امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

Yemen ifyemen
امت اسلامی

امام خامنه ای: بیدار شدن ملت‌ها و ایستادن با دست خالی، در مقابل رفتار تحقیر آمیز غرب و امریکا، حادثه بزرگی بود که البته بر خلاف تصور غربی‌ها، هنوز تمام نشده است.

عضویت در خبرنامه امت اسلامی
آرشیو خبرنامه



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
نت نامه در گوگل پلاس

طبقه بندی موضوعی

موانع اتحاد جهان اسلام

شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۴۶ ب.ظ

«گلاد ستون» از نخست وزیران انگلستان گفته بود: «دو گردنه سختی که راه تسلط ما را بر مستعمرات اسلامی بسته است و با تمام قوا باید در برداشتن آن کوشید، دو چیز است.»«اول این کتاب»، «دوّم این کعبه است.»

 
به گزارش پایگاه بیداری اسلامی ، به یقین اتحاد میان مسلمین که مایه قدرت و شوکت آنان و ضعف دشمنان آنان می گردد و همچون خاری بر چشم مستکبران جهان است، بدون مانع نخواهد بود و واکنش و عکس العمل سخت آنان را همراه با برنامه ریزی دقیق و طولانی برای ایجاد تفرقه بین صفوف مسلمین و کم رنگ ساختن ارزش های اسلامی که جانمایه ی این اتحاد است، به همراه خواهد داشت. شناخت این موانع و شناساندن آن به امت اسلام و تلاش در جهت رفع آن از سوی عالمان و اندیشمندان مسلمان امری بایسته و قطعی است که بی توجهی به آن خسارت عظیمی بر پیکره ی امت اسلام وارد خواهد ساخت چنان که مسلمانان از جهت بی تدبیری حاکمان و رهبران و کوتاهی عالمان و اندیشه وران خویش ضربه ها خوردند و فرصت ها سوختند.

مقام معظم رهبری به عنوان علمدار مقابله با تهاجم دشمنان اسلام و انقلاب نیز بر این موضوع تأکید داشته اند که پرداختن به این بحث را در گذر از هفته با اهمیت و تأثیر گزار وحدت بایسته می سازد.

موانع اتحاد اسلامی در بیان رهبری معظم

مقام معظم رهبری در 25/12/1387 به مناسبت هفته وحدت در زمینه موانع وحدت فرمودند:
آنچه که امروز من بر روی آن تکیه می کنم، که یکی از وظائف بزرگ و درجه ی اول ما مسلمانهاست، مسأله ی اتحاد و وحدت است.... امروز دنیای اسلام محتاج وحدت است. عوامل تفرقه هم وجود دارد؛ باید بر آن عوامل فائق آمد؛ باید بر آن عوامل پیروز شد..... دو عامل عمده و کلی در مقابل وحدت وجود دارد، باید این ها را علاج کرد.

موانع درونی وحدت

یک عامل، عامل درونی ماست: تعصبهای ما، پایبندیهای ما به عقاید خودمان؛ هر گروهی برای خودش. باید بر این فائق آمد. ایمان به مبادی خود و اصول و عقائد خود چیز بسیار خوب و پسندیده ای است؛ پافشاری بر آن هم خوب است؛ اما این نباید از مرز اثبات به مرز نفی و همراه با تعرض و دشمنی و عداوت تجاوز کند. برادرانی که در مجموعه ی امت اسلامی هستند، احترام یکدیگر را حفظ کنند؛ عقاید خودشان را هم می خواهند حفظ کنند، حفظ کنند؛ اما احترام به دیگران، حدود دیگران، حقوق دیگران و حرمت افکار و عقاید آن ها را نگه دارند و بحث و مجادله را برای مجالس علمی بگذارند. علما و اهل فن، می خواهند بنشینند مباحثات مذهبی کنند، بکنند؛ اما مباحثه ی مذهبیِ عالمانه و در محفل علمی، با بدگوئی به یکدیگر در علن، در سطح افکار عمومی، در مخاطبه ی با افکاری که قدرت تجزیه و تحلیل علمی ندارند، فرق می کند؛ این را بایستی علما مهار کنند؛ مسؤولان باید مهار کنند. همه ی گروه های مسلمان در این مورد وظیفه دارند. شیعه هم وظیفه دارد، سنی هم وظیفه دارد؛ باید به سمت اتحاد بروند. این یک عامل که عامل درونی است.

موانع بیرونی وحدت

یک عامل بیرونی هم دست مغرضِ تفرقه افکنِ دشمنان اسلام است. نباید از این غفلت کرد. نه فقط امروز، بلکه از آن روزی که قدرتهای مسلط سیاسی در دنیا احساس کردند که می توانند روی ملتها اثر بگذارند، این دست تفرقه افکن به وجود آمده و امروز از همیشه شدیدتر است. وسائل ارتباط جمعی، وسائل مدرنی که امروز وجود دارد، این هم کمک می کند. این ها آتش افروزند؛ آتش افروزند؛ برای تفرقه شعار درست می کنند. باید آگاه بود؛ باید هوشیار بود. متأسفانه یک عده ای هم در داخل ملتهای مسلمان و کشورهای مسلمان، می شوند وسیله برای اعمال غرض آن دشمنان اصلی.

.....در مسائل دنیای اسلام اگر پای قومیت به میان آمد، بزرگترین عامل تفرقه به وجود آمده است. وقتی پای قومیت را در مسائل دنیای اسلام به وجود می آورند، عرب را جدا کنند، فارس را جدا کنند، ترک را جدا کنند، کرد را جدا کنند، اندونزیائی را جدا کنند، مالزیائی را جدا کنند، پاکستانی و هندی را جدا کنند، چی باقی می ماند؟ این چوب حراج زدن به امت اسلامی و نیروها و توانهای امت اسلامی نیست؟

این ترفندهای استکبار است که متأسفانه در دنیای اسلام، کسانی اسیر این ترفندها می شوند.

استخراج و تنظیم موانع عمده وحدت

موانع اتحاد و عوامل اختلاف را می توان به دو دسته تقسیم کرد:

الف) موانع اخلاقی اتحاد

1) هواپرستی و عدم اخلاص: در بسیاری موارد اختلافات افراد و گروه ها، ظاهری علمی و فکری دارد امّا در واقع امر جز هوی پرستی، خود پسندی و خودخواهی منشأ دیگری ندارد. اگر پذیرش و واگذاری مسؤولیت ها، حمایت ها و راندن ها، پست ها و مقام ها همه در خدمت رضایت الهی باشد، نه خوشایندی خویشاوندان، هم مسلکی ها و هم حزبی ها و فقط در راستای حل مشکلات جامعه اسلامی و امت واحده اسلام باشد، اتحاد حاصل می شود. از همین روست که شیطان اختلاف افکن و تفرقه جو بر مخلصان راه تسلطی ندارد؛ چراکه خود اعتراف کرد که «لاغویّنهم اجمعین الّا عبادک منهم المخلصین» و به همین سبب است که پیامبر اکرم(ص) اخلاص عمل برای خداوند، در کنار خیرخواهی برای پیشوایان اسلام و ملازمت با جماعت مسلمین و جدا نشدن از آن را سه عنصری دانستند که قلب هیچ مسلمانی نباید بر آن ها خیانت کند:
2) تعصب کور: تعصبات شخصی، مذهبی و گروهی ازجمله موانع مهم اتحاد است. انسان متعصب به صرف وابستگی مذهبی، ملی و گروهی و بدون دلیل و برهان و به صورت افراط گونه به حمایت یا نکوهش حزب، فکر و یا مذهب دیگری می پردازد و جز جناح و عقیده خویش همه آراء و دیدگاهها را باطل می شمارد.

قرآن در وصف مشرکان می فرماید: «و اِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعوا ما اَنزَلَ اللهُ قالوا بَل نَتَّبِعُ ما اَلفَینا عَلَیهِ ءاباءَنا اَو لَو کانَ ءاباؤُهُم لایَعقِلونَ شَیًئا ولا یَهتَدون؛ و چون به آنان گفته شود از آن چه خدا نازل کرده است پیروی کنید می گویند: بلکه از چیزی که پدران خود را بر آن یافتیم پیروی می کنیم. آیا هرچند پدرانشان چیزی را درک نمی کرد و به راه صواب نمی رفتند باز هم در خور پیروی هستند.»

اساساً آموزهای اسلام با تعصب سر سازگاری ندارد و هر کس که تعصّب بورزد یا دیگران به خاطر او تعصب بورزند، رشته های ایمان را از گردن خود باز کرده است و این است معنای حدیث پیامبر(ص) که فرمود: «مَن تَعَصّب أو تُعُصّبَ له فقد خلع ربق الایمان من عنقه.»

3) تکبر و خود پسندی: تکبر آفتی اخلاقی است که در نابسامانی روابط اجتماعی تأثیر به سزایی دارد. خوی استکباری تنها متعلق به بیگانگان نیست بلکه بسیاری از مسلمان نماها نیز دارای چنین روحیه ای هستند که در صورت رسیدن به قدرت، ضررهایی بیش از مستکبران خارجی بر مسلمین وارد می کنند. قرآن کریم روایتگر افراد و اقوامی است که با روحیه استکباری خویش، خود و قوم خویش را گمراه کرده و زمینه ی اختلاف و چنددستگی را در مخاطبان دعوت پیامبران رقم زدند؛ چنان که قوم عاد و شعیب در قرآن به این ویژگی متصف شده اند: «فامّا عاد فاستکبروا فی الارض»؛ «قالَ المَلَاُ الَّذینَ استَکبَروا مِن قَومِهِ لَنُخرِجَنَّکَ یاشُعَیبُ و الَّذینَ ءامَنوا مَعَکَ مِن قَریَتِنا...»

4) حسادت، کینه ورزی و بدگمانی: در روابط میان مسلمانان طبیعتاً اختلافات و کدورتهایی پیش می آید که با بزرگ منشی، مسالمت جویی و عفو و گذشت قابل رفع است و برعکس کینه ورزی موجب افزایش شکاف و تعمیق اختلافات و کدورتهاست.

تاریخ جهان پر است از انتقام جویی های بی رحمانه سلاطین و امرا و قبایل و اقوام و ملت ها که ریشه در حسادتها، بدگمانی ها و کینه توزی ها فردی دارد و علاوه بر غارت ها، هتک ناموس ها و تجاوزها، وحدت جامعه انسانی را خدشه دار ساخته است؛ چه آن که تاریخ اسلام نیز در خود چنین کینه توزی هایی را میان فرق مختلف بسیار ثبت کرده است. امّا تعالیم پیامبران و قرآن بر اساس ایجاد صلح و آشتی میان برادران دینی: «فاصلحوا بین اخویکم» و پاسخ دادن بدیها با خوبی: «ادفع بالتی هی احسن» و پیشه ساختن عفو و گذشت و مدارا بنا شده است: «خذ العفو و امُر بالعرف و اَعرض عن الجاهلین.»

در چنین فضایی الفت و برادری میان مسلمانان ریشه دار می شود و در هجمه ها، توطئه ها و مشکلات یار و یاور دیگر هستند.

5) دنیاپرستی و جاه طلبی: اتحاد در بسیاری از موارد نیازمند روحیه ایثار و فداکاری، عفو و بخشش و تواضع و فروتنی است. دنیاطلبان و عاشقان شهرت و مقام که هیچ عملی را جز در راستای مال و مقام انجام نمی دهند و در لحظات بحرانی و مشکلات اجتماعی به جای میدان دادن به افراد لایق و گذشتن از حقوق خویش بر حفظ قدرت و موقعیت حزب و جناح خویش تأکید می کنند، بزرگترین سنگ اندازی را در جهت اتحاد مسلمانان ایجاد می کند. آن ها به جای اعتصام به حبل الله به عنوان محور وحدت به حبل شیطان که همان دنیا پرستی است، چنگ می زنند و ایجاد تفرقه می کنند. آنان به راحتی به خاطر متاعی اندک و پُستی کوچک پَست می شوند و عزت و شوکت خود و میهن خود را می فروشند و استعمارگران نیز با توجه به چنین روحیاتی به تطمیع مادی و معنوی آنان می پردازند.

ب) موانع سیاسی و اجتماعی اتحاد

تفکیک دقیق موانع اتحاد به جهت در هم تنیدگی موضوعات و ارتباط و انسجام آن ها با یکدیگر امکان پذیر نیست. موانعی چون عزلت گزینی، تحزب گرایی، اطاعت ناپذیری از رهبری و نقش استعمار را می توان ازجمله مهم ترین موانع سیاسی و اجتماعی وحدت دانست.

1) عدم نگاه اجتماعی: مسؤولیت پذیری، حضور در اجتماع و مراسم جمعی از لوازم اتحاد است. آنان که به بهانه های واهی نظیر کفایت حضور دیگران، بی ارزشی پست و مقام، ناسالم بودن محیط، عدم توان مدیریت... کنج عزلت گزینند، افراد مسمومی برای شکل گیری انسجام اسلامی هستند. چنین مسلمانانی نه تنها منفور بیگانگان نیستند، بلکه اساساً مورد حمایت و تشویق آنان نیز قرار می گیرند.

پیامبر اکرم(ص) اجتماع را مایه رحمت و پراکندگی را مایه عذاب می داند: «الجماعة رحمة و الفرقة عذابٌ» و قرآن کریم با جمله کوتاه، «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا» حکم قطعی لزوم اجتماع را صادر می کند. چراکه جمع گرایی ایجاد درد مشترک می کند که به دنبال آن روح جمعی تلاش گروهی را برای حل دردها و مشکلات ایجاد می نماید و این فریاد رسای پیامبر است که می فرماید: «من اصبح لایهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم ؛ آن کس که صبح کند در حالی که به امور مسلمانها اهتمام نداشته باشد؛ مسلمان نیست.» و در جای دیگر فرمودند: «من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین فَلَم یُجِبه فلیس بمسلم؛ کسی که بشنود که مسلمانی استغاثه می کند و می گوید: ای مسلمانها به داد من برسید و به او پاسخ ندهد، مسلمان نیست.»

بسیار شنیده اید از مسلمان نمایانی که به سیاستهای جمهوری اسلامی، در کمک به مردم عراق و افغانستان، سوریه و لبنان و فلسطین، بوسنی و هرزگوین اعتراض می کنند و دولتمردان را به حل مشکلات داخلی فرا می خوانند با این توجیه که ما را با آنان چه کار و مشکلات آنان به خودشان مربوط است؛ همان چیزی که بر سر زبان بسیاری از مردم افتاد و متأسفانه در برخی فیلمها و برنامه های تلویزیونی تبلیغ می شود که «مشکل خودته»!!

2) باورهای غلط تعصب و ملی گرایی مفرط: برخی باورها و تلقین هایی که انسان ها دارند و خود را تافته جدابافته از دیگران می پندارند، موجب می شود تا زمینه برای گفت وگو و تعامل با دیگران در آن ها از بین برود، بر این اساس هرگاه کسانی خود را اصل حق و حقیقت بدانند و دیگران را مظهر باطل بشناسند، دیگر جایی برای همکاری و همگرایی باقی نمی ماند چنان که در قرآن کریم راجع به این باور خرافی از سوی یهود و نصارا اشاره شده است: «و قالت الیهود و النصاری نحن ابناء الله و احباوه» یعنی یهود و نصارا با دانستن خود به عنوان فرزندان خدا، خود را از دیگران برتر دانسته و حاضر به شنیدن هیچ حرف حقی نبودند.

گرایش های نژادپرستانه و ملی گرایی بی منطق: طی یکی دو قرن گذشته تأکید بر عامل برتری نژادی در جهان اسلام موجب شده است تا بر عمق بحران هویت در میان ملل مسلمان افزوده شود، گرچه سیاست های تفرقه افکنانه کشورهای استعمارگر غربی را در این زمینه نباید فراموش کرد، اما جریانات ملی گرایانه در برخی کشورهای عربی و یا سایر اقوام مسلمان به عنوان یکی از موانع وحدت و همگرایی در جهان اسلام است.

3) تنگ نظری ها: یکی از حوادث ناگوار در فضای فرهنگ و تمدن اسلامی جایگزینی تعصب و تقلید به جای عقلانیت و تفکر است که می توان به نوعی از عوارض رکود فلسفه و علوم عقلی در جهان اسلام دانست و حضور مسلک اشاعره که وجهه عقل و فلسفه ستیزی داشتند در جهان اهل سنت و مشرب اخباری گری در تشیع موجب به بن بست رسیدن جریان تفکر در جهان اسلام شده و زمینه را برای ایجاد تنگ نظری ها و تبعیت کورکورانه از اختلافات بدون منطق گذشته فراهم کرده است.

4) تحزب گرایی افراطی: با رشد احزاب و طیف های سیاسی در غرب پاره ای از به اصطلاح روشنفکران، دوای درد مشکلات کشورهای اسلامی را در ایجاد احزاب مختلف می دانند و تعدد احزاب را به هر شکل مایه شکوفایی و رشد سیاسی یک کشور می دانند. اگرچه نقش احزاب متعهد و با وجدان، میهن پرست و با ایمان که در راستای صلاح کشور و اسلام گام برمی دارند و هر یک گوشه ای از مشکلات واقعی کشور را به چالش و اصلاح می کشانند، قابل انکار نیست؛ امّا از آنجا که عمدتاً موانع اخلاقی بیان شده نظیر تعصب و علاقه افراطی، جاه طلبی و هوی پرستی، حسادت و بدبینی و عدم اخلاص در انگیزه های مجریان و هواداران این احزاب نفوذ پیدا می کند؛ خود مانع ایجاد اتحاد و انسجام آنان می گردد.

لیکن اگر دهها حزب در هر یک از کشورهای اسلامی در راستای قدرت اسلام و مسلمین و کلمه الله فعالیت کنند، مصداق حزب الله خواهند بود که هم مورد تأیید قرآن است و هم مژده پیروزی آنان بر دشمنان و رستگاری از سوی خداوند به آنان داده شده است: «الا ان حزب الله هم الغالبون.» امام خوبان خمینی کبیر(ره) با تأکید بر خطرناک بودن گروه گرایی فرمود: «آن هایی که اعتقادشان این است که می خواهند خدمت کنند به کشور، با آن ها تفاهم کنید! بگویید: اگر می خواهید خدمت کنید، چرا گروه گروه می شوید؟ گروه گروه شدن معنایش این است که من می خواهم برای خودم بکشم، آن می خواهد برای خودش بکشد، اظهار وجود بکند...»

5) اطاعت ناپذیری از رهبر آگاه: رهبر به سان ناخدای کشتی است که وجود او لازم و حیاتی است. اگر ساکنان کشتی هر یک به حرف و راه خود باشند، نه تنها کشتی به مقصد نمی رسد که خطر غرق و سقوط در آب هم بسیار است.

اطاعت از خداوند، پیامبر او و اهل بیت ایشان و رهبران صالحی که خدامحوری را سرلوحه کارشان قرار داده اند، در قرآن مورد تأکید است: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» قرآن کریم یکی از وظایف پیامبر(ص) را به عنوان رهبر جامعه اسلامی، حل اختلافات که عامل عمده ای در عدم انسجام است، می داند و از مردم می خواهد در اختلاف به حکم خدا و پیامبر گردن نهند: «فان تنازعتم فی شی ء فردّوه الی الله و الرسول.»

ملت ایران با اطاعت قاطع از رهبری توانست بر نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی پیروز شود، بحران های انقلاب، تحریم ها و تهدیدها و جنگ و فشار را یکی پس از دیگری با توفیق پشت سرگذارد و نشان سربلندی را بر سرنوشت خویش رقم زند؛ امّا این پایان کار نیست و تداوم در اطاعت شرط تداوم موفقیت و کوتاهی در این امر مایه ی انحطاط است.

6) استعمار و استبداد: همواره استبداد داخلی و استعمار خارجی برای ادامه روند سلطه خود بر ملت های مسلمان، دست به اجرای سیاست های تفرقه افکنانه در کشورهای مسلمان زده اند، در طول تاریخ گذشته و در حال حاضر نمونه های فراوانی از رویکردهای تفرقه افکنانه در جهان اسلام از سوی دولت های مسلمان شاهد هستیم، از باب مثال وضعیت فعلی کشور سوریه نمونه ای روشن از وجود سیاست های تفرقه افکنانه دولت های فاسد در جهان اسلام است، در حالی که اختلافات سیاسی در این کشور می توانست از طریق مسالمت آمیز حل و فصل شود، اما دخالت کشورهای دیگر به وسیله ارسال سلاح و تروریست به این کشور ناامنی و برادرکشی را به دنبال داشته است.

خوی استکباری و روح استعماری هرگز اجازه برتری و عزت مسلمین را نخواهد داد. قوم عاد با چنین روحیه استکباری می گفتند: چه کسی از ما قدرت نیرومندتر دارد: «فَاَمّا عادٌ فاستَکبَروا فِی الاَرضِ بِغَیرِ الحَقِّ و قالوا مَن اَشَدُّ مِنّا قُوَّةً» از این رو مستکبران همواره به دنبال یافتن راهکارهای ضعف کشورهای مستقل و آزادی خواه هستند و از آنجا که خطر جامعه منسجم اسلامی برای آنان قطعی است، نه مسلمان گوشه گیر و عزلت گزین، استعمار به دنبال شکستن این انسجام و تفرقه افکنی میان آنان است و از آنجا که قرآن و آموزه های الهی محور وحدت است، از بزرگترین شگردهای آنان تضعیف آموزهای ایمانی مسلمین است. این است اعلامیه خطرناک جامعه جهانی یهود که می گوید: «بر ما واجب است که کتاب ایشان، قرآن را که بُرنده ترین سلاح اسلام است، استخدام کنیم تا اسلام را از میان برداریم و بر ما واجب است که به مردم نشان دهیم آن چه در قرآن از مطالب صحیح است، جدید نیست و از جای دیگر گرفته است و آنچه در آن جدید است، نادرست است.»

«گلاد ستون» یکی از نخست وزیران کلیدی انگلستان در شکل گیری این امپراطوری پیر در مجلس عوام گفته بود: «دو گردنه سختی که راه تسلط ما را بر مستعمرات اسلامی بسته است و با تمام قوا باید در برداشتن آن کوشید، دو چیز است.» در این وقت قرآنی را که همراه آورده بود، نشان داد و گفت: «اول این کتاب»، آن گاه اندکی سکوت کرده و با دست چپ به دست مشرق اشاره نمود و گفت: «دوّم این کعبه است.»

و دقیقاً او بر دو محور مشترک مسلمانان جهان انگشت گذاشته و آنان را نشانه رفته است. بر این اساس ترویج قومیت گرایی و تعصبات افراطی، حزب گرایی، تضعیف پایه های ایمان از طریق تهاجم فرهنگی، تخریب شخصیتهای وحدت آفرین از طریق شایعه سازی و ترور شخصیت و اشخاص، ایجاد نارضایتی از طریق ایجاد توقعات و بزرگ نمایی نواقص، از مهم ترین شگردهای استعمار برای وحدت شکنی است.

تذکر: علاوه بر موانع عمده بیان شده، می توان از مسأله جهل و بی خبری و غفلت و بی توجهی، بی هدفی و شناخت ناقص از دین و جزئی نگری و صرف عمر در مناقشات جزئی به عنوان موانع فکری اتحاد نام برد که تفصیل آن در منابع اسلامی قابل پیگیری است. جهل از اهمیت اتحاد و موانع آن، جهل از آثار زیانبار تفرقه، جهل از توطئه های گسترده ی استعمار، غفلت از مشکلات مسلمانان و نیازهای حیاتی آنان، عدم انتخاب هدف درست و پایداری در راه آن، تأکید بر بخشی از آموزه های دینی ازجمله عبادات فردی و غفلت از ابعاد اجتماعی دین که چهره ناقصی از دین را متجلی می سازد، عدم نگرش کلان به مسایل و کوته نظری و خرده بینی ازجمله محورهای مهم این موانع است.
منبع : تسنیم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی