما مورد تأیید  نیست و در برخی موارد نیز با آن مخالف است. انتشار این متن به جهت تنویر افکار عمومی نسبت به نوع نگاه دشمن به ایران و برقراری رابطه ایران و آمریکا و بهره برداری اسرائیل از این رابطه است:

*  *  *


اسرائیل اگرچه عضو گروه مذاکره کننده هسته ای پنج به علاوه یک با ایران نیست، ولی همواره تلاش کرده است تا سایه خود را بر مذاکرات درباره برنامه هسته ای ایران حفظ کند. به عنوان مثال لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه این اواخر در تشریح مخالفت پاریس با توافق هسته ای احتمالی با ایران گفته بود:‌«‌نگرانی های امنیتی اسرائیل و همه کشورهای منطقه باید در این زمینه مد نظر قرار گیرد.»

بخشی از نگرانی های فابیوس به ترس دیرینه کشورهای غربی از حمله پیش دستانه اسرائیل به ایران برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای مربوط می شود. برای برخی از کشورهای غربی، این احتمال حتی با وجود انعقاد توافق موقت هسته ای میان ایران و پنج به علاوه یک همچنان واقعی است.

به عنوان مثال یکی از تحلیلگران به نام ویلیام کریستول در مصاحبه با شبکه ای بی سی در پاسخ به این پرسش که آیا به نظر شما اسرائیل در حالیکه مفاد توافق موقت هسته ای همچنان در حال اجراست، به ایران حمله می کند یا خیر پاسخ داد:‌«‌فکر نمی کنم نخست وزیر اسرائیل اصلا به این موضوع اهمیتی بدهد که با تصمیم آمریکا مبنی بر داشتن یک توافق شش ماهه با ایران، دامنه عملکرد وی در توسل به اقدام نظامی بر ضد تهران محدود خواهد شد. منظورم این است که چه شش ماه یا یکسال یا غیره، اگر اسرائیلی ها بخواهند وارد عمل شوند، وارد عمل می شوند.»

بنیامین نتانیاهو هم برای کم رنگ کردن این موضوع کار چندانی صورت نمی دهد. وی افزون بر آن که توافق هسته ای با ایران را یک «‌اشتباه تاریخی» توصیف و آن را محکوم می کند، تاکید دارد اسرائیل خود را به این توافقنامه ملزم نمی داند و هشدار می دهد:«‌رژیم ایران کمر به نابودی اسرائیل بسته است و اسرائیل حق دارد تا با توسل به نیروهای خود در برابر هر تهدیدی از خود دفاع کند.»‌

با این همه بسیاری این حرفها را نوعی بلوف سیاسی می دانند و آن را رد می کنند. به عنوان مثال جفری گلدبرگ در مقاله ای در بلومبرگ چنین استدلال کرده است که «‌توافق هسته ای با ایران آنچنان نتانیاهو را محدود می کند که هر گونه حمله احتمالی اسرائیل به ایران در آینده قابل پیش بینی، غیر قابل تصور خواهد بود.»‌

کلیف کاپچان تحلیلگر گروه اورآسیا نیز در اظهاراتی مشابه می گوید:‌«‌احتمال هر گونه حمله اسرائیل به ایران در طول اجرای توافقنامه موقت هسته ای، تقریبا صفر است.»‌ اگرچه کسب توافق موقت هسته ای میان ایران و پنج به علاوه یک، هر گونه تلاش اسرائیل را برای حمله ایران مهار کرده است ولی واقعیت این است که در سخن گفتن از احتمال اقدام نظامی اسرائیل بر ضد تاسیسات هسته ای ایران ، همواره به میزان زیادی اغراق گویی و مبالغه می شود.

دست کم پنج دلیل وجود دارد که چرا اسرائیل به ایران حمله نظامی نخواهد کرد:‌

۱- نخست آن که اگر اسرائیل واقعا قصد داشت که به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند، این کار را از مدتها پیش انجام می داد.

