امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

Yemen ifyemen
امت اسلامی

امام خامنه ای: بیدار شدن ملت‌ها و ایستادن با دست خالی، در مقابل رفتار تحقیر آمیز غرب و امریکا، حادثه بزرگی بود که البته بر خلاف تصور غربی‌ها، هنوز تمام نشده است.

عضویت در خبرنامه امت اسلامی
آرشیو خبرنامه



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
نت نامه در گوگل پلاس

طبقه بندی موضوعی

شهید عزالدین قسام چه کسی بود؟

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۰۹ ق.ظ

شهید عزالدین قسام، عالم مسلمان و مجاهدی بود که با روحیه استکبارستیزانه و عملیات‌های نظامی مبتکرانه خود و یارانش توانست استعمارگران انگلیسی و اشغالگران صهیونیستی را در منطقه به ستوه آورد و به اسطوه‌ای برای نسل‌های بعد از خود تبدیل شود...

    

     

شهید شیخ عزالدین قسام در اذهان مردم فلسطین به عنوان بنیان‌گذار نهضت مقاومت اسلامی این سرزمین شناخته شده است که توانست با قیام خود نیروهای انگلیسی اشغال‌گر و گروه‌های صهیونیست هم‌پیمان آنان را در سال‌های قبل از وقوع جنگ جهانی دوم جهانی به ستوه آورد.

در ادامه به بررسی زندگی و فعالیت‌های این مبارز فلسطینی می‌پردازیم.


زندگی‌نامه شهید عز الدین قسام
شیخ عزالدین قسام در سال ۱۸۸۲ میلادی مصادف با ۱۲۶۱ شمسی، در روستای (جبله) واقع در بخش لاذقیه سوریه در خانواده مذهبی متولد شد. 

پدرش شیخ عبدالقادر مصطفی قسام، از کارمندان حوزۀ علوم شریعت اسلامی بود و مادرش حلیمه قصاب، در یک خانوادۀ تحصیل کرده و مذهبی پرورش یافته بود. پدر قسام در مکتب خانۀ روستا به اهالی، قرآن کریم، زبان عربی، خط و ریاضیات آموزش میداد و با یاد دادن سرودهای دینی، روحیۀ جهاد و حماسه را در میان ساکنان روستا بر می انگیخت، وی همچنین برای مدتی بازپرس ویژۀ دادگاه بود. 

عزالدین قسام در مکتب خانۀ روستا خواندن، نوشتن و تلاوت قرآن را آموخت و در این زمینه از تمامی هم سن و سالان خود برتر بود. 

قسام در ۱۴ سالگی برای کسب علوم دینی به دانشگاه الازهر مصر رفت و مدت ۸ سال در آنجا اقامت نمود و از محضر اساتید آن دانشگاه و از جمله شیخ محمد عبده استفاده نمود.

در سال ۱۹۰۶ عزالدین قسام پس از ده سال علم اندوزی و کسب معرفت در الازهر و اخذ دانشنامه از این دانشگاه به جبله بازگشت و سپس برای آشنا شدن با شیوۀ تدریس در دانشگاه‌های ترکیه، به این کشور سفر کرد. 

پس از بازگشت از ترکیه مانند پدرش در مسجد سلطان بن ادهم قطب الدین به تدریس مشغول شد. وی به کودکان روستای جبله خواندن، نوشتن، حفظ قرآن کریم و علوم حدیث آموخت و در مسجد المنصوری واقع در مرکز این روستا، نماز جمعه به پا می داشت. 


شیخ عزالدین قسام

قسام و یارانش در زمان سکونتشان در حیفا که پناهگاه کشاورزان فقیری بود که در نتیجه حمله اشغالگران، خانه هایشان در روستاها تخریب و موطن مهاجران یهودی شده بود برای بهبود اوضاع معیشتی کشاورزان، تلاش بسیاری می کردند.


وی با برپایی کلاس های شبانه به مبارزه با بی سوادی برخاست. اندکی نگذشت که کشاورزان ساکن منطقه شمالی و کارگران به شیخ احترام ویژه ای گذاردند و شیفته اخلاق و منش خداپسندانه وی شدند.

