تنش در روابط روسیه و عربستان و رویکردهای تقابلی مسکو
در برهه کنونی متغیرهای سیاسی، امنیتی و ایدئولوژیکی بیش از هر متغیری در روابط روسیه و عربستان حاکم شده است. در این حال، وجود این متغیرها باعث خواهد شد سطح روابط دو کشور تقلیل پیدا کرده و حتی به سطح کاردار و به قطع روابط بینجامد...
روس ها و سعودی ها از گذشته مناسبات خوبی نداشتهاند و در دوران جنگ سرد نیز، سردی ویژه ای بر روابط آن ها حکم فرما بود. هرچند بعد از فروپاشی شوروی تلاش هایی برای بهبود و افزایش روابط مسکو و ریاض صورت گرفت، اما چالش های عمده به ویژه در چند سال اخیر باعث واگرایی در روابط روسیه و عربستان سعودی شده و مشکلات بزرگی را پیش پای دو کشور قرارداده است. در این بین در ماه های اخیر با افزایش اختلافات بر سر مسائل منطقه ای و انتقادات فزاینده دو کشور از یکدیگر روابط روسیه و عربستان سعودی وارد برهه ای تنش آمیز شده است. در این راستا نوشتار زیر به این مساله پرداخته است.
تاریخ مناسبات روسیه و عربستان و مهمترین متغیرهای دخیل در روابط گذشته دو کشور
به نحو کلی و از دیدگاه زمانی می توان روابط عربستان و روسیه را به دو بخش متمایز قبل از دوره جنگ سرد و دوره پس از جنگ سرد تقسیم کرد. در واقع اتحاد شوروی اولین کشوری بود که در سال 1926 میلادی با حجاز(که در سال 1932 نام آن به عربستان سعودی تغییر یافت) رابطه کامل دیپلماتیک برقرار کرد. اما عربستان در سال 1938 سفارت خود در مسکو را بست و تا زمان فروپاشی شوروی حاضر به از سرگیری روابط نشد.
می توان گفت پایین ترین سطح روابط بین دو کشور( آن هم نه در بعد سیاسی) وجود داشت. در دوره جنگ سرد روسیه در چارچوب اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت و به دلیل اینکه یکی از مهمترین شرایط دوران جنگ سرد تقابل ایدئولوژیکی بین شرق و غرب در جهان بود، عربستان در کنار ایران ( به عنوان دو ستون سیاست خارجی امریکا در صحنه خاورمیانه) روابط خوبی با شوروی نداشت.
در دوره جنگ سرد شوروی متحدانی از جمله عراق، سوریه، یمن و لیبی در منطقه داشت. در دوره پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی و حضور روسیه به عنوان کشور جانشین شوروی در اویل دهه 1990، شرایط جهانی تغییر کرد و صف بندیهای جدیدی در صحنه جهانی بروز یافت.
با وجود این امر کماکان روابط عربستان و روسیه حداکثر عادی تلقی می شد و ما شاهد نقطه عطف جدیدی در روابط دو سویه نبودیم. یعنی ریاض همچنان با بدگمانی روسیه را می نگریست و روسیه هم در دوران رکود خود به سر می برد. این وضعیت تا اوایل دوره هزاره جدید میلادی ادامه داشت.
گذشته از این، بعد از فروپاشی شوروی و جانشینی روسیه، نهضت های مرکز گزیر و جدایی طلبانه در منطقه قفقاز شمالی روسیه و به ویژه جمهوری خودمختار چچن، منجر به بروز دو جنگ در اواسط دهه 90 میلادی و اوایل دهه 2000 میلادی بین روسیه و جدایی طلبان چچن شد.
در این بین عربستان با توجه به داعیه رهبری جهان اسلام از مدت ها قبل و از دهه شصت میلادی با ایجاد سازمانی به نام رابطه العالم الاسلامی سعی در گسترش ایدئولوژی سلفیت و وهابیت در همه مناطق داشت. لذا بعد از فروپاشی شوروی و باز شدن مرزها بر روی افراد و ایده ها، تلاش کرد تا از راه تاسیس مدراس و مساجد و دیگر مراکز و ارسال مبلغ با تبلیغ ایدئولوژی وهابیت، مسلمانان این منطقه را به خود جذب کند.
عربستان در این زمینه موفقیتهایی کسب کرد و حتی در برهه کنونی اکثریت غالب مسلمانان فعال در منطقه قفقاز شمالی را تکفیری های وهابی (که بیشتر در راستای اهداف عربستان حرکت می کنند) تشکیل می دهند. در واقع اهداف و کمک های مستقیم و غیر مستقیم عربستان به جدایی طلبان چچن و بعدها اینگوشی ها، داغستانی ها و بقیه مسلمانان افراطی در منطقه قفقاز شمالی، از چشم دستگاه های اطلاعاتی و دولت روسیه پنهان نماند و روسیه در این زمینه همواره رویکردی انتقاد آمیزی نسبت به عربستان داشت.
