ربع قرن جنایت صهیونیستها و حامیانشان در لبنان +تصاویر
روز 22 ژوئیه 2006، تانکهای اسرائیلی به روستای مرزی وی، مارون الرأس، حملهور شدند؛ اما بعد از نزدیک به سه هفته و پس از برجای گذاردن تلفات سنگین، از جمله از دست دادن سی دستگاه تانک مرکاوا در یک روز، عقبنشینی کردند...
دکتر لَمب در مقدمهای که در مارس 2007 بر این گزارش پژوهشی میدانی و مستند نگاشته؛ مخاطب کتاب خود را -به عنوان یک استاد دانشگاه آمریکایی- نخست ملت آمریکا و سپس اعضای کنگره آن کشور و نهایتا جامعه بینالمللی معرفی نموده است.
شهید حاج حسّان للقیس درمنزل شهید شیخ علی الیتاما محله الشیّاح بیروت
نسخه انگلیسی کتاب دکتر لَمب از جمله کتب اهدایی حاج حَسّان للَقّیس فرمانده مردمی و مخلص حزب الله به نگارنده جهت مطالعه بوده که امیدواریم روزی به شکل کامل به فارسی برگردانده شده و منتشر گردد.
از یاد نمیبرم که وقتی شهید علی (که تازه به تیم حفاظتی دبیرکل حزب الله پیوسته بود) زحمت دَم کردن چای بعد از مناقیش زَعتَر (نوعی غذای سنتی لبنانی که منائیش تلفّظ میشود) را میکشید؛ پدرش حاج ابوعلی (حسّان) این جمله تقدیمنامه دکتر لَمب را از روی کتابش عیناً و با افتخار برایم میخواند :
«این گزارش پژوهشی، به فارِس علی مصطفی پیرمرد که ساکن روستای لبنانی مارون الرأس در ناحیه مرزی با فلسطین است به عنوان مظهر زنده و نماد عینی مقاومت عظیم لبنان در برابر تجاوز 2006 اسرائیل، تقدیم میگردد...»
فارس علی مصطفی در کنار دکتر فرانکلین لمب روستای مارون الرأس
بخش اول:ربع قرن استفاده اسرائیل از سلاحهای آمریکایی علیه غیرنظامیان در لبنان(1978-2006)
خانه «فارِِس علی مصطفی» در «مارون الرأس»، ظاهراً بیش از دویست یارد با «فلسطین مقدس» وی فاصله ندارد، اما «خط آبی» (حائل ایجادی سازمان ملل متحد) میان آنها جدایی انداخته است. «فارِِس» در بهار 1924 میلادی، در اوایل دوره عثمانی، در این خانه به دنیا آمد، و آن هنگامی بود که بیش از 800 هزار فلسطینی یا 84 درصد جمعیت فلسطین، در هماهنگی کامل با نزدیک به 8 هزار یهودی فلسطین زندگی میکردند.
آنان غالباً در تعطیلات همدیگر شرکت میجستند، از بچههای همدیگر مراقبت مینمودند، و به باورها و سنتهای همدیگر احترام میگذاردند. «فارِِس» در کودکی به راحتی از مرز میگذشت و به دیدن دوستان خود در روستاهای فلسطینی میرفت- دوستانی که درمیانشان مسلمان، مسیحی و یهودی دیده میشد.
فارس علی مصطفی از ساکنان روستای مارون الرأس در منزل خود
«فارِِس» دوست دارد از خاطرات مربوط به دوره پیش از «خیانت انگلیسیها»، مهاجرت گسترده سازمانیافته توسط صهیونیستها از اروپا، و پاکسازی قومی جمعیت فلسطینی بومی به دست صهیونیستهای اروپا در دوره معروف به نکبت، سخن برانَد.
«فارِِس» در حالی که از ایوان خانهاش به فلسطین نگاه میاندازد، به کسانی که از دور دست میآیند تا زمینی را تصاحب کنند که هیچگاه در آن زندگی نکردهاند و هیچ ادعا یا حقی در مورد آن ندارند، اعتراض مینماید.
«فارِِس» گفت روز 22 ژوئیه 2006، تانکهای اسرائیلی به روستای مرزی وی، مارون الرأس، حملهور شدند، اما بعد از نزدیک به سه هفته و پس از برجای گذاردن تلفات سنگین، از جمله از دست دادن سی دستگاه تانک مرکاوا در یک روز، عقبنشینی کردند. نیروهای اسرائیلی بدون آن که توانسته باشند «مارون الرأس» را تحت کنترل خود درآورند یا رزمندگان مقاومت بسیاری را شهید کنند – به جز هنگامی که از کمینگاههای خود آنان را مورد حمله قرار میدادند- بازگشتند.
بعدها گزارش داده شده که دولت ایتالیا یک قرارداد خرید 200 دستگاه تانک مرکاوا از اسرائیل را فسخ کرد. به گفته «فرانکو سانواتّلی»، از اداره خرید تجهیزات دفاعی در رُم، این محصول اسرائیلی ظاهراً کارآمد نیست.
نیروهای اسرائیلی در ستون درازی از تانک به محلّه «فارِِس مصطفی» در دامنه جنوبی روستا وارد شدند و یکی از این تانکها حدود ده روز در چند قدمی خانه وی پارک کرد. اما آنها از ورود به ناحیه مرکزی روستا خودداری کردند. نیروهای ذخیره اسرائیل در حالی که به خانه «فارِِس» نزدیک میشدند، خطاب به وی که در ایوان خانهاش روی یک صندلی گهوارهای نشسته بود، توپ و تشر میزدند. آنان به محض آن که به او رسیدند، صندلیاش را در هم شکستند؛ سپس او را به زمین انداخته و کشان کشان به داخل کوچه بردند و با شلیک گلولهای از یک توپ 155 میلی متری HE ساخت آمریکا، خانهاش را در هم کوبیدند. همچنین، آنان یک گلوله آتشزای فسفری 127 میلیمتری ممنوع شده در سطح بینالمللی به طبقه بالای خانهاش شلیک نموده و آن را به آتش کشیدند. حرارت شدید باعث شد قاب عکسهای روی دیوار ذوب بشوند. نوه یازده ساله «فارِِس» یک دسته گل پلاستیکی به دیدارکنندگان آمریکایی نشان داد که از روز عقدکنان مادرش، در اتاق وی قرار داشت امّا اکنون به قلنبهای پلاستیکی تبدیل شده بود.
نوه فارس و محل اصابت گلوله توپ صهیونیستها
یک سرباز اسرائیلی تهدید کرد که اگر «فارِِس» خانهاش را ترک نکند او را هدف گلوله قرار خواهد داد. افسر فرمانده به سربازان تحت امر خود دستور داد تفنگهای خویش را به سوی «فارِِس» نشانه روند و ده – دوازده نفر همین کار را کردند.
«فارِِس» به چشمان آنان نگریست و با خردمندی و تجربهای که طی بیست و دو سال اشغال روستایش توسط اسرائیل کسب کرده بود، از ترک خانهاش خودداری ورزید. او به زبان عربی گفت «خیر». او محکم ایستاد. و در حالی که به نکبت میاندیشید، به جوانان رنگ پریده گفت: «من خانهام را ترک نمیگویم. اگر خدایتان به کشتن من دستور میدهد، از او اطاعت کنید و مرا بکشید.»
سربازان اسرائیلی که به خشم آمده بودند به چشمان «فارِِس» و به چهره پرچین و چروک او نگاه کردند. «فارِِس» شگفتی و حیرت را در چهرههای آنان مشاهده کرد. افسر اسرائیلی آب دهان به صورت «فارِِس» انداخت و او را بر زمین کوبید. دیگران نیز به تبعیت از او، «فارِِس» 82 ساله را به باد کتک گرفتند و دست کم سه سرباز با تفنگهای خودکار آمریکایی 16-M خود، وی را مضروب ساختند. به خود وی، به مادرش، به وطنش و به خدایش ناسزا گفتند و سپس از خانهاش خارج شده و به سوی خانهای دیگر روان گشته و ظاهراً «فارِِس» را به حال خود گذاشتند.
«فارِِس مصطفی» بقیه ایام جنگ ژوئیه را در خانهاش ماند و هنگامی که اسرائیلیها سرانجام عقبنشینی کردند و به فلسطین بازگشتند، «فارِِس» برای همسایگانی که وجود نداشتند چای آماده کرد، صندلی شکستهاش را تعمیر کرد، قلیان خود را چاق کرد و در حالی که به فلسطین خیره شده بود، با خود اندیشید که پسرش در آینده خواهد توانست آزادانه از مرز گذشته و به فلسطین برود؛ درست به همان گونه که خودش نیز در جوانی آزادانه به فلسطین رفت و آمد میکرد.
«فارِِس» برای همولایتیهای خود، برای اهالی بیش از 500 روستای جنوب لبنان و نیز برای کل عالم بشریّت، نماد مقاومت لبنان است. لبنانیهای مثل او بیشمارند. و مایه افتخار بود که با بسیاری از ایشان دیدار کنیم. تاریخ برای همیشه ثبت خواهد کرد که در روز 22 ژوئیه 2006، «فارِِس علی مصطفی» صهیونیسم را در منطقه «مارون الرأس» شکست داد.
چشم انداز فلسطین از پشت بام خانه «فارِِس مصطفی» جادههایی است که در دوردست در آن سوی خط آبی مشاهده میشوند. ازجمله 24 جادهای هستند که نیروهای اسرائیلی به هنگام حمله به لبنان از آنها عبور میکنند. در جنگ ژوئیه 2006، نیروهای حزب الله چهار جادهای را که اسرائیل میخواست مورد استفاده قرار دهد به درستی پیش بینی نموده و در امتداد آنها کمین کردند.
محقق فقید و بسیار مورد احترام که در جریان جنگ جهانی اول به عنوان نفر دوم یک گردان انگلیسی در فلاندرز بلژیک، خدمت میکرد - یعنی به تعبیری که کلاید لمب در مورد آن چه که انگلیسیها جنگ عظیم مینامیدند، برای بچههایش تعریف میکرد:
اگرچه آن ترسوهای فلکزده به تو ناسزا گفتند و سپس تو را مورد شکنجه قرار دادند، قسم به همان خدایی که تو را آفرید، تو ای «فارِِس علی مصطفی»، به مراتب از من بهتر هستی...
بخش دوم:"ما سعی میکنیم کاربری آنها را به حداقل برسانیم. ما از آنها در مناطق مشخص شدهای استفاده میکنیم که حتی توسط خود حزبالله نیز بسته شدهاند..."
(منبع: اظهارات ژنرال بنی گانتز (Gen. Benny Gantz) فرمانده نیروهای زمینی اسرائیل26 ژوئیه 2006)
"ما مهمات خوشهای را در کوزوو، افغانستان و عراق مورد بررسی قرار دادهایم اما هرگز به کاربری این چنین گسترده و خطرناک مهمات خوشهای علیه غیرنظامیان برخورد نکردهایم."
(منبع: سخنان استیو گوس (Steve Goose) رئیس بخش تسلیحات دیده بان حقوق بشر 30 ژانویه 2007)
"باید خود را برای رفتن به دفاع آماده کنیم. هدف ما عبارت است از در هم کوبیدن لبنان. در ورای رود اردن و سوریه ضعیفترین نقطه، لبنان است چرا که رژیم اسلامی آن ساختگی و تصنّعی است و سرنگونی آن برای ما کاری ندارد. در آن جا یک حکومت مسیحی روی کار خواهیم آورد، سپس لژیون عرب را منهدم خواهیم ساخت، دو سوی رود اردن را در هم خواهیم کوبید، سپس سوریه هم از ما شکست خواهد خورد."
(منبع: سخنان دیوید بن گوریون ( David Ben-Gourion) (از کتاب «بن گوریون: یک شرح حال»، نوشته مایل بن زوهر (Michael Ben-Zohar) ، مه 1948)
"در 72 ساعت آخر ما هر چقدر که مهمات داشتیم، همه را به یک نقطه شلیک کردیم. ما حتی جهت لولههای سلاح خود را نیز تغییر ندادیم. دوستانم در گردان به من گفتند که آنان نیز طی سه روز آخر، همه مهمات خود، اعم از خمپارههای معمولی، خوشهای و غیره را مصرف کردند."
(منبع : یک عضو ناشناس گردان توپخانه اسرائیل به نقل از روزنامه هاآرتص (Ha,aretz)، 8 سپتامبر 2006)
عکس مسجدی در نزدیکی روستای عیتاالشعب که در روز 5 اوت 2006 بر اثر انفجار بمب اسرائیلیها تخریب گردید
1- مقدمه
حمله ژوئیه 2006 اسرائیل به لبنان و بمباران 33 روزهای که به طور متوسط روزانه 166 کشته و زخمی غیرنظامی لبنانی برجای گذاشت، و بیش از هفت میلیارد دلار خسارت به بارآورد، بار دیگر مسایل حقوقی و سیاسی جدّیای درباره استفاده اسرائیل از جنگ افزارهای آمریکایی، از جمله بمبهای خوشهای، مطرح ساخته است. مسایلی که باید در مورد اصلاح گستره اخلاقی آمریکا، ماهیت دموکراسی و موقعیت بینالمللی آن مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
طی بیش از یک ربع قرن (از 1978 تا 2006) اسرائیل، برخلاف قانون بینالمللی و آمریکا (قوانینی که دولت ما به هیچ کشوری به جز جناحی در اسرائیل اجازه نداده است که مرتباً آن را نقض کند) از تسلیحات آمریکایی علیه غیرنظامیان لبنان مورد استفاده قرار داده است.
اگر چه سابقه تهاجم اسرائیل به لبنان به پیش از حمله 1978 و حملات انجام گرفته در سالهای میانی برمیگردد، اما بمباران ویرانگر محلّه فخانی بیروت در ژوئیه 1981 از تصمیم به تغییر شکل ساختار قدرت لبنان خبر میداد.
حمله و اشغال ژوئن 1982 اسرائیل و حملات آن در سالهای 1993 و 1996، یک اشغال 22 ساله و مجموعه حملاتی علیه لبنان را دربرمیگیرد.
در این دوره بود که اسرائیل به طرز فزایندهای به کمکهای مالی آمریکا متکی شد تا از این طریق بتواند اشغال فلسطین را عملی ساخته و استمرار بخشد. اگر چه کمکهای آمریکا به اسرائیل چهار برابر شد، اما اسرائیل فقط منحصراً به جنگ افزارهای آمریکایی دل بست.
این دوره- از 1967 تا اواخر سال 1980 – افزایش شدید حملات اسرائیل به غیرنظامیان لبنان به کمک تسلیحات ضد نفر، از جمله هفت نوع بمب خوشهای، را نیز شاهد بود. در این دوره، اسرائیل از طریق پرواز بر فراز لبنان یا عبور از مرز این کشور، تقریباً همه روزه به حاکمیت لبنان تجاوز کرده است.
ویرانیهای تجاوز اسرائیل به لبنان در سال 2006
کنگره آمریکا و دولتهای پیاپی این کشور، از طریق فریاد اعتراض بینالمللی و گزارشهای رسانهای فزاینده، میدانستند که جنگ افزارهایی که در اختیار اسرائیل قرار میدهند در راه تحمیل خواست اسرائیل به لبنان مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اسرائیل در تمام دوره 39 ساله اشغال فلسطین همواره بدین سان عمل کرده است.
اسرائیل خود را در جنگ داخلی 1975تا 1990 لبنان درگیر ساخت بدین ترتیب که جناحهایی چون شبه نظامیان مسیحی لبنان را که میدید حاضرند از اهداف آنان جانبداری کنند به سلاحهای آمریکایی مجهز نمود و در قتل عام 14 تا 16 سپتامبر 1982 اردوگاههای آوارگان فلسطینی صبرا و شتیلا و در الحاق ناحیه صبرا از آنها بهره گرفت.
آن چه در زیر ارائه میگردد یافتههای تحقیقاتی است که در مورد حملات اسرائیل با استفاده از سلاحهای آمریکایی به غیر نظامیان و زیر ساخت لبنان جهت ارائه به توده ملت آمریکا و جامعه بینالمللی انجام گردیده است.
در دوره مورد بررسی (1978-2006)، اسرائیل بیش از 120 میلیادر دلار از کنگره آمریکا کمک دریافت کرده است. اسرائیل قریب به دو سوم این مبلغ را صرف خرید جنگافزار و حفظ اشغال وحشیانه فلسطین کرد. این سخاوت کنگره از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شدیداً به زیان آمریکا تمام شده وکشته و زخمی شدن رسمی بیش از 155 هزار لبنانی و فلسطینی را سبب شده است.
در حال حاضر، اسرائیل روزانه بیش از 15139178 (پانزده میلیون و یکصد وسی و نه هزار و یکصد و هفتاد و هشت ) دلار دریافت میدارد. اسرائیل تقریباً دو سوم این مبلغ را صرف ارتش و تسلیحات میکند تا مستعمرههای غیرقانونی خود در فلسطین را که به طرز فزایندهای یک نظام آپارتاید تلقی میشود، حفظ نماید.
بررسی زیر نشان میدهد که چطور ممکن است در یک دموکراسی مثل ایالات متحده، نمایندگان منتخب بتوانند برخلاف منافع و خواستههای انتخابکنندگان خویش به طور مستمر مبالغ هنگفتی از پول مالیاتدهندگان را به کشوری دیگر انتقال دهند. این رأیدهندگان خواستار آن هستند که این پولها و صرف بهبود وضعیت جوامع خودشان بشود، اما نمایندگانشان در کنگره پول مالیاتی ایشان را به اسرائیل میفرستند. این نمایندگان طبق معمول در خدمت یک دولت خارجی عمل میکنند که در ارزشهای انسانی بنیادین ملت آمریکا سهیم نیستند. ارزشهای مزبور حق همه مردم کشور است که از مواهب زندگی، آزادی و نشاط و آزادی عمل برخوردار گردند.
افرادی که در انجام این تحقیق همکاری داشتند، از بسیاری از روستاهای جنوب لنانف از «عیتاالشعب»، «بنت جبیل»، «مارون الرأس»، «بیضاء»، «عیترون» و ورای آنها از جمله روستاهای مسیحی مرجعیون و رمیش دیدار کردند. دامنه این تحقیق کاربری تسلیحات آمریکایی توسط اسرائیل برای انهدام زیر ساخت لبنان از جمله بیش از 134 پل، 94 جاده، هزاران خانه، صدها کارخانه، پمپ بنزین، انبار کالا، سد، مدرسه، کلیسا، مسجد، بیمارستان، آمبولانس، مرکز دفاع غیرنظامی و بمباران یک پایگاه سازمان ملل و نیز اشغال آبهای سرزمینی لبنان در دریای مدیترانه را دربرمیگیرد.
مناطق بمباران شده لبنان توسط اسرائیل در سال 2006
به علاوه پژوهشگران آلودهشدن مدیترانه شرقی توسط اسرائیل بعد از بمباران مخازن سوخت جیّه (Jiyeh Power Station)، از جمله سواحل لبنان و 30 کیلومتر از آبهای سوریه و سواحل ورای آن را نیز مورد بررسی قرار دادند. همه این ویرانیها توسط اسرائیل و با استفاده از سلاحهای آمریکایی انجام گرفت.
این آلودگی محیط زیست به وسیله بمبهای 500 و 1000 پوندی آمریکایی صورت گرفت و بیش از 15 هزارتن نفت از مخازن سوخت نیروگاه جیّه را در روزهای 13 و 15 ژوئیه 2006 را در اطراف پخش کرد. نتیجه حمله مزبور، نابودشدن صنعت ماهیگیری لبنان و مسمومشدن بیش از 150 کیلومتر از خط ساحلی لبنان و سوریه بود. اثرات این اقدام اسرائیل بر مردم مناطق مربوطه همچنان ادامه خواهد داشت چرا که هیدروکربنهای سرطانزا بستر دریا را فرا گرفته است. حملات اسرائیل که تروریسم زیست محیطی به حساب میآید بدترین نوع آلودگی دریایی در تاریخ لبنان را سبب شده است.
آلودگی نفتی در سواحل لبنان پس از بمباران مخازن سوخت نیروگاه جیه
قوانین اجرایی آمریکا، جدای از قوانین انساندوستانه بینالمللی در قالب پیمانها، کنوانسیونهای به اجرا گذارده شده و قانون معمول بینالمللی، قانون 1976 صدور تسلیحات آمریکا، قانون مساعدت خارجی و قانون 1996 کمک انساندوستانه را نیز دربرمیگیرند. اینها قوانین بنیادین آمریکا هستند که رئیس جمهور و کنگرة این کشور درمورد رعایت آنها سوگند یاد کردهاند. این قوانین آمریکا مقرر میدارند که کمکها و تسلیحات آمریکایی به هر کشوری که از این سلاحها در جهت اهداف غیردفاعی یا به عنوان بخشی از موارد نقض حقوق بشر علیه نظامیان استفاده کند یا آنها را در اقدامات نظامی به صورتی مورد استفاده قرار دهد که با شرط کمک انساندوستانه به کشوری دیگر مغایرت داشته باشد، قطع گردد. در همین سال 2006، اسرائیل مستوجب آن بود که به دلایل چهارگانه فوق، کمکهای خود را از دست بدهد.
این گزارش بر آن است که فقط اطلاعاتی را ارائه دهد که به طور موثق و قابل تأییدی توسط شاهدان عینی، سازمانهای انساندوستانه بینالمللی و تشکلات غیر دولتی (NGO) متعددی که در لبنان فعالیت میکنند، به دست داده شده است. گزارشهای رسانهای موثق و گزارشهای آژانسهای سازمان ملل از جمله برنامه توسعه سازمان ملل (UNDP)، صندوق بینالمللی اضطراری کودکان سازمان ملل، نیروی موقت سازمان ملل مستقر در لبنان (UNIFIL)، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور آوارگان (UNHCR)، کمیته بینالمللی صلیب سرخ (ICRC) و از همه مهمتر گزارشهای خود قربانیان مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است.
مطالب ارائهشده در این جا تأثیر پیش آگاهی، رضایت و مشارکت دولت آمریکا در حمله از پیش طراحیشده اسرائیل را مدنظر قرار میدهد. ما مسئولیت فردی خود و مسؤولیت اخلاقی و حقوقی دولت خود [آمریکا] را به خاطر آن چه که بسیاری از ناظران آن را جنایتهای جنگی زنجیرهای انجام شده به وسیله تسلیحات آمریکایی تلقی میکنند، موردنظر قرار دادهایم.
بعد از تأمین سلاحهایی که جنایتهای مزبور به کمک آن صورت گرفته است، این مشارکت و مسؤولیت عمدتاً از خودداریهای مکرر دولت آمریکا از رسیدگی به فراخوانهای بینالمللی مبنی بر برقراری یک آتش بس عاجل، تشویق اسرائیل (و دولت بوش) به برافروختن آتش جنگ- که در حال حاضر در سطحی گسترده به عنوان آزمون به دقت هماهنگشدهای برای حمله به ایران در آینده پذیرفته شده است – نشأت میگیرد. به طوری که کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا، در روز 18 ژوئیه 2006، در جریان دیداری تفریحی از اسرائیل عنوان ساخت که مادامی که شرایط اجرایی نشود، از آتش بس خبری نخواهد بود.
یک روزنامه اسرائیلی در مطلبی جنجالی، نصف یک صفحه خود را به درج این عنوان اختصاص داد که «راحت باشید»؛
این عنوان، سیاست آمریکا را به اختصار تبیین میکرد که اما در عین حال کیفرخواست ناخواستهای برای جرایم معمول شده علیه بشریت نیز تنظیم نمود:
راحت باشید و با فراغ بال با شلیک موشکهای آمریکایی TOW، HellFire، Walleye ، Maverick و Standard علیه غیرنظامیان، به بمباران ترور بپردازند به همانگونه که با بمب هدایت شونده MK-84 و موشک دقیق 2000 پوندی(Assy) Bsu-37B ، (96214-t00922-611)، 58 غیرنظامی وحشتزده در زیرزمین خانهای سه طبقه در روستای قانا را هدف قرار دادید.
راحت باشید هنگام به کارگیری موشکها و توپهای 155 میلیمتری، چهار نوع مهمات خوشهای آمریکایی و زرادخانه تسلیحات ما علیه کاروانهایی از آوارگان در حال فرار توسط خودروهای مملو از خانوادههای وحشتزده، و هنگام تخریب خانهها و ساختمانهای مسکونی غیرنظامیان، بیمارستانهاو نواحی محروم بیروت، با فراغ بال عمل کنید.
راحت باشید زیرا اقدامات اسرائیل در زمینه انهدام یا آسیبرسانی به پلها، جادهها، آثار هنری، مدارس، بناهای یادبود، زمینهای ورزشی، اراضی کشاورزی، اسباب بازیهای کودکان در اتاقهای خوابشان، کتابها، عکسها، آرزوها، پمپهای بنزین، فرودگاهها، بنادر، سیلوهای گندم، یک کارخانه لبنیات، خودروهای حامل مواد دارویی، آمبولانسهای مشخص شده با صلیبهای سرخ و پرچمهای سفید و حامل زخمیها، به مثابه درد زایمان مربوط به تولد خاورمیانه جدید است.
راحت باشید با توجه به این که سلاحهای آمریکایی ما در اختیارتان قرار دارد تا به کمک آن پناهگاهها را در هم کوبید و اجساد لهشده کودکان خردسال را در آغوش والدین مدفون در زیر آوارشان باقی گذارید، خیالتان آسوده باشد.
راحت باشید رئیس جمهور، وزیرخانه و وزیر دفاع آمریکا به اسرائیل گفتند که در استفاده از سلاحهای آمریکایی ما علیه نزدیک به یک میلیون آواره لبنانی در حال فرار، دچار گرسنگی، بیماری، فقدان آب آشامیدنی و دارو، با حوصله عمل کنید.
راحت باشید زیرا اکثریتی از اعضای کنگره ما به خاطر خودشیرینی نزد لابی اسرائیل و به صف ایستادن برای تأمین هزینه مبارزات انتخاباتی آینده خویش از سر و کول هم بالا میروند.
هر یک از احزاب سیاسی استدلال میکند که پشتیبانی آن از اقدام اسرائیل در دفاع از خود، قویتر و خالصانهتر از حزب دیگر عمل کرده است. دهها عضو ضعیف کنگره در برابر لابی اسرائیل در واشنگتن زانو زده و حمله وحشیانه اسرائیل را که در عصر حاضر نظیری بر آن وجود نداشته است، همصدا تحسین میکنند.
نمیتوانیم چشمان خویش را از دیدن پیامدهای به تأخیر افتادن تحمیلی مذاکرات مربوط به برقراری یک آتش بس عاجل و محدود ساختن به کارگیری سلاحهای آمریکایی علیه غیرنظامیان در لبنان در تابستان 2006، فروبندیم. از 12 ژوئیه به بعد، مقاومت لبنان با برخورداری از پشتیبانی در واقع یکپارچه جامعه بینالمللی، به عنوان بخشی از یک فراخوان برای مبادله زندانیان، برقراری آتش بس را پیشنهاد داد.
در عین حال، تصمیم اسرائیل به حذف مقاومت لبنان، انگیزه عنوان شدهاش در نابودسازی اقتصاد و زیر ساخت لبنان، به قیمت از دست رفتن جان 1300 غیر نظامی، تلفاتی که تأثیر آن به کشورمان برای همیشه باقی خواهد ماند، به شکست انجامید. توانمندی اخلاقی، سیاسی و حقوقی کنگره و دولت بوش مستقیم است. نمایندگان ما در برابر توده مردم آمریکا پاسخگو هستند چرا که آمریکائیان خواستار آن هستند که بخشوده شوند و بار دیگر احترام مسلمانان، اعراب و کل جامعه بینالمللی را به دست آورند.
ضاحیه(حومه شیعه نشین) بیروت تابستان سال 2000 میلادی
رأی دهندگان آمریکایی به طرز فزایندهای میان دولت خود و تجاوز اسرائیل ارتباط قایل میشوند و سعی میکنند تناقضات موجود در این خصوص را مورد سؤال قرار دهند.آنان علاقهای ندارند که با آن چه که گیدئون لوی (Gideon Levy)، روزنامه نگار اسرائیلی، آن را جامعهای دچار انحطاط اخلاقی میخواند، سقوط کنند. گیدئون سامت (Gideonn Samet)، ستون نویس هاآرتص، در این روزنامه نوشت که اسرائیل کشوری است که رفته رفته از خط خارج میشود...کشوری است دارای فقر فزاینده و میلیونرهای مستکبر، زیرساخت جهان سومی، مراکز شهری در حال فروپاشی، یک کنست (پارلمان) مفلوک و وعدههای عمل نشده. بسیاری از آمریکاییها با تأمین مالی و تسلیح آن چه که مایکل وارشافسکی (Michel Warschawski)، نویسنده اسرائیلی، از آن به عنوان خشونت دیوانگان و جنون اسرائیلی یعنی گندیدگی جامعه متمدنی یاد میکند که اسرائیل را در یک مسیر انتحاری قرار داده است، مخالفت میورزند.
او نیز مثل بسیاری از آمریکائیان، پایان اقدام صهیونیستی را پیش بینی کند. وارشافسکی مینویسد اسرائیل کشور تبهکاران و گنگسترهاست. کشوری که اخلاقیات مدنی و مشروعیت را به تمسخر میگیرد. او میگوید کشوری که برخلاف عدالت اداره شود، قدرت بقای خود را از دست میدهد. این جامعه دیگر هیچ حد ومرزی، اعم از جغرافیایی و اخلاقی، نمیشناسد.
کسانی که گزارش زیر را ارائه میدهند، خالی از امید نیستند. کشور ما در گذشته، در زمان بحرانهای اخلاقی عظیم، چشم انداز از دست رفتن ارزشهای محوری خود را رد کرده است. به رغم رجز خوانی و لفاظی گروه توطئه اسلام هراسانه که سیاست خارجی ما را ربوده و احترام و حسن نیت جامعه بینالمللی را از بین برده است، ما معتقدیم که میتوانیم اشتباهات خویش را برطرف سازیم. ما در سال 1865 به بردهداری پایان دادیم، نزدیک به صدسال بعد، تفکیک نژادی را غیرقانونی خواندیم، با مک کارتی ایسم مقابله کردیم، و از ویتنام خارج شدیم. نتایج انتخابات اخیر، طرد سیاست آمریکا در عراق و افغانستان، ما را به این باور واداشت که چنین ارتباطی بار دیگر در شرف وقوع است.
دولت بوش در سیاست خاورمیانهایاش به هموطنان خود میگوید: «آمریکا! یا آن را دوست داشته باشید یا آن را ترک کنید! و درست یا غلط، کشور من!» آنان تصمیم میگیرند بقیه افتخارات «استیفن دیکاتور» (Stephem Decatur) را که بیش از دویست سال پیش در این جا، در خاورمیانه، ایجاد شده بود، نادیده انگارند، اما هنگامی که قرار است درست، درست نگاهداشته شود و هنگامی که قرار است غلط، درست جلوه داده شود.این نقل قول کامل است که شعار یک میهن پرست واقعی است و کار آیندة ما را مشخص میکند و به ما نشان میدهد.
اف پی لمب قانا، لبنان26 فوریه 2006
جنوب بیروت، 15 اوت 2006 . 83 درصد تسلیحات اسرائیل آمریکایی است.
مقدار کمکی که مالیاتدهندگان آمریکا موظف به پرداخت آن به اسرائیل هستند بیش از هر زمان دیگری در گذشته است. اسرائیل بیش از نیمی از کمکهای دریافتیاش را همه ساله صرف تسلیحات و مهمات جهت تقویت رژیم آپارتاید خود در فلسطین جنگ علیه لبنان مینماید.
منبع: مشرق