بعدها وی از سوی مجلس اعلای اسلامی به عنوان امام جماعت مسجد «استقلال» حیفا که در آن روزها  از مراکز مهم فعالیت صهیونیستها بود انتخاب شد وبا فن سخنوری بالایی که داشت مردم را بر جهاد علیه صهیونیستها دعوت می کرد و به موازات آن علیه فرقه های ضاله چون قادیانیه و بهائیت که آن منطقه را با پشتیبانی انگلیسیها تبدیل به منطقه نفوذ خود نموده بودند مبارزه می کرد.

قسام علاوه بر مسئولیت امام جماعت مسجد استقلال به عنوان «مسئول قانونی امور ازدواج و طلاق»، منسوب گردید. 

قسام بعدها به ریاست «جمعیت جوانان مسلمان» که در سال ۱۹۲۷تاسیس شده بود رسید.


بارقه های مبارزه با استعمار
عزالدین قسام در کنار فراگیری علم، به جنبش‌های آزادی خواه نیز توجه خاصی داشت و به دلیل احاطه بر علوم اسلامی و دیدگاه‌های استقلال‌طلبانه و ضد‌استعماری خود وجهه و اعتبار والائی نزد مردم سوریه، مصر، لبنان و فلسطین یافت و از قدرت و نفوذ فوق‌العاده‌ای نزد مردم خاورمیانه برخوردار شد. 

به همین دلیل فرانسه و انگلستان که قدرتهای استعماری آن روز بوده و کشورهای خاورمیانه را طی پیمانی میان خود تقسیم کرده بودند، به او به عنوان دشمن خود می‌نگریستند.

قسام در مصر با استعمار انگلیس و سلطۀ آن بر ملت و ذخایر ملی این کشور آشنا شد و در همان وقت در اندیشۀ ضرورت مبارزه با نیروهای استعمارگر بود. 


سازماندهی تشکیلات قسامیون
وظایف و اموری که در حیفا به عهده قسام بود این فرصت را به وی داد که هر چه بیشتر با توده مردم به ویژه گروه‌های متعهد و روشنفکر، ارتباط برقرار کند و در سال ۱۹۲۵ میلادی،به هدفش که تشکیل یک گروه زیر زمینی یا همان گروه «هسته انقلاب» با انگیزه مبارزه علیه استعمار و صهیونیسم بود رسید.

او در حالیکه به شغل وکالت در حیفا مشغول بود، به روستاهای فلسطین سرمی‌زد و در تماس‌های خود با کشاورزان در روستاها و نمازگزاران توانست شماری از نیروها و عناصر انقلابی را جذب کند و در هسته های مخفی سازمان دهد.

قسام تمام فعالیت خویش را که همان مبارزه علیه تشکیل دولت یهود بود، در پنهانی کامل انجام می‌داد و فقط اشخاصی که سال‌ها مورد آزمایش وی قرار گرفته و سلامت و راز نگهداری خود را اثبات نموده بودند، از فعالیت و تشکیلات او آگاهی داشتند.

طرفداران قسام بیشتر از طبقه کارگران، کشاورزان و فروشندگانی بودند که در جلسات درس وی نیز حاضر می‌شدند و قسام آنان را به ضرورت جهاد و آماده شدن برای نبرد مسلحانه به هنگام قیام مردمی، آشنا می‌‌نمود.



افراد نامزد عضویت برای مدتی تحت کنترل و آموزش قرار می گرفتند. هر شخصی که قصد ورود به تشکیلات قسامیون را داشت با ادای سوگند با خدا پیمان می بست تا ضمن تعهد به راستگویی و درستکاری، تمامی احکام اسلام را رعایت کرده و پاسدار ایدئولوژی اسلامی باشد.

پس از پذیرش عضویت افراد در تشکیلات، علاوه بر آموزشهای نظامی به آموزشهای مذهبی نیز اهمیت داده می شد. هر یک از اعضا مکلف بود در حد توان، تعدادی از آیات و احادیث جهاد در راه خدا را حفظ نماید. اعضا همچنین درسهایی در مورد جنگهای صدر اسلام می آموختند.

او از افراد خود گروه‌های کوچکی متشکل از یک مسئول و ۵ نفر عضو، به وجود آورد. اعضای هر یک از این گروه‌ها تنها همدیگر و قسام را می‌شناختند و هیچ‌گونه آگاهی از اعضای گروه‌های دیگر نداشتند. 

