رقابت بر سر رهبری منطقهای در خاورمیانه
جریانات ژئوپولتیک خاورمیانه، کنش گران منطقهای را برای پیگیری راهحلهایی برای مشکلات منطقه، مستقل از سیاست آمریکا یا در تضاد با آن ترغیب کرده است. هرچند به نظر میرسد که عربستان سعودی و امارت خود را بهعنوان بهترین رهبر منطقهای معرفی کردهاند، تمامی طرفها دارای نقصانهایی هستند...
به گزارشاشراف، اندیشکده «مرکز امنیت آمریکای نوین» در گزارشی راهبردی به قلم «استیون کوک»، «ژاکوب استوکز» و «الکساندر بروک» به بررسی تحولات اخیر منطقه پرداخت و نوشت: علاوه بر تغییر سیاسی تاریخیای که در بسیاری از کشورهای خاورمیانه در حال روی دادن است، فرآیندی انتقالی نیز در این منطقه در جریان است که حکایت از جنبشهایی میان کشورهای منطقه دارد. نظم دوباره ژئوپولتیک منطقه، رقابتهای متفاوت ایدئولوژیک، اقتصادی، ملی و فرقهای را آشکار کرده است. نبرد بر سر رهبری منطقهای بهخصوص به دلیل اینکه تصمیم گیران منطقهای به این نتیجه رسیدهاند که حضور آمریکا در خاورمیانه در حال افول است، رخداده است. ترکیه، قطر، عربستان سعودی و امارات به دنبال تثبیت خود بهعنوان رهبر منطقهای، با درگیر کردن خود در مناقشاتی نظیر جنگ سوریه از طریق کمک مالی و تسلیحاتی و به دنبال تأثیر بر روند سیاست مصر و بحرین هستند. علیرغم تمامی این تلاشها، آنها بهندرت به اهدافشان دست مییابند.
سایت خبری تحلیلی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارشها هرگز مورد تأیید اشراف نمیباشد.
■ تشدید خشونت، مخاصمه سیاسی و تفرقه از سوی کشورهای منطقه در مناطق ناآرام ■
در عوض آنها خشونت، مخاصمه سیاسی و تفرقه را، بسته به مسائل داخلی کشورهایی که به دنبال تأثیرگذاری بر آنها هستند، تشدید کردهاند. آمریکا به دنبال مدیریت این تغییرات، به شیوهای که منافع راهبردی این کشور را تأمین کند، است. اینکه آمریکا چه نقشی را در خاورمیانه جدید ایفا کند، به موضوعی برای بحثی عمیق میان آمریکاییها، ترکها و اعراب تبدیلشده است. بااینحال روشن است که با تمامی مشکلاتی که قدرتهای منطقهای با آن روبرو هستند، رهبری آمریکا همچنان ضروری است.
این ایده که آمریکا در حال ترک منطقه است ایدهای فراگیر است. نقدهای گزنده بر سیاست آمریکا و اتهاماتی علیه دولت اوباما مبنی بر اینکه این کشور در مأموریت رهبری خود در منطقه شکستخورده است را، میتوان در خاورمیانه دید و شنید.[۱] این دریافت در منطقه فهمیدنی است. پس از پروژه شکستخورده عراق و بیش از یک دهه پس از جنگ افغانستان، مردم آمریکا از خستگی خود از درگیریهای دهه ۲۰۰۰ سخن میگویند.
■ضعف و قوتهای رقبای منطقهای ■
تحولات منطقهای مسائل را برای تصمیم گیران آمریکایی، تا آنجا که به دنبال منافع مشابهی هستند، پیچیده کرده است. جریانات ژئوپولتیک بالا، کنش گران منطقهای را برای پیگیری راهحلهایی برای مشکلات منطقه، مستقل از سیاست آمریکا یا در تضاد با آن ترغیب کرده است. هرچند به نظر میرسد که عربستان سعودی و امارت خود را بهعنوان بهترین رهبر منطقهای معرفی کردهاند، تمامی طرفها دارای نقصانهایی هستند. ترکها با سوء بازخوانی تاریخ خود، سوء محاسبه ظرفیت خود و شکست در فهم آنچه آنها را برای جهان عرب جذاب میسازد، خود را از بازی محروم کردهاند. قطریها منزوی هستند. مصر به عرصهای برای نفوذ سایرین تبدیلشده، هرچند هدف بلندمدت این کشور سوارشدن بر حوادث است. و شکست سیاست سعودیها و اماراتیها، علیرغم مقادیر زیاد مخارجی که در منطقه انجام دادهاند، احتمال موفقیت آنها را کمتر کرده است. در مورد ایران-و اسرائیل در این موضوع- باید گفت این کشور نه است که بر منطقه به نحوی مثبت تأثیر بگذارد، چه رسد به اینکه بر منطقه رهبری کند. با توجه به واقعیتها، محتمل است که رهبری منطقهای، برای تعقیب منافع مشترکی که آمریکا با شرکای منطقهای دارد، به دستاین کشور بیفتد.
■ دولت «اوباما»، جنگ سوریه را جنگی بیپایان میبینند که میتواند قدرت آمریکا را محدود کند■
درعینحال فهم محدودیتهای توان آمریکا برای تأثیر بر حوادث خاورمیانه ضروری است. همچنین آمریکا و همپیمانانش ممکن است نگاهی متفاوت نسبت به اثبات واقعی معنای رهبری دارند. برای عربستان سعودی، امارات، ترکیه و قطر، آمریکا میتواند رهبری خود را از طریق نقشی مستقیمتر در بحران سوریه ایفا کند، درحالیکه دولت «اوباما»، جنگ سوریه را جنگی بدون پایان میبینند که تنها میتواند قدرت آمریکا را محدود کند، منافع این کشور را به خطر بیندازد و قدرت این کشور برای رهبری را به مخاطره بیفکند. علیرغم این عدم توافقها، منازعان بر سر قدرت منطقهای باید بفهمند که آمریکا همچنان بر منطقه مسلط خواهد بود، و تنها آمریکا میتواند آبراهه خلیجفارس را ایمن نگاه دارد، در صورت شکست مذاکرات با برنامه هستهای ایران مقابله کند و آن را به عقب برگرداند، اسرائیلیها و اعراب را بهپای میز مذاکره بکشاند و به نحوی مؤثر پاسخها در قبال مسائل منطقهای مثل مقابله با تروریسم و مقابله با گسترش سلاحهای کشتارجمعی را تعقیب کند. اینکه مقامات عرب و ترک بهشدت آمریکا را موردانتقاد قرار میدهند، حاکی از این واقعیت است که آنها محدودیتهای ظرفیت خود را برای رهبری منطقهای میدانند.
متن کامل این گزارش توسط مرکز اشراف ترجمه شده و آماده عرضه به علاقهمندان است.
پایان
[1]1. The number of opinion pieces and editorials on this subject is too large to count. Some representative examples include: Yasmeen Sami Alamiri, “Obama’s ‘New Beginning’ in the Arab world filled with false starts,” Al Arabiya, March 29, 2014,http://english.alarabiya.net/en/perspective/ analysis/2014/03/29/Obama-s-New-Beginning-in-the-Arab-world-filledwith-
false-starts.html; Edward Luce, “Lunch with the FT: Prince Turki al-Faisal,” FT.com, March 14, 2014, http://www.ft.com/intl/cms/s/2/9eb2ba0ca9e0- 11e3-adab-00144feab7de.html; Andrew Parasiliti, “Saudi Prince Turki:
‘High Level of Disappointment’ With U.S. Over Syria,” Al-Monitor, October 22, 2013,http://www.al-monitor.com/pulse/originals/2013/10/saudi-turki-syriaus- reaction.html; and Riad Kahwaji, “U.S. Foreign Policy from a Middle Eastern Perspective: Slow and Failing,” Eurasia Review, October 29, 2012, http://www. eurasiareview.com/29102012-us-foreign-policy-from-a-middle-easternperspective- slow-and-failing-analysis/.
منبع : اشراف