نقش مبهم ترکیه در بحران های منطقه!
ترکیه تلاش کرد نقش مشابهی هم در عراق بازی کند. ترکیه که با داشتن منابع اطلاعتی گسترده خبر شکل گیری داعش و بحران سازی برای دولت عراق را از قبل پیش بینی می کرد، تلاش کرد تا با استفاده از این بحران از به قدرت رسیدن دوباره ی نوری المالکی جلوگیری کرده و زمینه را برای قدرت گرفتن مهره های همسو با اهداف ترکی و غربی در عراق با هدف فشار به نظام عراق فراهم سازد...
رکیه همسایه ی دیوار به دیوار دو کشوری است که این روزها بحران را با تمامی ابعاد خود درک کرده و با آن دست و پنجه نرم می کنند. دیر یا زود این بحران به خانه ی همسایه هم سرایت می کند،کما اینکه داعش هم ترکیه را تهدید کرده که اگر وارد ائتلاف ضد داعش شود، از حملات داعش به ترکیه هم در امان نخواهد بود. اما ظاهرا ترکیه در میان این بحران ها به دنبال اهداف دیگری است و تلاش می کند، از وضعیت گل آلود عراق و سوریه ماهی خود را بگیرد اما نقش ترکیه در بحران های سوریه و عراق چیست، به دنبال چه اهدافی است و آیا می تواند به اهداف خود برسد؟
نقش ترکیه در بحران ها
ترکیه به عنوان کشوری که در همسایگی دو کشور بحران زده ی عراق و سوریه قرار دارد نقش مهمی در شکل گیری و تدوام بحران در این دو کشور و در منطقه ی خاورمیانه دارد. ترکیه از ابتدای شروع بحران در سوریه تلاش کرد تا با پشیبانی و حمایت از نیروهای مخالف بشار اسد، زمینه را برای سقوط نظام بشار اسد در سوریه را فراهم کند. ترکیه تمام توان لجستیکی و حمایتی خود را حوزه های نظامی، جغرافیایی، سیاسی، مالی به کار بست تا با استفاده از مرزهای زمینی وسیعی که با سوریه دارد؛ اوضاع را به ضرر اسد رقم بزند اما این هدف تا امروز اتفاق نیفتاده است. ترکیه همچنن به عنوان عضو ناتو تلاش می کند تا نقش نیابتی آمریکا را در منطقه به نحو احسن اجرا کند اما در ادامه ی راه ظاهرا منافع این دو یار قدیمی در نحوه ی مواجهه با داعش در سوریه و عراق دچار اختلاف شده است. از این رو چندی پیش شاهد افشاگری های مسئولین آمریکا و ترکیه علیه هم در مورد بحران داعش بودیم.
ترکیه تلاش کرد نقش مشابهی هم در عراق بازی کند. ترکیه که با داشتن منابع اطلاعتی گسترده خبر شکل گیری داعش و بحران سازی برای دولت عراق را از قبل پیش بینی می کرد، تلاش کرد تا با استفاده از این بحران از به قدرت رسیدن دوباره ی نوری المالکی جلوگیری کرده و زمینه را برای قدرت گرفتن مهره های همسو با اهداف ترکی و غربی در عراق با هدف فشار به نظام عراق فراهم سازد. پیش از این نیز ترکیه با تدارک کودتا توسط طارق الهاشمی معاون رئیس جمهور سابق، تلاش کرد تا نوری المالکی را سرنگون کند و همچنین با تلاش برای تدارک لیست انتخاباتی معارض با نوری المالکی قدرت سیاسی در عراق را با آنکارا همسو کند. ترکیه در این مسیر بر اختلاف کردها با دولت مرکزی کوبید و توانست کردستان عراق را متقاعد کند که در بحران امنیتی عراق و در گیر و دار حملات داعش، بر طبل استقلال از بغداد بکوبد. اما با همه ی این تلاش ها ترکیه در مقابل پیش روی داعش در عراق و سوریه موضع سکوت و موضعی متفاوت با هم پیمانان غربی خود اتخاذ کرد اما به واقع اهداف ترکیه چیست؟
ترکیه به دنبال چیست؟
با توجه به دو مقدمه ی بیان شده در لابلای سخنان سران ترکیه می توان استراتژی این کشور در بحران آفرینی در منطقه را دریافت و از فعالیت و نقش این کشور در بحران عراق و سوریه رمزگشائی کرد.
1. جبران مافات!
تقریبا می توان این ادعا را داشت که ترکیه در تمام اهداف و استراتژی های خود در عرصه ی سیاست خارجی شکست خورده است. ترکیه در استراتژی پیوستن به اتحادیه اروپا با موانع جدی روبرو شد و نتوانست به این اتحادیه بپیوندد. همچنین ترکیه در تقویت و شکل دهی جریان اخوانی در منطقه با کمک دوستان خود نظیر قطر، حماس و محمد مرسی در عراق نتوانست به هدف خود برسد. و سقوط محمد مرسی، متحد استراتژیک ترکیه و رجب طیب اردوغان، کمر این استراتژی ترکیه در منطقه را شکست. از طرف دیگر تمام تلاش های ترکیه برای ساقط کردن نظام سیاسی سوریه ناتوان ماند و بشار اسد با اقتداری بیش از قبل در سوریه ماندگار شده است. همچنین ترکیه نتوانست علی رغم تمام برنامه ریزی ها در عراق، دولتی همسو با سیاست های خود در عراق به روی کار آورد و اوضاع به نفع ترکیه رقم نخورد.
از این منظر ترکیه هر چقدر تلاش کند، شکست های منطقه ای و فرا منطقه ای او بیشتر می شود. بحران امنیت در عراق و سوریه و حضور بازیگر جدیدی به نام داعش در منطقه می تواند به عنوان ابزار ترکیه را به اهداف نیم بند خود برساند و از طرف دیگر زمینه را برای نقش آفرینی مجدد و برای جبران تمامی شکست های قبلی فراهم سازد. لذا به نظر می رسد تنها کشوری که از حضور داعش در منطق سود می برد؛ ترکیه باشد. هر چند منابع خبری از ارتباطات این دو با هم خبر می دهند. داعش هم ترکیه را به اهداف خود می رساند و هم تمامی شکست های قبلی را جبران می کند.
2. پیاده سازی طرح خاورمیانه جدید آمریکا
جهت گیری های ترکیه در منطقه و سیاست خارجی این کشور نشان می دهد که این کشور به نوعی نقش نیابتی آمریکا را در منطقه بازی می کند. هر چند گاهی اوقات اختلاف در منافع این شریک را تحریک می کند که علیه یکدیگر دست به افشاگری بزنند اما این دو کشور در سیاست های منطقه خاورمیانه با یکدیگر همسو و هم نظر هستند. ترکیه به نوعی پیگیر طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا می باشد. همکاری با داعش یا حداقل سکونت ضمنی در مقابل داعش، مخالفت با دولت نوری المالکی، تلاش برای تجزیه عراق و تحریک کردستان عراق برای استقلال، نفوذ در مناطق سنی نشین عراق، بحران آفرینی در سوریه و تلاش برای سقوط نظام سیاسی سوریه، حضور فعال در افغانستان، ارتباط مستمر و فعال با عربستان، همکاری با کشورهای حاشیه ی خلیج فارس و ... همه و همه تنها ذیل طرح خاورمیانه بزرگ امریکا قابل تعریف و جمع بندی می باشد.
3. روی کار آوردن دولت های همسو
ترکیه به دنبال شکل گیری دولتی با رویکرد سنی ـ اخوانی در عراق و سوریه است. حزبی که در ترکیه قدرت را به دست دارد از نظر اندیشه ای جزو گروه های اخوانی جریان اندیشه سیاسی اهل سنت می باشد. حماس در فلسطین، اخوان در مصر، و حزب عدالت و توسعه در ترکیه شاخه های اخوانی در این کشورها هستند. از این رو رجب طیب اردوغان، محمد مرسی، و خالد مشعل به عنوان سه شخصیت جریان اخوانی منطقه در برهه ای با هم نزدیک بودند. به عبارت دیگر ترکیه برای تبدیل شدن به قدرت منطقه ای به دنبال آن است که کشورهایی همسو با اهداف و برنامه های این کشور در منطقه شکل بگیرند. از این رو عراق و سوریه به عنوان دو کشور همسایه ی ترکیه اولویت بیشتری برای همسوئی دارند. هرچند ترکیه نیم نگاهی هم به کشورهایی چون مصر و افغانستان هم دارد. روی کار آمدن دوت شیعی در عراق پس از سقوط صدام، و همچنین استقرار نظام علوی بشار اسد نمی توانست کمکی به ترکیه در رسیدن به اهداف بلندپروازانه ی این کشور را داشته باشد.
4. خدشه به محور مقاومت
ترکیه تنها کشوری قوی و مطرح نزدیک به محور مقاومت است. ایران، عراق، سوریه و حزب الله در لبنان، کشورهایی هستند که تلاش می کنند ذیل استراتژی مقاومت با یکدیگر همکاری داشته و برای دشمن مشترک خود هم پیمان شوند. ترکیه اما در این بین از شکل گیری این جریان ناخرسند است. به عبارت دیگر ترکیه نمی تواند به عنوان یک ناظر بنشیند و اوضاع منطقه توسط کشورهایی همسو رقم بخورد. لذا ترکیه به دنبال تقویت جایگاه خود در منطقه به دنیال عملیاتی کردن محور اخوانی به جای محور مقاومت در منطقه است. تلاش ها برای همسو کردن حماس و خالد مشعل در فلسطین و خوشحالی ترکیه از روی کار آمدن محمد مرسی در مصر، نشان از این جهت گیری ترکیه در منطقه دارد. لذا ترکیه بیشتر از مواضع نمایشی علیه اسرائیل، به دنبال تبدیل شدن کشوری رهبر در منطقه با کشورهای همسو با خود است.
5. استقلال کردها از بغداد
ترکیه به دنبال استقلال کردستان عراق از بغداد است. رسیدن به این هدف منافع زیادی برای ترکیه در پی خواهد داشت. اولین منفعت این است که استقلال کردستان عراق یعنی شکل گیری یک دولت سنی در کنار ترکیه. ترکیه در کنار همسایگان خود هیچ هم پیمان اندیشه ای ندارد. ایران دولتی شیعی است، عراق نیز به عنوان قدرت شیعی قدرت را به دست گرفته است. سوریه هم در نظر ترکیه دولت یعلوی است، ارمنستان نیز با ترکیه دشمنی و کینه ای دیرینه دارد، اروپاییان نیز ترکیه را به عنوان همسایه به رسمیت نشناختند، لذا تقریبا برای ترکیه مطلوب خواهد بود که حداقل یک هم پیمان برای خود دست و پا کند. دومین منفعت استقلال کردستان عراق، تأمین منابع انرژی برای ترکیه است. کردستان منابع سرشار نفت و گاز دارد و ترکیه می تواند امینت انرژی خود را از این منظر به دست آورد. سومین منفعت بزرگ این استقلال تبدیل شدن کردستان عراق به بازار مصرف ترکیه است که می تواند بازار هدف ترکیه در بخش تجارت و صادرات باشد. همچنین با سوق دادن کردها به این منطقه، ترکیه برای همیشه از ناآرامی هایی که کردها برای دولت ترکیه می ساختند؛ رها شود.
6. جداسازی مناطق سنی نشین عراق
ترکیه طبق قرارداد 1926 عراق و انگلستان از شمال عراق و استان موصل خارج شد و از ادعای خود مبنی بر تسلط بر این مناطق دست کشید. اما ترکیه همواره نیم نگاهی به این مناطق و به ویژه دو استان بزرگ نینوا به مرکزیت موصل داشته و آن را ادامه ی خاک خود می داند، از این رو ترکیه ادعای بازپس گیری موصل را در سر می پروراند. می دانیم که استان نینوا به مرکزیت موصل یکی از استان های پهناور عراق، در همسایگی و هم مرزی با ترکیه، کاملا سنی نشین بوده و اولین استانی بود که در عراق به دست داعش تصرف و سقوط کرده است. جالب اینکه خبر سقوط موصل نیز توسط رجب طیب اردوغان به ایران اطلاع داده شد. آرمان نفوذ در مناطق سنی نشین عراق برای ترکیه به دو شکل قابلیت پیگیری دارد. یک. تلاش برای منضم کردن موصل به ترکیه و راه دوم تبدیل شدن مناطق سنی نشین عراق به یک کشور مستقل از بغداد.
در هر دو حالت ترکیه نیازمند بهانه ای برای ورود به عراق است. از این رو شکل گیری، تقویت و پیش روی داعش در مناطق مختلف عراق و سوریه می تواند بهترین بهانه ی ترکیه برای ورود به عراق باشد و از طرف دیگر این فعالیت داعش به ترکیه کمک می کند که مناطق سنی نشین را از بغداد جدا کند. تشکیل این منطقه به عنوان یک کشور جدید می تواند اولا محور مقاومت را با مشکل روبرو کرده و تدوام جغرافیایی این منطقه را از بین ببرد. ثانیا کشوری مستقل و همسو با ترکیه در کنار و در همسایگی مرزهای ترکیه شکل می گیرد و ثالثا ترکیه و مناطق سنی نشین و کشور عربستان با هم هممرز شده و تبدیل به یک مانع در مقابل جریان مقاومت خواهند شد. از این منظر یکی از اهداف ترکیه در عراق، گسترش حوزه ی نفوذ خود در مناطق جنوبی مرزهای این کشور می باشد.
نتیجه گیری: آیا ترکیه به اهداف خود می رسد؟
اما ترکیه در نیل به اهداف خود ناکام خواهد ماند زیرا اولا داعش به عنوان ابزار و بازیگر جدیدی که به صورت غیر مستقیم به ترکیه در رسیدن به اهداف خود کمک می کند، به هیچ وجه قابل اعتماد نبوده و دیر یا زود دامن ترکیه را خواهد گرفت. ثانیا به نظر دیدبان استقلال بخش های مختلف عراق نظیر مناطق سنی نشین و کردستان با مخالفت جدی دولت های ایران و عراق روبرو خواهد شد. ثالثا با روی کار آمدن دولت های مردمی در منطقه، و تلاش ترکیه برای ساقط کردن این دولت ها باعث شکست سیاست های ترکیه در منطقه شده و انزوای این کشور را در پی خواهد داشت. همچنین تحریک کردن اختلاف های قومی و مذهبی در منطقه همواره به نفع ترکیه نبوده و چه بسا فعال شدن گسل های قومیتی و مذهبی در خود ترکیه شود. علویان و کردها در ترکیه به عنوان دو نیروی مخالف سیاست های اردوغان فعال بوده و در صورت اشتباه اردوغان، باید منتظر اقدامات این دو جربان در داخل خاک ترکیه بود. از طرف دیگر ایران به عنوان کشوری که جریان و محور مقاومت را در منطقه رهبری می کند، اجازه ی خدشته به محور مقاومت را نخواهد داد.
منبع : دیدبان