در کنار این گروه‌ها وی به تشکیل کادرهای رهبری، عمدتاً از افراد سرشناس سازمان، اقدام نمود. از جمله کادر آموزش نظامی، کادر جمع‌آوری پول و امکانات، کادر روابط مردمی و سیاسی، کادر تهیه اسلحه و کادر کسب اطلاع از وضعیت انگلیس و صهیونیسم

از مهمترین کادرهایی که قسام تشکیل داد، کادر تبلیغات انقلاب بود. وظیفه این گروه، توجیه مردم به عدم همکاری و اعتماد به انگلیس بود و توصیه به این که تنها راه رسیدن به اهداف، جهاد در راه خداست، و بی‌توجهی به دسیسه‌های صهیونیسم و انگلیس که سعی در بر هم زدن یکپارچگی مردم داشتند. تمام اعضای تشکیلات زیرزمینی قسام، نزد مردم ناشناخته بودند و فقط پس از شهادت قسام، نام بعضی از این اعضا دانسته شد.

قسام در سال ۱۹۲۸ میلادی، ۱۲ گروه جهادی را مرکب از (العبد قاسم ، محمد زعروره، محومد صال محمد و خلیل محمد عیسی ) مشهور به ابوابراهیم الکبیر را پایه ریزی نمود.


عملیات مبارزان قسام

گردان‌های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی حماس که به یمن نام مبارک شیخ قسام و پایبندی به اصولی که تا رسیدن به لحظه پرافتخار شهادت بدان پایبند بود، این نام را برای خود برگزید و مقاومت را تنها راه آزادی سرزمین فلسطین اشغالی از یوغ دشمنان صهیونیست می داند.


عملیات مبارزان قسامی تنها به حمله به شهرک های اشغالی صهیونیست ها خلاصه نمی شد و شامل تعقیب و شکنجه کسانی می شد که با رژیم صهیونیستی همکاری کرده و برای سازمان اطلاعات انگلیس جاسوسی و یا به فروش اراضی به یهودیان و دلالی برای آنان می کردند.

مبارزه با گشتی های ارتش و پلیس، بستن راه ها و حمله به قرارگاه های ارتش و مراکز پلیس، حمله به نگهبانان شهرک های یهودی نشین و بمب گذاری، از دیگر اقدامات مبارزان قسامی شمار می آمد.

عملیات های قسام بسان روحی تازه در کالبد فلسطینیان دمیده شد و آنان را به تکاپو واداشت، دولت انگلیس اعلام کرد که هر کس درباره مجریان این عملیات اطلاعاتی ارائه دهد، پاداش خوبی دریافت خواهد کرد. این عملیات در واقع در دل و جان یهودیان رعب و وحشت افکنده بود. یهودیان نخستین باری بود که می دیدند علیه آنان عملیات های نظامی صورت می گیرد.


دولت انگلیسی و یهود از ترس این عملیات ها جاسوس های خود را در مناطق مختلف مستقر کردند و با کمترین شک نسبت به کسی، او را بازداشت می کردند.

بدین ترتیب تحرکات و فعالیت های گروه قسام با مشکلات متعددی مواجه گردید. پلیس انگلیس توانست درباره نیرو و تجهیزات نظامی و مکان عملیات این گروه اطلاعاتی جمع آوری کند.


اولین عملیات، در سال ۱۹۳۱میلادی، علیه آبادی صهیونیست نشین (الیاجور) در نزدیکی حیفا به وقوع پیوست که طی آن سه صهیونیست به هلاکت رسیدند. این عملیات علیه مستعمره های صهیونیست نشین همواره استمرار داشت. 

حوادث سالهای ۱۹۳۳ و ۱۹۳۴ که طی آن‌، روند مهاجرت صهیونیستها به اسرائیل، گرایش صهیونیستها به تشکیل گروههای تروریستی با کمک اسراییل و نیز توسعه زمین‌های اسرائیلی شتابی فزاینده و قابل توجه یافت؛ قسام را وادار نمود که پیش از فراهم آمدن امکانات و نیرو، عملیات نظامی را آغاز کند.

مهاجرت سیل‌آسای یهودیان با انجام اعمال تروریستی گروههای یهودی علیه سکنه مسلمان و عرب فلسطین صورت می‌گرفت. هدف صهیونیستها فراری دادن اعراب فلسطینی و جایگزین ساختن یهودیان تازه وارد بوده است.