از زمان غافلگیر شدن در آغاز جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۳ تاکنون، اسرائیل عموما برای خنثی سازی تهدیدات امنیتی بسیار فعالانه و بی ملاحظه وارد عمل شده است. این عملکرد در هیچ مسئله ای بیشتر از برنامه های تولید سلاح هسته ای واقعی تر نبوده است. به عنوان مثال اسرائیل برنامه هسته ای صدام رئیس جمهور سابق عراق را آن هم هنگامی که این تاسیسات از صرفا احداث چند راکتور تجاوز نمی کرد ، بمباران کرد. یا افزون بر آن اسرائیل تنها راکتور هسته ای سوریه را با گذشت تنها چند ماه از کشف و شناسایی آن بمباران کرد.

این در حالی بود که آژانس بین المللی انرژی اتمی به طور کامل از وجود این راکتور بی اطلاع بود و چند سال بعد از آن بود که وجود راکتور را در یکی از ساختمان های بمباران شده تایید کرد . حال باید این موضوع را با سیاست اسرائیل درباره برنامه هسته ای ایران مقایسه کرد.

خبرهای مربوط به وجود تاسیسات غنی سازی اورانیوم در نطنز و راکتور آب سنگین در اراک ، ابتدا در سال ۲۰۰۲ منتشر و علنی شد.

در طول بیش از یک دهه از آن زمان تاکنون ، تل آویو تنها نظاره گر این برنامه بوده که به تاسیسات هسته ای تمام عیار تبدیل شده است و از یک راکتور تحقیقاتی اولیه به تاسیساتی به شدت حفاظت شده و سایت های پراکنده تغییر شکل یافته است.

از اینها گذشته بی میلی شدید آمریکا برای پیش دستی در حمله به ایران دست کم در سال ۲۰۰۸ برای تل آویو محرز شد. این رویکرد به طور کامل با رویکرد اسرائیل و منتظر نشستن این رژیم تا دقیقه آخر در برابر تهدیدات واقعی مغایرت دارد.

۲- بمباران تاسیسات هسته ای ایران، احتمال دستیابی تهران را به سلاح هسته ای بیشتر می کند.

درست مانند حمله نظامی آمریکا ، هر گونه حمله هوایی اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران ، تنها احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته ای را بیشتر و بیشتر خواهد کرد.

در داخل ایران، آیت الله علی خامنه ای رهبر معظم این کشور از هر گونه حمله نظامی به این کشور، به عنوان توجیهی برای لغو فتوای خود مبنی بر ممنوعیت تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی بهره خواهد برد. [ادعایی غلط که نویسنده غربی آن را مطرح کرده است.]

از طرفی حمله نظامی به ایران موجب جلب حمایت بزرگتر مردم این کشور از اقدامات نظام و برنامه هسته ای کشور خواهد شد و منابع بیشتری در کشور در جهت پیشبرد تلاش های هسته ای بسیج خواهد شد.

از همه این ها گذشته حمله اسرائیل، (‌در چشم همه جهانیان) به رژیم ایران مشروعیت خواهد داد تا از پیمان منع اشاعه تسلیحات هسته ای یا ان پی تی خارج شود و بازرسان بین المللی را از کشور اخراج کند.

اگر عضویت تهران در این پیمان مانع از حمله نظامی به ایران نشود، چطور رژیم ایران می تواند باقی ماندن در این پیمان را برای مردم خود توجیه کند؟‌ در نهایت حمایت بین المللی از اعمال تحریم ها بر ضد ایران نیز پس از هر گونه حمله نظامی اسرائیل بر ضد این کشور فرو خواهد پاشید و منابع و امکانات بیشتری در اختیار ایران قرار خواهد گرفت تا در صدد بازسازی تاسیسات هسته ای خود بر‌ آید.

۳- کمک به ایران، لطمه به اسرائیل همچنین هر گونه حمله نظامی اسرائیل به برنامه هسته ای ایران، بیشتر به نفع ایران و به ضرر اسرائیل تمام خواهد شد.

ایران از حمله اسرائیل به عنوان حربه ای برای بازیابی محبوبیت خود در میان ملل عرب بهره برداری خواهد کرد بدین ترتیب فشارها بر حکام عربی دو چندان خواهد شد.

همانطور که قبلا نیز بدان اشاره شد با حمله به ایران، نظام بین المللی تحریم ها از هم فرو خواهد پاشید و موجی از همدردی و هم فکری با ایران در بسیاری از کشورهای جهان به راه خواهد افتاد.

افزون بر آن حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران ،‌اسرائیل را در یکی از بدترین شرایط ممکن قرار خواهد داد.

اگر ایران در واکنش به این حمله درصدد حمله به منافع و دارایی های منطقه ای آمریکا بر آید ، مناسبات اسرائیل و آمریکا هم در سطح نخبگان و سیاستمداران و هم در سطح توده های مردمی به شدت مخدوش خواهد شد.

به عبارت دیگر افکار عمومی خسته از جنگ در آمریکا به شدت با هر گونه رویکرد رهبران خود در کشاندن پای این کشور به جنگی دیگر در خاورمیانه مخالف است.

مردم آمریکا ممکن است حتی نسبت به کشور متحد مانند اسرائیل، که موجب شده است با این اقدام جنگی خود موقعیت آمریکایی ها به خطر بیفتد، دشمن شوند.

افزون بر همه اینها روند همکاری تدریجی ولی رو به رشد اسرائیل با برخی از کشورهای عرب سنی در منطقه، ممکن است با هر گونه حمله نظامی به ایران، یک شبه نیست و نابود شود.

حتی اگر بسیاری از نخبگان سیاسی در این کشورهای عربی در خفا و محرمانه از اقدام نظامی اسرائیل بر ضد ایران حمایت کنند، ولی واکنش های انفجاری و خشمگینانه افکار داخلی این کشورها در برابر اسرائیل، این سیاستمداران را هم ناچار خواهد کرد تا برای مدتی طولانی از تل آویو فاصله بگیرند.

از همه این مسائل گذشته وجهه و اعتبار اسرائیل در اروپا و آسیا با حمله نظامی به ایران بیش از پیش مخدوش خواهد شد و هیچیک از این کشورها به آسانی و با سرعت نخواهند توانست اقدامات اسرائیل را به بوته فراموشی بسپارند.

۴- بازیگران مخالف داخلی اسرائیل

اگرچه شاید شخص نتانیاهو آماده حمله به تاسیسات هسته ای ایران باشد، ولی نباید فراموش کرد که وی در چارچوب یک دموکراسی با ساختاری مستحکم و نخبه به ویژه در زمینه امنیت ملی فعالیت می کند.

بنابراین بعید به نظر می رسد که وی از حمایت کافی داخلی برخوردار باشد تا بتواند به طور جدی توسل به این چنین اقدامی جسورانه و مخاطره آمیز را مورد بررسی قرار دهد.

باید توجه داشت اسرائیل در توسل به نیروی نظامی از یک فرایند قدرتمند نهادینه شده پیروی می کند.

چنانچه زمانی موشه یعالون معاون نخست وزیر و وزیر جنگ کنونی اسرائیل سال گذشته توضیح داد:‌«در دولت اسرائیل هر گونه فرایند عملیات نظامی و اقدام نظامی،‌ با تایید کابینه امنیتی و در موارد خاص با تایید کل کابینه صورت می گیرد. بنابراین تصمیم گیری در این موارد به دست دو یا سه یا هشت نفر صورت نمی گیرد.»‌

پس اصلا مشخص نیست که نتانیاهو حمایت لازم را برای حمل نظامی به ایران بتواند به دست آورد.

در واقع زمانی مناخیم بگین تلاش کرده بود تا حمایت کافی نخبگان سیاسی اسرائیل را برای حمله سال ۱۹۸۱ به عراق به دست بیاورد، ولی آن زمانی بود که بغداد خیلی بیشتر از وضعی که امروز در خصوص تهران شاهد آن هستیم، خطری واضح و روشن بر ضد اسرائیل به شمار می رفت.

آنچه که بارزتر از همه به چشم می آید این است که نتانیاهو از حمایت اغلب چهره های سرشناس و قدرتمند دستگاه امنیت ملی اسرائیل برخوردار نیست. چرا که بسیاری از مقامات سابق ارشد اطلاعاتی و نظامی اسرائیل به صراحت و به طور آشکار از سیاست افراطی نتانیاهو بر ضد ایران انتقاد کرده اند. تا جایی که حتی دست کم یکی از آنان این موضوع را که ایران واقعا به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای باشد، زیر سئوال برده است.

یکی دیگر از فرماندهان سابق ستاد مشترک ارتش اسرائیل در مصاحبه با نشریه ایندیپندنت گفته بود:«این موضوع کاملا روشن است اگر نگوییم همه،‌ اغلب کادر رهبری نیروهای دفاعی اسرائیل از اقدام نظامی در این مرحله حمایت نمی کنند. در گذشته نیز مشورت ها و توصیه های رئیس ستاد نیروهای سلح و رئیس موساد موجب توقف اقدام نظامی شده بود.»‌

۵- دستیابی به توافق از عدم توافق بهتر است

در نهایت باید گفت اسرائیل به ایران حمله نمی کند چون این کاملا به نفع ایران و آمریکاست که به توافق دست پیدا کنند، حتی اگر این توافق چندان ایده ال نباشد.

برای ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته ای ، دستیابی به توافق، بهتر از ایده تهاجم نظامی یا اشغال این کشور است.

افزون بر همه اینها اسرائیل نیز به طور مستقیم و هم غیر مستقیم از هر گونه توافق هسته ای میان ایران و آمریکا و به ویژه نزدیکی هر چه بیشتر تهران و واشنگتن، سود می برد. از محل گرم تر شدن روابط میان ایران و آمریکا، عایداتی به طور مستقیم نصیب اسرائیل می شود و دستیابی به توافق هسته ای به تسهیل این فرایند کمک خواهد کرد.

ایران در شرایط کنونی از محل اتخاذ مواضع و اقدامات ضد اسرائیلی متنفع می شود و در عین حال هزینه ای پرداخت نمی کند، نزدیکی با آمریکا، رهبران ایران را وادار خواهد ساخت تا حملات تند لفظی یا اقدامات ضد اسرائیلی خود را تا حدودی کنترل و مهار کنند، چرا که در غیر این صورت موقعیت روابط با شریک تازه را در معرض خطر قرار خواهند داد.

اگرچه بعید است روابط ایران و اسرائیل به سطح روابط دوران شاه یا دهه اول حکومت جمهوری اسلامی باز گردد، یک ایران هم پیمان و همکار با آمریکا، هزینه و بار کمتری بر دوش اسرائیل تحمیل خواهد کرد.

تاریخ در این باره گواه و شاهد خوبی است:‌ متحدان خاورمیانه ای آمریکا، به ویژه مصر در دوران انور سادات، در مقایسه با کشورهای متخاصم با آمریکا، نگرش خصمانه کمتری در قبال اسرائیل داشته اند.

از محل توافق هسته ای میان ایران و آمریکا و احتمال گرمی روابط میان تهران و واشنگتن، یک منفعت غیر مستقیم نیز نصیب تل اویو خواهد شد. بخشی از این موضوع به بروز خشم و نارضایتی در پایتخت های کشورهای عربی سنی بر سر توافق ایران و آمریکا باز می گردد. چرا که در این صورت در آینده ای قابل پیش بینی، اکثر توجه دولت های این کشورها به ایران و نزدیکی روابط آن با آمریکا معطوف خواهد گشت و بدین ترتیب اسرائیل فرصت خواهد یافت تا نفسی راحت بکشد.

در واقع تنها انتشار شایعاتی درباره توافق نهایی میان ایران و آمریکا موجب شده بود شایعاتی درباره تلاش عربستان سعودی برای همکاری نزدیکتر با اسرائیل بر سر زبانها بیفتد.

در نهایت به همین دلایل ذکر شده، دستیابی به توافق موقت هسته ای هر گونه احتمال حمله نظامی اسرائیل را به ایران ضعیف کرده است. چنانچه گفته می شود احتمال اقدام نظامی اسرائیل بر ضد ایران، تا قبل از مذاکرات ماه گذشته ژنو میان ایران و پنج به علاوه یک به شدت کاهش یافته بود.

 

 

 

منبع : جهان نیوز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی