امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

Yemen ifyemen
امت اسلامی

امام خامنه ای: بیدار شدن ملت‌ها و ایستادن با دست خالی، در مقابل رفتار تحقیر آمیز غرب و امریکا، حادثه بزرگی بود که البته بر خلاف تصور غربی‌ها، هنوز تمام نشده است.

عضویت در خبرنامه امت اسلامی
آرشیو خبرنامه



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
نت نامه در گوگل پلاس

طبقه بندی موضوعی

با نگاهی اجمالی به آرمان ها و آموزه های شیعی درخواهیم یافت که پدیده شیعه هراسی، توهمی بیش نیست؛ چون با مبانی شیعه و اصول بنیادین انقلاب شیعی ایران و نیز آرمان های معمار کبیر آن منافات دارد. بدین لحاظ مهم ترین راهکار مقابله با توهم شیعه هراسی بازخوانی و معرفی ارزش های اصیل اسلام است...

 

 

 

اهداف پروژه شیعه هراسی

توهم شیعه هراسی که عمدتاً غربی ها در چند سال اخیر به آن دامن زده اند چند هدف را دنبال می کند.

۱. شناسایی قدرت نرم و پیام سیاسی تفکر شیعی و شناسایی پتانسیل ضد استکباری و ضد ظلم آن به منظور کنترل رشد و انتشار حکومت اسلامی مشابه در منطقه خاورمیانه؛

۲. مطالعه جغرافیایی و منطقه ای شیعیان و احتمال اتحاد آنها با هم و برادران اهل تسنن که می تواند کمربند مقاومت علیه زیاده خواهی های قدرت های سلطه گر باشد؛

۳. ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی به منظور تضعیف بیداری اسلام سیاسی، تا آنتی تز هژمونی سرمایه داری شکل نگیرد؛

۴. تحریف آرمان های فرهنگی و سیاسی شیعی به وسیله ایجاد هراس، به منظور خنثی کردن بازخیزی و هویت عدالت خواهی علیه نظام سرمایه داری و مدعیان لیبرال دموکراسی؛

۵. جلوگیری از شکل گیری ترتیبات امنیتی بومی و پایدار بین کشورهای اسلامی منطقه.

بنابراین، هنگامی که آنان از شیعه سخن می گویند نه تنها شیعیان امامیه بلکه منظور جریانی مذهبی است که در یک امتداد جغرافیایی بخش های وسیعی از هند، پاکستان، تمام ایران، اکثریت عراق، بحرین، آذربایجان، شرق عربستان، قسمت مهمی از ترکیه، لبنان، سوریه و آفریقا و ... حضور دارند. لذا شیعیان (به زعم و توهم آنان) دوازده امامی در کنار گروه های اسماعیلیه، زیدیه، علویان سوریه و بکتاشیه ترکیه فضای جغرافیایی و فرهنگی ای را ایجاد می کنند که در نهایت یک هویت مذهبی واحد را موجب خواهد شد. خصوصاً تحرکات زیاد شیعیان هند و پاکستان و تحولات داخل عراق، بحرین و یمن و نیز پیروزی مقاومت شیعی لبنان، غرب را با قابلیت ها و ظرفیت های فراوان شیعه آشنا کرده است. لذا سیاست مداران غربی با تحریک برخی از سیاست مداران عربی و سلفیان افراطی منطقه، سعی در تضعیف وحدت جهان اسلام و ایجاد اختلاف بین فرقه های مختلف اسلامی دارند. (غلامی، ۱۳۸۶) همان طورکه امروز، نمونه بارز آن را در فشارهای زیاد حکومت عربستان بر شیعیان یمن و بحرین و نیز تلاش عربستان در تغییر بافت شیعه در جنوب عربستان مشاهده می کنیم.

درحالی که جمعیت ۴۶ درصدی شیعیان یمن از تمامی حقوق سیاسی و اجتماعی محرومند، وزیر دفاع یمن در سال گذشته فتوایی منتشر کرد که به سنی مذهبان گفته شده تا علیه شیعیان شمال یمن اقدام نظامی کنند. همچنین ۲۲ مفتی وهابی عربستان در آخرین اعلامیه خود اعلام کردند: «همان گونه که حزب الله لبنان و دیگر پیروان آنها در عراق، می خواهند بر سرزمین های سنی نشین سیطره یابند، شیعیان یمنی نیز می خواهند بر کشور یمن سیطره داشته باشند، بنابراین باید با آنها مقابله کرد». (سایت خبری تحلیلی تابناک، ۱۹/۳/۸۷)

اگرچه این فتواها به لحاظ زمانی و محتوایی تازگی ندارند ولی تشدید آنها در یکی دو سال اخیر نشان دهنده عدم درک شرایط سیاسی بین المللی از سوی مفتی های عربستان و حرکت کردن در چارچوب سیاست های تفرقه افکنانه صاحبان زر و زور و تزویر به منظور مصادره خیزش اسلامی است.

