توازن وحشتی که تل آویو را ترساند
حسین شیخ الاسلام، مشاور بین الملل رییس مجلس و دبیر کل دبیر خانه حمایت از انتفاضه فلسطین در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی بیان می کند که در جنوب فلسطین توازن وحشتی ایجاد مبنی بر اینکه اگر اسرائیل حمله کند، فلسطینی ها نیز پاسخ دندان شکن خواهند داد...
51 روز جنگ میان اسرائیل و مقامت در نواز غره سرانجام به آتش بسی انجامید که در آن مقاومت شروط خود را به کرسی نشاند. جنگی که در آن بیش از 2هزار غیرنظامی فلسطینی به شهادت رسیدند. این در حالی است که مسئولان اسرائیلی همواره از پذیرش شروط مقاومت سر باز می زدند. در همین حال برخی کشورهای منطقه از جمله مصر با ارایه طرح آتش بسی سعی در تعیین نقش خود به عنوان میانجی داشتند. هرچند که در ابتدا مقاومت با طرح های ارایه شده از سوی کشورها از جمله مصر مخالفت می کرد و معتقد بود که این طرح ها یک طرفه بوده و خواسته های مقاومت را مدنظر قرار نداده است اما سرانجام با قراردادن شروط از جمله برداشتن حصر کامل نواز غزه، ساخت بندر و مذاکره در باره اسرای فلسطینی، آتش بسی دائمی میان مقاومت و اسرائیل ایجاد شد. این آتش بس اسرائیل را در نقطه ضعف قرار داد و با پذیرش آن عملا شکستی استراتژیک را متوجه صهیونیست ها کرد. در همین حال محمود عباس اعلام کرد که دیگر بر سر مذاکرات مبهم حاضر نمی شود. پایان جنگ 51 روزه برای اسرائیل تبعات ناخوشایندی را به همراه داشت. از یک طرف نگاه احزاب داخلی اسرائیل و از طرف دیگر بازتاب ها و اثرات منطقه ای آن موجی از انتقادها و سرزنش ها را متوجه دولت نتانیاهو کرده است. با همه اینها آنچه حائز اهمیت است، پذیرش آتش بسی که در آن شروط مقاومت گنجانده شده، از سوی اسرائیل است. تبعات سیاسی این جنگ بر وضعیت رژیم صهیونیستی را با حسین شیخ الاسلام، مشاور بین الملل رییس مجلس و دبیر کل دبیر خانه حمایت از انتفاضه فلسطین در قالب گفت و گویی در میان گذاشتیم که در زیر می خوانید:
تا قبل از پذیرش آتش بس، اسرائیل هیچ یک از شروط مقاومت را نپذیرفته و اعلام کرده بود که تا خلع سلاح کامل مقاومت به حملات خود ادامه خواهد داد. اما به یکباره، اسرائیل شروطی که مقاومت مطرح کرده بود را پذیرفت. دلیل پذیرش شروط مقاومت از سوی اسرائیل چیست؟
اسرائیل توان جنگ طولانی مدت را ندارد. ساختار نظامی اسرائیل به دلیل عمق استراتژیک کم آن به گونه ای طراحی شده که جنگ ها باید خیلی سریع موثر و زود پایان یابند. نظریه ارتش اسرائیل بر سه رکن استوار است: 1- قوی و سرکوب گر و به گونه ای بازدارنده باشد.2- ارتشی هوشمند که در همه حالات بتواند اطلاعات را جمع آوری کرده و بر دشمن سوار شود.3- باید بتواند درگیری را خیلی سریع، زود و با قاطعیت خاتمه دهد. در حالی که این سه رکن در حوادث غزه شکست خورد. در واقع ارتش اسرائیل بازدارندگی و هوشمندی لازم را نداشت و در عین حال نتوانست سریع آن را خاتمه دهد. در همین حال مقاومت نیز ابتکارات جدیدی را در این جنگ به کار برد که مهم ترین آنها، قضیه تونل هاست. تونل ها باعث صلب امنیت از صهیونیست ها شد. رژیم صهیونیستی برای همه اسرائیلی ها پناهگاه ساخته بود اما در زیر این پناهگاه ها، و همچنین شهرک های صهیونیستی نشین تونل هایی ایجاد شده بود که می توانست فردی را گروگان بگیرد. اسرائیل تحمل این را نداشت. بنابراین نمی توانست جنگ را ادامه دهد. این جنگ، طولانی ترین جنگی است که اسرائیل داشته و بیشترین خسارت هم داده است.
نگاه جریان های اسرائیلی به عملکرد نتانیاهو چه خواهد بود و چه پیامدهایی را برای اسرائیل در منطقه در پی خواهد داشت؟
در گذشته اسرائیل حمله می کرد و فلسطینی ها آواره می شدند و مهاجرت می کردند. اما اینبار اسرائیل حمله کرد، فلسطین پاسخ داد و صهیونیست ها مهاجرت کردند. در جنگ های قبلی اسرائیل رعب و وحشت ایجاد می کرد اما اینبار عوض شد. اسرائیل نتوانست در این جنگ رعب و وحشت ایجاد کرده و به خواسته های خود برسد. مقاومت تا آخرین لحظه ایستاد و خواسته های خود را تحمیل کرد. اهداف رژیم صهیونیستی عبارت بودند از، ازبین بردن مقاومت، از بین بردن تونل ها و توقف موشک پراکنی. اما هیچکدام محقق نشد. آنها ارزیابی اشتباه اطلاعاتی داشتند. تصور بر این بود که با حمله هوایی می توانند به خواسته های خود دست یابند ولی نشد. با وجود اینکه می دانستند جنگ زمینی برای آنها هزینه بر خواهد بود اما دست به جنگ زمینی زدند و متوقف شدند. اکنون در طرف فلسطینی شور و اشتیاق برای بازسازی وجود دارد در حالی که در طرف اسرایئلی یاس ، سرخوردگی و شکست وجود داشته و آنها در پی این هستند که ببینند چه کسی اشتباه کرده و چرا اینگونه شده است. در همین حال فرمانده نیروی هوایی نیز عوض شد. اکنون در خواست برای استعفای نتانیاهو مطرح شده تا کابینه جدیدی روی کار بیاید. در جنگ 33 روزه توازن وحشتی به وجود آمد، مبنی بر اینکه اگر اسرائیل حمله کند، لبنانی ها هم حمله می کنند. اکنون در جنوب فلسطین نیز توازن وحشت ایجاد شده است. یعنی اگر اسرائیل حمله کند، فلسطینی ها نیز پاسخ دندان شکن خواهند داد.
اثرات این اتفاق بر رویدادها منطقه ای چه خواهد بود؟
هیبت اسرائیل در منطقه شکسته شد. اسرائیل اعلام کرده بود که زیر آتش، مذاکره نمی کند، اما الان مذاکره کرد. هم اسرائیل و هم آمریکا، فرانسه و انگلستان اعلام کردند که آتش بس بدون خلع سلاح غزه امکان پذیر نیست. اما چنین نشد. مقاومت خلع سلاح را از دستور مذاکرات حذف کرد. زیرا این مساله خط قرمز آنها است. اکنون غزه ملاک معیارهای جدیدی در پایداری است. غزه رکوردهای جدیدی را در مقاومت انسانی مقابل تجاوزگر به ثبت رساند. اکنون مقاومت باید از نظر نظامی و میدانی صورت گیرد. از نظر تسلیحات نظامی اسرائیل با کمبود مواجه شد اما مقاومت هنوز سلاح دارد. اسرائیلی ها از آمریکا در خواست کردند از انبارهای مهمات آنها که به صورت احتیاط در فلسطین اشغالی قرار دارد، سلاح بردارند. نکته مهم اینکه، اکنون صحنه مذاکره و سیاست است. مقاومت در این صحنه نیز درخشید. البته پشتیبانی میز مذاکره و سیاست به میدان پایداری مردم در صحنه بستگی دارد. در مذاکرات همه احزاب فلسطینی ها حتی سازشکاران نیز حضور داشتند. هرچند که راهبرد عمومی سازشکارها با راهبرد عمومی مقاومت مختلف است ولی در یک تیم منسجم مذاکره کردند. در حال حاضر اختلاف جدی میان اسرائیلی ها به وجود آمده است.
این اتفاقات چه تاثیری بر روی مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل دارد؟
به نظرم با اشتباهی که اسرائیل مرتکب شد، اسلو زیر خرابه های جنگ دفع شد. اکنون اسلو مرده است. بیش از 30 سال در حال مذاکره هستند اما هیچ دستاوردی نداشتند. اما اکنون این مقاومت است که خواسته های خود را تحمیل می کند. اسرائیلی ها تنها در مقابل زور تسلیم می شوند. دستاورد 20 سال مذاکرات، ذلت و دستاورد 10 سال مقاومت عزت بود. اکنون مساله حائز اهیمت، موضوع مقاومت در کرانه باختری است. هم به لحاظ حقوقی و هم جغرافیایی و راهبری شرایط کرانه باختری با غزه متفاوت است. همچنان در کرانه باختری اسرائیلی ها و نیروهای اشغالگر وجود دارند. در کرانه باختری شهرک نشینان وجود دارند در حالی که در غزه شهرک ها جمع شده است. از کرانه باختری فاصله بسیار کمی تا قدس و تلاویو وجود دارد. در جنگ اخیر مقاومت کرانه باختری به خوبی وارد صحنه شد. آنها حتی نزدیک به 20 شهید داشتند. اکنون لازم است که کرانه باختری هر اقدامی را برای تعیین سرنوشت خود و خارج از شدن از زیر یوق اشغالگر انجام دهد و بر دیگر کشورها نیز کمک به آنها لازم است.
منبع : دیپلماسی ایرانی