چرا عربستان به دنبال تضعیف یمن است
شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۴۰ ب.ظ
عربستان که در دمشق سیاست تخریب، در بغداد سیاست انفجار و در بیروت سیاست سردرگمی و بلاتکلیفی را در پیش گرفته بود، در صنعا نیز سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن را به اجرا در آورد...
به گزارش پایگاه خبری العهد، سیاست عربستان در منطقه در چهار جمله خلاصه می شود: سیاست تخریب در دمشق، انفجار اوضاع در بغداد، سردرگمی و بلاتکلیفی در بیروت و در صنعا نیز سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن تا به این ترتیب به هر وسلیه ای از پا گرفتن یک کشور قدرتمند در شبه جزیره عرب جلوگیری کند.
در این میان، با وجود تمام تلاش های عربی و بین المللی یمن از دو سال پیش با ناامنی و بی ثباتی سیاسی و امنیتی دست و پنجه نرم می کند و اقدامات خرابکارانه آل سعود تمام تلاش ها برای حل و فصل بحران این کشور را ناکام گذاشته است و چه بسا توصیه پادشاه عربستان به فرزندان خود در صورت صحت و سلامت این باشد که اجازه ندهید یمن به کشوری که از قدرت نظامی و اقتصادی برخوردار است، تبدیل شود زیرا در این صورت به تهدیدی برای حکومت و قدرت شما تبدیل خواهد شد.
در این میان، با وجود تمام تلاش های عربی و بین المللی یمن از دو سال پیش با ناامنی و بی ثباتی سیاسی و امنیتی دست و پنجه نرم می کند و اقدامات خرابکارانه آل سعود تمام تلاش ها برای حل و فصل بحران این کشور را ناکام گذاشته است و چه بسا توصیه پادشاه عربستان به فرزندان خود در صورت صحت و سلامت این باشد که اجازه ندهید یمن به کشوری که از قدرت نظامی و اقتصادی برخوردار است، تبدیل شود زیرا در این صورت به تهدیدی برای حکومت و قدرت شما تبدیل خواهد شد.
سلطه جویی عربستان بر یمن
در پاسخ به این سوال که چرا عربستان به دنبال ضعف یمن است؟ باید گفت که عربستان نمی خواهد هیچ کشور قدرتمندی در شبه جزیره عرب قد علم کند؛ این توضیحی است که یک مسئول بلند پایه یمن در مورد دلیل اصلی ناامنی کشورش ارائه داده و می گوید: یمن یک کشور نفت خیز است و در صورتی که بتواند از امکانات و منابع خود استفاده کند، به یک قدرت در شبه جزیره عربستان تبدیل خواهد شد.
آنچه در زیر می آید، گفت وگوی اختصاصی العهد با این مسئول یمنی است که در آن به تشریح سیاست ریاض در قبال صنعاء و دلایل اصلی بروز بحران در یمن پرداخته است.
عربستان همواره در برابر هرکشور نفت خیز که بتواند بر اوضاع منطقه تاثیرگذار باشد، ایستاده و در واقع سعودی ها در تلاش هستند به دیگران اینگونه القا کنند که شبه جزیره عربستان یک پایگاه واحد دارد که همان عربستان است.اشراف یمن بر تنگه باب المندب بعنوان مهم ترین گذرگاه دریایی جهان، دلیل دیگری برای تمایل ریاض به تضعیف یمن است، زیرا سعودی ها از حضور یک کشور قدرتمند در حوزه باب المندب، بیم دارند، ضمن اینکه تضعیف یمن به نفع غرب است.در این خصوص با نگاهی به کشورهای حوزه باب المندب این سوال مطرح می شود که کدام یک از این کشورها از ثبات و امنیت برخوردار هستند، سومالی، یمن یا جیبوتی؟
متاسفانه کشمکش و درگیری در یمن، مردم این کشور را از دسترسی به ثروت های آن محروم کرده است به ویژه اینکه یمن، کشوری نفت خیز بوده و از منابع دریایی سرشاری نیز برخوردار است.
در پاسخ به این سوال که چرا عربستان به دنبال ضعف یمن است؟ باید گفت که عربستان نمی خواهد هیچ کشور قدرتمندی در شبه جزیره عرب قد علم کند؛ این توضیحی است که یک مسئول بلند پایه یمن در مورد دلیل اصلی ناامنی کشورش ارائه داده و می گوید: یمن یک کشور نفت خیز است و در صورتی که بتواند از امکانات و منابع خود استفاده کند، به یک قدرت در شبه جزیره عربستان تبدیل خواهد شد.
آنچه در زیر می آید، گفت وگوی اختصاصی العهد با این مسئول یمنی است که در آن به تشریح سیاست ریاض در قبال صنعاء و دلایل اصلی بروز بحران در یمن پرداخته است.
عربستان همواره در برابر هرکشور نفت خیز که بتواند بر اوضاع منطقه تاثیرگذار باشد، ایستاده و در واقع سعودی ها در تلاش هستند به دیگران اینگونه القا کنند که شبه جزیره عربستان یک پایگاه واحد دارد که همان عربستان است.اشراف یمن بر تنگه باب المندب بعنوان مهم ترین گذرگاه دریایی جهان، دلیل دیگری برای تمایل ریاض به تضعیف یمن است، زیرا سعودی ها از حضور یک کشور قدرتمند در حوزه باب المندب، بیم دارند، ضمن اینکه تضعیف یمن به نفع غرب است.در این خصوص با نگاهی به کشورهای حوزه باب المندب این سوال مطرح می شود که کدام یک از این کشورها از ثبات و امنیت برخوردار هستند، سومالی، یمن یا جیبوتی؟
متاسفانه کشمکش و درگیری در یمن، مردم این کشور را از دسترسی به ثروت های آن محروم کرده است به ویژه اینکه یمن، کشوری نفت خیز بوده و از منابع دریایی سرشاری نیز برخوردار است.
اقدامات عربستان برای تضعیف دولت یمن
با توجه به تلاش های عربستان برای تضعیف یمن باید پرسید آل سعود برای تحقق این هدف به چه اقداماتی متوسل شد؟
عربستان به منظور تضعیف یمن اقدامات متعددی را در پیش گرفت که عبارتند از:بازگرداندن اعضای یمنی القاعده به کشورشان پس از پایان درگیری ها در افغانستان و استفاده از این افراد در مراکز مهم ارتش یا مراکز عمومی یمن و دقیقا به همین دلیل است که بسیاری از نیروهای ارتش یمن از فرماندهان گرفته تا افسران و اعضا و یا مدیران کل آن از اعضای القاعده هستند که در افغانستان و در صف افراد معروف به مبارزان عرب افغانی، مبارزه می کردند.
هدف عربستان از بازگردان این افراد به یمن و تامین شغلی و حمایت از آنان ایجاد ناآرامی و تنش در سراسر یمن و نیز تقویت افکار القاعده در بین نیروهای ارتش یمن و تضعیف آنان است تا به این ترتیب این نیروها به گروه های تکفیری وابسته بمانند.
اما اقدام دیگر عربستان علیه یمن، حمایت از تنش و ناآرامی در این کشور از طریق حمایت از گروه هاو احزاب افراطی مانند حزب الاصلاح و کنگره مردمی و نیز تشویق ایجاد مدارس و دانشکده هایی برای تدریس و ترویج افکار افراطی است.
ایجاد مدارس و دانشکده های سعودی در یمن برای ترویج افکار افراطی
هدف عربستان از ایجاد این مدارس، نابودی نسل جوان یمن و تبدیل آنان به بمب های ساعتی تکفیری است به ویژه اینکه سعودی ها به حمایت از احزاب تندرو یمن اکتفا نکرده و از سایر طرف های سیاسی این کشور نیز حمایت کرده و آنان را علیه برخی احزاب دیگر تحریک کردند و به این ترتیب توانستند سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن را با موفقیت در یمن به اجرا در آورند
.
ریاض در همین راستا با حمایت از سرلشکر علی محسن صالح الاحمر مشاور امور دفاعی و امنیتی رئیس جمهور و نیز علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق این کشور، شخص دیگری را در برابر آنان قرار داد که همان عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور کنونی یمن است به این معنی که با این اقدامات تحریک آمیز این سه نفر را به درگیری و تنش بین یکدیگر سرگرم کرد.
عربستان از عبد ربه منصور هادی و به قدرت رسیدن وی تحت عنوان رئیس جمهور انتقالی یمن حمایت کرد در حالی که به خوبی می دانست که وی شخصی ضعیف بوده و نمی تواند کشور را به سمت وضعیت بهتر هدایت کند، در اصل عربستان هادی را روی کار آورد تا یمن همچنان دستخوش ناآرامی و چند دستگی باقی مانده و در اختلافات غوطه ور باشد.
هدف عربستان از ایجاد این مدارس، نابودی نسل جوان یمن و تبدیل آنان به بمب های ساعتی تکفیری است به ویژه اینکه سعودی ها به حمایت از احزاب تندرو یمن اکتفا نکرده و از سایر طرف های سیاسی این کشور نیز حمایت کرده و آنان را علیه برخی احزاب دیگر تحریک کردند و به این ترتیب توانستند سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن را با موفقیت در یمن به اجرا در آورند
.
ریاض در همین راستا با حمایت از سرلشکر علی محسن صالح الاحمر مشاور امور دفاعی و امنیتی رئیس جمهور و نیز علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق این کشور، شخص دیگری را در برابر آنان قرار داد که همان عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور کنونی یمن است به این معنی که با این اقدامات تحریک آمیز این سه نفر را به درگیری و تنش بین یکدیگر سرگرم کرد.
عربستان از عبد ربه منصور هادی و به قدرت رسیدن وی تحت عنوان رئیس جمهور انتقالی یمن حمایت کرد در حالی که به خوبی می دانست که وی شخصی ضعیف بوده و نمی تواند کشور را به سمت وضعیت بهتر هدایت کند، در اصل عربستان هادی را روی کار آورد تا یمن همچنان دستخوش ناآرامی و چند دستگی باقی مانده و در اختلافات غوطه ور باشد.
جنگ علیه حوثی ها
اما در مورد حوثی ها یا همان جنبش انصار الله که قبلا جنبش جوانان مومن نام داشتند و مقر اصلی آنان در صعده است باید گفت که از زمانی که عربستان دریافت که حوثی ها که با طرح و نقشه آنان در یمن موافق نیستند و بر سر امنیت کشورشان در مقابل دستیابی به قدرت سازش نخواهند کرد، تصمیم گرفت آنان را تحت فشار قرار داده و از آنان انتقام بگیرد و به همین دلیل حوثی ها را هدف جنگ و حملات نظامی قرار داد تا به دیگران اینگونه القا کند که آنان افرادی مسلح هستند که در تلاش برای ویرانی کشورشان و در دست گرفتن قدرت هستند.
در همین راستا، آل سعود تمام امکاناتی را که در اختیار داشت برای تضعیف حوثی ها در یمن به کار گرفت و گروهی را برای ترور آنان بسیج کرد و هدایت جنگ فرسایشی علیه آنان را به حزب الاصلاح یمن واگذار کرد اما حوثی ها توانستند در برابر این دشمنی ها مقاومت کرده و توطئه آنان را خنثی سازند.اما آنچه امروز در یمن در جریان است این است که عربستان آخرین برگه های خود را رو کرده و ارتش یمن را که اعضایی از القاعده به آن نفوذ کرده اند، برای حمله نظامی به حوثی ها به کار گرفت.
نکته قابل ملاحظه اینکه عبد ربه منصور هادی در صدد راه انداختن جنگ داخلی نبود اما علی محسن الاحمر مشاور نظامی وی که به نفع حزب الاصلاح کار می کند، به اعزام تجهیزات نظامی به صعده که مرکز استقرار حوثی ها است، ادامه داده و آنان را تحت تعقیب قرار داد.در این شرایط، در پی بحث و جدل بین دو طرف که همزمان با اعزام نیروهای ارتش به صعده نیز همراه بود، جنگ بی امانی علیه حوثی ها آغاز شد.
به هر حال هرگونه توافق آتش بس و یا حل و فصل بحران که حوثی ها در آن پیروز شوند، به مثابه سیلی به طرح سیاسی سعودی ها در یمن مبنی بر ادامه هرج و مرج و بی ثباتی آن خواهد بود.
تردیدی نیست که تا زمانی که آل سعود به دنبال اجرای مقاصد شوم خود در یمن است، این کشور خواب راحت نخواهد داشت و تا زمانی که سعودی ها در مرزهای یمن حضور داشته باشند، هیچ حکومتی در آن پا نخواهد گرفت.
اما در مورد حوثی ها یا همان جنبش انصار الله که قبلا جنبش جوانان مومن نام داشتند و مقر اصلی آنان در صعده است باید گفت که از زمانی که عربستان دریافت که حوثی ها که با طرح و نقشه آنان در یمن موافق نیستند و بر سر امنیت کشورشان در مقابل دستیابی به قدرت سازش نخواهند کرد، تصمیم گرفت آنان را تحت فشار قرار داده و از آنان انتقام بگیرد و به همین دلیل حوثی ها را هدف جنگ و حملات نظامی قرار داد تا به دیگران اینگونه القا کند که آنان افرادی مسلح هستند که در تلاش برای ویرانی کشورشان و در دست گرفتن قدرت هستند.
در همین راستا، آل سعود تمام امکاناتی را که در اختیار داشت برای تضعیف حوثی ها در یمن به کار گرفت و گروهی را برای ترور آنان بسیج کرد و هدایت جنگ فرسایشی علیه آنان را به حزب الاصلاح یمن واگذار کرد اما حوثی ها توانستند در برابر این دشمنی ها مقاومت کرده و توطئه آنان را خنثی سازند.اما آنچه امروز در یمن در جریان است این است که عربستان آخرین برگه های خود را رو کرده و ارتش یمن را که اعضایی از القاعده به آن نفوذ کرده اند، برای حمله نظامی به حوثی ها به کار گرفت.
نکته قابل ملاحظه اینکه عبد ربه منصور هادی در صدد راه انداختن جنگ داخلی نبود اما علی محسن الاحمر مشاور نظامی وی که به نفع حزب الاصلاح کار می کند، به اعزام تجهیزات نظامی به صعده که مرکز استقرار حوثی ها است، ادامه داده و آنان را تحت تعقیب قرار داد.در این شرایط، در پی بحث و جدل بین دو طرف که همزمان با اعزام نیروهای ارتش به صعده نیز همراه بود، جنگ بی امانی علیه حوثی ها آغاز شد.
به هر حال هرگونه توافق آتش بس و یا حل و فصل بحران که حوثی ها در آن پیروز شوند، به مثابه سیلی به طرح سیاسی سعودی ها در یمن مبنی بر ادامه هرج و مرج و بی ثباتی آن خواهد بود.
تردیدی نیست که تا زمانی که آل سعود به دنبال اجرای مقاصد شوم خود در یمن است، این کشور خواب راحت نخواهد داشت و تا زمانی که سعودی ها در مرزهای یمن حضور داشته باشند، هیچ حکومتی در آن پا نخواهد گرفت.
منبع : بیداری اسلامی
۹۳/۰۴/۰۷