راهکارهای مقابله با توهم شیعه هراسی


چنان که اشاره شد، توهم شیعه هراسی حاصل اسلام رسانه ای تحریف شده است که قدرت های سیاسی در پی اغراض سیاسی، به دنبال مصادره بیداری اسلامی، از طریق ایجاد شکاف بین نیروهای اصیل بیداری اسلامی هستند.

با نگاهی اجمالی به آرمان ها و آموزه های شیعی درخواهیم یافت که پدیده شیعه هراسی، توهمی بیش نیست؛ چون با مبانی شیعه و اصول بنیادین انقلاب شیعی ایران و نیز آرمان های معمار کبیر آن منافات دارد. بدین لحاظ مهم ترین راهکار مقابله با توهم شیعه هراسی بازخوانی و معرفی ارزش های اصیل اسلام است. در ادامه این بحث تلاش می کنیم تا به برخی از راهکارهای مهم، برای توهم زدایی از «توهم شیعه هراسی» اشاره و به نحو اجمال آنها را توضیح دهیم.

۱. آگاهی و بصیرت سیاسی


نقطه عزیمت مقابله با توهم شیعه هراسی، کسب دانش، آگاهی و بصیرت سیاسی از محیط های داخلی، منطقه ای و بین المللی است. بصیرت به معنای بینایی، دانایی، هوشیاری و زیرکی است. خودآگاهی سیاسی و بصیرت سیاسی به معنای فهم معادلات قدرت و رقابت های سیاسی معطوف به عرصه منطقه ای و نظام بین المللی است. به نحوی که جوامع اسلامی جایگاه خود را در مبادلات و معادلات قدرت بین المللی بیابند. تنها در این صورت است که می توانند با موضع گیری متعقلانه در راستای منافع خویش گام برداشته و نسبت به پروژه شیعه هراسی دچار موضع گیری منفعلانه نشوند.

البته بصیرت و شعور سیاسی نیازمند آموزش سیاسی به منظور ارتقای رشد فرهنگ سیاسی و عقلانیت ارتباطی به جای رفتار متعصبانه و کنش احساسی است.

چنان که مقام معظم رهبری به درستی به اهمیت بصیرت سیاسی اشاره و در ایامی که حق و باطل با هم ترکیب شده و فضای توهم و فتنه انگیزی را ایجاد کرده است تنها راهکار برون رفت از آن را بصیرت سیاسی و آن را قطب نمای سیاسی در اوضاع پیچیده سیاسی دانست. (بیانات مقام معظم رهبری، ۱۵/۷/۱۳۸۸)

ازاین رو به علت پیچیدگی معادلات سیاسی، وظیفه نخبگان و روشنفکران متعهد و مسلمان، مضاعف می شود. امام خمینی به نقش حساس علمای بیدار اسلام در ایام حج چنین اشاره داشتند:

لازم است که متعهدان و بیداران و دلسوزان برای غربت اسلام ... با قلم و بیان و گفتار و نوشتار به کوشش برخیزند. خصوصاً در ایام مراسم حج که پس از این مراسم عظیم، انسان ها می توانند در شهر و دیار خود با توجه به این بعد عظیم، مسلمانان و مظلومان جهان را بیدار کنند. (امام خمینی، ۱۳۷۸: ۱۹ / ۲۳)

علمای اعلام و خطبای معظم، مسلمانان را به جهات سیاسی و وظایف بسیار خطیرشان آگاه سازند. (همان: ۱۵ / ۱۶۸)

بدین لحاظ می توان گفت اولین قدم برای مقابله با دسیسه های بدخواهان زندگی مسالمت آمیز و روابط متعقلانه و عادلانه، گفتگو و تعامل تمدنی و فرهنگی است. بی شک اگر پارادایم کنش ارتباطی فرهنگی، فرهنگ سازی شود دیگر جایی برای پروژه شیعه هراسی، ایران هراسی و یا کنش ارتباطی احساسی و فیزیکی باقی نخواهد ماند.

۲. وحدت و انسجام اسلامی


راهکار دوم برای مقابله با شیعه هراسی، مقابله از طریق ضد آن است. همچنان که گذشت پروژه شیعه هراسی در پی ایجاد اختلاف بین فرقه ها و مذاهب مختلف اسلامی به منظور ضربه زدن به بیداری اسلامی است. ازاین رو برای مقابله با آن باید به آنتی تز آن برگشت کنیم. ضد و آنتی تز اختلاف، اتحاد و انسجام اسلامی است.

در واقع، نقطه عزیمت آگاهی سیاسی مطلوب با توجه به پیشینه بیداری اسلامی، محتاج فهم جایگاه جهان اسلام به عنوان یک امت واحد در معادلات قدرت بین المللی است که لازمه آن شکل گیری انسجام اسلامی در قالب اتحاد اسلامی معطوف به قبول استقلال، تمامیت ارضی، احترام متقابل به حاکمیت و حکومت های ملی در چارچوب فدراسیون کشورهای اسلامی است. (مطهرنیا، ۱۳۸۴: ۲۸۰)

بی تردید اگر توهم شیعه هراسی، با تعصبات کور گروه های افراطی و سلفی، گره بخورد موجب مرزبندی سخت افزارانه نیروهای انسانی مسلمانان خواهد شد و به جای انسجام و همبستگی مذهبی، بیداری و خیزش اسلامی را از درون دچار چالش می کند.

البته موضوع انسجام اسلامی را باید به عنوان وحدت استراتژیکی و راهبردی ملاحظه کرد نه وحدت تاکتیکی و سیاسی، کما اینکه باید قبول کرد که انسجام به معنای حذف تنوع مذهبی نیست، بلکه به معنای هم گرایی مذاهب مختلف اسلامی (در چارچوب اصول مشترک) در عین وجود اختلافات مذهبی است. کما اینکه واژه انسجام در فرهنگ لغت، در برابر واگرایی به معنای همبستگی، همراهی، هماهنگی و وفاق (دهخدا، ۱۳۷۳: ۲۰۸۴) آمده است.

بدین لحاظ نخستین گام در انسجام اسلامی، پذیرش و به رسمیت شناختن اختلاف و تنوع افکار و مذاهب است. کما اینکه امام خمینی می فرمایند: «سنی و شیعه در عقاید، در بسیاری از عقاید، مختلف اند ... آزادند ... عقاید مختلف اسباب اختلافات خارجی چرا بشود». (امام خمینی، ۱۳۷۸، ۲۰ / ۳۳) بنابراین، وحدت ایدئولوژیکی و مذهبی، وحدت آرمانی است که در سطح مذاهب اسلامی، نه عملی و نه مطابق با سیره علوی است. آنچه مطلوب و شدنی است، وحدت استراتژیکی به مثابه یک راهکار راهبردی برای مقابله با دسیسه ها و توهم شیعه هراسی است و لذا امام خمینی بیان می دارد که:

آنهایی که می خواهند بین اهل سنت و اهل تشیع فاصله ایجاد کنند، نه سنی هستند و نه شیعه ... اینها نیست جز اینکه قدرت های بزرگ فهمیدند آن چیزی که آنان را عقب زده است ]عدم[ وحدت مسلمین و برادری بین همه امت اسلامی است. (همان: ۱۴ / ۳۸۱)

بدین لحاظ به همان نسبت که پویایی بیداری اسلامی منوط به بصیرت سیاسی و انسجام اسلامی است مقابله با آفات و آسیب های آن نیز وابسته به آگاهی و اتحاد اسلامی است. البته به طور قطع، انسجام اسلامی در وهله اول باید از مراکز علمی اسلامی و نخبگان بیدار مسلمان آغاز شود. بی شک امروز همان گونه که در سطح جهان تشیع نیازمند افرادی همانند امام خمینی و آیت الله خامنه ای هستیم، در سطح جهان اهل تسنن نیز نیازمند افرادی همانند شیخ محمد شلتوت (۱) که موجب هم گرایی شیعیان و سایر مذاهب شد، هستیم.

البته در قضیه اسلام هراسی و شیعه هراسی، تقصیر مسلمانان کم نیست. چون نخبگان مسلمان، اسلام را خوب و شایسته معرفی نکرده اند وگرنه الآن زمینه خیلی از توهمات و شبهات منتفی و یا حداقل از شدت آن کاسته می شد. به واقع، امروز اگر معارف ناب اهل بیت که سراسر آن عقلانیت، تشویق به گفتگوی علمی نقادانه، فقه استدلال و زندگی مسالمت آمیز است به خوبی معرفی می شد، به طور قطع تشنگان زلال معارف بشری را سیراب می کرد. بدین لحاظ امروز ایجاد زبان مفاهمه ای و گفتگوی مذهبی به منظور تقریب مذاهب، مهم ترین راهکار برای مقابله با پروژه شیعه هراسی و ایجاد وفاق مسالمت آمیز است.

۳. تعامل تمدنی (اسلام دین همزیستی است، نه برخورد)


روی دوم سکه پروژه شیعه هراسی، مرتبط با تحولات بین المللی و فروپاشی شوروی می شود. در واقع طرح موضوع شیعه هراسی در ادامه موضوع اسلام هراسی قرار دارد که در راستای ایجاد و القای دشمن فرضی لیبرالیسم (به جای کمونیسم) طرح شده است تا بلوک بندی جدید را در سطح سلطه جهانی سامان دهد. بدین لحاظ پروژه شیعه هراسی دو هدف مهم را (در سطح داخلی جهان اسلام به دنبال تقویت مناقشات فرقه ای و در سطح بین المللی به دنبال ایجاد دشمن فرضی لیبرالیسم و معرفی اسلام به عنوان دین خشونت) به موازات هم دنبال می کند.

اما آنچه در اینجا اهمیت دارد، این است که اسلام هراسی و به دنبال آن، شیعه هراسی در ادامه و چارچوب نظریه برخورد تمدن های آقای هانتینگتون (استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد) و نیز آقای ژاک شاهین (مشاور خاورمیانه ای شبکه سی بی اس) در کتاب اعراب آنچنان که تلویزیون نشان می دهد طرح شده است که بازتاب جهانی آن بسیار گسترده بوده است.

سؤال اصلی این است که این نظریه تا چه اندازه مطابق واقع است؟ آموزه های اسلامی و شیعی در این باره چیست؟ با نگاهی اجمالی به مبانی و آموزه های اسلامی درخواهیم یافت که نظریه جنگ تمدن ها، اسلام هراسی و شیعه هراسی، توهمی بیش نیست.

باید یادآور شد که در غرب به جز گرایش برخورد تمدنی و نزاع گفتمانی، گرایش تفاهم و گفتگوی تمدنی نیز وجود دارد که در جای خود می توان به عنوان یک زمینه مؤثر در مقابله با توهم شیعه هراسی به آن توجه کرد. به عنوان مثال موضع گیری منصفانه واتیکان در سال ۱۹۶۹ در کتاب راهنمای گفتگو میان مسلمانان و مسیحیان نمونه خوبی است. واتیکان در این کتاب، مسیحیان را تشویق به شناخت اسلام کرده و به ستم ها و ظلم هایی که به مسلمانان روا داشته شده اعتراف کرده است. (الاسد، ۱۹۹۷: ۷۷) نمونه دیگر، موضع گیری شاهزاده چارلز (ولیعهد انگلستان) است که در مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه آکسفورد طی سخنرانی ای تحت عنوان «اسلام و غرب» گفته است:

سوء تفاهم میان اسلام و غرب همچنان ادامه دارد و تشدید هم می شود ... ولی آنچه دو جهان ما را به هم پیوند می دهد بسی نیرومندتر از عوامل جدایی افکن است. (همان: ۷۸)

همچنین دانشمند آلمانی آقای «هانی کونگ» اظهار می دارد که: «بدون گفتگوی ادیان، صلحی نخواهد بود» (عزیزی، ۱۳۸۴: ۱۹۵) و یا اندیشمند و نویسنده فرانسوی آقای «آندره مالرو» دین را سرچشمه و الهام بخش فرهنگ و گفتگو توصیف می کند. (همان)

در ادامه به برخی از آیات قرآن اشاره می کنیم تا نشان دهیم که برخلاف دیدگاه برخی افراد اسلام، خواهان برخورد و رفتار خشونت آمیز با غرب نیست.

۱. «ادْعُ إ لی سَبیل ربِّکَ بالْحِکْمَه وَالْمَوْعِظَهالْحَسَنَه وَجادِلْهُمْ بالَّتی هِیَ أ حْسَنُ؛ (نحل / ۱۲۵) با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به شیوه ای که نیکوتر است مجادله کن».

تعامل و گفتگویی که قرآن کریم با غیر مسلمان از آن یاد می کند از چندین منظر جای تأمل و بررسی دارد.

اولاً: عدم اجبار و خشونت در تعامل با غیر مسلمان است، بلکه دستور بر تعامل و مجادله نیکوتر را دارد؛ یعنی مسلمان در تعامل با آنان بین خوب و خوب تر، باید روش خوب تر را برگزیند.

ثانیاً: روح کلی آیه حاکی از فراخوان اسلام به هم زیستی مسالمت آمیز است. چون دعوت به کنش تعاملی فرهنگی و علمی نیکوترین تعامل تمدن است.

۲. «وَإ نْ جَنَحُوالِلسَّلْم ِفَاجْنَحْ لَهاوَتَوَکَّل ْعَلَی اللَّهِ؛ (انفال / ۶۱) و اگر به صلح گراییدند تو نیز بدان گرای و برخدا توکل کن». «یاأ یُّهَاالَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فی السِّلْم ِ کَافَّه؛ (بقره / ۲۰۸) ای کسانی که ایمان آوردید همگی به اطاعت خدا درآیید».

دسته دوم، آیاتی هستند که مسلمانان و غیر مسلمانان را دعوت به صلح می کنند. اسلام با این فراخوان عمومی، صلح، امنیت و هم زیستی مسالمت آمیز را شالوده و اساس تعامل و روابط داخلی و بین المللی قرار داده است. اسلام بر همین اساس خشونت، دشمنی و جنگ را جز به هنگام اضطرار و ضرورت تجویز نمی کند و لذا می فرماید: «إ نَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَن الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فی الدِّین وَأ خْرَجُوکُمْ مِنْ د یار کُمْ؛ (ممتحنه / ۹) همانا خدا شما را از دوستی با کسانی باز می دارد که در دین با شما جنگ کرده و شما را از خانه هایتان بیرون راندند».

بدین لحاظ سلاح اولیه و مبنایی اسلام در تعامل با ملل، اقوام و تمدن ها، تضارب علمی و گفتگوی فرهنگی و روابط صلح جویانه است. تنها زمانی که طرف مقابل دست به خشونت زد و اصول انصاف و عدالت را زیر پا گذاشت، اسلام اجازه دفاع از خود (نه جنگ) را داده است؛ چون اسلام دین رحمت، کرامت انسانی، یکتاپرستی، عدالت و روابط دوستانه و حکیمانه است. قطعاً چنین دینی در روابط انسانی بیشتر از هر چیزی، مشوق سعه صدر و هم جوشی و هم دلی است که زمینه هرگونه خشونت و نزاع و برخورد تمدنی را از بین می برد.

۳. «یاأ یُّهَا النَّاسُ إ نَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذکَر وَ أ نْثی وَجَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَقَبائِلَ لِتَعارَفُوا؛ (حجرات / ۱۳) ای مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا یکدیگر را شناسایی متقابل بکنید».

دسته سوم از آیات و آموزه های اسلامی، معطوف به این اصل فطری و طبیعی است که سنت الهی بر تفاوت و تنوع ملل و انسان ها قرار گرفته است و این تفاوت رسوم و تمدنی از منظر قرآن برای آشنایی (لتعارفوا) است. از منظر آموزه های اسلامی، گوناگونی ملل و قبایل به معنای گسست و نزاع و کنش سلطه آمیز نیست بلکه به معنای تعامل تمدنی به منظور ارتقای سطح دانش و انتخاب اندیشه برتر و عملی تر است.

بدیهی است که در جهانی که گوناگونی طوایف و ملل، طبیعی و ذاتی است، اگر اساس و بنیان رابطه آن مبتنی بر تعامل علمی و آشنایی بیشتر از تجارب و آموزه های فرهنگی و تمدنی نباشد موجب برداشت های غیر علمی، مبهم و نادرست می شود که نتیجه آن چیزی جز نفرت، کینه، تعصب بی اساس، دشمنی و برخورد خصمانه نخواهد بود. لذا قرآن می خواهد بشر از روابط تنگ نظرانه منافع ملی، قومی، نژادی، زبانی و نسبی فراتر برود و اساس تعامل و روابط با ملل را بر پایه کنش ارتباطی فرهنگی، ارزشی، اخلاقی و احترام متقابل سامان دهد.

۴. «قُل ْیا أ هْلَ الْکِتاب تَعالَوْا إ لی کَلِمَه سَواءٍ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ؛ (آل عمران / ۶۴) بگو ای اهل کتاب بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم».

دسته چهارم، آیات و آموزه هایی هستند که بر مشترکات ادیان و مذاهب مختلف تأکید دارند. در واقع، شرط اساسی برای تحقق تعامل به جای تعارض، به رسمیت شناختن دیگری و عدم تحقیر به منظور حذف و نفی اوست. قرآن کریم برای تحقق این شرط مهم، توجه به اصول و مبانی مشترک را متذکر می شود که مبنایی ترین آن، اصل توحید است. از منظر قرآن، اصل توحید نقطه وصل و جوش فرهنگی و تمدنی است که می تواند تمامی کثرات حاکم بر عرصه جامعه شناختی ملل و اقوام را به وحدت برساند. بدین لحاظ به نظر می رسد راهکار قرآن برای هم زیستی مسالمت آمیز، اصل وحدت درعین پذیرش کثرت فرهنگ ها و تمدن ها است.

با پذیرش این اصل، نگاه ملل و فرهنگ ها نسبت به همدیگر مالامال نگاهی خوش بینانه، محبت آمیز، مدنی، عقلانی، انتقادی سازنده و مسالمت آمیز خواهد شد.

۴. دیپلماسی فعال (اعتمادسازی)


شرط تحقق و گسترش هرگونه همکاری منطقه ای براساس پیمان های دفاعی درون منطقه ای منوط به اعتماد متقابل و کاهش واگرایی فرقه ای شیعه و سنی و نیز ایجاد اعتماد بین روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران با دول خارجی است.

در واقع سناریوی شیعه هراسی در درون خود پروژه ایران هراسی و منزوی سازی جمهوری اسلامی (خاستگاه بیداری و خیزش اسلامی منطقه خاورمیانه) را دنبال می کند.

لذا علی عبدالله صالح بارها جمهوری اسلامی را به دخالت در ناآرامی های فرقه ای و شیعیان زیدیه یمن به رهبری حسین بدرالدین الحوثی در قیام سال ۲۰۰۴ و سال های بعد متهم می کرد. یا پادشاه مراکش در ششم مارس ۲۰۰۹ (۱۶/۱۲/۱۳۸۷) به اتهام حمایت تهران از شیعیان مراکش و تلاش برای گسترش شیعه در مراکش (که ۹۹% آن سنی هستند) قطع رابطه با جمهوری اسلامی را اعلام می کند. یا حسنی مبارک بارها شیعیان لبنان و حزب الله لبنان را عامل امنیتی جمهوری اسلامی در خاورمیانه معرفی می کند.

