"شیعهستیزی" و "سنیستیزی"، لبههای قیچی اسلام آمریکایی
يكشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۲، ۰۲:۲۴ ب.ظ
هر ساله در کنفرانسهای "وحدتمحور" میان مسلمانان، ابداعات و ابتکارات جدیدی برای برونرفت از مشکلات منطقه و بحرانهای موجود در جهان اسلام مطرح میشود که این مسئله، طبیعتاً پیام خوشایندی برای سلطهطلبان جهانی نیست. اما غرب از زمان مشروطه، به این نتیجه رسید که برای اثرگذاری مستقیم در مسائل مسلمانان، باید چارهای بیندیشد؛ لذا اختلافات درونمذهبی و فرقهای را بهترین مستمسک دید...
رخنه غربیها در مذاهب اسلامی، محدود به اهل سنت نبوده و در دهه اخیر سرمایهگذاریهای هنگفتی برای انحراف و کجروی در گروهی منتسب به شیعه نیز صورت گرفته است. در این گزارش به مرور وقایعی در این خصوص میپردازیم؛
*** ایران، کانون وحدتبخشی میان مسلمانان جهان
در سالگرد میلاد رسول اکرم (ص)، برترین مخلوق خداوند و نماد هویت واحد اسلامی، مراسم جشن و شادی در مناطق مختلف جهان برگزار میشود. این جشنها، به مثابه چتری عمل میکند که خانواده بزرگ مسلمانان را در هر کجای جهان، از غربیترین شهر اروپا تا کشورهای آسیایی و آفریقایی گردهم میآورد.
امام خمینی (ره) در زمان حیات گرانقدر خویش، 12 تا 17 ربیعالاول، یعنی زمان ولادت رسول اکرم (ص) را که مورد اختلاف میان شیعیان و اهل سنت است، به عنوان "هفته وحدت" نامگذاری کردند.
چنانچه میدانیم در اغلب کشورهایی که به عنوان کشورهای مسلمان از آنها یاد میشود، مسلمانانی از مذاهب و شاخههای گوناگون زندگی میکنند. پس از آن که ایده امام خمینی (ره) مبنی بر لزوم اتحاد میان مذاهب مسلمانان، فراگیر شد، امت مسلمان با در دست داشتن محکمترین شاخص، نسبت به اختلافافکنی و فتنههای استکبار جهانی هشیار شدند.
"مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی" نیز در آخرین سال حیات امام راحل (ره) 1368 با هدف نزدیکی هر چه بیشتر مذاهب مختلف اسلامی، تشکیل شد و اکنون مدت 24 سال است که توانسته علی رغم کارشکنیهای مخالفان با برگزاری سالانه «کنفرانسهای وحدت اسلامی» با قدرت و شکوه هرچه تمام تر به روشنگری افکار عمومی مسلمانان جهان بپردازد.
کشور ایران، اکنون به منزله محور اتحاد در میان مسلمین جهان تلقی میشود.
در سال گذشته (1391) 280 نفر و شخصیت برجسته سیاسی و فکری، اعم از شیعه و سنی از 58 کشور خارجی در این کنفرانس بینالمللی شرکت کردند. هیأتهای عالیرتبهای از علمای کشورهای اروپایی، از مصر، سودان، تونس، سوریه، الجزایر، اندونزی، پاکستان، هندوستان، ترکیه، عراق، لبنان و سایر کشورها در تهران حضور یافتند.
امسال (1392) نیز 380 مرجع عالیقدر و اندیشمند جهان اسلام به تهران دعوت شده و در کنفرانس دو روزه 27 و 28 دی ماه شرکت داشتند.
یکی از کمیسیونهایی که هر ساله در اجلاس وحدت اسلامی برگزار میشود، "دیپلماسی وحدت در جهان اسلام" است. به طور مثال تشکیل "کمیته صلح" تلاش مهمی از طرف دولتهای اسلامی، برای حل بحرانهای منطقهای مثلاً جنگ سوریه بود.
نهادینه شدن این اتحاد و این دیپلماسی، به معنی شکلگیری یک قدرت منسجم اسلامی در جهان است که در مقابل هر گونه ظلمی خواهد ایستاد. این امر، وحشت استکبار از همگرایی جهان اسلام را در پی داشته و این کابوس غرب، تا به اندازهای است که تاکنون از هیچ اقدامی برای از هم پاشیدن شاکلۀ واحد مسلمانان فروگذار نکردهاند.
*** دامهای خطرناک "شیعهستیزی" و "سنیستیزی" در منطقه
قرائت متحجرانه و خشونتآمیز از سیره رسول اکرم (ص) و تفسیر به رأی آیات قرآن، جرقهای شد تا از هر مذهب و فرقۀ اسلامی، یک شاخۀ تندروی انحرافی در قالب گروهکهای افراطی، بیرون بیاید. برخی از این گروههای انحرافی، مانند "طالبان"، سریعاً از جانب دولتهای غربی پشتیبانی شدند تا در هر نقطهای که لازم بود، در راستای تأمین اهداف شوم استکبار به خدمت گرفته شوند.
به طور کلی سرچشمه عملکردهای خصمانه مسلمانان علیه یکدیگر، پافشاری بر نقاط اختلاف است، چنان پافشاریای که اولاً به "کافر" خواندن یکدیگر منجر شود و دوماً هر یک از آنها بخواهد با ترویج گرایشات منحط، آنها را گسترش دهد. به طور مثال جریان سلفی در حوزه لبنان و دمشق، اولین بار در دهه 50 و توسط دو نفر از طلاب سعودی (شیخ سالم الشهال و شیخ عبدالرزاق الزغبی) که برای تبلیغ مکتب خود به شام سفر کرده بودند، به این منطقه راه یافت.
اکنون شبکههای ماهوارهای و تلویزیونی وهابی و بهایی تحت حمایت مالی و تبلیغاتی غرب، با تمام قوا در برابر موج خروشان اتحاد امت ایستادهاند.
پیشروترین کشورها در زمینه شیعهستیزی، به ترتیب مصر (با 2% شیعه)، مالزی، بحرین، اندونزی، پاکستان و عربستان سعودی میباشند که در همه این شش کشور، نفوذ سلفیها در بدنه فرهنگی و اجتماعی، انگار ناپذیر است.
• تخریب قبور ائمه اطهار (ع)
طبق جهانبینی وهابیت ملعون، تشیع، دشمنی خطرناکتر از صهیونیست به شمار میرود و به جای مبارزه با قدرتهای استعماری، باید شیعیان را محو و نابود کرد. لذا با تشکیل گروههای تروریستی و بمبگذاری در کشورهای اسلامی همچون عراق، افغانستان و سوریه خون شیعیان را میریزند. البته وهابیون، نه فقط تشیع، بلکه حتی مسلمانان اهل سنت را هم که به عقاید گمراهانه و تکفیری ایشان اعتراض کنند، کافر دانسته و به قتل میرسانند.
توزیع کتب ضدّشیعی در مراسم حج نیز از دیگر نمونههای بارز اقدامات شیعیهستیزانه است. منابع نزدیک به "عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود" پادشاه عربستان در ایام حج امسال اعلام کردند که پیش از آغاز مناسک حج با دستور مستقیم پادشاه، کتب ضدّشیعی به صورت رایگان در میان حجاج توزیع شود.
تخریب گنبدها، ضریحها و قبور مطهر ائمه اطهار علیهم السلام در شهرهای مختلف اسلامی، موضوعی است که به خصوص در ایام عزاداری امامان معصوم (ع) همواره قلب شیعیان را جریحهدار میکرده و سابقه دیرینه دارد.
هشت ماه پیش، در اردیبهشت 1392 تروریستهای سوری در اقدامی هتاکانه، با نبش قبر "حجر بن عدی"، صحابی گرانقدر پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) نشان دادند که به هیچ یک از اصول و ارزشها پایبند نیستند.
• تأسیس پلیس ضدّشیعه
در دسامبر 2013 رسانهها خبر از تأسیس "پلیس ضدّشیعه" در کشور مالزی دادند؛ این در حالی است که جامعه مالزی به چنددینی و چندمذهبی مشهور است و پیروان ادیان غیرتوحیدی اعم از هندوها، بوداییان و... در این کشور از آزادی سیاسی و شهروندی برخوردارند. این اقدام عجیب از سوی دولت مالزی، گروههای اسلامی فعال در این کشور را به این اعتراض و موضعگیری واداشت که چرا به جای پلیس ضدّالقاعده، ضدّتکفیری و ضدّ تروریسم، پلیس ضدّشیعه تأسیس شده و به اعتبار این کشور لطمه وارد کردهاند؟
• تربیت کودکان انتحاری (!)
گروهک طالبان در افغانستان، سالهاست که کودکان و نوجوانان را به میادین جنگ و عملیات نظامی میکشاند.
یک روزنامه افغانی روز چهارشنبه 8 ژانویه 2014 با اعلام خبر بازداشت دختربچهای ده ساله که قصد حمله انتحاری به نیروهای پلیس داشت، مینویسد:
طالبان، با به خدمت گرفتن این دختر نوجوان، بار دیگر نشان دادند که شعار آنان یعنی "جنگ اسلام در برابر کفر" دروغی بیش نیست و آنها گرفتار نوعی مافیا هستند.
• اهانت به مقدسات اهل سنت
در همین ایام هفته "وحدت" عدهای از شیعیان، در برخی شهرها و مناطق اقداماتی را مرتکب شوند که آثار آن به متشنج کردن منطقه میانجامد. مراسم اهانت به مقدسات دیگر مذاهب، که توسط اغلب مراجع و علمای شیعی نیز حکم به حرمت آنان داده شده، از حربههای خطرناکی است که برای تضعیف وحدت مسلمین، در کمین شیعیان غفلتزده نشسته است.
شاهد این امر آنکه در اعترافات جنایتکار وهابی "عبدالمالک ریگی" آمده است:
«در شب قبل از عملیاتها، وقتی بعضی افراد کم انگیزه بودند، فیلم مجالس توهین به مقدسات اهل سنت از قم و اصفهان و... را پخش میکردم. نیروها بعد از دیدن و شنیدن این جشنها و توهین و تحقیر در آن، برای انجام عملیات مشتاق میشدند.
البته عوامل آمریکایی در دیداری که با یکی از دوستانم در دبی داشتند، بارها به ما قول مساعدت در آزادی اعضای گروهمان و ادامه سرریز کمکهای مالی و نظامی داده بودند. همچنین قرار بود یک پایگاه امن و مجزا در افغانستان و نزدیک مرز ایران به ما داده شود.»
*** اهانت به علماء و انجام اعمال موهن
رخنه غربیها در مذاهب اسلامی، محدود به اهل سنت نبوده و در دهه اخیر سرمایهگذاریهای هنگفتی برای انحراف و کجروی در گروهی منتسب به شیعه نیز صورت گرفته است.
راهاندازی 13 شبکه ماهوارهای فارسی و عربی که در آن با اهانت به مرجعیت و احکام فقها، نوعی از دینداری افراطی ترویج میگردد، از دیگر نقشههای شوم استکبار برای تکهتکه کردن مذاهب اسلامی است. به طور مثال حکم قمهزنی عام در ایام محرم که بر اساس فتاوای مراجع عظام، مستوجب وهن شیعیان در جهان و حرام است، ترویج و تبلیغ میشود.
کشورهای اروپایی که هر از چندگاهی به بهانههای واهی شبکههای بینالمللی ایران را مسدود و پخش برنامههای آن را توقیف میکنند، با بهترین خدمات، اجازه دادهاند این شبکهها پخش شوند و این فعالیتهای رسانهای که به ایجاد درگیری و تنش میان مسلمانان منجر میشود، ادامه یابد!
*** غربیها از کدام "حیاط خلوت"، بر چهره اتحاد مسلمانان چنگ میاندازند؟
هر ساله در کنفرانسهای "وحدتمحور" میان مسلمانان، ابداعات و ابتکارات جدیدی برای برونرفت از مشکلات منطقه و بحرانهای موجود در جهان اسلام مطرح میشود که این مسئله، طبیعتاً پیام خوشایندی برای سلطهطلبان جهانی نیست. اما غرب از زمان مشروطه، به این نتیجه رسید که برای اثرگذاری مستقیم در مسائل مسلمانان، باید چارهای بیندیشد؛ لذا اختلافات درونمذهبی و فرقهای را بهترین مستمسک دید.
اوج اختلافافکنی میان شیعه و سنی، در جنگ هشت ساله دو کشور همسایه و مسلمان ایران -عراق نمود یافت. جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران، نخستین شلیک غرب به بدنه نوپای انقلاب اسلامی بود که به دست صدام حسین، دیکتاتور معدوم صورت گرفت.
در سالهای بعد، حمایتهای بیشاعبه غرب از تندروترین گروههای افراطگرایان به ظاهر "مسلمان" ادامه یافت و مانند پروراندن شاخههای خشکیده و علفهای هرز در اطراف درخت پربار و تنومد امت اسلامی بود. از این میان، عقاید فرقه وهابیت، مناسبترین بستر برای گسترش عمقی و میدانی افراطیون در برخی کشورهای بیثبات منطقه به نظر میرسید.
اهمیت وحدت مسلمانان در شرایط فعلی آنجا روشن میشود که دشمنان اسلام، با نفوذ به قصرهای پادشاهی شیوخ عرب، بندهای خیمهشببازی تروریستهای اسلامگرا را به دست سعودیها دادهاند.
در رأس جبهه ضدّوحدت، خاندان آل سعود و حلقه پادشاهی وهابیون قرار دارند که به نفع استکبار جهانی، به تزریق پول برای تسلیحات ارسالی مشغولند. عربستان سعودی نه تنها زمینه و محیط لازم برای پرورش تفکرات تکفیری را فراهم کرده، بلکه با حمایت مالی خود، به رشد این پدیده در سطح جهان دست زده است.
*** مذاهب اسلامگرایان افراطی (تکفیریها) در کشورهای منطقه
"القاعده" به عنوان نامآشناترین تشکیلات اسلامگرای بینالمللی و نظامی (تأسیس شده به سال 1988) است که مکتب عقیدتی خود را "سلفی" میداند.
سردمداران سلفیون، با اینکه از شاخههای اهل سنت به شمار میروند، اما قریب به اکثریت علما و مراجع اهل سنت، بارها و بارها مخالفت علنی خود از آنان را ابراز نموده و نسبت به باورهای افراطی و خصمانۀ سلفیها برائت جستهاند. امام خمینی (ره) نیز در وصف عقیده آنان عبارت "اسلام آمریکایی" به کار بردهاند.
در عین حال پراکندگی فعالیتهای شبکههای تروریستی اسلام آمریکایی در سراسر جهان، به حدی است که ریشههای آن در تمامی قارهها ریشه دواندهاند. افغانستان، عراق، پاکستان، سوریه، یمن، آفریقا (مصر، الجزایر، مالی، نیجر، لیبی، تونس) کشورهایی هستند که غدههای کوچک و بزرگ سرطانی به نام "القاعده" را در خود جای دادهاند:
سازمان قاعده الجهاد فی بلاد الرافدین، ارتش انصار السنة، حزب التحریر، جیش الطائفه المنصوره، گردان حسن بصری، گردان زبیر بن عوام، جیش محمد الحق، گروه ابو ایمن، جبهه اتحاد با دولت اسلامی عراق، گروهک جندالله(جندالشیطان)، داعش، جبهه النصرة، الجبهه الاسلامیة، ارتش آزاد سوریه، احرار الشام، گروه الشباب، انصار الشریعة، الجهاد الاسلامی المصری، ... .
اصلیترین سؤالی که پس از ملاحظه این گروهها و محل اصلی فعالیتهای آنان به ذهن خطور میکند، این است که چرا این فرقههای انحرافی و تندرو که به "اسلامگرا" موسومند، فقط در کشورهای اسلامی دست به سلاح میبرند و در پی کشتار و جنایت سایر مسلمانان هستند؟
چرا "مسلمان علیه مسلمان" و "قتل مسلمانان به دست یکدیگر" را در بسیاری نقاط دنیا شاهد هستیم، در حالی که اندیشمندان و نخبگان در این کشورها، همواره در پی اتحاد مسلمین و رفع تنشهای فیمابین هستند؟
حل شدن تکفیریها در برنامهریزی غرب برای منطقه، از اینجا اثبات میشود که فرماندهان این گروهکهای تروریستی، تا حد زیادی از ایدئولوژیهای ناب مذهب خود فاصله گرفتهاند و حتی در بسیاری موارد دست همکاران اروپایی خود را به گرمی فشردهاند. برای تکفیریها، شیعه و سنی فرقی ندارد و در یک کلام، تمام مسلمانانی که خلاف جهت وهابیت حرکت کنند، "مشرک و مهدورالدم" به حساب میآیند.
جدیدترین گزارشها در مورد تابعیت افراد مسلح در کشورهایی مانند سوریه، عراق و پاکستان، حکایت از افزایش شمار تروریستهای اروپایی دارد که به خاورمیانه گسیل شدهاند. البته این ابهام که چگونه این قبیل نقل و انتقالها از نظارت دستگاههای فوق هوشمند اطلاعاتی در اروپا و آمریکا دور میماند، بحث دیگری است.
با تأکید امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و سپس رهبر معظم انقلاب بر مقوله وحدت میام امم اسلامی و جلوگیری از تکهتکه شدن دین، امید آن میرود که علما و مراجع کشورهای مسلمان، علی رغم رخنه دشمنان اسلام، از هرگونه بدعت در اسلام ناب بگریزند تا بتوانند اولاً توطئههای وهابیون و تکفیریهای وابسته به غرب را خنثی کنند و دوماً ظرفیت بالقوه و کلان مسلمانان را به فعلیت برسانند.
هفته وحدت، بهترین موقعیت برای دستیابی به این هدف در عرصه بینالمللی است.
منبع : خبرگزاری جهان اسلام (ایونا)