نگاهی به زندگی سردار شهادتطلبان لبنان، شهید احمد قصیر
احمد قصیر، سردار عصر شهادتطلبان، با اجرای اولین عملیات استشهادی در لبنان، صهیونیستهای اشغالگر را مبهوت و با ارائه یک استراتژی غیر قابل مهار، زمینه شکست سربازان شیطان را فراهم کرد...
احمد قصیر، فاتح عصر شهادتطلبان، در 11 نوامبر 1982 (20 آبان 1361)، با اجرای اولین عملیات استشهادی در لبنان، مستکبران را مبهوت کرد و یک استراتژی غیر قابل مهار را برای مبارزه با سربازان شیطان ارائه کرد.
در این نوشتار با استفاده از منابع مختلف به بررسی زندگی این شهید میپردازیم.
زندگینامه شهید احمد قصیر
احمد قصیر در خانواده مذهبی در روستای دیرقانون النهر حومه لبنان به دنیا آمد، تا سه سالگی به همراه خانوادهاش در عربستان و سپس لیبی و دوران نوجوانی و شروع جوانی را مجدداً در عربستان سپری نمود.
احمد جعفر قصیر در آغاز دوران جوانى، چند ماهى برای کار به حجاز در عربستان سفرکرد و با دلگرمی دوستان و همکارى آنان، به کار خرید و فروش ابزار بهداشتى پرداخت، اما پس از چندى تاب نیاورد و با گذشت هفت ماه ازتجاوز رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان در ۲۳ اسفند ۱۳۵۶به زادگاهش بازگشت و در مغازه کوچک پدرش مشغول به کار شد.
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بسیاری از مسلمانان امت اسلامی و مردم لبنان در برابر استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بپاخاسته بودند.
جز جاذبههای انقلاب اسلامی، وجود شخصیتهایی چون امام موسی صدر و شهید مصطفی چمران، جامعه شیعه لبنان را تحت تاثیر قرار داده و روح بیداری در برابر دشمنان را در آنها زنده کرده بود.

حمله رژیم صهیونیستی به لبنان
با حمله حکومت بعثی عراق به ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به سرکردگی آمریکا و پس از آزادسازی خرمشهر در ۳ خرداد ۱۳۶۱، رژیم عراق در آستانه شکست و سرنگونی قرار گرفت و همزمان سردمداران رژیم صهیونیستی با هدف رهایی صدام حسین از نابودی و گسترش خاک خود و بیرون راندن فلسطینیهای آواره، ناگهان به لبنان تاخته و تا بیروت پیش رفتند.
یکی از کسانی که در اردوگاههای سپاه پاسداران که همزمان با حمله اسرائیل به لبنان به کمک نیروهای رزمنده رفت و آموزش دیده بود، شهید احمد قصیر بود.
احمد پس از اشغال بخشی از خاک لبنان، بیدرنگ با دوستان و همبازیهاى دوران کودکى خود و چند تن از بستگانش از طایفه قصیر و شهید عَبدالمُنعِم قصیر، گروههاى پایداری محلى را پیریزی کرد.
زد و خوردهاى کوچه به کوچه با نیروهاى اسراییلى و حمله و شبیخون به پایگاههای نظامى صهیونیستها در زمره فعالیتهاى روزانه احمد و دوستانش بود، اما آنان به زودی دریافتند که با چند شبیخون کوچک نمیتوان دشمن اسراییلی را از لبنان بیرون کرد، به باورشان باید کاری میکردند تا دشمن یکسره تارومار میشد و مجبور به فرار میگشت.(+)
آشنایی با حزب الله لبنان و عملیات احمد قصیر
وی از طریق یکی از دوستان خود به حزب الله لبنان معرفی شد و آمادگی خود را برای انجام عملیات شهادت طلبانه اعلام کرد، از جمله این عملیات ها یک عملیات استشهادی تاریخی و به یاد ماندنی بود که در میان بهت و حیرت اسرائیلی ها و خصوصاً قصاب معروف اسرائیلی آریل شارون به وقوع پیوست.
با اعلام آمادگی احمد برای عملیات های استشهادی و بررسی های لازم قرار شد که احمد ماشینش را در ساختمانی که دفاتر مربوط به اطلاعات رژیم صهیونیستی و مقر یگان وابسته به سران این رژیم در جنوب و همچنین استراحتگاه افسران و درجه داران نظامی این رژیم بود منفجر کند.
همان دوستی که احمد قصیر را برای عملیات استشهادی معرفی نموده بود ، مسئول جمع آوری مواد منفجره و آماده سازی خودروی سفید رنگ پژو ۵۰۴ احمد قصیر شد.
احمد در اولین مذاکره ای که در این خصوص با سران حزب الله از جمله سید حسن نصرالله ( دبیر کل حزب الله لبنان ) داشت اعلام کرد که تنها شرط او برای انجام این عملیات بزرگ این است که روز و ساعت عملیات را خودش تعیین کند.
این شرط مورد قبول قرار گرفت، ولی دوست احمد پس از آماده سازی خودرو به وی گفت که تصمیم سازمان عوض شده و می بایست من این عملیات را انجام دهم! احمد به شدت مخالفت کرده و پس از تلاش بسیار انجام عملیات مجددا به وی واگذار می شود.
در صبح روز ۱۱ نوامبر ۱۹۸۲ احمد قصیر بعد از نماز صبح سوار پژوی ۵۰۴ خودش شد و از ولایت پدریاش دیرقانون النهر خارج و به سمت صور به راه افتاد، احمد با افکار بزرگی که در سر داشت، می خواست کاری جاودانه انجام دهد که تا سالها و دهه ها بعد خار چشم دشمن صهیونیستی باشد.
بین ساعت شش و نیم تا هفت صبح پژوی احمد قصیر چندین بار طول خیابان را طی کرده و دوباره باز میگردد در واقع در آن ساعت هر لحظه بر شدت باران افزوده میشد و همین موضوع صهیونیستهایی را که خارج از ساختمان بودند، وادار میکرد برای در امان ماندن از باران به داخل آن ساختمان هشت طبقه محل استقرار خود بروند و احمد منتظر می شود تا تعداد بیشتری از آنها وارد ساختمان شوند.
پس از این که احمد قصیر اطمینان حاصل می کند که اکثر قریب به اتفاق صهیونیستها برای فرار از باران به ساختمان پناه بردهاند، ماشین خود را روشن کرده و با آخرین سرعت خود را به طبقه اول ساختمان میکوبد تا در عرض تنها چند ثانیه تمامی ساختمان به تلی از خاکستر تبدیل شد.(+)
در اثر این عملیات استشهادی، بیش از ۱۵۱ تن از صهیونیست ها به هلاکت رسیدند که ۱۳ نفر از زبده ترین افسران شاباک (سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل) که فرماندهی آنها را ژنرال « عاموس ریمون» بر عهده داشت نیز جزو آنان بودند و ۱۰ نفر مفقود اعلام شدند که تا امروز، این تعداد تلفات از نیروهای شاباک در هیچ معرکهای تکرار نشده است.
آریل شارون (وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی) دقایقی پس از این حادثه خود را به محل وقوع انفجار رساند و مقامات اسرائیلی این روز را به عنوان بزرگترین روز اندوه در سرزمینهای اشغالی و با عنوان فاجعه صور یا آرسون صور نامگذاری کردند.
در ادامه این عملیات چند ساعت بعد نیز که کاروان صهیونیست ها به محل حادثه اعزام شد، حسن قصیر( برادر احمد)، با خودروی دیگری خود را به ستون کاروان نظامیان زده و تعداد زیادی از آنها را به هلاکت رساند.
به واسطه قولی که دو شهید از همرزمان خود گرفته بودند ، تا دو سال و نیم بعد، خبر شهادتشان را به خانواده ایشان نمی دهند و مادر شهید فکر می کرد فرزندانش در اسارت هستند.(+)

مجری عملیات تا سال ها ناشناخته بود
چگونگی اجرای این عملیات و شخصی که این عملیات شهادت طلبانه را انجام داده بود، تا چندین سال به عنوان معما باقی ماند تا این که "سید حسن نصر الله"، دبیرکل حزب الله لبنان که در آن زمان از رهبران حزب الله بود، بعد از گذشت ۳ سال از آن حادثه یعنی در سال ۱۹۸۵ میلادی در مراسم گرامی داشت یاد و خاطره شهدای مقاومت بر بالای منبر در منطقه "دیر قانون النهر" بی مقدمه پرده از این معما برداشت و در آن زمان بود که همه دریافتند که چگونه احمد قصیر این ساختمان را منفجر کرد.
عملیاتهای شهادتطلبانه رزمندگان حزبالله
این جوان ۱۸ ساله حزب الله بنیان گذار مکتبی می شود که همچنان از آن به عنوان غیر قابل کنترل ترین شیوه مبارزه علیه صهیونیست ها و ایادی آنها یاد می شود و هر بار که عملیات شهادت طلبانه ای به اجرا گذاشته می شود، لرزه بر اندام صهیونیست های متجاوز می افتد.
پس از عملیات شهادتطلبانه احمد قصیر، حزب الله ۱۱ عملیات شهادتطلبانه را توسط رزمندگان خود به شرح زیر به اجرا گذاشت:
- عامر کلاکش ۱۱/۳/۱۹۸۳ مکان: شهرک المطله نتیجه: ۱۲ کشته و ۱۴ زخمی
- ابو زینب ۴/۱۰/۱۹۸۳ مکان: مدرسه الشجره نتیجه: ۲۹ کشته
- حسن قصیر ۷/۲/۱۹۸۵ مکان:البرج الشمالی نتیجه: ۱۵ کشته و ۵۰ زخمی
- هیثم دبوق ۱۹/۸/۱۹۸۸ مکان: راه مرجعیون نتیجه: ۳۰کشته و زخمی
- عبدالله عطوی ۱۹/۱۰/۱۹۸۸ مکان: بوابه فاطمه نتیجه: ۴۳ کشته و زخمی
- اسعد برو ۹/۸/۱۹۸۹ مکان: راه القلیعه - مرجعیون نتیجه: ۲۰ کشته و زخمی
- ابراهیم ضاهر ۲۱/۹/۱۹۹۲ مکان: نزدیک نبطیه نتیجه: ۲۵ کشته و زخمی
-علی صفی الدین ۱۳/۴/۱۹۹۴ مکان: دیر قانون النهر نتیجه: انفجار دو نفربر و ۱۰زخمی
- صلاح غندور ۲۵/۴/۱۹۹۵ مکان:بنت جبیل نتیجه: ۲۰ کشته و زخمی
- علی اشمر ۲۰/۳/۱۹۹۶ مکان: مثلث العدیسه نتیجه: کشته شدن چند تن
- عمار حمود ۳۰/۱۲/۱۹۹۹ مکان: راه القلیعه نتیجه: ۱۵ کشته و زخمی(+)
هماکنون یک خیابان در تهران به نام این شهید بزرگوار نامگذاری شده است.
تاریخ نشان داده است که تنها راه مقابله با سلطهگران، مقاومت است. مقاومت وقتی با شجاعت و ابتکار همراه شود، معجزهای میکند که بزرگترین ارتشهای جهان نیز در مقابل تعدادی جوان، توانایی ایستادگی و سرنوشتی جز شکست حقیرانه نخواهد داشت.
برخی منابع:
http://globemuslims.com/fa/news/۷۶۵۹
http://www.navideshahed.com/fa/index.php?Page=definitionnews&UID=۳۲۳۹۱۴
http://farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۲۰۸۲۰۰۰۰۱۱۱
http://www.sahebzaman.org/shohada/shohada-zendeginameh/۳۲۱-shahid-ahmad-ghasir.html
http://nahad.govir.ir/portal/home/?news/۱۴۲۰۹/۱۴۲۲۰/۱۲۸۳۵/%D۸%AC%D۸%B۹%D۹%۸۱%D۸%B۱%D۹%۸۲%D۸%B۵%D۹%۸A%D۸%B۱%D۸%۸C%۲۰%D۸%A۷%D۸%AD%D۹%۸۵%D۸%AF%۲۰%۲۸%D۸%B۴%D۹%۸۷%D۹%۸A%D۸%AF%۲۰%D۸%A۷%D۸%AD%D۹%۸۵%D۸%AF%D۸%AC%D۸%B۹%D۹%۸۱%D۸%B۱%۲۰%D۹%۸۲%D۸%B۵%D۹%۸A%D۸%B۱%۲
برگرفته از جبهه جهانی مستضعفین