خود زنی تل آویودر جنگ جدید غزه و انتفاضه سوم
توسل به جنگ جدید در غزه در هر دو عرصه سیاسی و نظامی با شکست و ناکامی هایی برای رژیم صهیونیستی همراه بوده است و ادامه آن می تواند بر گستره این ناکامی ها بیفزاید ...
اگر روند تحولات جنگ غزه را در چند روز گذشته به طور دقیق مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم متوجه می شویم که نتیجه جنگ در هر دو عرصه سیاسی و نظامی به ضرر این رژیم رقم خورده است .
به لحاظ نظامی هیچ ابتکار عمل جدیدی در طرف رژیم صهیونیستی طی چند روز گذشته مشاهده نشد و طبق معمول این رژیم از برتری نیروی هوایی خود و به بهانه نابودی پدافند موشکی گروههای مقاومت به حملات هوایی دست زد که در اغلب موارد مراکزی که مورد هدف قرار می گیرند مناطق مسکونی هستند که اغلب قربانیان آن را نیز غیرنظامیان بخصوص کودکان و زنان تشکیل می دهند که همین مسئله به لحاظ اخلاقی نیز بزرگترین شکست برای این رژیم محسوب می شود ضمن اینکه بزرگترین شکست اطلاعاتی هم محسوب می شود چرا که این رژیم حداقل در ظاهر ادعا می کند که هدف اصلی وی در این حملات ترور رهبران و اعضای نظامی حماس و دیگر گروههای مقاومت و یا از بین بردن مراکز و سکوهای پرتاب موشک آنهاست اما در تصاویری که تلویزیون های جهان نشان می دهند نه اثری از سکوی پرتاب موشک و یا تولید سلاح دیده می شود و نه از حضور مقامات و اعضای نظامی گروههای مقاومت در میان قربانیان .
از اینرو تنها نتیجه منطقی که هر مخاطب به طور طبیعی از مشاهده این وقایع می گیرد ،حمله عمدی به اهداف غیر نظامی و کشتار هر چه بیشتر از کودکان و نوجوانان فلسطینی است بخصوص آنکه انتفاضه جدید در واکنش به قتل فجیع محمد ابوخضیر ( ربایش ، شکنجه و زنده زنده سوزانده شدن وی توسط شهرک نشینان )اغاز شد و اگر چه رژیم صهیونیستی نقش و مسئولیت خود را در آن قتل پنهان می کرد اما اکنون با تصاویری که از قتل کودکان فلسطینی در نتیجه حملات هوایی این رژیم منتشر می شود هیچ تردیدی برای هیچ مخاطبی باقی نمی ماند که این کشتارها نیز مکمل قتل عمدی محمد ابوخضیر بوده است و در واقع نتانیاهو و شهرک نشینان صهیونیست برخلاف مواضع اعلامی این رژیم در یک تقسیم کار حساب شده مواضع و هدف واحدی را دنبال می کنند . اما در مقابل با نگاهی به صحنه عملیاتی طرف فلسطینی ابتکار عمل های زیادی را می توان مشاهده کرد .
از جمله اینکه گروههای مقاومت فلسطینی در یک اقدام حساب شده با بهره گیری الگوی حزب الله در جریان جنگ 33 روزه به نوعی از بازدارندگی نظامی در عرصه هوایی و بخصوص موشکی دست پیدا کنند.در جریان این جنگ گروههای مقاومت به میزانی که رژیم صهیونیستی بر شدت و گستره حملات هوایی خود افزود ، برد پدافند موشکی خود را گسترش دادند و تل آویو و قدس را زیر چتر موشکی خود قرار دادند و از آن گذشته چندین موشک در نزدیکی تاسیسات اتمی دیمونا فرود آمد و این پیام را به تل آویو داد که اگر تاکنون این تاسیسات برای این رژیم یک مزیت محسوب می شد اما اکنون یک تهدید جدی به حساب می آید .
گستره پدافند موشکی گروههای مقاومت ضمن اینکه ناکارآمدی سامانه موشکی اهدایی امریکا به این رژیم موسوم به گنبد آهنین را نشان داد بلکه فضای وحشت و ترس را بار دیگر در دل مهاجران صهیونیست ایجاد کرد و میلیون ها نفر را راهی پناهگاهها کرد که آثار اقتصادی و اجتماعی آن بزودی در کاهش رشد اقتصادی ، فرار سرمایه ها و تشدید روند مهاجرت معکوس خود را نشان خواهد داد .
در عرصه سیاسی نیز باز مواردی زیادی از شکست اهداف رژیم صهیونیستی در خلال جنگ جدید علیه غزه را می توان مشاهده کرد.از جمله اینکه یکی از اهداف اساسی این رژیم از شروع حملات علیه غزه به شکست کشاندن دولت وحدت ملی فتح و حماس بوده است اما این هدف نیز تاکنون ناکام مانده است و اینبار برخلاف جنگ 22 روزه سال 2008 (که فتح و تشکیلات خود گردان در برابر حماس ایستاده بود)در کنار آن ایستاده است و تلاش های تل آویو برای ایجاد نفاق و شکاف میان آنها دستکم تا این لحظه ناکام مانده است و در مجموع اقدامات شهرک سازی و توسعه طلبانه که این رژیم در کرانه باختری و منطقه تحت حکومت فتح و تشکیلات خودگردان و یا حملاتی که علیه حماس در غزه انجام داده و می دهد ، این دو گروه رقیب را روز به روز به هم نزدیک تر می کند .
همچنین در حالی که این رژیم طی سال های گذشته با ایجاد بحران های حاشیه ای در خاورمیانه و بهره گیری از آنها کوشیده بود جنایات خود را از سیبل توجهات جامعه جهانی خارج کند و از خشم و اعتراض آنها در امان بماند اما اکنون برعکس کاری کرده که خود را در سیبل توجهات خشم آلود جهانیان قرار داده است .
در مجموع از آنچه که گفته شد مشخص می شود که توسل به جنگ جدید در غزه در هر دو عرصه سیاسی و نظامی با شکست و ناکامی هایی برای رژیم صهیونیستی همراه بوده است و ادامه آن می تواند بر گستره این ناکامی ها بیفزاید .
منبع : خبرگزاری قدس