برای مقابله با فضا و جو بی اعتمادی، وزارت خارجه و همچنین کمیسیون امنیت خارجی مجلس شورای اسلامی برای اعتمادسازی، مسؤولیت سنگین تری دارند. تقویت گروه های دوستی پارلمانی، افزایش دیپلماسی پارلمانی برای اعتمادسازی و هم گرایی منطقه ای، می تواند راهکار مناسبی برای مقابله با توهم شیعه هراسی باشد.

نتیجه

امروز جهان اسلام در نقطه عطف تاریخی قرار گرفته است. در حقیقت جابه جایی قرن ۲۰ و ۲۱ هم زمان با گسترش بیداری اسلامی و جابه جایی هژمونی قدرت در عرصه بین المللی شده است. نظام دوقطبی سرمایه داری و کمونیسم که چندین دهه بر اندیشه و عمل بشر سایه افکنده بود در آستانه قرن ۲۱ فروپاشید و عملاً نظام بین الملل را در وضعیت گذار فروکاهید. این وضعیت که معمولاً در محافل تحلیل سیاسی به دوره فترت، گذار و یا بی ثباتی تفسیر می شود، هم اکنون با بیداری اسلامی مقارن شده است.

لذا نظام سرمایه داری غرب تمام تلاش فکری، اقتصادی، نظامی و سیاسی خود را به کار گرفت تا هرگونه تغییر و تحولات نظام بین الملل را کنترل کند و از هرگونه جابه جایی قدرت و فرهنگ که باعث تغییر وضع موجود به ضرر تداوم حاکمیت غرب بر جهان اسلام شود، جلوگیری کند.

بدین لحاظ، طرح توهم شیعه هراسی و ایران هراسی در امتداد توهم اسلام هراسی و جنگ تمدن هاست که به دنبال مصادره بیداری اسلامی و جلوگیری از احیای مجدد و عظمت تمدن اسلامی در منطقه خاورمیانه است. این نکته قبل از حرکت بیداری اخیر، در فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با رئیس جمهور کومور (احمد عبدالله محمد سامبی) نیز مشهود بود. ایشان فرمودند:

دنیای اسلام با داشتن منابع غنی طبیعی، موقعیت حساس جغرافیایی، گسترش سرزمینی، جمعیت و نیروی انسانی فعال و کارشناس می تواند به یک قدرت تبدیل شود، اما قدرتمندان جهان با این موضوع مخالفند.

ایشان در ادامه ضمن اشاره به سرمایه گذاری کلان دشمنان برای اختلاف افکنی بین شیعه و سنی فرمودند:

متأسفانه در دنیای اسلام، برخی سیاست مداران، روشن فکران و علما در این دام گرفتار شده اند، اما همه باید بدانند؛ راه قدرتمند شدن دنیای اسلام، اتحاد و همکاری قلبی و عملی کشورهای اسلامی است. (روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸/۳/۸۷)

آقای فهمی هویدی در نقدی که در نشریه الشرق الاوسط منتشر کرده است در مورد توهم و غیر واقعی بودن شیعه هراسی و ایران هراسی می نویسد: «تحولات جهان عرب و بازگرداندن توجه از آرمان فلسطین به سمت موضوعی ذهنی و غیر واقعی، حیرت آور است». از منظر هویدی جای تعجب و تأسف است که مأموریت حذف ایران، سوریه، حزب الله و حماس، از طرف غرب به اعراب سپرده شده است. از این زاویه است که جهان عرب با اکثریت سنی باید مانع نفوذ آرمان های شیعی برخاسته از جمهوری اسلامی ایران گردد. وی تأکید می کند که در جلسه محرمانه ای در بندر عقبه اردن، مسئولین امنیتی چهار کشور عربی با حضور محمود عباس و مسئول اطلاعات داخلی اسرائیل شین بیت بر ضرورت مقابله با ایران و اعمال فشار بر حزب الله و حماس تأکید شده است. (حسینی، ۱۳۸۶: ۸۴ ـ ۸۳)

نویسنده و ناقد دیگر، آقای عبدالباری عطران نیز در مقاله ای موضوع هلال شیعی و شیعه هراسی را همانند فهمی تحلیل کرده و اضافه می کند:

فریب خوردن اعراب سابقه طولانی دارد. مثلاً قیام آنها علیه امپراتوری عثمانی و کمک آنها به انگلیس در جهت پیشبرد اهداف خود که موجب تقسیم سرزمین فلسطین بین استعمار فرانسه و انگلیس گردید، از جمله نمونه ها در قرن بیستم بود. (همان: ۸۵)

نمونه دیگر جنگ ایران و عراق بود که نهایتاً موجب حمله صدام به کویت (از متحدان صدام در جنگ تحمیلی علیه ایران شیعی) شد. خلاصه اینکه طرح ایران هراسی، شیعه هراسی و ژئوپلتیک شیعی برای ایجاد هراس در میان ملت ها و دولت های اهل تسنن و شعله ور کردن مناقشات مذهبی است تا بیداری اسلامی ایجاد شده علیه شیوه استبدادی و استعماری و غارت منابع طبیعی و نیز عملکرد صهیونیست در فلسطین را تحت الشعاع قرار دهند.

اما جهان اسلام اعم از شیعه و سنی خوب می داند که افراط گرایی، آفت جدی برای بیداری اسلامی است. امروز درایت سیاسی، اعتمادسازی، انسجام اسلامی، تحمل همدیگر و ملاحظه آموزه های قرآنی، مهم ترین راهکار برای برون رفت از پروژه شیعه هراسی و وضعیت گذار است. وگرنه تاریخ زندگی شیعیان گواه است که برای شیعیان، حرمت خون، جان، مال و ناموس امری جدی است و اتفاقاً همین نکته از نقاط قوت اندیشه سیاسی و دینی شیعیان است. بدین لحاظ از ایجاد ایران هراسی و طرح مسئله شیعه هراسی، تنها مخالفان اسلام بهره خواهند برد. لذاست که از حمایت ایران تاکنون هیچ کسی آسیب ندیده است، اگر چه در طول سه دهه انقلاب اسلامی مشکلات جدی از طرف دولت مردان منطقه بر ایران تحمیل شده است.

خلاصه اینکه اتخاذ سیاست شیعه هراسی توسط بدخواهان در راستای ظرفیت بالای قدرت نرم آموزه های شیعی و نیز احتمال جایگرینی مکتب اسلام سیاسی به جای شوروی سوسیالیست (ایجاد دشمن فرضی برای لیبرالیسم) است. بنابراین، متغیر مستقل و عامل اصلی تأثیر گذار بر تدوین تهاجم فرهنگی پیش دستانه شیعه هراسی، ظهور و بروز قدرت نرم شیعه در سال های پس از انقلاب اسلامی و نیز در پی آن، تشدید بیداری اسلامی در منطقه جهان اسلام بوده است و راهکار مقابله با آن، معرفی واقعی و آموزه های مسالمت جویانه مکتب تشیع است.
چنانچه در نمودار آمده است ظرفیت بالا و تجربه موفق شیعه در دولت سازی موجب تشدید بیداری اسلامی در منطقه گردید و منافع اقتصادی و تفکر استکباری را دچار چالش کرده است و لذا احتمال احیای مجدد تمدن اسلامی را افزایش داده است. ازاین رو از منظر دولت مردان غربی، استراتژی شیعه هراسی به عنوان جنگ سرد پیش دستانه، می تواند تا حدی، احیای مجدد تمدن اسلامی را تأخیر بیاندازد.

اما سؤال مهمی که اینجا مطرح شد این بود که اسلام سیاسی ناب و حقیقی در درون خود دارای چه پتانسیلی در خصوص روابط بین المللی است؟ در پاسخ به سؤال مذکور فصلی را تحت عنوان راهکارهای مقابله با توهم شیعه هراسی گشودیم و با تمسک به برخی آیات قرآن نشان دادیم که، نه تنها توهم شیعه هراسی مبنای اسلامی ندارد بلکه برعکس، آموزه های اسلامی مبشر زندگی مسالمت آمیز، صلح و رحمت مبتنی بر روابط متقابل عادلانه است. بدین لحاظ تنها راهکار مهم برای مقابله با توهم خشونت، تنفر و هراس های متوهمانه، معرفی واقعی اسلام از مجرای بیداری اسلامی و بصیرت سیاسی است.

در هر صورت، مسئله ایجاد هراس برای انزوای اسلام به عنوان یک اندیشه و آرمان، در اروپا و غرب سابقه دارد و مسئله مهم، راهکارهای مقابله با آن است. کما اینکه انقلاب فرانسه را اروپائیان سال ۱۸۱۵ در کنگره وین تکفیر و تلاش کردند تا مهار کنند اما با مقاومت انقلابیان فرانسوی، موفق نشدند و نهایتاً اندیشه و آرمان انقلاب فرانسه (جمهوریت و دولت ملی) به سراسر غرب صادر شد و زندگی سیاسی جدیدی را در غرب رقم زد.

اکنون انقلاب اسلامی ایران که اندیشه و آرمان جدیدی را وارد زندگی و روابط بین الملل کرده است، موقعیتی شبیه سال های ۱۸۱۵ اروپا را پیدا کرده و لذا صبر، تحمل، درایت، بصیرت، معرفی عالمانه و خردمندانه اصول مسالمت جویانه آن، راه را بر هرگونه برداشت غلط می بندد و افق را برای به ثمر نشستن بیداری اسلامی و مبدل شدن آن به دولت های آزاد اسلامی فراهم می کند و عملاً منجر به «فدراسیون جمهوری های آزاد اسلامی» خواهد شد؛ جمهوری هایی که نه تنها دنبال سلطه، خشونت و جنگ بر سر منافع دولت های ضعیف نیستند بلکه به دنبال صدور معنویت و ارتقای دانش و گسترش هم زیستی مسالمت آمیز از طریق کنش ارتباطی فرهنگی و تمدنی هستند؛ چراکه مبنای سیاست در اسلام مبتنی بر قدرت نیست بلکه مبتنی بر هدایت، فضیلت و سعادت است. نمونه عملی آن دولت نبوی در مدینه، دولت علوی در کوفه و دولت مهدوی در آخرالزمان است و لذا معرفی واقعی دولت های شیعی (نبوی، علوی، ولایی، مهدوی) مهم ترین راهکار برای شبهه زدایی و توهم زدایی از آرمان های سیاسی حکومت شیعی هستند که مسئولیت نخبگان اسلامی را در معرفی معارف محمدی(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیه السلام) مضاعف می کند.

پی نوشت:

[۱] . کسی که در سال ۱۳۳۸ به عنوان شیخ الازهر فتوا صادر و مذهب شیعه را به عنوان یکی از مذاهب اسلامی به رسمیت شناخت.

منابع و مآخذ

الاسد، ناصرالدین، ۱۹۹۷، نحن و الاخر: صراع و حوار (ما و دیگران، برخورد و گفتگو)، بیروت، بی نا.
امام خمینی، سید روح الله، ۱۳۷۸، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر ٱثار امام خمینی.
برنا بلداچی، سیروس، ۱۳۸۵، «هلال شیعی و ژئوپلتیک خاورمیانه»، هفته نامه پگاه، شماره ۱۹۲.
بیانات مقام معظم رهبری، دیدار مردم چالوس و نوشهر، ۱۵ مهر ۱۳۸۸.
ترمز، جاناتان، ا چ، ۱۳۷۸، مفاهیم و کاربردهای جامعه شناسی، ترجمه محمد فولادی و محمدعزیز بختیاری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
توال، فرانسوا، ۱۳۷۹، ژئوپلتیک شیعه، ترجمه علی رضا قاسم آقا، تهران، نشر آمن.
حسینی، محمدتقی، ۱۳۸۶، «هلال شیعی و قوس سنی»، نشریه پژوهشنامه امنیت بین المللی و تروریسم، شماره ۲.
دلاورپور اقدم، مصطفی، ۱۳۹۰ ، «شیعه هراسی و ایران هراسی در دیپلماسی امنیتی آمریکا»، خبرگزاری فارس، ۲۷ اردیبهشت.
دهخدا، علی اکبر، ۱۳۷۳، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران.
روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸/۳/۸۷ .
سایت خبری تحلیلی تابناک، ۱۹/۳/۸۷ .
سایت مطالعات شیعه شناسی، ژئوپلتیک غرب، ۱۹/۱/۸۷ .
سعید، ادوارد، ۱۳۷۹، اسلام رسانه ها، ترجمه اکبر افسری، تهران، توس.
صحفی، محمد، ۱۳۸۰، ژئوپولتیک فرهنگی و مسئله امنیت ملی، تهران، شمسا.
عزیزی، حسن، ۱۳۸۴، ، «اسلام و تقویت فرهنگ گفتگو در دوران خیزش اسلامی» در بیداری اسلامی و چشم انداز آینده و هدایت آن، ج ۲، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.
غلامی، فتاح، ۱۳۸۶، «هلال شیعی در محاق»، سایت خبرگزاری فارس، ۴/۴/۱۳۸۶.
فاضلی نیا، نفیسه، ۱۳۸۵، «علل نگرانی غرب از انقلاب اسلامی»، فصلنامه علوم سیاسی، شماره ۳۶.
لقطان، عدنان بن عبدالله، ۱۳۸۴، «بیداری اسلامی و نیازهای فکری معاصر آن» در بیداری اسلامی، چشم انداز آینده و هدایت آن، ج ۱، تهران، معاونت فرهنگی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.
لک زایی، نجف، ۱۳۸۲، «ژئوپلتیک شیعه»، هفته نامه پگاه، شماره ۱۱۸.
متقی، ابراهیم، ۱۳۸۶، «کارکرد نظام سلطه در روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی»، فصلنامه علوم سیاسی، شماره ۵.
مطهرنیا، مهدی، ۱۳۸۴، «تحقق آگاهی سیاسی مطلوب در جوامع اسلامی» در بیداری اسلامی و چشم انداز آینده و هدایت آن، ج ۲، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.
مقیمی، غلام حسن، ۱۳۸۸، جزوه درسی جغرافیای سیاسی جهان اسلام، تئوری های جغرافیایی، نوشته، انتشارات مجتمع آموزش عالی امام خمینی(رحمه الله علیه).
مقیمی، غلام حسن، ۱۳۹۰، جزوه درسی اندیشه سیاسی امام خمینی(رحمه الله علیه)، مدرسه عالی امام خمینی(رحمه الله علیه).

غلامحسن مقیمی: دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام).

محمد ستوده: استادیار دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام).
 
مرجع : فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی