شکاف میان جریانهای مذهبی و سکولار در اسرائیل
در سالهای اخیر، شهر بیتالمقدس (اورشلیم) به دلیل برخورداری از موقعیتی کلیدی، به نقطه اوج تنشها میان مذهبیون و سکولارها تبدیل شده است به طوری که بسیاری از یهودیان غیرمذهبی به دلیل سختگیریهای مذهبیون، از این شهر مهاجرت کرده و به دیگر مناطق فلسطین اشغالی رفتهاند...
یهودیان متعصب؛ چالش جدید رژیم اشغالگر قدس
جنبش صهیونیسم در حساسترین دورههای حیاتی خود اساساً با مشکل کمبود جمعیت روبرو بوده و جمعیت یهودی موجود در فلسطین از حد یک اقلیت بسیار کوچک فراتر نمیرفتهاست. رهبران این جنبش در طول یک سده اخیر برای رفع این نقیصه، سیاستهای مختلفی را به کار گرفته و در نتیجه توانستهاند تا حدودی آن را جبران نمایند. با این حال علیرغم حل نسبی این مشکل، مشکلات جدیدی بهوجود آمده و شکافهای جمعیتی، گریبانگیر مقامات رژیم صهیونیستی شدهاست؛ یا به عبارت دیگر، حاصل سیاستهای جلب جمعیت این شدهاست که هماکنون در اسرائیل، یهودیانی از 102 کشور جهان حضور دارند که به 50 زبان مختلف تکلم میکنند. این بافت ناهمگون و تصنعی، سبب بهوجودآمدن گرهها و شکافهای متعددی در نظام اسرائیل شدهاست. این شکافهای عمدتاً اجتماعی، هیچگاه حل نشدهاند و هر روز چالش جدیدی را برای رهبران این رژیم پدید میآورند. مهمترینِ این شکافها را میتوان به صورت ذیل دستهبندی نمود:
* شکاف دینی، میان یهودیان و غیریهودیان؛
* شکاف نژادی، میان یهودیان شرقیتبار یا «سفاردی»، یهودیان غربی تبار یا «اشکنازی» و یهودیان بومی فلسطین؛
* شکاف سیاسی، میان جنگطلبان و حامیان صلح در تعامل با جزئیات مساله فلسطین و رویارویی عربی و اسرائیلی؛
* شکاف اقتصادی، میان گرایشات سوسیالیستی اقتصادی و گرایشات اقتصادیِ مبتنی بر سرمایهداری و اقتصاد بازار آزاد؛
* شکاف مذهبی- سکولار: میان یهودیان متعصب «حریدی» و یهودیانی که به ظواهر و شعائر دینی توجه چندانی ندارند.
در این میان یکی از مهمترین شکافها، اختلافاتی است که از میزان پایبندی و نوع نگاه به دین یهود ناشی میشود و بهحدی گسترش یافتهاست که گاها به درگیریهای خشونتآمیزی منجر میگردد. در سالهای اخیر، شهر بیتالمقدس (اورشلیم) بهدلیل برخورداری از موقعیتی کلیدی، به نقطه اوج این تنشها تبدیل گردیدهاست؛ بهطوری که بسیاری از یهودیان غیرمذهبی بهدلیل سختگیریهای مذهبیون، از این شهر مهاجرت کرده و به دیگر مناطق فلسطین اشغالی رفتهاند.
یهودیان حَریدی
یهودیان حریدی (حریدیم در جمع)، متعصبترین گروه یهودیان در فلسطین اشغالی هستند. این گروه، که در خارج از سرزمینهای اشغالی به «یهودیان اولترا ارتدکس» مشهورند، خود را معتقدترین گروه به آموزههای یهود میدانند. نقطه افتراق این گروه با «ارتدکسهای مدرن» در نوع نگاه به مدرنیته است. در حالی که ارتدکسهای مدرن تلاش میکنند تا با مظاهر مدرنیسم کنار بیایند، حریدیها بر پایبندی کامل به قوانین یهودی و جدا نگاهداشتن خود از جامعه مدرن تأکید مینمایند. کل جمعیت این گروه در جهان 3/1 تا 5/1 میلیون نفر تخمین زدهمیشود، که البته بهدلیل خودداری آنها از ازدواج با سایر فرقهها و نرخ باروری فوقالعاده بالای زنان این گروه، تعداد آنها با سرعت بسیار زیادی در حال رشد است. در فلسطین اشغالی از شش میلیون یهودی، حدود هفتصدهزار نفر حریدی هستند و پیشبینی میشود که در سال 2019، جمعیت آنها در این رژیم به 1/1 میلیون نفر بالغ گردیده و در سال 2034، 20 درصد جمعیت فلسطین اشغالی را تشکیل دهند. این امر بدان معناست که حریدیها در آیندهای نهچندان دور چهره سیاسی و مذهبی اسرائیل را تغییر خواهند داد.
در سبک زندگی حریدیها خانواده نقشی محوری دارد. اکثر خانوادهها نیز به تبعیت از آموزههای تورات، بزرگ و پرجمعیت هستند. دخترها و پسرها در مدارس خاص خود بهصورت تفکیکشده تحصیل میکنند و در بین سنین سیزده تا هجده سالگی مطالعه تورات آغاز مینمایند. معمولا یک پسر حریدی تا زمان معرفیشدن به یک زن برای ازدواج در مدرسه باقی میماند، اما عدهای از آنها حتی پس از ازدواج نیز مطالعه تورات را ادامه میدهند. در اسرائیل به دلایل مختلف، حدود نیمی از اعضای جامعه حریدیها کار نمیکنند و شغلی ندارند و اکثر آنهایی هم که شغلی دارند، جزء نیروی کار محسوب نمیگردند.
حریدیها معمولاً مخالف تماشای تلویزیون، فیلم، مطالعه روزنامه یا کتابهای غیردینی هستند. اکثر آنها با اینترنت نیز مخالفند و استفاده از گوشیهای تلفن همراهِ دارای قابلیت اتصال به اینترنت توسط روحانیان این فرقه ممنوع گردیدهاست. همچنین نوع پوشش و لباس در میان حریدیها، یکی از شیوههای مهم ابراز هویت یهودی، متمایز شدن از سایر گروهها و نشانهای از میزان رشد و تعالی معنوی محسوب میشود. مردان لباسهایی بلند و مشکی و پیراهنهای سفید میپوشند و ریش بلند یکی از مشخصههای آنان است. دختران نیز موظف به پوشیدن لباسهایی ساده، پیراهنهای آستیندار و کاملا پوشاننده و دامنهایی بلند هستند. علاوه بر این، زنان متأهل انواع خاصی از روسری را نیز بر سر میگذارند.
حریدیها تلاش میکنند که محیط زندگی خود را نیز از موارد غیراخلاقی پاک نگاه دارند. در فلسطین اشغالی در ورودی برخی از محلههای زندگی این گروه، اطلاعیههایی نصب گردیده و از افراد خواسته شدهاست که پوشش مناسب را در آن محیطها رعایت نمایند. معمولاً در طول جشنهایی که سکولارها با پوشش و آرایش نامناسب در خیابان حضور مییابند، حریدیها شهر را ترک مینمایند تا با چنین صحنههایی مواجه نگردند. همچنین در برخی محلهها، حرکت «گشتهای عفاف» برای تذکر به عابرانی که موازین اخلاقی را در نوع پوشش خود رعایت نمیکنند، متداول است.
(یک پوستر در محله حریدی ها که در آن آمده است: «زنان و دخترانی که از محله ما عبور می کنید، با تمام وجود از شما خواهش میکنیم که با لباس های غیرعفیفانه از محله ما رد نشوید.» «لباسهای عفیفانه شامل پیراهنهای پوشیده با آستینهای بلند، دامنهای بلند و غیرچسبان میگردد.»)
تفکیک جنسیتی یکی دیگر از موازین پراهمیت برای حریدیهاست. در اتوبوسها، ایستگاههای اتوبوس و سایر اماکن عمومی، مکانهایی خاص به آقایان و خانمها اختصاص داده شدهاست. در برخی نقاط از مردان و زنان خواسته میشود که در سمتهای مخالف پیادهروهای خیابان حرکت نمایند.
تعطیلی روزهای شنبه نیز برای حریدیها بسیار مهم است و بیشتر اتوبوسهای دولتی برای احترام به این قانون، روزهای شنبه حرکت نمیکنند. حتی حریدیها از دولت خواستهاند که در نقاطی که محل زندگی آنها به شمار میرود، جادهها را روزهای شنبه ببندد و گاه خودشان نیز برای جلوگیری از تردد خودروی سکولارها در این خیابانها تجمع مینمایند، به سوی خودروهای عبوری سنگ پرتاب میکنند و یا اتوبانها را میبندند که این حرکتها گاهی اوقات به درگیریهای شدیدی با سکولارها میانجامد.
حریدیها برخلاف سایر جوانان اسرائیلی، الزامی برای انجام خدمت نظامی ندارند و در تمام دوران تحصیل خود در مدارس دینی، ماهانه مبالغ قابل توجهی بهعنوان کمک هزینه دریافت میکنند. البته در حال حاضر «کنست» مشغول بررسی طرحی است که در صورت تصویب آن، بیشتر مردان حریدی برای انجام خدمت نظامی اجباری فراخوانی خواهند شد.
در مقایسه با سایر اسرائیلیها، حریدیها نوعا خانوادههایی فقیر هستند. بیش از نیمی از آنها زیر خط فقر زندگی میکنند و با مستمریهایی که از دولت میگیرند امورات خود را میگذرانند. دولت بهدنبال جذب یهودیان بیشتر برای افزایش جمعیت اسرائیل است و برای تشویق یهودیان، امکانات مناسب و مسکن ارزان ارائه میدهد. بنابراین حریدیهای فقیر در سراسر جهان از این فرصت به بهترین نحو استفاده مینمایند؛ بهطوری که بیشترین تعداد شهرکنشینان را حریدیها تشکیل میدهند و در شهرکها، سرعت افزایش جمعیتشان از سایر یهودیان بیشتر است.
کشمکش در بیتالمقدس
بیشترین تجمعهای حریدیهای فلسطین اشغالی در بیتالمقدس صورت میگیرد و این امر سبب شدهاست که سکولارها از رشد روزافزون نفوذ این گروه در منطقه و حتی کل فلسطین اشغالی نگران باشند. شرایط خاصی که زندگی در مناطق حریدینشین اقتضا میکند، باعث گردیدهاست که بسیاری از سکولارهای یهودی از بیتالمقدس کوچ نموده و به سایر شهرها نقل مکان کنند. در حالی که در یک دهه گذشته، 40 درصد جمعیت بیتالمقدس را سکولارها تشکیل میدادند، امروزه جمعیت آنها با حریدیها و عربهای فلسطینی مسلمان برابر شده است. اگرچه در چند سال اخیر از تعداد فرزندان خانوادههای حریدی کاسته شده، اما هنوز هم خانوادههایشان از عربها و سکولارها پرجمعیتتر است. از طرف دیگر، اگرچه حریدیها از نظر تعداد در اقلیتند، اما از آنجا که همگی، تنها به احزاب همکیش خود رأی میدهند، توانستهاند سهم بزرگی را در قدرت سیاسی کسب کنند، قوانین متناسب با عرف خود را تصویب نموده و منافع زیادی را بهدست آورند. احزاب «شاس» و «یهودیت توراتی متحد»، نمایندگان حریدیها در فضای سیاسی رژیم صهیونیستی هستند که هجده کرسی از 120 کرسی «کنست» را به خود اختصاص دادهاند. همچنین در انتخابات شهرداری اورشلیم که معمولا با بایکوت اعراب در اعتراض به تجاوزات دولت اسراییل به بیتالمقدس شرقی مواجه میشود، حریدیها در برخی دورهها توانستهاند که نامزد خود را به پست شهرداری برسانند. در آخرین انتخابات نیز نامزد سکولارها تنها با دو درصد اختلاف به شهرداری رسید. با این وجود در شورای شهر اورشلیم اکثریت کرسیها متعلق به حریدیهاست.
امروزه، پررنگشدن اختلافات میان سکولارها و حریدیها سبب گردیدهاست که از نظر جغرافیایی، بیت المقدس را بتوان به سه قسمت تقسیم کرد:
* بیتالمقدس شرقی در دست فلسطینیها؛
* بیتالمقدس شمالی در دست متعصبان ارتدکس یهودی؛
* بیتالمقدس جنوبی در دست سکولارها.
مناقشات موجود میان سکولارها و حریدیها
بهطور کلی میتوان سه نوع مناقشه را میان سکولارها و یهودیان متعصب مشاهده کرد که عبارتند از:
* فرهنگی
* اقتصادی
* سیاسی
در بحث اقتصادی، شکایت سکولارها این است که حریدیها سهمی در تولید ثروت، صنعت و بازار کار اسرائیل ندارند و در نتیجه، بیشتر آنها افرادی فقیر هستند. این فقر حریدیها سبب میشود که مالیات کمتری بپردازند و در مقابل از کمکهای دولتی نیز بهره ببرند. این بدان معنی است که بار اقتصادی این گروه بر دوش سایر ساکنان فلسطین اشغالی میباشد. علاوه بر این رفتارهای تنشآمیز آنها، موجبات عدم اقبال نخبگان علمی و اقتصادی را به مناطقی مانند اورشلیم فراهم آورده و باعث شدهاست که رشد و توسعه آنها با چالش مواجه گردد.
در بعد سیاسی، هر روزه بر قدرت سیاسی حریدیها افزوده می شود؛ به طوری که برخی معتقدند که آنها عملاً بر سکولارهای اورشلیم حاکم شدهاند. اگرچه هنوز شواهدِ میدانی مانند نتایج انتخابات شهرداری، دعواها بر سر بستن خیابانها در روز شنبه، افزایش تعداد سینماها، رستورانها و... از برتری نسبی قدرت سکولارها در این شهر خبر میدهد، اما میتوان گفت که در تنشهایی که مربوط به مناطق حریدینشین باشد، آنها معمولاً میتوانند نظر خود را بر سکولارها تحمیل نمایند. همچنین با در نظر گرفتن روند افزایش جمعیت حریدیها، میتوان انتظار داشت که این تسلط و تفوق سیاسی در آیندهای نه چندان دور اتفاق خواهد افتاد.
زمینههای فرهنگی، مهمترین چالش موجود میان حریدیها و سکولارها است، چرا که رفتارهای متعصبانه حریدیها سبب شدهاست که تعطیلیها، تفریحات و جشنهای سکولارها به نحو دلخواه آنها برگزار نشود و همواره ترس از مزاحمت حریدیها در آنها وجود داشتهباشد. این در حالی است که مقامات سیاسی و دولتی از طرفی بهدلیل نفوذی که مذهبیها در ساختار قدرت سیاسی دارند و از طرف دیگر به دلیل ترس از فرار این بخش از جمعیت، چندان تمایلی به برخورد با آنها ندارند و تنها به مدیریت اختلافات موجود دل خوش نمودهاند. یکی از نتایج چنین رفتارهایی، اتمام صبر سکولارها و کوچکردن آنها به سایر بخشهای فلسطین اشغالی بودهاست که این امر میتواند سبب شکلگیری بخشهایی با جمعیت غالب حریدی و قطببندی جدید جغرافیایی شود که عواقب بعدی مهمی را برای این رژیم در پی خواهد داشت.
جمعبندی
با روند رو به رشد جمعیت حریدیها و رفتارهای متحدانه و هماهنگ این گروه در عرصههای اجتماعی و سیاسی، باید منتظر باشیم که حریدیها در آیندهای نه چندان دور، چهره سیاسی و مذهبی اسرائیل را تغییر دهند. از طرف دیگر در صورت تحقق این امر به نظر میرسد که دو قطبی یهودیان مذهبی و سکولار، رفتهرفته به چالشی گسترده در سرزمینهای اشغالی تبدیل گردد و در حالی که هیچ پیشرفتی در مناقشه فلسطین وجود ندارد، صهیونیستها ناچار شوند که به حلوفصل چالشها و شکافهای درونی خود بپردازند و بیش از پیش برای مدیریت مسائل داخلی خود انرژی و وقت صرف نمایند.
منبع : تبیین