دوحه دست ریاض را خوانده است
حسین رویوران، تحلیل گر مسایل منطقه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که قطر با علم برداشت امریکا از عربستان و نارضایتی هایی که در این میان وجود دارد، تسلیم زیاده خواهی های ریاض نمی شود...
چندی پیش عربستان، امارات و بحرین در اعتراض به حمایت مالی و سیاسی قطر از اخوان المسلمین مصر سفرای خود را از دوحه خارج کرده بودند. این سه کشور با انتشار بیانیه ای هدف از خروج سفرای این سه کشور از قطر را گرفتن اقدام مناسب برای حمایت از امنیت و ثباتشان اعلام کرده بودند. البته گفته شده این اقدام عربستان در راستای حمایت های قطر از اخوان المسلمین بوده است. چالش میان قطر و عربستان از زمان سرنگونی مبارک آغاز شد. زمانی که عربستان سعی داشت با همراهی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، از ارتش این کشور حمایت کند اما قطر مسیری متفاوت را برگزید و به حمایت از اخوان پرداخت. در همین حال عقب نشینی قطر از پروژه سوریه ناراحتی ریاض را دوچندان کرد. به همین دلیل عربستان با همراهی امارات و بحرین زمینه در تنگنا قراردادن قطر را فراهم کردند. در این راستا عربستان اقدام به تهیه پیش نویس توافق نامه ای با عنوان " تواق ریاض" کرد. توافقی که در آن شروط بسیاری را برای قطر در نظر گرفته بود. گرچه گفته شد قطر شروط این توافق از جمله جلوگیری از انتشار اخبار در حمایت از اخوان و دیگر موارد را پذیرفته است اما در عمل تا کنون نشان داده که پایبند به مفاد توافقنامه نبوده است. ادعای که بحرین آن را مطرح می کند. از این رو وزیر خارجه قطر برای بحث و بررسی توافقنامه و رسیدن به نطقه نظری مشترک عازم عربستان شد. هرچند که تجربه رفتار قطر و سیاست های در پیش گرفته اش نشان می هد این سفر نتیجه ای در پی نخواهد داشت. در خصوص توافق ریاض و رفتار قطر در مقابل عربستان با حسین رویوران کارشناس خاورمیانه گفت و گوی کوتاهی داشتیم که در زیر می خوانید:
وزیر خارجه قطر برای شرکت در شورای همکاری خلیج فارس و نهایی کردن " توافق ریاض " عازم عربستان شده است. آیا " توافق ریاض " می تواند به چالش میان عربستان و قطر پایان دهد یا همچنان قطر بر سرمواضع خودش بر حمایت از اخوان ادامه دهد؟
حمایت قطر از جریان اخوان چندین مصداق داشته که موضوع اختلاف عربستان و قطر یکی از آنها است. نخست حمایت های رسانه ای از جمله شبکه الجزیره از اخوان است که نشان می دهد تغیری در رفتار قطر حاصل نشده است. دوم حضور شخصیت های اخوان از جمله قرضاوی، مشعل و عباس مدنی در قطر است. تا اکنون قطر هیچ محدودیتی بر این افراد در نظر نگرفته یا آنها را از کشور اخراج نکرده است. این قبیل موضع گیری ها نشان می دهد که قطر تغییری نکرده است. موضوع دیگر موضع گیری های سیاسی دوحه است. این موضع گیری ها بر اساس چارچوب گذشته است. هرچند که توافق با عربستان امضا شده اما تغییری در رفتار سیاسی قطر صورت نگرفته است که این یعنی عدم اجرای توافق. هرگاه در این موارد تغییری مشاهده شد آنگاه می توان از تغییر موضع یا تسلیم شدن قطر در مقابل عربستان سخن گفت. اما تا زمانی که این مصادیق کماکان وجود دارد، تصور می کنم نمی توان از اجرای توافق ریاض حرفی زد.
وزیر خارجه بحرین گفته است که مفاد توافق ریاض به عنوان شروطی است که پایبندی به آن برای آشتی، ضروری است اما نتایج آن تاکنون محقق نشده است. دلایل عدم تحقق چنین مفادی چیست؟
عربستان سعودی دنبال دیکته کردن اوامر و خواسته های به قطر است. در گذشته دور، قطر امتداد عربستان به حساب می آمد. همچنین قطر یکی از کشورهای اقماری عربستان بوده که همواره تحت تاثیر این کشور تصمیم گیری های سیاسی خود را انجام می داده است. از زمان به قدرت رسیدن شیح حمد، فاصله قطر با عربستان زیاد شد و این کشور کم کم سعی کرد جایگاه منطقه ای مستقلی برای خودش به دست بیاورد. این مساله محل اختلاف میان عربستان و قطر است. از طرفی مصر تشدید کننده اختلاف بوده و نقش کلیدی دارد. در حالی که عربستان از کودتا و ارتش در مصر حمایت می کرد ، قطر از اخوان حمایت کرده و این تناقض در موضع گیری ها همچنان هم ادامه دارد. برنامه هایی که توسط شبکه الجزیره پخش می شد در راستای تضعیف نظام موجود در مصر است که نشان می دهد، قطر همچنان این سیاست های خود را ادامه می دهد. این در حالی است که عربستان تمایل دارد که رسانه های قطری به بررسی بازتاب حوادث در مصر نپردازند.
دولت قطر سیاست هایی را از جمله برقراری روابط مسالمت آمیز با با کشورهای منطقه در پیش گرفته است. رفتاری که عمان نیز از خود نشان می دهد. درعین حال عمان همواره سعی کرده سیاستی مستقل از عربستان را دنبال کند. آیا قطر هم به دنبال این است که الگویی شبیه به عمان را داشته و سیاستی مستقل از عربستان در منطقه را دنبال کند؟
عمان می تواند به دلایل مختلف متفاوت باشد. اول اینکه این کشور دارای پیشینه تاریخی است. برای نمونه دریانوردان عمانی حتی در زنجبار و هند پایگاه داشته اند. از طرفی مذهب مردم این کشور اباضیه است و میان این گروه با وهابی ها جنگ هایی صورت گرفت. بنابراین عمان از نظر بافت اجتماعی و مذهبی و مهم تر آنکه از لحاظ تاریخی با ریشه آل سعود نیز متفاوت است. اما در مورد قطر باید گفت که این کشور امتداد بافت اجتماعی عربستان است. جامعه این کشور سلفی و وهابی هستند. روزگاری قطر کاملا برای عربستان و در ارتباط مستقیم با آل سعود بود. اساسا رهبران قطر از حجاز هستند. بافت اجتماعی و فکری قطر به عربستان بسیار نزدیک است. اما در عین حال قطر سعی کرده پایگاه های هوایی خود از جمله العدید را در اختیار آمریکا قرار دهد تا تحت حمایت این کشور قرار گیرد. شاخ و شانه کشیدن قطر برای عربستان به نوعی به زد و بندهایش با آمریکا و ارتباط با نهادهایی مانند الجزیره یا علمای مسلمین که ایجاد کرده، مربوط می شود. قطر کشوری ذره بینی است و نمی تواند در سطح منطقه به قدرت تبدیل شود اما با ریخت و پاش های پولی و ارتباط و ائتلاف با آمریکا برای خودش جایگاهی پیدا کرده است.قطر بر اساس همین جایگاه است که سعی در ارائه تصویری جدید از خود دارد و این در حالی است که عمان تعریف متفاوتی دارد. هرچند که قطر و عمان سعی دارند از عربستان فاصله داشته باشند اما هر کدام الگوی خاص خودش را دارد.
عربستان قطر را متهم می کند که با ایجاد سازمان هایی مانند الکرامه، آکادمی تغییر را ایجاد کرده که به تحریک های سیاسی و ایجاد فتنه بین کشورهای خلیج فارس می پردازد و به دنبال براندازی نظام های حاکم در منطقه است. اما می دانیم که قطر و عربستان بر برخی موارد به صورت مشترک و با همکاری یکدیگر سعی بر براندازی نظام حاکم از جمله در سوریه را داشتند، دلیل بیان چنین اتهامی چیست؟
از نگاه عربستان، حمایت قطر از اخوان براندازی است. چرا؟ زیرا اخوان تهدیدی برای عربستان، کویت و امارات است. این مساله در خصوص بحرین هم مصداق دارد. در بحرین اخوانی ها با شیعیان علیه نظام متحد هستند. اخوان در بحرین نظام حاکم را قبول ندارد. در امارات بیش از 100 اخوانی بازداشت و محکوم شده اند. این نشان می دهد، بحث اخوان به عنوان براندازی مطرح شده است. اخوان به دنبال ایجاد نظام اسلامی متفاوت از این نظام هاست؛ بنابراین به عنوان جریان برانداز تعریف شده و حمایت از اخوان حمایت از براندازی و هرج و مرج در سطح شورای همکاری خلیج فارس قلمداد می شود.
دیدگاهی مطرح است مبنی بر اینکه با وجود اختلاف میان آمریکا و عربستان، قطری ها تلاش می کنند از این موضوع استفاده کرده و اختلافات میان دو کشور را تشدید کنند. آیا قطر از چنین توانایی برخوردار است؟
عربستان، قطر و اکثر رژیم ها به دستور آمریکا وارد بحران سوریه شده و از پروژه براندازی اسد حمایت کردند. اما آمریکا در میانه راه محاسباتی دیگر داشته و تا حدودی از سوریه عقب نشینی کرد. در عین حال جبهه النصره و داعش را نیز به عنوان گروه های تررویستی اعلام و در نهایت مواضعش درخصوص براندازی در سوریه تضعیف شد. قطر نیز به تناسب آن، عقب نشینی کرد. در حالی که عربستان همچنان غرق در بحران سوریه است. قطر با شناختی که از آمریکا دارد، سعی کرد خودش را متناسب با آمریکا تعریف کند. اختلاف میان عربستان و آمریکا در ارتباط با سوریه و عراق و تروریسم جدی است. به نظر می رسد در سفر آقای اوباما به عربستان صحبت های تلخ زیادی بین مسئولان دو کشور رد و بدل شده است. اظهارات جانشین ولیعهد عربستان در اینکه سفر رییس جمهوری آمریکا به این کشور ضرورت داشت تا حرف ها بدون مانع و رد و بدل شود، حاکی از این است که حرف های تلخی زده شد. عربستان معتقد است آمریکا پشت مبارک و بن علی را خالی کرده است. از این رو ممکن است همین کار را در مورد دیگر کشورها انجام دهد. از نگاه آمریکا این اعتراض عربستان موجه نیست. آمریکا از عربستان خواسته در بحث حقوق بشر و مسایل مختلف اصلاحات سیاسی انجام دهد. اینکه با یک چک سفید از نظام عربستان حمایت کند، چنین مساله ای وجود ندارد. قطر می داند که آمریکا نسبت به عربستان چه نگاهی دارد. یکی از دلایلی که قطر تسلیم عربستان نمی شود، به شناختش از وضعیت عربستان در سطح منطقه مربوط می شود.
عده ای بر این عقیده اند که قدرت دیپلماسی عربستان با کشورهای مختلف از جمله پاکستان در منطقه و ژاپن در شرق آسیا، بیش از قطر است، به همین دلیل قطری ها به وسیله ابزارهای رسانه ای سعی در انزوای عربستان دارد. آیا چنین دیدگاهی مورد پذیرش است؟
چنین چیزی امکان پذیر نیست. قطر کشور ذره بینی است. هرچند امکانات مالی، رسانه ای و دیپلماسی نسبتا فعالی دارد اما در عین حال نمی تواند عربستان را حذف کند. عربستان یک قدرت منطقه ای است. کشوری که 12 میلیون بشکه در روز نفت می فروشد. بخش وسیعی از کشورهای دنیا وابسته به نفت عربستان هستند و حساب ویژه ای بر روی این کشور باز کردند. عربستان 1300 میلیارد در جاهای مختلف سرمایه گذاری کرده است. عربستان محل وحی است. مکه و مدینه در این کشور وجود دارد و این به عربستان جایگاهی می دهد که هیچ کشوری نمی تواند آن را منزوی کند. عربستان از امکانات وسیعی برخوردار است. اما می توان گفت قطر در کار عربستان اختلال ایجاد می کند و گه گاهی عربستان را به چالش می کشد؛ اما اینکه عربستان را منزوی کند چنین مساله ای قابل تصور نیست.
منبع : دیپلماسی ایرانی