چرا مصر به سمت التهاب پیش میرود؟
در سال گذشته صدای مردم مصر در فضای این کشور برای از بین بردن حاکمیت نظامیان طنینانداز بود...
در سال گذشته صدای مردم مصر در فضای این کشور برای از بین بردن حاکمیت نظامیان طنینانداز بود؛ دو هفته قبل دکتر حازم ببلاوی نخست وزیر مصر گفت که بازگشت به حاکمیت نظامی در مصر ممکن نیست؛ اما برخی از قلمها در نقد و توهین به این نظر به حرکت درآمد تا جایی که روزنامه المصری الیوم به صراحت در مقالهای به عنوان "خوش آمد گویی به حاکمیت نظامیان"به دفاع از آنها پرداخت.
بازگشت به دیکتاتوری؛ پرستیژ یا ارتجاع
این موضوع هم راستا با تلاشهایی است که برخی هنرمندان در زیبا جلوه دادن حاکمیت نظامیان و تجلیل از نقش سیاسی آنها بر عهده گرفته اند.
اتفاقی که در مورد حاکمیت نظامیان افتاده در موضوع دموکراسی و لیبرالیسم نیز تکرار شده و انقلاب ژانویه 2011 علامتی بود برای رسیدن به این روند، اما بعد از عزل محمد مرسی رئیس جمهور مصر مشخص شد که نزدیک شدن به این روند ریسک بالایی دارد.
در حالیکه ما در سال اول از انقلاب 2011، به روند انقلاب افتخار می کردیم و آن را درسی کامل از قدرت و عظمت مصر میدانستیم، اما تریبون های تراژیک کنونی ناامیدی از این انقلاب را ترویج میکنند و این انقلاب را یک شکست و اقدامی مسخره قلمداد میکنند(تا جاییکه یکی از تحلیلگران این انقلاب را توطئهای بزرگ علیه مصر خواند که جاسوسهای آمریکا آن را راهاندازی کردند.
چرا مصر به سمت التهاب پیش می رود
نباید منکر این مطلب شویم که مزاج مصریها تا حدی بر علیه راهکارهای سیاسی است که به آشتی ملی منجر می شود؛ دو عامل در این راستا سهیم هستند، اول اینکه دستور کار گفتمان سیاسی به سمت تشدید لحن و داغتر کردن فضا کشیده شده است. این در حالی است که موضوع اختلافی اساسی الان در مورد برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری است و بعد از آن دعوت به براندازی حاکمیت اخوانیها و خارج کردن آنها از چرخه معادلات سیاسی در دستور کار قرار دارد.
مبارزه علیه تروریسم نیز با دعوت به ریشهکنی اخوانیها نه تنها از عرصه سیاسی بلکه ریشه کنی از جامعه مصر همراه شده است. به این ترتیب با گذشت زمان کلمه تروریسم به کلید واژه خوانش فضای کل منطقه تبدیل خواهد شد و بعد از باز شدن این باب زمینه برای تمامی اقدامات سرکوبگرانه و منزوی کردن اخوانیها و توجیه تجاوز به حقوق بشر و تصویب قوانین با وجهه منفی و مخالف با آزادیهای عمومی از جمله پیامدهای این عرصه خواهد بود.
حامیان انسداد افق سیاسی در مصر
در پاسخ به این سوال که چرا تلاشها برای حل سیاسی بحران به شکست کشانده می شود، 4 عامل را میتوان نام برد که با راهکار سیاسی در تعارضاند و همچنان تمایل به انسداد افق سیاسی مصر دارند. آنها میخواهند روی فایده راهکارهای امنیتی مانور داده و آن را تاثیرگذار جلوه دهند. این عوامل عبارتند از:
1- شاخه افراطی در موسسات امنیتی مصر که به دنبال قلع و قمع و سرکوب است. با وجود بروز برخی ایدهها در داخل این موسسه مبنی بر پذیرش ایده راهکار سیاسی اما مشخص است که کفه ترازو به سمت گزینه امنیتی سنگینی میکند. چرا که تصمیم های اتخاذ شده و اقدامات انجام شده همگی در این راستا ارزیابی میشود.
2- حامیان فاشیسم در میان نخبگان مصری. این افراد افراطگرایان لائیک هستند که اغلب نیز انسانهای فرهنگی و محترمی به حساب میآیند و جریان غالب روزنامه نگاران و نویسندگان مصری از این جملهاند.
3- ارکان نظام مبارک و سودجویان از این دولت. این افراد همانهایی هستد که در طول سی سال حاکمیت حسنی مبارک و حتی در حاکمیت ده ساله انور سادات قدرت را در داشتند.
4- برخی قدرتهای منطقهای. این قدرتها به دنبال سقوط مرسی به سرعت به حمایت و کمک به دولت جدید پرداختند و غیر از راهکارهای امنیتی برای تقابل با فعالان و مخالفان خود از میان ملت مصر راه دیگری را نمیشناسند.
منبع : اسلامیک مدیا