توافق آشتی فتح و حماس تاکتیک یا استراتژی؟
عواملی که دو جنبش های فتح وحماس را به هم نزدیک کرده جنبه تاکتیکی دارد که این در بلند مدت خطری را برای بقای توافق آشتی ملی ایجاد می کند ...
روز چهارشنبه (23 آوریل2014 برابر با 3 اردبهشت ماه 1393)در جریان سفر هیاتی از سازمان آزادیبخش فلسطین به غزه دو گروه رقیب فلسطینی فتح و حماس به توافقی در خصوص اجرای توافقنامه آشتی سال 2013دست یافتند . بر اساس این توافق قرار است ظرف پنج هفته دولت وحدت ملی بین فتح و حماس تشکیل شود مقدمات برگزاری انتخابات ریاستی ، شورای قانونگذاری و مجلس ملی فلسطین را فراهم کند.این بدین مفهوم است که هر دو دولت حماس و تشکیلات خود گردان که به صورت جدا از هم در غزه و کرانه باختری تشکیل یافته اند باید منحل واختیارات خود را به دولت وحدت ملی در حال تشکیل واگذار کنند.
اما پاسخ به این سوال ضروری است که توافق آشتی جدید جنبه تاکتیکی دارد یا استراتژی؟
پاسخ این سوال به کالبدشکافی دلایل ومتغیرهایی دارد که دو طرف فتح و حماس را به نزدیکی و ائتلاف با یکدیگر سوق داده است .از این دید مهمترین عامل و متغیر تاثیرگذار بخصوص در گرایش فتح و تشکیلات خودگردان به سمت ائتلاف با حماس شکست آخرین دور مذاکرات سازش است .
این دور از مذاکرات حدود 9 ماه پیش با وساطت جان کری وزیر امور خارجه آمریکا آغاز شد و از همان ابتدا لزوم توقف شهرک سازی رژیم صهیونیستی کنار گذاشته شد اما اعطای این امتیاز بزرگ باز باعث نشد که این رژیم به اجرای دیگر تعهدات خود راغب شود و با رایزنی های جان کری همراه و همگام شود .
هر چند در ابتدا امریکا و شخص جان کری در قبال سرسختی های دولت نتانیاهو تا حدودی مقاومت می کرد اما بتدریج با توجه به در پیش بودن انتخابات کنگره آن را کنار گذاشت به گونه ایی که در نشست اخیرآیپک جان کری لحن خود را به ادبیات رژیم صهیونیستی کاملا نزدیک کرد .
درواقع زنگ ناقوس شکست مذاکرات سازش و طرح جان کری در نشست آیپک به صدا در آمد و بتدریج سایه خود را بر مذاکرات سازش گستراند . بعد از آنکه رژیم صهیوینستی و کابینه نتانیاهو با چراغ سبز آمریکا به تعهدات خود یکی پس از دیگری پشت کرد ، تشکیلات خودگردان نیز متقابلا به اهرم های متعددی متوسل شد .
یکی از این اهرم ها عضویت در 13 کنوانسیون و نهاد بین المللی از جمله کنوانسون چهارم ژنو است که امکان پیگرد قضایی اقدامات رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی را به تشکیلات خودگردان می دهد البته به شرطی که این تشکیلات درخواست عضویت در دیوان کیفری بین المللی را نیز بدهد.
تهدید به انحلال تشکیلات خودگردان از دیگر اهرم های موجود در این زمینه است که در شورای مرکزی فتح رای نیاورد . ازگرایش تشکیلات خودگردان به حماس و توافق برای تشکیل دولت وحدت ملی می توان به عنوان یکی دیگر از اهرم های فشار در این زمینه نام برد که این از نگاه تاکتیکی تشکیلات خودگردان به آشتی با حماس حکایت دارد .
این بدین مفهوم است که اگر گشایشی در مذاکرات سازش ایجاد شود و رژیم صهیونیستی در مواضع سرسختانه خود در امتناع از آزادی اسرای فلسطینی مورد توافق و یا توقف شهرک سازی تجدید نظرکند ،به سرعت آثار خود را بر روند آشتی فتح و حماس به جا خواهد گذاشت .
از طرف دیگر در بررسی رویکرد حماس به آشتی با فتح و تشکیلات خودگردان نیز این واقعیت مشخص می شود که وقوع برخی از شرایط و تنگناها بود که حماس را به سمت آشتی با فتح سوق داد.این شرایط از اشتباه حماس در یک محاسبه استراتژیک ناشی می شود .
به عبارت روشنتر حماس بعد ازآغاز خیزش های عربی با این امید که این خیزش ها به قدرت گیری اخوان المسلمین در منطقه خواهد انجامید ، تمام تخم مرغ های خود را در سبد اخوان گذاشت و این در حالی بود که اولا پروژه اخوانی کردن منطقه با خیانت امریکا به شکست انجامید و دوم اینکه حماس درهمراهی با رویکرد اخوان المسلمین در حمایت از مخالفان سوریه موقعیت سنتی خود را در این کشور به خطر انداخت و حتی این شائبه ایجاد شد که گویا حماس از محور مقاومت جدا شده است .
در چنین شرایطی که حماس پل های پشت سر خود را خراب شده می بیند ، به نظر می رسد از طریق آشتی با فتح در پی تقویت وجهه داخلی خود بر آمده است . البته نباید از این واقعیت نیز غافل شد که اغاز مذاکرات سازش از همان ابتدا باعث شکاف و دو دستگی بین فلسطینی ها شد و مخالفان و موافقان سازش را در دو جبهه مختلف روبروی هم قرار داد و اکنون که رویکرد سازش بعد از دو دهه مذاکرات بی حاصل بار دیگر به بن بست رسیده است جرقه های آشتی بین دو گروه زده شده و موجب شده دو طرف به سمت آشتی با یکدیگر حرکت کنند.
بر این اساس استمرار این رویکرد به تداوم بن بست در مذاکرات بستگی دارد .درمجموع می توان گفت هر چند آشتی و اتحاد بین فلسطینی ها با توجه به شرایط حاکم بر اراضی اشغالی یک نیاز راهبردی و حیاتی است اما عواملی که دو طرف را به هم نزدیک کرده جنبه تاکتیکی دارد که این در بلند مدت خطری را برای بقای توافق آشتی ایجاد می کند .از اینرو گام های تاکتیکی اخیر زمانی می تواند ابعاد راهبردی به خود بگیرد که با ادغام و ساماندهی مشترک نیروهای دو طرف و بقیه گروههای مقاومت حول اهداف و محور مشترک همراه باشد .
منبع : خبرگزاری قدس