امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

Yemen ifyemen
امت اسلامی

امام خامنه ای: بیدار شدن ملت‌ها و ایستادن با دست خالی، در مقابل رفتار تحقیر آمیز غرب و امریکا، حادثه بزرگی بود که البته بر خلاف تصور غربی‌ها، هنوز تمام نشده است.

عضویت در خبرنامه امت اسلامی
آرشیو خبرنامه



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
نت نامه در گوگل پلاس

طبقه بندی موضوعی

در رابطه با دشمنان خارجى و استعمار از حسن ظن و ساده‏اندیشى به‏شدت باید اجتناب کرد و دست نامریى استعمار را در پشت اکثر این صحنه‏هاى تنازعات فرقه‏اى و تکفیرها و... جستجو نمائیم...  

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مراد از وحدت این نیست که همه‏ى مذاهب اسلامى دست از باورهاى خود بردارند و به یک مذهب دیگر بپیوندند، چرا که نه امکان چنین عملى وجود دارد و نه آن‏را صحیح میدانیم بلکه مقصود از وحدت آن است که هر مذهب اسلامى به باورهاى خود ملتزم و عمل نماید ولى در برابر مذاهب دیگر که آن‏ها را باورمند نسبت به عقاید اساسى مکتب خویش مى‏داند، از ظرفیت و سعه‏ى صدر برخوردار بوده و هیچ‏گونه تعصبى اظهار نکند که موجب نزاع و درگیرى شود و اصول اساسى مشترک را با تردید و خطر مواجه سازد. قرآن کریم مى‏فرماید«ولا تَنازَعُوا فَتفْشَلُوا و تَذهبَ ریحکم و اصبروا انّ اللّه مع الصابرین» سوره‏ى انفال، آیه‏ى 46.

نخبگان جوامع اسلامى در طول تاریخ و امام راحل و مقام معظم رهبرى پس از انقلاب اسلامى همواره بر این موضوع به‏عنوان مقابله با اصلى‏ترین شگرد هجمه دشمنان تأکید داشته و دارند.
  
اتحاد و اتفاق میان مسلمانان جهان در دنیاى کنونى از ضرورت‏هاى انکارناپذیر مى‏باشد. امرى که باید علما و دانشمندان مسلمان با آگاه‏سازى جوامع اسلامى آن‏ها را نسبت به این نیاز مطلع سازند. رهبر معظم انقلاب بارها تأکید بر وحدت مى‏فرمودند: «وحدت بر همه‏ى ضرورت‏ها و اولویت‏ها ترجیح دارد و از آن‏ها اولى‏تر و مقدم‏تر است. چرا ضرورت اتحاد بین مسلمانان را نمى‏فهمیم؟! بار سنگینى بر دوش ماست و این برهه، برهه‏ى حساسى است... امروز ما مسؤول هستیم. امروز دولت‏ها، نخبگان، زبدگان، رجال فرهنگى و دینى مسؤول‏اند. همه‏ى ما در مقابل وحدت دنیاى اسلام مسؤولیم. امام بزرگوار ما(ره) از مهم‏ترین حرف‏هایى که از قبل از پیروزى انقلاب تا آخرین دوران زمان زندگى خود بر زبان داشت و تأکید مى‏کرد، وحدت امت اسلامى، اتحاد مسلمان‏ها و بزرگ‏نکردنِ بهانه‏هاى کوچک بود و ما امروز مى‏بینیم و مى‏فهمیم که توصیه‏ى بسیار حکیمانه و بسیار درستى بوده است.»
امروزه ما شاهد مصایب و مشکلات بسیار زیادى هستیم که دامن‏گیر مسلمانان در گوشه و کنار جهان است که با نگاهى عمیق به مسأله‏ى وحدت اسلامى و پرهیز از تفرقه، از این مشکلات کاسته خواهد شد.