روابط در هزاره نوین
با به قدرت رسیدن پوتین و تجدید حیات روسیه در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، نظامی و انرژی، مسکو درصدد بازتعریف روابط خود در صحنه های مختلف منطقه ای، بین المللی برآمد. در این راستا خاورمیانه جایگاه خاصی برای روسها داشت و سعی کردند تا از دوره پوتین روابط خود را با کشورهای ثروتمند جنوب خلیج فارس بیشتر کنند. در این راستا مسکو تلاش کرد تا با عربستان به عنوان بزرگترین و مهمترین کشور منطقه روابط خوبی داشته و آن را گسترش دهد. همچنین دو کشور تلاش کردند که جنبه ها و دروازه های جدیدی در روابط دو جانبه بگشایند. چنانچه از جانب روسیه پیشنهادهایی برای فروش های بزرگ تسلیحاتی به عربستان ارائه شد.
خیزش های مردمی در منطقه و نقش آن در روابط
در واقع زمانی که جنبش های مردمی در خاورمیانه عربی و شمال آفریقا شروع شد، یکی از کشورهایی که درگیر این ناآرامی ها شد، سوریه بود. اما این کشور به عنوان پایگاه سنتی روسیه در منطقه بود. در این حال در سوریه عملا تقابل اهداف، منافع و دیدگاه های عربستان و روسیه نمود پیدا کرد.
یعنی در حالی که برای روسیه داشتن روابط استراتژیکی با سوریه به رهبری بشار اسد و در اختیار داشتن پایگاه دریایی طرطوس در ساحل مدیترانه، منافع حیاتی تلقی می شد، در مقابل به دلیل کینه و دشمنی خاندان سعودی با خاندان اسد و همچنین مخالفت شدید عربستان با تداوم محور مقاومت در منطقه، این کشور سعی فراوانی کرد تا از راه تجهیز، آموزش و در اختیار گذاشتن پیشرفته ترین تسلیحات به گروه های تکفیری در سوریه، دولت قانونی این کشور را سرنگون کند.
این رویکرد عربستان با مخالفت شدید روسیه و جمهوری اسلامی ایران مواجه شد و این مساله موجب شد تا عملا شاهد اختلافات و حتی اظهارنظرهای تند روسیه و عربستان علیه دیگری باشیم. چنانچه شاهد سفرهای بندر بن سلطان به روسیه و دیدارهای وی با پوتین بودیم.
در این ملاقات ها بندر از روسیه دعوت کرد تا در قبال پیشنهادهای مختلف چون خریدهای تسلیحاتی گزاف چند میلیارد دلاری از روسیه، نظرش را در مورد سوریه تغییر داده و حمایت از سوریه را قطع کند. اما این درخواست با واکنش شدید پوتین مواجه شد و بندر نیز پوتین را تهدید کرد که می تواند در اوضاع امنیتی روسیه تاثیر گذار باشد. حتی بندر به گونه ضمنی تهدید کرد که امنیت بازی های المپیک زمستانی سوچی در فوریه 2014 میلادی را تحت تاثیر قرار دهد.
رویکرد عربستان در سوریه و قفقاز شمالی و تاثیر آن در روابط
ما اخیرا شاهد دو انفجار انتحاری در بیست و نه و سی دسامبر در شهر ولگوگراد ( بخش شمالی ناحیه قفقاز شمالی و در واقع دروازه روسیه) بودیم. این دو انفجار به منزله هشدارهایی از سوی عربستان تلقی شد. حتی پوتین در پیام سال نو خود، عربستان را به دست داشتن در این انفجارها متهم و این کشور را به عنوان کشوری حامی تروریسم معرفی کرد.
همچنین سخنگوی رسمی وزارت خارجه مسکو اعلام کرد: « روسیه عربستان سعودی را به عنوان حامی تروریسم و گروه های تروریستی می شناسد». اکنون به نظر می رسد عربستانی ها در مورد روسیه تلاش می کنند از اهرم هایی چون گروه های تکفیری در قفقاز شمالی به رهبری دکو عمراف استفاده و با اعمال فشار و در معرض خطر قرار دادن شهروندان روسیه و بازی های سوچی، در واقع مانع ادامه رویکرد فعلی روسیه در مورد سوریه شوند.
اما روسها هم نشان داده اند که حاضر نیستند که منافع ملی خود را به راحتی معامله کنند. لذا انتظار می رود که روسیه برعکس خواسته سعودی ها، به پشتیانی خود از دمشق ادامه دهد. در این شرایط درواقع بهترین پاسخی که روسیه می تواند به دخالت های نامشروع و غیر منطقی ریاض نشان دهد، افزایش حمایت از دولت اسد ( به گونه ای که دولت سوریه بتواند گروه های تکفیری و تروریست را که در بیشتر نقاط سوریه فعالیت دارند و شامل گروه های جبهه النصره، داعش و جبهه الاسلامیه هستند را سرکوب کند) است.
در شرایط کنونی، عربستان ( بعد از نا امیدی از آمریکا در دست زدن به اقدام نظامی علیه سوریه) به این جمع بندی رسیده که باید با استفاده از امکانات مالی، سیاسی و دیپلماتیک، به هر نحوی اهداف خود را در سوریه دنبال کند.
لذا شاهد اقداماتی مانند تلاش برای سرنگونی دولت قانونی سوریه از راه افزایش قابل توجه کمک های تسلیحاتی و مالی به گروه های تروریست تکفیری، تلاش برای گسترش نفوذ در کشور لبنان با انجام انواع انفجارهای انتحاری و حملات مسلحانه بر ضد منافع ایران و جنبش حزب الله و مساعدت به تکفیری های لبنان، کمک های گسترده به گروه های تکفیری برای نفوذ به داخل عراق و به راه انداختن جنگ داخلی در این کشور هستیم.
هدف کلی عربستان سعودی این است که با استفاده از این روشها، اهداف منطقه ای خود، که همان تضعیف جبهه مقاومت و مقابله با تقویت و افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه ای است، را محقق کند.
نوع همکاری های ایران و روسیه و تاثیر آن در نگاه ریاض به مسکو
به گونه کلی عربستان با هر گونه اقدام و فرآیندی که موجب تقویت حوزه نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه عربی و بهبود روابط ایران با قدرت های بزرگ بین المللی اعم از روسیه و غرب گردد، مخالف است. چنانچه عربستان بعد از توافق اخیر هسته ای در ژنو ( بین ایران و غرب ) لبه تیز حملات سیاسی و دیپلماتیک خود را متوجه آمریکا کرد و این کشور را متهم به معامله با ایران و افزایش قدرت منطقه ای تهران کرد.
در این حال روابط ایران و روسیه علاوه بر منافع دو جانبه دارای چشم اندازی بسیار مثبت است. یکی از نشانه های آن نیز قبول دعوت آقای دکتر روحانی ازجانب ولادیمیر پوتین برای سفر به ایران و انعقاد قرارداد بزرگ نفتی بین ایران و روسیه است. طبیعتا این گونه اقدامات که منجر به بهبود و گسترش روابط ایران و روسیه می گردد به هیچ عنوان مدنظر عربستان نیست.
جدا از این نیز نباید فراموش کرد که ایران و روسیه با گروه های تکفیری که با نام اسلام و در واقع در راستای منافع عربستان اقدام به کشتار غیر نظامیان به بدترین وضع ممکن می کنند، به شدت مخالف هستند. در واقع ایران و روسیه در زمینه مقابله با گروههای تکفیری، منافع امنیتی مشترکی دارند.
عربستانی ها در مورد روسیه تلاش می کنند از اهرم هایی چون گروه های تکفیری در قفقاز شمالی به رهبری دکو عمراف استفاده و با اعمال فشار و در معرض خطر قرار دادن شهروندان روسیه و بازی های سوچی، در واقع مانع ادامه رویکرد فعلی روسیه در مورد سوریه شوند. اما روسها هم نشان داده اند که حاضر نیستند که منافع ملی خود را به راحتی معامله کنند.
جدا از این، ایران و روسیه در حوزه دریای خزر در چارچوب نظام منطقه ای واحدی قرار دارند و در شرایطی که قدرت های غربی ایران را تحت محاصره اقتصادی قرار داده اند، گسترش روابط اقتصادی ایران با روسیه، تامین بخشی از نیازها از روسیه و افزایش همکاری های دفاعی و تسلیحاتی، از جمله مواردی است که از نگاه عربستان به منزله تهدید به شمار می رود.
چرا که این موارد موجب افزایش قدرت ملی و منطقه ای ایران و تاثیرگذاری بیشتر ایران در منطقه و جهان خواهد شد. لذا عربستان با هر گونه اقدامی که موجب قدرتمندی ایران گردد، مخالف است. در مجموع هر قدر روابط ایران و روسیه تقویت گردد، این امر به ضرر عربستان است و با آن مخالفت خواهد کرد.
مسکو و رویکردهای تقابلی امنیتی، سیاسی و نظامی در مورد عربستان
به نظر می رسد عربستان نقشی کاملا منفی در صحنه امنیتی روسیه بازی می کند و روسها از این امر آگاهی دارند. یکی از واکنش های اولیه روسیه در مورد مداخلات عربستان، انجام اقدامات نظامی متقابل و نوعی تهدید نظامی عربستان و حتی بمباران خاک عربستان است. کما اینکه درپی شدت یافتن دامنه تنش ها بین روسیه و عربستان سعودی بر سر موضوع سوریه و افزایش سطح اتهامات بین این دو کشور در رابطه با حوادث تروریستی روی داده در روسیه، یک مسئول عالی رتبه در پدافند هوایی ارتش روسیه اعلام کرد: «مسکو طرح های لازم برای اقدام نظامی ضد ریاض و دوحه را آماده کرده است».
با این حال در شرایط کنونی انجام هر گونه اقدام نظامی از سوی روسیه بر ضد عربستان، به نظر منتفی است. چرا که با توجه به حضور نیروهای گوناگون آمریکا در خلیج فارس، این امر با واکنش آمریکا مواجه می گردد. لذا اساسا انجام چنین اقدامی دور از ذهن به نظر می رسد. در نتیجه روسیه ناچار است برای مقابله با اقدامات عربستان به نحو غیرمستقیم عمل کند.
یکی از واکنش های روسیه در مورد عربستان می تواند افزایش حضور نیروهای روسی در اطراف عربستان به ویژه در خلیج عدن، دریای عرب، دریای سرخ و اقیانوس هند و افزایش شمار ناوگان نیروی دریای روسیه، که نوعی تهدید نظامی غیرمستقیم عربستان محسوب می شود، باشد. هرچند که واکنش های دیگری نیز مد نظر مسکو است.
چنانچه در وهله اول اقدامات دیپلماتیک به ویژه شکایت به سازمان ملل و نهادهای حقوقی و قضایی مربوطه ( اعم از شورای امنیت و دیوان دادگستری بین المللی و طرح مساله در مجمع عمومی سازمان ملل) مد نظر خواهد بود. در وهله بعد به نظر می رسد پاسخ روسیه شامل انواع اقدامات در راستای تضعیف موقعیت و اهداف منطقه ای عربستان، چون تقویت و گسترش روابط با دشمنان و رقیبان منطقه ای عربستان ( به ویژه جمهوری اسلامی ایران و سوریه)، باشد.
در این حال افزایش قدرت دولت سوریه و شکست گروه های تکفیری در این کشور، بزرگترین ضربه روسیه به عربستان خواهد بود. گذشته از این روسیه برای چندمین بار استاندارهای دوگانه غربی در مواجهه با جنبش های مردمی در منطقه را محکوم کرده است. چنانچه چند ماه قبل نماینده روسیه در سازمان ملل با طرح مساله بحرین در شورای امنیت، این پرسش را مطرح کرد که چرا غربی ها به مخالفان سوری توجه می کند، اما هیچ گونه توجهی به بحرین و سرکوب مردم توسط دولت بحرین نمی کنند؟
در کنار این نیز روسیه می تواند طرح مساله سرکوب شیعیان بحرین و عربستان در استان الشرقیه را در مجامعی چون شورای امنیت و شورای حقوق بشر سازمان ملل مطرح کند. علاوه بر این روسیه می تواند با توانمندی اقتصادی خود اقداماتی در راستای ایجاد محدودیت برای عربستان به ویژه در بازارهای نفتی ایجاد کند.
آینده روابط روسیه و عربستان
اگر چه روابط روسیه و عربستان سعودی از زمان شکل گیری مجددش ( یعنی از سال 1991) تا به امروز، فراز و نشیب های بسیاری به خود دیده، اما هم اکنون این روابط به اوج وخامت خود رسیده است. هر چند روسیه بیشتر از دیدگاه منافع اقتصادی به دنبال گسترش روابط با عربستان بود، اما در برهه کنونی بیش از اینکه متغیرهای انرژی و اقتصاد در روابط دو کشور مطرح باشد، متغیرهای سیاسی، امنیتی و ایدئولوژیکی در روابط دو کشور حاکم شده است.
در این حال وجود این متغیرها و فاصله زیاد دو کشور در این زمینه ها باعث خواهد شد سطح روابط دو کشور بیش از پیش تقلیل پیدا کند و حتی به سطح کاردار و به قطع روابط دو جانبه بینجامد. در حال حاضر هیچ چشم اندازی در مورد تغییر در مواضع دو کشور وجود ندارد.
می توان گفت اگر گروه های تکفیری بتوانند در برگزاری المپیک زمستانی سوچی اختلالی ایجاد کنند، مانع برگزاری آن و یا باعث خروج گروه های ورزشکار از المپیک گردند و بدین طریق پرستیژ و وجهه روسیه را در صحنه بین المللی خدشه دار کنند، روسیه واکنش شدیدی به این مساله نشان خواهد داد.
منبع : خبرگزاری جهان اسلام (ایونا)