با صدور فرمان قسام، زنجیره‌ای از عملیات نظامی علیه مناطق صهیونیست نشین و گشتی‌ های ارتش بریتانیا و پلیس به وقوع پیوست. این عملیات به صورت تک‌های چریکی و غافلگیرانه و به شکل جنگ و گریز، انجام می‌شد. این اقدامات انقلابی منجر به وارد شدن خسارات زیادی به زمین‌های کشاورزی و دارایی‌های صهیونیست‌ها و کشته شدن چند تن از نیروهای انگلیسی و صهیونیست گردید.

عملیات مسلحانه و ترور دشمنان، روز به روز افزایش می‌یافت، اما طولی نکشید که قسام و همرزمان وی تصمیم گرفتند که حرکت خود را آشکار کنند که در ۱۹۳۵ به شکل مبارزه مسلحانه و خونین علیه استعمارگران انگلیس و تروریستهای یهودی درآمد.




قیام علیه استعمار فرانسه

عزالدین قسام همزمان با شکل‌گیری قیام اسلامی شیعیان عراق علیه قوای استعمارگر انگستان در ‌۱۹۱۹، نهضتی را در شمال سوریه همراه با شیخ صالح علی از علمای مبارز سوریه، علیه قوای استعمارگر فرانسه به راه انداخت. 

در این قیام یک ساله که عزالدین و مرحوم عمر بیطار از طلایه داران جهاد مسلحانه رهبری می کردند، تلفات قابل ملاحظه‌ای به نیروهای اشغالگر فرانسوی وارد آوردند.

فرانسوی ها تلاش کردند تا با دادن پیشنهادهایی فریبنده نظیر دادن پست و مقام های عالی، شیخ را از ادامه مبارزه بازدارند، اما او به تمامی این پیشنهادها پاسخ رد داد.

اصرار قسام بر مقاومت دادگاه نظامی فرانسه در لاذقیه را بر آن داشت تا حکم اعدام وی و شماری از یارانش را صادر کند. سپس شیخ به منظور رها شدن از تعقیب فرانسوی ها به دمشق و از آنجا به فلسطین رفت.


شهادت عزالدین قسام
قسام در نیمه نخست نوامبر ۱۹۳۵ میلادی، آبان ۱۳۱۴ شمسی، همراه ۲۴ تن از یارانش با هدف دعوت مردم به انقلاب و تشکیل آنچه که امروز به هسته انقلابی معروف است وارد شهر جنین شد و در روز ۱۴ نوامبر در غاری نزدیک عین حارود مستقر شدند.

در آن زمان نیروهای امنیتی با یک گشتی نظامی مرکب از یک پلیس محلی و گروهبان انگلیسی در حال عبور از منطقه بودند، یکی از مجاهدین به نام (سام محمود مخزومی ) به آنان فرمان ایست داد. از آنجا که گشتی‌ها به فرمان توجهی ننمودند، اقدام به شلیک گلوله نمود و گروهبان انگلیسی کشته و پلیس محلی موفق به فرار شد، و جریان را به نزدیکترین پاسگاه انتظامی اطلاع داد.

لذا انگلیسی‌ها نیروهای پلیس را جهت دستگیری گروه قسام اعزام نمودند. گروه قسام که با وضعیت دشورای روبرو شده بود. به ناچار به طرف بیشه های یعبد عقب نشینی کردند و در محل امن تری موضع گرفتند. 

شیخ قسام پیش از عقب نشینی به سمت بیشه های یعبد، یارانش را به دو گروه تقسیم نمود. یک گروه مامور قطع خطوط مواصلاتی انگلیسی ها در شمال فلسطین و ضربه زدن به مراکز تجمع نیروهای انگلیسی و یک گروه ده نفری دیگر به همراه قسام عازم منزل شیخ سعید حسان یکی از دوستان قسام در بیشه های یعبد شدند.


پس از چند روز درگیری، هنگامی که نیروهی اشغالگر از حضور شخص قسام بین مجاهدان اطمینان یافتند، حمله سختی بر گروه قسام وارد کردند که با رشادت و پایمردی نیروهای انقلابی با شکست مواجه شد. پس از این شکست،‌ انگلیس با فرستادن تعدادی از افراد پلیس عرب و دوستان قسام،‌ سعی در به تسلیم کشاندن وی را داشت ولی قسام و همرزمان او،‌ با رد تسلیم و سازش،‌ مبارزه تا شهادت را برگزیدند.

سرانجام صبح زود، روز 19 نوامبر ۱۹۳۵ میلادی، قوای بریتانیا جنگل را به محاصره خود درآوردند و چندین هواپیمای شناسایی و جنگی برای پیدا کردن آنان بر فراز جنگل به پرواز درآمد و زد و خورد سختی در گرفت. 

نبرد نابرابر به مدت ۶ ساعت به طول انجامید و طی آن ۱۵ نفر از نیروهای نظامی و مهاجم انگلیسی به هلاکت رسیدند. سرانجام پس از ساعت ها مقاومت و پایداری، شیخ عزالدین قسام نیز به دنبال یارانش، یوسف زیباوی، و محمد حنفی مصری به شهادت رسیدند.

پس از شهادت قسام، دیگر همرزمان وی با شکستن حلقه محاصره، به شمال فلسطین گریختند و جنازه فرمانده شهید خود را به شهر حیفا بردند.

برای شرکت در مراسم تشییع جنازه قسام، تعداد زیادی از رهبران و بزرگان فلسطین راهی حیفا شدند و این شهر مملو از جمعیتی بود که از سراسر فلسطین آمده بودند.

مردم، پیکر قسام را که به پرچم های سوریه، مصر، عراق، عربستان و یمن مزین بود، بر دوش حمل کردند و آن را در قبرستان یاجور نزدیک روستای شیخ،‌در هفت کلیومتری حیفا به خاک سپردند. 

مراسم تشییع جنازه ساعت ها به طول انجامید و خود به خود تظاهرات بزرگی تبدیل شد. در طول مسیر، درگیری های خونینی بین مردم و نیروهای دولتی درگرفت که منجر به زخمی شدن تعدادی از افراد دو طرف گردید.


مقبره شهید عز الدین قسام در شهر حیفا واقع در سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ میلادی که رژیم صهیونیستی آن را تخریب کرده است.


شهید قسام در کلام دیگران

دکتر مصطفی کبها، پژوهشگر فلسطینی 
پیکرهای پاک شهید قسام، شهید یوسف عبد الله زیباری و سعید عطیه المصری (از یاران نزدیک قسام) مسافت پنج کیلومتر بر دوش فلسطینیان حمل شدند، و در خلال آن تشییع کنندگان بدون توجه به تیراندازی نیروهای پلیس و نظامیان انگلیسی، با آنان درگیرشدند و بر اثر این درگیری عده ای شهید وتعدادی زخمی شدند.

شبتای تیبیت از تاریخ نگاران صهیونیستی و نویسنده کتاب بن گوریون و عرب ها 
وی بر این باور بود که هر یک از رهبران عرب، ملت خود را قربانی مصالح شخصی خویش می کند، اما این نخستین باری است که یک رهبر عربی جان خود را برای حفظ آرمان و اصول خود فدا می کند؛ لذا این مسئله به عربها قدرت بسیاری می بخشد. 

جمال الحسینی، رهبر حزب عربی و عضو جنبش ملی قدس
انقلاب قسام انقلاب علیه تمامی ماست؛ چرا که هر یک از ما مدعی است که در قلبش ایمان و اخلاص و اراده ای قوی وجود دارد، اما با ترس و نگرانی اعلام می کند که خانواده ای پر تعداد دارد و می ترسد که اگر به میدان نبرد برود، خانواده اش دچار ننگ و عار و سرانجام مرگ شود و دیگر نتواند بر مشکلات فایق آید.(+)

عونی فرسخ یکی از نویسندگان عرب 
شهادت قسام بازتاب وسیعی در میان فلسطینیان داشت و آثار آن در تشییع باشکوه پیکر پاک این شهید در حیفا کاملا نمایان بود.(+)

اگر تمامی رهبران عرب طی دهه‌های اخیر همچون شیخ عز الدین قسام به جای سازش با سلطه‌گران و اشغالگران، مسیر مقاومت و جهاد را پیش می‌گرفتند، قطعا این روزها اثری از رژیم صهیونیستی نبود. اما جوانان فلسطین با تبعیت از این شهید بزرگوار در پی ایجاد انتفاضه سوم هستند که به یاری خداوند قدمی بزرگ در راه رسیدن به پیروزی نهایی فلسطین خواهد بود.

منبع:جبهه جهانی مستضعفین

     

      

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۹
کوچکزایی

عزالدین قسام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی