نفی هویت و حق حیات مسلمانان
پروسه اسلام هراسی اینک به دوره ی نوینی رسیده است؛ دوره ای که ضمن هجمه به ماهیت اسلام، موجودیت، هویت و زیست مسلمانان نیز نفی میشود. میتوان حادثه اخیر آمریکا را نشانه ای از دوره ی نوین اسلام هراسی و مسلمان ستیزی در نظر آورد...
پیشینه ی رفتارهای ضد اسلامی در چند دهه گذشته
دشمنی با اسلام و مسلمانان در جغرافیای اروپا و آمریکا افزایش یافته است. این مرحله بالاتر از اسلام هراسی معمولی است . چراکه ما شاهد فضایی از اسلام هراسی و دشمنی با اسلام هستیم، که از تحریف شروع میشود و درادامه با توهین به مقدسات مسلمانان، اقدام به نفی مسلمین میکند.
پروژه اسلام هراسی با هدف سلب امکان شناخت اسلام توسط مردمان غرب صورت میگیرد؛ تا اولاً مردم کشورهای غربی با اسلامی پر پیرایه آشنا شوند نه اسلام حقیقی جذاب. و دوم، اسلام را که می توانست به عنوان آلترناتیو مکاتب پوچ و شکست خورده نظیر لیبرالیسم و کمونیسم مطرح شود از میان ببرند. لذا در این سناریو سعی دارند ضمن ارائه چهره ای خشن و نامطلوب از اسلام، آنرا یک تهدید و دشمن معرفی کنند.
در دو دهه اخیر تبعیض های سیستماتیک علیه مسلمین اعمال شده است، تبعیض های اجتماعی از پوشش و حجاب تا محروم کردن مسلمانان از دیگر حقوق اجتماعی شان. لیکن این اقدامات پس از ۱۱ سپتامبر تشدید شده و اخیرا هم بیش از گذشته افزایش یافته است. ما در دوره ای به سر می بریم، که موج فزاینده بیداری اسلامی عالم گیر شده است. در واقع بیداری اسلامی می رود با احیاء حوزه ی تمدن بزرگ اسلامی با محوریت ایران، قطب بندی نوینی ایجاد کند.
علل بروز حادثه چپل هیل
شارلی ابدو و تصاعد مسلمان ستیزی :
نمی توان حمله به شارلی ابدو را منشأ و پله ی اول تقابل با مسلمانان نامید. در واقع با وجود مطالب توهین آمیزی که در این مجله به مقدسات اسلامی منتشر شد، (علی رغم هشدارهایی که مسلمان ها و کشورهای اسلامی به فرانسه وبه کشورهای غربی دادند) عملا همه سران کشورهای غربی، از این اهانت ها حمایت کردند. طبیعتا تعدادی از مسلمان ها در سراسر جهان مایلند، که اهانت کننده ها بر ضد اسلام را به مجازات برسانند. لذا گروهی از آنها این اقدام را کردند، اگر چه ماهیت اقدام کنندگان زیر سوال است. من معتقدم که توهین کنندگان باید به هشدارها توجه می کردند و خودشان مقصر این اعمال هستند. بعد از این ماجرا هم به جای این که درس عبرت بگیرند و دست از تحقیر و توهین بردارند در هزاران نسخه کاریکاتورهای توهین آمیزی جدیدی منتشر کردند و کشورهای دیگر و حتی اوباما و مقامات آمریکا و اروپایی از آن حمایت کردند. این عمل قطعا عکس العمل بیشتر مسلمانان را به دنبال خواهد داشت. در این بین کشته شدن افراد شارلی ابدو، باعث تحریک عده ای برای اقدام بر علیه مسلمانان شده است. به هر حال آنچه را که ما امروز شاهد آن هستیم مشابه جنگ صلیبی است. در حقیقت جنگ تمدن ها وارد عرصه جنگ علیه مذهب می شود و این آن چیزی است که غربی ها خواستند و باعث آن شدند. لذا آنها باید پاسخگو باشند.
ترس از اسلام:
هر گاه مسلمانان در آستانه انسجام و اقتدار بوده اند ، مورد تعرض و هجمه معاندین قرار گرفته اند. در اغلب موارد این هجمه و هجوم ها توسط سازمان های دولتی آمریکا مثل سازمان سی آی ای و اف بی ای و یا سازمان موساد اسرائیل و یا اینتلینت سرویس انگلستان مدیریت می شده است. مثل ترور مالکوم ایکس رهبر تاریخی مسلمانان سیاه پوست آمریکا. چنانچه اخیرا نوه ی او نیز در مکزیک ترور شد( نوه مالکوم ایکس قرار بود به ایران بیاید و مسیر وی را دنبال کند. البته مرگ او را به یک درگیری شخصی در مکزیک نسبت دادند). در بعدی دیگر، غربی ها تبلیغات گسترده ای را برای وحشی نشان دادن مسلمانان به راه انداخته اند. حال آنکه بایست تصریح کرد در حقیقت مسئولیت فجایع و نزاع های فرساینده برعهده دولت ها و رسانه هایی است، که به اسلام هراسی دامن می زنند. اقدام آنها باعث ایجاد عکس العمل های شتاب زده و بعضا غیرمنطقی در جهان اسلام خواهد شد.
نگرش رهبران آمریکا و تصاعد بحران :
اسلام هراسی ابعاد مختلف تبلیغی دارد، که از جانب مقامات دولتی ، سناتورهای آمریکایی، احزاب آمریکایی و شخصیت های افراطی امریکا مدیریت میشود. به طوری که برخی مجموعه های رادیکال پیشنهاد بمباران هسته ای مکه و یا بمباران هسته ای ایران را مطرح کرده اند.
در این بین هر چند اکنون این مجموعه های رادیکال در ظاهر مبادرت به محکومیت کشتار دانشجویان مسلمان در آمریکا خواهند کرد. اما سعی دارند آنرا صرفا یک اقدام ناشی از جنون فردی و یا نژادپرستی معرفی کنند. محکوم کردن این فاجعه فقط در لفظ است و اقدام جدی علیه جنایت کاران و قاتلین انجام نخواهد شد.
رادیکال های راست و اسلام ستیزی در آمریکا :
اسلام ستیزی به گروه های دست راستی آمریکایی ، مثل حزب جمهوری خواه محدود نیست، بلکه در حزب دموکرات هم این واقعیت زننده به جشم می آید. در حقیقت صهیونیست ها در همه ی ارکان قدرت، رسانه ها، و احزاب آمریکایی رسوخ کرده اند. نباید از یاد برد که از الزامات قدرت مداری در امریکا، همسویی و هم آوایی با مجموعه ها و لابی قدرتمند صهیونیستی است.
پیامدها و تاثیر حادثه چپل هیل
غربی ها توقع دارند، که مسلمان ها در مقابل اهانت ها ، تهاجم ها و نوعی نوین از جنگ های صلیبی (که علیه اسلام راه انداخته اند) سکوت کنند. طبیعی است که مسلمان ها در مقابل این هجمه و هجوم ها عکس العمل نشان دهند. هر چند ممکن است در برخی موارد این عکس العمل ها مناسب نباشد. اما آنگاه که تهاجمی علیه مقدسات صورت می گیرد، بایست انتظار واکنش را در طرف مقابل داشت. از این روی کشتار مسلمانان آمریکا (که در آن سه دانشجو را به دلیل مسلمان بودن کشتند و یا یک موسسه اسلامی را آتش زدند)، یا هجمه هایی دیگر علیه مسلمانان و زنان محجبه درغرب می تواند عکس العمل هایی را در جهان اسلام برانگیزد. گاهی این عکس العمل ها میتواند به اقدام تلافی جویانه علیه اتباع آمریکایی یا اتباع غربی تبدیل شود.
مسلمانان در آمریکا احساس امنیت نمی کنند، چراکه حادثه چپل هیل هر لحظه ممکن است تکرار شود و جنایات دیگری صورت بگیرد. به نظر نگارنده سازمان های حقوق بشری، بایست اسلام هراسی را به عنوان جنایت علیه بشریت و نقض حقوق بشر در فضای رسانه ای و جامعه مدنی بین الملل طرح سازند. چرا که تالی اسلام هراسی، ارتکاب چنین جنایاتی است.
نتیجه گیری
غربی ها باید متوجه باشند که آزادی بیان به معنای اهانت به مقدسات دیگران نیست؛ و این نوع تفسیر و کنش به نزاع تمدن ها و جنگ بین مذاهب دامن خواهد زد. فضای تندروی می تواند هشداری برای همه انسان های آگاه و شریف باشد تا متوجه باشند نبایست تسلیم فضاسازی رسانه ای و جوسازی غرب شوند.
در این فضا، اولا مسلمانان جهان باید در حمایت از اقلیت های مسلمانان در غرب متحد شوند. ثانیا، می توان در همکاری با کسانی در غرب با اسلام هراسی مخالف اند، اتحادی را علیه جریانات رادیکال ایجاد کرد. به عنوان نمونه میتوان کسانیکه را که ایده استفاده از بمب اتم علیه مسلمین را طرح میکنند بعنوان جنایتکار جنگی به سازمانهای بین المللی و افکار عمومی جهانی معرفی کرد.
ایران همواره تمایل به گفت و گوی میان تمدن ها، سایر مذاهب، و دولت- ملت های دنیا داشته است. در این هنگامه از هجمه و هجوم علیه مسلمین و پروسه اسلام هراسی که به نقض حقوق مسلم مسلمانان منجر شده است. بایست اذعان کرد که نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا در حقیقت به مثابه " راهی به رهایی" است". نشناختن اسلام بدون پیرایه های که تبلیغات غربی و صهیونیستی ایجاد کرده اند و امکان آشنایی با حقیقت اسلام و اسلام حقیقی.
منبع:فارس