  سابقه‏ى تفرقه‏افکنى میان مسلمانان‏
محدودیت قواى ادراکى انسان و عدم توانایى او براى حل مسایل اعتقادى، از جمله مهم‏ترین علل اختلاف انسان‏هاست. در مواردى که مسأله به‏روشنى قابل حل نیست، هر کس به حدس و گمانى مى‏رسد که ممکن است با حدس و گمان دیگران متفاوت باشد. در این صورت است که اختلاف‏نظرها آشکار مى‏شود. با توجه به این‏که قرآن مجید دعوت به «عدم تفرقه» کرده «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرّقوا» و ألفتى بین قلوب مسلمانان ایجاد کرده است ولى پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) اختلاف بر سر خلافت صورت گرفت و آن به خاطر بى‏توجهى به توصیه‏ها و سفارش پیامبر اکرم(ص) به مسأله‏ى خلافت بود
این اختلاف به‏تدریج گسترش یافت و دشمنان اسلام به این اختلاف‏ها دامن زدند تا بتوانند حرکت پیشتاز اسلامى را متوقف سازند.
در درون جامعه‏ى اسلامى نیز عناصر مشکوک و منافقین نیز همیشه سعى مى‏کردند که با جعل حدیث و یا نشر اکاذیب، مانع وحدت مسلمین و گسترش اسلام در جامعه‏ى اسلامى شوند. هم‏چنین عالم‏نمایانى هم براى حفظ منافع شخصى و طایفه‏اى خود، بر اختلاف‏ها مى‏افزودند و با باب‏شدن سب و لعن از زمان معاویه بر ضد حضرت على(ع)، اقدام متقابل از سوى بعضى از شیعیان هم آغاز شد و بدین‏ترتیب بر اقدام‏هاى اختلاف‏برانگیز دامن زده شد.

 

  اختلاف‏ها و عقب‏ماندگى مسلمانان‏
یکى از عوامل مهم در عدم پیشرفت مسلمانان در سده‏هاى اخیر، اختلاف‏هاى قومى و مذهبى بوده است. وقتى جهان وارد هزاره‏ى دوم میلادى شد، مسلمانان به‏عنوان ابرقدرت محسوب شده و حاکمان آن‏ها در جامعه‏ى جهانى برترین و شهرهاى آن‏ها مرکز علم و تجارت بودند. دانشمندان مسلمان نیز به‏عنوان صاحبان علم و صنعت، مغزهاى متفکر عصر به‏شمار مى‏آمدند و جهان اسلام مرکز فعالیت‏هاى سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى زمان بوده است. اما آن شوکت و عظمت مسلمانان چه شد؟ چرا در قرن حاضر نمى‏توانیم شاهد آن عظمت اسلامى باشیم؟
تاریخ اسلام نشان مى‏دهد به همان نسبت که جوامع مسلمانان براى دست‏یابى به علم و توسعه براى تقویت دنیاى اسلام تلاش کردند، اختلاف مذهبى و قومى، بخش عظیمى از انرژى امت را براى خود صرف کرده است.
علت مهم در عقب‏ماندگى مسلمانان وجود همین اختلاف‏هاى بى‏نتیجه بوده است. تردیدى نیست که اگر مسلمانان از تعالیم وحى فاصله نمى‏گرفتند و قوام سیاسى و وحدت اجتماعى خود را حفظ مى‏کردند، به پیشرفت‏هاى قابل ملاحظه‏اى دست پیدا مى‏کردند.
مسلمانان اگر به‏جاى درگیرى‏هاى بیهوده و اتلاف منابع خود، دست وحدت به یک‏دیگر بدهند، اینک نیز مى‏توانند قدرتى بزرگ با امکاناتى وسیع در سطح جهان باشند و با چند برنامه و استفاده از استعدادها، از نظر فن‏آورى نیز به رقابت با دیگران بپردازند.

  دشمنان اسلام و تفرقه‏گرایى‏
هجوم بیگانگان و استعمارگران و تلاش آن‏ها براى عقب نگاه داشتن کشورهاى جهان اسلام براى استثمار منابع انسانى و طبیعى و تداوم سلطه‏ى غرب بر این کشورها با سر کار آوردن حاکمان فاسد و دست‏نشانده و سرگرم‏کردن مسلمانان به تفرقه و جنگ‏هاى داخلى و جانشین‏ساختن شعارهاى استعمارى هم‏چون، ناسیونالیزم، قومى‏گرایى و.. براى آنان کارساز بوده است. آن‏ها با عمق‏بخشیدن به شکاف‏هاى موجود بین مسلمانان و دامن‏زدن به تعصب‏هاى قومى و مذهبى و حمله به باورهاى یک گروه به بهانه‏ى حمایت از عقاید گروه دیگر، اتحاد و یکپارچگى مسلمانان در هم شکسته و آنان را سرگرم این‏گونه درگیرى‏ها کرده و افکار آنان را از مسایل اصلى منحرف سازند. رهبر انقلاب در این زمینه مى‏فرمایند: «در این‏کار، انگلیسى‏ها از بقیه‏ى دشمنان استعمارى، متبحرترند؛ در ایران، ترکیه و کشورهاى عربى و در شبه‏قاره‏ى هند، این‏ها سال‏ها زندگى کرده‏اند و با رموز کار آشنا هستند که چگونه مى‏شود سنى را علیه شیعه تحریک کرد و چگونه مى‏شود شیعه را علیه سنى تحریک کرد، این‏ها خوب بلدند و کرده‏اند. از بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، این حرکت استعمارى شدت گرفت... به‏خاطر این‏که جمهورى اسلامى توانست یک هدف بزرگى را به‏دست آورد و به یک قله‏ى بزرگى برسد و آن قله عبارت بود از «بیدارى دنیاى اسلام»، انگیزه و داعیه‏ى اختلاف‏افکنان و جبهه‏ى استکبار براى ایجاد اختلاف، شدیدتر و قوى‏تر شد» (کنفرانس وحدت اسلامى، 30/5/1385)
البته این اختلاف‏افکنى فقط به مسأله‏ى شیعه و سنى معطوف نمى‏شود بلکه گاهى این اختلاف‏ها بین مذاهب اهل سنت و گاهى از اختلاف‏ها بین مذاهب تشیع و گاهى هم از اختلاف‏هاى قومى قبیله‏اى نمایان مى‏شود.

  اتحاد دشمنان با یک‏دیگر
اتحاد و یکپارچگى اثر معجزآمیزى در پیشرفت اهداف، سربلندى و پیروزى اجتماع‏ها دارد. هیچ موضوعى هم چون اتحاد و انسجام اقوام و ملت‏ها اثربخش نیست. وحدت کلمه، هم‏دلى و هم‏رنگى دشمنان مسلمانان حاکى از این نکته است که آنان به‏خوبى از این مسأله آگاه هستند و اسلام را دشمن مشترک دانسته و آن‏را یگانه مانع در برابر سلطه‏ى استکبارى خود مى‏دانند از این‏رو با تمام اختلاف‏هاى دینى و ایدئولوژیکى، نژادى، منطقه‏اى و سیاسى در تمام جوانب در حال نزدیک‏شدن به هم هستند و با یک‏دیگر براى از بین بردن اسلام یک کاسه شده‏اند.

  ضرورت انسجام و همبستگى در قرآن‏
قرآن کریم به‏عنوان یکى از دو ثقل اکبر در آیات متعددى، مسلمانان را از تفرقه، نهى کرده است و به آن‏ها دستور صبر در برابر هم‏دیگر را داده است. خداوند مى‏فرماید: «وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُم وَاصْبِرُوا أِنَّ الله مَعَ الصَّابِرین» زمانى که بذر تفرقه در افراد و گروه‏ها پاشیده شود، آنان در برابر حوادث آن‏چنان سست و ضعیف مى‏شوند که امید هیچ پایدارى آنان در برابر مشکلات نیست و این دقیقاً همان‏چیزى است که دشمن هر جمعیتى به‏دنبال آن است.
در جاى دیگر مى‏فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» در این آیه به دو چیز امر شده است، یکى اعتصام و چنگ‏زدن به ریسمان الهى و دوم اجتماع بر این‏کار. مقام معظم رهبرى در شرح این آیه مى‏فرمایند: «اعتصام به حبل‏اللَّه براى هر مسلمان یک وظیفه است؛ اما قرآن اکتفا نمى‏کند به این‏که ما را به اعتصام به حبل‏اللَّه امر کند، بلکه به ما مى‏گوید که اعتصام به حبل‏اللَّه را در هیأت اجتماع انجام بدهید؛ «جمیعاً»، همه با هم اعتصام کنید و این اجتماع و این اتحاد، یک واجب دیگر است. بنابراین، علاوه بر این‏که مسلمان باید معتصم به حبل‏اللَّه باشد، باید این اعتصام را به همراه دیگرِ مسلمان‏ها و هم‏دست با آن‏ها انجام دهد.» (کنفرانس وحدت اسلامى، 30/5/1385)

  طرد و نفى عوامل تفرقه‏
یکى از گامهائى که باید علمای فریقین از طریق نشریه مشترک و یا مجمع پیشنهادى و یا به‏هرطریق دیگر بردارند، این است که عوامل تفرقه و جدائى را شناسائى کرده و ماهیت آن‏ها را افشاء نمایند و در حقیقت آن‏ها را در جوامع اسلامى طرد و نفى نمایند.
الف: استعمار
قدرتهاى ضد اسلام، از عوامل اصلى تفرقه و جدائى بین مسلمانان بوده و در تنازعات فرقه‏اى نقش مهمى را به‏عهده داشته‏اند.
بنابراین در رابطه با دشمنان خارجى و استعمار از حسن ظن و ساده‏اندیشى به‏شدت باید اجتناب کرد و دست نامریى استعمار را در پشت اکثر این صحنه‏هاى تنازعات فرقه‏اى و تکفیرها و... جستجو نمائیم. و به‏طور مستمر شیوه‏هاى گوناگونى که استعمار و ایادى آن در تفرقه و جدائى در جوامع اسلامى از آن استفاده مى‏کنند شناسائى کنیم و آمادگى لازم را براى خنثى‏کردن این توطئه‏ها و طرد نفى آن در امت اسلامى به‏وجود آوریم.
ب: عالمان دربارى‏
ماهیت روحانى‏نمایان و نویسندگان مزدورى را که در گذشته و حال در کشورهاى اسلامى به دستور اربابان خود طبل تفرقه کوبیده و خواهان جدائى مسلمانان از هم بوده‏اند، افشاء و مردم را از خیانت‏هاى آنان آگاه نماییم.
ج: کتب و نشریات ضد وحدت‏
علماء فریقین باید از نشر و پخش، کتب و مقالات و نوشته‏هایى که تقریب و هم‏بستگى مسلمانان را کنترل کرده و یا احیانا بر هم مى‏زند، جلوگیرى کنند.
از آیه الله بروجردى(ره) نقل مى‏کنند که ایشان در یک جلسه خصوصى فرمودند: کسى کتابى نوشته و بى‏احترامى به برخى از خلفا نموده، من دستور دادم که آن‏ها را از بین ببرند، حالا وقت نوشتن چنین کتابهائى نیست.
د: تعصب‏هاى کورکورانه مذهبى‏
یکى از گامهائى که علماء فریقین باید در راه تقریب مذاهب اسلامى بردارند، منع از تعصب مذهبى و منع از تعصب قومى و نژادى است. تعصب مذهبى اگر از حد معقول تجاوز نکند و در راه دفاع از اسلام و مقررات آن قرار گرفته و با هواهاى نفسانى ممزوج نشود، خوب است و به‏صورت مشکلى در نمى‏آید ولى آن تعصبى مذموم است که مسلمانى حاضر نباشد سخن حق برادر دینى خود را به‏جرم این‏که هم‏مذهب او نیست، گوش نداده و حتى از او بیش از دشمنش بگریزد و دشمنى با وى را در دل گیرد. و این تعصبى است که اسلام با آن به‏شدت به مقابله برخاسته است.
چه مصیبتهائى که این‏گونه تعصب بر سر مسلمانان آورده و چه خونهائى که به‏وسیله آن ریخته شده و چه شمشیرهایى که به‏جاى کشتن دشمن به روى برادر کشیده شده است و چه بسیار نیروهائى که به‏جاى جنگ با مشرکین در راه جنگ با فرزندان توحید به‏کار رفته است و... تاریخ گواه این همه است. از این‏رو وظیفه همه علماء است که با چنین تعصبهائى به مبارزه برخیزند.

ه: تعصب قومى و نژادى‏
تکیه بر نژاد به‏جاى تکیه بر اسلام، موجب تفرقه و جدائى مسلمانان از یکدیگر است و منشاء بسیارى از دشمنى‏ها و کینه‏توزى‏ها نسبت به هم مى‏باشد. تعصب نژادى در جاهلیت متداول بود. اما اسلام آن‏را ملغى اعلام کرد. پیامبر گرامى اسلام(ص) مى‏فرماید:
ایها الناس کلکم من آدم و آدم من تراب. لا فضل لعربى على عجمى الا بالتقوى... شما فرزندان آدم هستید و از خاک آفریده شده‏اید. عرب بر غیر عرب برترى ندارد مگر به تقوى.
بنى‏امیه عنصر عربیت را به‏جاى عنصر اسلامیت تقویت کردند و متأسفانه برخى از کشورهاى اسلامى با تاسى به بنى‏امیه در این مسأله به‏قدرى دچار افراط شدند که اسلام را تحت الشعاع تعصب قومى و نژادى خود قرار داده‏اند و این نوعى ارتجاع و بازگشت به دوران جاهلیت پیش از اسلام است و خطر بزرگى براى اسلام و مسلمانان به‏شمار مى‏آید که باید با انذارها و هشدارهاى آگاهان و عالمان دینى اصلاح گردد.

  تکفیرگرایى و راه وحدت‏
پدیده‏ى تکفیر و تکفیرگرایى با روح اسلام و آموزه‏هاى نبوى همخوانى ندارد و با فرهنگ اسلامى بیگانه است و در تاریخ اسلام نه تنها نشانى از آن دیده نشده بلکه فرهنگ اسلامى از آن تبرى جسته و به مقابله با آن برخاسته است. در زمان حیات پیامبر اسلام(ص) این مسأله رایج نبوده و خود آن‏حضرت به کسى یا گروهى نسبت کفر نداده است و این مطلب پس از رحلت آن حضرت رواج یافت و مهم‏ترین هدف و انگیزه‏ى تکفیر را مى‏توان رسیدن به قدرت و منافع شخصى و سیاسى دانست.
تکفیر و تکفیرگرایى را مى‏توان عامل اصلى رواج انحراف‏هاى فکرى و اجتماعى و ایجاد ظلم، فساد و محروم‏شدن عده‏اى از مسلمانان از حقوق اجتماعى خود برشمرد. خوارج نخستین گروهى هستند که اندیشه‏ى تکفیر و تکفیرگرایى را در اسلام رواج دادند و پس از آنان مانند سلفى‏ها و وهابیت، عوامل اصلى گسترش فکر تکفیر در جهان اسلام قلمداد شده‏اند. بر اساس دیدگاه تمامى مذاهب اسلامى، هر کس به توحید و اصول دین اسلام اعتقاد زبانى داشته باشد، مسلمان و خون او محترم است و نمى‏توان با ادله‏ى ظاهرى و غیرعلمى کسى را مرتد و کافر شمرد و بر اساس آن به قتل او اقدام نمود.
تفکرهاى محمدبن عبدالوهاب و پیروان افراطى وى مورد نقد جدى است که بر اساس این تفکرها گروهى از مسلمانان به‏ویژه شیعیان را به‏خاطر برخى از عقاید مذهبى و مراسم دینى مانند زیارت و عزادارى و توسل به اهل بیت رسول خدا(ص) مشرک و کافر مى‏خوانند و ریختن خونشان را مباح مى‏شمرند. با نگاه به دیدگاه‏هاى سایر مذاهب و علما، افکار و رفتار تکفیرگرایى وهابیت هم مورد نقد است و این گروه مطرود تمامى مذاهب اسلامى اعم از شیعه و اهل سنت مى‏باشد.

منبع : تسنیم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی