پیام حضور میلیونی مردم یمن
این روزها در یمن وقایع مهمی در حال شکل گیری است. مردم محروم و استبدادزده از شهرهای مختلف این کشور به دعوت جنبش حوثی ها به صنعا آمده اند تا انقلاب نیمه کاره و به تاراج رفته دو سال پیش خود را کامل کنند...
خواسته های مردم یمن
یمن، سرزمین متراکمی که به اندازه تمام کشورهای حاشیه خلیج فارس جمعیت دارد، این روزها از یکسو در تب و تاب حرکتی آزادیخواهانه و حق طلبانه می سوزد و از سوی دیگر آبستن حوادثی است که بر اثر مقاومت دولت و تهدید برخی کشورهای همسایه در حال وقوع است، سرزمینی که یکی از افتخارات مردمانش اینست که خود را تنها ملتی می دانند که بدون جنگ و خونریزی و با رسیدن فرستاده ویژه پیامبر اکرم(ص) حضرت علی بن ابیطالب(ع) به اسلام گرویده و مشرف به این دین الهی شدند. اما همین سرزمین با این ویژگی که 45درصد از جمعیت 23میلیونی آن را شیعیان زیدیه، اسماعیلیه و دوازده امامی تشکیل داده و بقیه نیز از سنی های شافعی مذهب محب اهل بیت(ع) و به لحاظ برخورداری از معادن ارزشمند و آب و هوای معتدل از طبیعتی سبز و خرم بهره مند بودند و به همین دلایل آن را «یمن خوشبخت» نامیده اند، امروز آبستن حوادثی است که کوچکترین اشتباه دولت این کشور و عدم تمکین در برابر خواسته های مردم می تواند آن را به بشکه ای از باروت تبدیل کرده و حوادث غیرقابل پیش بینی را در آن رقم بزند.
شاید اکنون «عبدربه منصورهادی» رئیس جمهور یمن که پس از قیام دو سال پیش مردم این کشور در جریان بیداری اسلامی توانست با حمایت های عربستان از معاونت «علی عبدالله صالح»، خود را به کرسی ریاست جمهوری رسانده و استبداد سنتی را در قالبی جدید بر این کشور مسلط کند، با اندکی درایت بتواند به خواسته های مردمی که از درخواست های قبلی خود مبنی بر «اسقاط نظام» کوتاه آمده و با پائین گرفتن لوله های سلاح به «اسقاط فساد» و برگزاری تظاهرات آرام روی آورده اند، پاسخگو باشد و کشور را از بحرانی که در آن فرورفته، خارج کند.
این بار زیدی های حوثی ساکن استان شمالی «صعده» که سالها از دو سو تحت فشار حکومت استبدادی یمن و تحریکات هماهنگ رژیم سعودی در فقر و استضعاف شدید به سر برده و از کوچکترین حقوق اولیه محروم بودند، برای خروج از این وضعیت غیرقابل دوام، مرحله جدیدی از مبارزات خود را در قالب دعوت «عبدالمالک حوثی» رهبر گروه «انصارالله» برای برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز مردمی از سراسر کشور به سوی صنعا آغاز کرده و روز جمعه هفته گذشته با تجمع در این شهر، نمازی میلیونی را با ترکیب «زیدی شافعی» به امامت یک روحانی شافعی اهل سنت برگزار کردند که عملا کمر دولت را شکست و وزن سنگین زیدی ها را در صحنه سیاسی علاوه بر صحنه های نظامی به رخ دولت مرکزی کشید و توانست توطئه دولت را در به حاشیه راندن حوثی های این کشور خنثی کرده و قدرت واقعی آنان را در بسیج سیاسی مردم یمن و به صحنه آوردن آنان به اثبات برساند.
حوثی ها در این حرکت جدید برای رسیدن به مطالبات به حق خود که طبعاً خواسته تمام مردم یمن نیز هست از تاکتیک های مسالمت جویانه و اتحاد با سایر اقوام و مذاهب استفاده کرده و توانسته اند اکثریت یمنی ها، اعم از زیدی و شافعی را با خود همراه کرده و در این راه به موفقیت بزرگی دست یابند. آن ها سه خواسته را مطرح کرده اند که با استقبال شدید مردم یمن مواجه شده و باعث پیوستن سایر اقشار مردم و ایجاد اکثریتی قوی در مقابل دولت مرکزی گردیده است.
این سه خواسته اساسی و ملی این ها هستند:
1. اجرایی شدن نتایج گفتگوهای ملی که از دو سال پیش آغاز شده و تصمیمات مهمی هم شامل تعدیل حکومت و برگزاری انتخابات آزاد گرفته شده ولی دولت برای اجرای آن اهتمامی به خرج نمی دهد.
2. حکومت باید تعدیل شود و مقدمه آن برکناری نخست وزیر و کنار رفتن حزب اقلیت «اصلاح» از قدرت است. این حزب که از بقایای رژیم علی عبدالله صالح بوده و حمایت احزاب سوسیالیست، بعث و بخش هایی از ارتش را با خود دارد، قدرت را در این کشور قبضه کرده و اهالی شمال و جنوب را از مشارکت در قدرت سیاسی محروم نموده است.
3. تعدیل قیمت فرآورده های نفتی به ویژه گازوئیل که با افزایش 300درصدی آن، ضربه سنگینی به کشاورزان و روستائیان وارد کرده است.
بیان این سه خواسته توسط گروه انصارالله و حمایت آن از سوی دیگر گروههای مردمی و تعیین ضرب الاجل برای اجرای آن توسط حکومت باعث شده شکل و شمایل مبارزات مردمی در یمن که تاکنون به صورت قومی، منطقه ای، مذهبی و عمدتاً شبه نظامی بود، این بار به گونه مبارزه ای کاملا مسالمت آمیز و در قالب مطالبات دمکراتیک و در پوشش اجماع مردمی دنبال شود و این شیوه که مردم از سراسر یمن و 11 استان این کشور راهی صنعا شده و بدون توسل به سلاح و بدون تخریب ادارات دولتی بر تحقق خواسته های مشروع سه گانه ارائه شده از سوی حوثی ها تأکید کنند، عملاً دولت یمن را با بن بست مواجه کرده است.
اگر رئیس جمهور یمن، شعار «الشعب یرید اسقاط الفساد» را که این روزها مردم یمن سر می دهند نشنود و در صدد برآوردن خواسته های مردم بر نیاید، قطعاً به زودی ناچار خواهد شد گوش های خود را برای شنیدن شعار «الشعب یرید اسقاط النظام» آماده نماید.
جریانات دخیل در یمن
با تظاهرات عظیم دیروز در صنعا که نمادی کامل از همگرایی زیدی ها و شافعی های یمن حول محور اهداف مشترک بود، یمن از بعد سیاسی وارد فاز جدیدی خواهد شد و ادامه شرایط قبلی عملاً امکان پذیر نیست. برگزاری نماز جمعه چند صد هزار نفره در پایتخت یمن به امامت یک روحانی شافعی و در حالی که زیدهای صنعا و سایر شهرهای شمالی یمن به وی اقتدا کرده بودند، هرگونه شائبه درباره طایفه ای یا مذهبی بودن جنبش اصلاح گرایانه علیه دولت مرکزی را از بین برد. درباره این تظاهرات بزرگ و روندی که ایجاد خواهد کرد، به نکاتی اشاره می شود:
1- در تحولات و تحرکات اخیر، سه جریان اصلی قابل توجه می باشد؛ جریان انصارالله یمن و ظرفیت بزرگ اجتماعی که در استانهای صعده، صنعا، ذمار، عمران، جوف و الحدیده از آن حمایت می نمایند. این جریان در استانهای زیدی نشین تحت رهبری عبدالمالک حوثی قرار داشته و در استانهای سنی نشین، شخصیت های برجسته سنی، هدایت معترضین را به عهده دارند. این جمعیت از روز دوشنبه و به دنبال خودداری دولت از تن دادن به خواسته هایشان به میدان آمدند و تظاهرات و نماز میلیونی خود را به اجرا گذاشته و با آن وزن خود را به حریف نشان دادند.
جریان دوم جریان اصلاح یمن است که حدود 50 درصد از پست های دولت شامل نخست وزیر، وزیر کشور و وزیر دفاع را به همراه 50 درصد مجلس در اختیار دارند و با احزاب سوسیالیست، ناصری، حزب حق و حزب بعث در ائتلاف می باشند و علاوه بر آن از حمایت بخش هایی از ارتش تحت فرماندهی علی محسن الاحمر و بقایای رژیم علی عبدالله صالح هم برخوردار می باشند. این جریان سه روز پیش در مقابل تظاهرات پرشمار معارضان در یکی از مراکز اصلی خود- شهر تعز- راهپیمایی بزرگی به راه انداخت ولی روز بعد در آنجا نیز معارضه با برگزاری تظاهراتی بزرگ تر نشان داد که در تمام استان های این کشور از محبوبیت فراگیری برخوردار است.
جریان سوم، جریان متعلق به منصورهادی، رئیس جمهور یمن می باشد که از حمایت جنوبی ها برخوردار بوده و بر حدود نیمی از مجلس و دولت این کشور تسلط دارد و در عین حال بخش هایی از ارتش را نیز فرماندهی می کند. جریان منصورهادی اگرچه از سوی نیروهای انصارالله (حوثی ها) احساس تهدید می کند ولی در شرایط کنونی با جریان حزب اصلاح- جریان شبه اخوانی وابسته به عربستان- و خاندان الاحمر مشکل بیشتری دارد و به نظر می آید که از شرایط کنونی چندان ناراضی هم نیست و آن را فرصتی برای خلاص شدن از جریان الاحمر به حساب می آورد.
2- جریان معارضه یمنی با محوریت «انصارالله» با صراحت و طی بیانیه و نیز در گفتگو با هیأت های اعزامی از سوی عبدربه اعلام کرده است که به هیچ وجه قصد سرنگونی ریاست جمهوری یا تصرف صنعا را ندارد بلکه هدف از اعتراضات و توسعه آن را حل و فصل سه خواسته خود اعلام کرده است.
انصارالله به رهبری عبدالمالک الحوثی با برگزاری تظاهرات آرام و ممانعت از حمل سلاح و نیز ممانعت از حمله به ادارات دولتی و بانکها و تنزل خواسته ها از «اسقاط نظام» به «اسقاط دولت» سعی کرده است اکثریت یمنی ها اعم از زیدی ها و شافعی ها را با خود همراه کند و در این راه موفقیت بزرگی را به دست آورده است. به گونه ای که آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و اعضای شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان به شدت از تحولات روز جمعه صنعا نگران شده و بیانیه هایی را صادر کرده اند. نماینده دبیر کل سازمان ملل در امور یمن- جمال بن عمر- در تماس با مقامات دولتی و حوثی ها از «وخامت اوضاع» ابراز نگرانی کرده است. از آنجا که انصارالله تاکنون به عنوان یک گروه «شبه نظامی» و محدود در منطقه شمال شناخته می شد و عربستان تلاش می کرد تا آن را گروهی شیعی و تحت حمایت ایران نشان دهد، تظاهرات میلیونی و ترکیب زیدی شافعی نمازگزاران و اقتدای زیدی ها به امام جمعه شافعی، فرصت تازه ای را به انصارالله می دهد تا از حاشیه به متن بیاید و وزنه اصلی تغییرات یمن را به دست بگیرد. وقتی تظاهرات میلیونی از دوشنبه تا جمعه در صنعا و 11 مرکز استان دیگر یمن برگزار شد همه اذعان کردند که حوثی ها توان اسقاط فوری نظام در صنعا را دارند و اگر به این کار اقدام نمی کنند به خاطر بعضی از ملاحظات سیاسی است.
3- مبارزه با فساد حکومتی در حوزه اقتصاد و سیاست به محور اصلی تغییر در یمن منجر شده است. از حدود دو سال پیش معارضه یمنی رفتار و عملکرد وزارتخانه های یمن را زیر نظر گرفته و به طور مستند تخلفات انجام گرفته و سوء استفاده های مالی را به مردم گزارش کرده اند. اقدام اخیر دولت برای گران کردن پیدر پی فرآورده های نفتی و به خصوص گازوئیل که در زندگی مردم فقیر یمن نقش اساسی دارد، جرقه اعتراضات اخیر را زد. در یمن بیش از 80 درصد مردم در روستاها زندگی کرده و دست کم 90 درصد مردم یمن از طریق کشاورزی زندگی بسیار فقیرانه خود را می گذرانند. رسیدن قیمت گازوئیل به 200 دلار در هر بشکه عملاً کشاورزی یمن را نابود می کند این در حالی است که همه گزارش ها بیان کننده آن است که جناح نخست وزیر یمن و خاندان الاحمر عملاً نفت منطقه جنوبی «حضر موت» - مهم ترین میدان نفتی یمن- را در اختیار عربستان قرار داده و سعودی ها به مدد حمایت علی محسن الاحمر این منطقه را عملاً از حاکمیت و صنعا جدا کرده اند.
اعتراض علیه فساد دولت مرکزی مسلماً به حد کنونی محدود نمی ماند مخصوصاً از این رو که تجربه می گوید دولت در برابر اعتراضات مقاومت می کند و عملاً تغییرات مسالمت آمیز و محدود را به بن بست می کشاند. دولت تلاش می کند تا عملاً اعتراضات از سطح اعتراض به تصمیمات اقتصادی دولت به اعتراض به اصل حاکمیت منتقل کند و از طریق آن حساسیت های منطقه ای و بین المللی را علیه معارضه یمنی به میدان بیاورد از این رو اگرچه در پرقدرت بودن جنبش تغییر در یمن هیچ تردیدی نیست اما در عین حال در چشم انداز این حرکت دشواری هایی دیده می شود و نتیجه به میزان زیادی بستگی به بازی جناح معارضه از یک طرف و جناح جنوب به رهبری عبدربه از طرف دیگر دارد.
4- تحرکات منطقه ای و بین المللی که حول محور تحولات یمن مشاهده گردید از حساسیت شرایط یمن حکایت می کند. پیش از این سفیر آمریکا در یمن در پیامی که به عبدالمالک حوثی رهبر جریان انصارالله داد، نوشته بود که سرنوشتی شبیه بشار اسد در انتظار اوست و از این طریق تلاش کرده بود که شکل گیری یک جبهه جهانی- منطقه ای علیه انصار را یادآور شود. در عین حال بیانیه غربی ها به رهبری آمریکا که در آن از توسعه دامنه بحران ابراز نگرانی شده و خواستار «گفت و گوی نتیجه بخش» بین معارضه و دولت شده بود، از محدودیت های فراوانی که غرب برای اثرگذاری بر تحولات یمن با آن مواجه می باشد، حکایت می کند. بیانیه شورای همکاری خلیج فارس و تحرک تازه آنان و تهدیدآمیز معرفی کردن شرایط یمن و جابجایی محدود نیروی هوایی عربستان که در مرزهای با یمن انجام داد از نگرانی عمیق اعراب متحد غرب خبر می دهد. در عین حال وعده عربستان برای تأمین بنزین و گازوئیل یمن و صحبت کردن از کمک اقتصادی به دولت نشان می دهد که عربستان به ناکارآیی روش های پیشین و طرح قبلی خود که به «مبادره - ابتکار- خلیجی» مشهور شده، واقف است. اما با توجه به سه خواسته ذکرشده که به مسایل اقتصادی محدود نمی گردد، بعید است دست و دل بازی دیرهنگام ملک عبدالله بتواند این خیزش میلیونی را متوقف گرداند.
5- اگر سه خواسته ای که به آن اشاره شد، محقق گردند، این یک پیروزی بزرگ برای انصارالله می باشد چراکه تن دادن حکومت به بازگرداندن قیمت های گازوئیل و تعدیل دولت صنعا موقعیت این جنبش را در کل یمن از جمله در بین اهل سنت که بیش از نیمی از جمعیت یمن را شامل می شوند و در میان روستائیان که لااقل 80 درصد جمعیت 25 میلیونی یمن را به خویش اختصاص داده اند، مستحکم کرده و در انتخابات آینده مجلس که پس از اصلاح قانون اساسی- احیاناً در سال 2015- برگزار خواهد شد به یک موقعیت بلامعارض تبدیل کرده و جابجایی سیاسی به طریق مسالمت آمیز را تسهیل می گرداند. از این رو باید گفت محدود نگه داشتن دامنه اعتراضات به دولت و جریان وابسته اصلاح ضمن آن که از هزینه های مبارزه می کاهد و مانع وقوع جنگ داخلی در یمن می شود، سرعت و قطعیت نتیجه را هم زیاد می کند و از این رو بسیار هوشمندانه می باشد. حوثی ها هم اینک در عمل نزدیک به 70 درصد صنعا به همراه دست کم 4 استان شمالی را در اختیار دارند و هیچ نیرویی قابل مقایسه با آنان نیست و از این رو یمنی ها که دنبال راه حل برای برون رفت از وضع فعلی هستند در عمل «انصارالله» را به عنوان گزینه ارائه می نمایند. کما این که حدود یک ماه پیش وقتی در استان «اب» که استان اصلی حزب اصلاح می باشد، درباره این که بهترین جریان که می تواند یمن را از بحران کنونی نجات دهد، کیست، بیش از 90 درصد گفتند هیچ راه حلی به جز «انصارالله» وجود ندارد.
البته تجربه سه سال اخیر در مصر، تونس، لیبی و یمن به خوبی بیانگر آن است که باید از امنیتی شدن جنبش ها و رویکردهای انحصارگرایانه خودداری شود چراکه امنیتی شدن و انحصارگرایی به دشمن امکان رخنه داده و هزینه انقلاب ها را بسیار زیاد می کند و حتی می تواند آن ها را با ناکامی مواجه گرداند و از اینجا می توان راز مخالفت جدی امام خمینی- رضوان الله تعالی علیه- در استفاده از سلاح برای پیروزی انقلاب اسلامی را دریافت. این تجربه می تواند انقلاب ها را از انحراف نجات دهد.
6- بعضی از خبرها و نشانه ها بیانگر آن است که با بالا گرفتن دامنه اعتراضات علیه دولت تحت الحمایه آمریکا و عربستان در یمن، این دو کشور مذاکراتی را با شاخه یمنی القاعده، موسوم به «انصار الشریعه» برای به خشونت کشیدن تظاهرات و اعتراضات مسالمت آمیز انجام داده اند و آنان در نظر دارند با بالا بردن هزینه ها، مردم فقیر یمن را از اطراف نیروهای انقلاب دور گردانند. اگر این اتفاق بیفتد حوثی ها ناچارند متقابلاً به سلاح روی آورند و این اگرچه با دشواری هایی همراه است ولی توطئه مشترک عربستان و آمریکا را خنثی می کند.
ایران و فرصت های انقلاب یمن
وقوع انقلاب در یمن فرصت های جدیدی را پیش روی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برای گشایش اعتبار سیاسی در این کشور باز کرده است. پتانسیل ها و فرصت های زیادی در لوای این انقلاب برای بهبود روابط دو کشور و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در یمن، ایجاد شده است. ما این فرصت ها را در سه بخش کلی به شرح ذیل تقسیم بندی کرده ایم:
بُعد داخلی: از مهم ترین فرصت هایی که جامعه ی داخلی یمن برای منافع ملی ایران دارد می توان به حضور شیعیان زیدی در این کشور اشاره کرد. این گروه مذهبی که تقریباً حدود 40 تا 42 درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند، اقلیت بزرگی در یمن به حساب می آیند. با وقوع انقلاب در یمن و سرنگونی صالح، هرچند نظام سیاسی این کشور حفظ شده است، اما می توان امیدوار بود که این گروه مذهبی از این به بعد در معادلات سیاسی یمن نادیده انگاشته نخواهند شد و می توان گفت از آنجا که این گروه نیز همانند دیگر گروه های یمنی در مبارزه علیه رژیم صالح شرکت داشته اند، بنابراین دیگر نادیده انگاشتن این گروه در معادلات سیاسی یمن امکان پذیر نیست. حضور زیدی ها در ساختار سیاسی می تواند دیدگاه سیاست خارجی یمن را نسبت به جمهوری اسلامی ایران ملایم تر سازد.
بُعد منطقه ای: از بُعد منطقه ای می توان به محدود شدن نقش عربستان سعودی و تنفر مردم از سیاست های محافظه کارانه و جانب دارانه ی آل سعود از غرب اشاره کرد. هرچند در حال حاضر رئیس جمهور فعلی یمن خط مشی مشابه حکومت عبدالله صالح را در پیش گرفته و مورد حمایت عربستان است، اما با موانعی که عربستان در راه انقلاب یمن ایجاد کرد، مردم یمن این خاطره را از یاد نخواهند برد و در آینده این مسأله می تواند به سود ایران و به ضرر عربستان تمام شود؛ چراکه ایران، بر خلاف عربستان، از همان ابتدا از انقلابیون حمایت می کرد. ایران می تواند با تدبیر مناسب و یک سیاست خارجی پویا، از این سرمایه ی اجتماعی ایجادشده به بهترین شکل استفاده نماید
بُعد بین المللی: در حال حاضر، ایالات متحده توانسته است تا حدودی مدیریت تحولات منطقه را به دست بگیرد و شواهد نشان از موفقیت نسبی این کشور در هدایت این تحولات دارد؛ اما باید گفت که در بلندمدت، مردم منطقه که اکثریت مطلقشان مسلمان هستند، در حکومت هایی دمکراتیک اجازه نخواهند داد کشورشان تحت سیطره ی ایالات متحده باشد و سعی خواهند کرد بر طبق اصول و منافع خود رفتار نمایند. یمن نیز مسلماً از این امر مستثنا نیست. بنابراین شکل گیری یک حکومت دمکراتیک که خواسته ی اصلی انقلابیون است بسیار به سود ایران خواهد بود؛ چراکه دو کشور منافع مشترک زیادی دارند که کسب آن ها در گرو همکاری با یکدیگر است.
منبع : تسنیم