تلاش برای تداوم ایران هراسی این بار از طریق یمن
محمد علی بک کارشناس حوزه خلیج فارس در گفت وگو با دیپلماسی ایران بیان می کند حوثی ها هیچگاه به دنبال فتوحات سرزمینی نیستند. اینها درگیری هایی است که مخالفان ایجاد کرده و حوثی ها نیز مجبور به دفاع از خود هستند...
با گذشت نزدیک به دو سال از خروج علی عبدالله صالح از قدرت که در پی تداوم اعتراضات مردمی و پافشاری آنها بر تحقق خواسته هایشان اتفاق افتاد اکنون اظهارنظرهای متفاوتی درباره آینده انقلاب یمن بیان می شود. در عین حال درگیری ها میان الحوثی ها و دیگر گروه های اهل تسنن و بعضا افراطی _ خانواده الاحمر و حزب اصلاح _ همچنان ادامه دارد و دولت نیز تا به امروز سعی کرده است به صورت مستقیم وارد این درگیری ها نشود. در همین حال الحوثی ها شهر عمران، یکی از مهمترین شهرهای یمن را به تصرف خود در آورده اند اما با این حال اعلام کردند که حاضرند طی انجام یک سری توافقات با دولت، شهر و مراکز دولتی را تحویل دهند. اهالی جنوب یمن نیز به طور کلی خواهان استقلال شده اند اما تا به امروز هیچ کشور یا نهادی بین المللی خواهان چنین تجزیه ای را تایید نکرده است. کارشناسان مولفه هایی مانند نقش عربستان، حضور القاعده و نقش قبایل را در یمن نسبت به ترسیم آینده آن حائز اهمیت می دانند. در این میان طرح فدرالی شدن یمن نیز ارائه شده اما به دلیل عدم رعایت خواسته های گروه ها و قبایل موثر یمنی این طرح نیز تا کنون نتوانسته است پاسخگوی مشکلات یمن شود. تحولات یمن که روز به روز ابعاد تازه ای به خود می گیرد را با محمد علی بک، کارشناس حوزه خلیج فارس در میان گذاشته ایم که در ادامه می خوانید:
خبرها از اعلام آمادگی الحوثی ها برای حمله به صنعا حکایت دارد. اما نکته ای که در مورد یمن وجود دارد ابراز تمایل آنها نسبت به عقب نشینی و انجام توافقاتی با حکومت است. اگر الحوثی ها حاضر به مصالحه و آشتی باشند چه اهدافی را دنبال می کنند و چه امتیازهایی را خواهان هستند؟
باید میان آنچه در میدان و فضاسازی رسانه ای درباره اقدامات حوثی ها می گذرد، تفکیک قائل شد. اخبار منتشر شده حکایت از این دارد که حوثی ها آماده گرفتن صنعا یا آماده یورش به پایتخت هستند، در حالی که این فضاسازی خبری علیه حوثی هاست. نکته مهم این است که حوثی ها بارها اعلام کرده اند که به دنبال گشایش و فتوحات سرزمینی نیستند. طبق بررسی سوابق حوثی ها تا کنون 6 جنگ با دولت یمن داشته اند. میان حوثی ها و دولت علی عبدالله صالح نیز جنگ های متعددی صورت گرفت که حتی در آخرین مورد، حتی تا اندازه ای با عربستان نیز درگیر شدند ولی مجددا بر اساس یک توافق دوجانبه میان حوثی ها و علی عبدالله صالح، آتش بس برقرار شد. آنچه بعد از رفتن علی عبدالله صالح روی داد، یک نوع درگیری بوده و آن هم عمدتا از طرف افراطیون یمن یا حزب اصلاح با گرایش های مختلف با حوثی ها بوده است. اولین این درگیری ها نیز در منطقه دماج و کتاف بود که جامعه الایمان وارد جنگ با حوثی ها شدند که در نهایت حوثی ها منطقه را از وجود آنها پاک کردند و الان در جامعه الایمان یا دارالایمان در این منطقه حضوری ندارند. تسخیر شهر عمران توسط حوثی ها نیز به شش- هفت ماه پیش و طی درگیری میان حوثی ها با خانواده الاحمر یا قسمتی از قبیله حاشد بر می گردد. در آن درگیری خانواده الاحمر در نظر داشت قسمتی از جاده العصیمات که به صعده ختم می شد را قطع کند و اجازه تردد به طرف صعده که به نفع حوثی ها است را ندهد. به همین دلیل درگیری شروع شد و در ابتدا نیز خانواده الاحمر تعدادی از حوثی ها را کشتند. اما در گیری به شکست مفتضحانه خانواده الاحمر ختم شد. برای اولین بار بود که خانواده الاحمر چنین شکستی را متحمل می شد که این موجب نزدیکی آنان با حزب اصلاح و در نهایت شروع دوباره درگیری با حوثی ها شد. دولت کمیته ای به منظور حفظ آتش بس تعیین کرد اما به واسطه حضور حوثی ها در منطقه و عدم پذیرش شکست سنگین توسط خانواده الاحمر، آتش بس نقض شد و جنگی علیه حوثی ها صورت گرفت. در مورد شهر عمران حوثی ها تذکر داده بودند که برای رسیدن به آرامش در این منطقه با توجه به نفوذ محسن الاحمر از افرادی که در جنگ صعده حضور داشت و استاندار و فرمانده تیم زرهی 310 ، حمید القشیبی، این دو نفر تغییر کنند. اما تغییرات انجام نشد و درگیری مجددی صورت گرفت که در نهایت با توجه به نفوذ حوثی ها و قدرت نظامی این شهر را تسخیر کردند که هم استاندار عوض شد و هم فرمانده تیپ 310 کشته شد. بنابراین حوثی ها هیچ گاه به دنبال فتوحات سرزمینی نیستند. اینها درگیری هایی است که مخالفان ایجاد کرده و حوثی ها نیز مجبور به دفاع از خود هستند. زیرا به محض تسخیر شهر عمران توسط حوثی ها، اولین اقدامشان برافراشتن پرچم یمن بود و تاکید کردند که معتقد به جمهوری یمن هستند. اعلام کردند آماده واگذاری مراکز و موسسات دولتی بوده تا الان هم دولت در این باره اقدامی به منظور تحویل موسسات دولتی انجام نداده است.
دور نمای آینده اتحاد یمن و همچنین نوع برخورد عربستان و ایالات متحده با تحولات این کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
آنچه از مفهوم گفت وگوها و تعاملات بین المللی به دست می آید این است که در حال حاضر جامعه بین الملل به دنبال تجزیه یمن نیست. برعکس آن چیزی که در سودان روی داد و جامعه بین الملل از ابتدا خواهان تجزیه سودان بود. گفت وگوهای صورت گرفته بین کشورهای مختلف با مقامات یمنی و همچنین میان گروه های مختلف همگی تاکید بر حفظ وحدت یمن دارد. در این رابطه یکی از طرح های حفظ وحدت در یمن، طرح فدرالیسم و تقسیم این کشور به شش استان است. اما مورد اختلاف در این باره نیز تعیین استان ها و شهرهای تابعه است. با این وجود اصل فدرالیسم و اقالیم بین گروه های مختلف یمنی، محل اختلاف نیست مگر طیف ها و احزابی به رهبری علی سالم البیض در جنوب یمن که به دنبال استقلال هستند. ولی الان هیچ یک از کشورها یا جامعه بین المللی تجزیه یمن را نخواهد پذیرفت.
دولت های حاکم بر یمن از 1962 تا کنون برای مقاوم شدن در برابر شیعیان به 3 رویکرد دست یازیده اند یکی ایجاد ارتباط و مراوده با برخی طوایف و قبایل قدرتمند غیرشیعی، توسعه نیروهای مسلح و توانمند سازی نهادهای امنیتی و نظامی دولت یمن، کسب حمایت قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای حال با تدام اوضاع کنونی یا به شکلی دیگر، آیا حکومت فعلی نیز می تواند همین روش ها را ادامه دهد و بر اوضاع مسلط شود؟
طی سنوات گذشته چنین مسایلی انجام می شد، اما الان وضعیت در یمن بعد از رفتن علی عبدالله صالح و برگزاری کنگره یا گفت وگوی ملی تغییر کرده است. اما هنوز طیف هایی که بخواهند علیه صیدی ها و حوثی ها اقداماتی انجام دهند، وجود دارند. درگیری ها میان حوثی ها و خانواده الاحمر و حزب اصلاح نشات گرفته از همین دیدگاه است. کشورهای منطقه نیز کماکان حساسیت خود را نسبت به یمن داشته و خواهند داشت. عربستان همسایه یمن بوده و دارای نفوذ دیرینه در این کشور است. مقامات عربستان بارها گفته اند که خیر و شر ما از یمن بر می گردد. یعنی وضعیت داخلی یمن برای عربستان بسیار تعیین کننده و اثرگذار است. اما اینکه دولت بخواهد علیه حوثی ها و طرفدارانشان وارد جنگ شود، این گونه نیست. حتی تحلیلی هایی وجود دارد مبنی بر اینکه رئیس جمهور یمن با تضعیف گروه هایی مانند اصلاح و گرایش های اخوان، به تقویت قدرت و حاکمیت خودش کمک کند. به همین دلیل طی درگیری هایی که میان حوثی ها و الاحمر و حزب اصلاح انجام شده است، ارتش تا اندازه ای بی طرفی خودش را به صراحت اعلام کرد و چندان رسمی وارد جنگ با حوثی ها نشد. گرچه فشارهای زیادی از بعضی کشورهای منطقه بر روی دولت به منظور ورود به جنگ با حوثی ها وارد می شود ولی کماکان دولت یمن این تحفظ را داشته و به صورت مستقیم وارد جنگ نشده است. با این حال شرایط گذشته نیست که دولت به صورت کامل اقدامات خود علیه حوثی ها را تکرار کند.
اتهام هایی متوجه ایران است که حوثی ها بر اساس برنامه های ایران پیش می روند و مورد حمایت قرار می گیرند، فارغ از درست یا غلط بودن آن، مواضع ایران در قبال رویدادهای یمن چیست و آیا به واقع حوثی ها بر اساس برنامه های ایران پیش می روند؟
رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال یمن بر سه محور استوار بوده است: نخست حفظ وحدت و تمامیت ارضی یمن، ایران همواره بر این نکته که یمن باید کشوری با حفظ تمامیت ارضی باشد در دیدار با مقامات یمنی تاکید داشته است. دوم آن که، جمهوری اسلامی ایران معتقد است همه گروه ها، احزاب و جریان های سیاسی- اجتماعی باید در روند سیاسی و آینده یمن حضور داشته باشند و معتقد است روند سیاسی زمانی جواب می دهد که همه گروه ها در آن نقش فعال داشته باشند. زیرا حذف یکی از گروه ها یا جریان ها از سوی دولت در ترسیم آینده این کشور مضر خواهد بود و نتیجه ای نخواهد داشت. سوم آن که ارتباط جمهوری اسلامی ایران با دولت، گروه ها و جریان های سیاسی به یک اندازه است. ایران، دولت یمن را به رسمیت شناخته و در این راستا نیز تبادل هیات های سیاسی صورت گرفته است. هیات هایی از یمن به ایران و هیات هایی از ایران به یمن سفر کرده اند. بر همین اساس ایران فاصله خود را با همه احزاب به یک اندازه نگه داشته است و حتی از گروه های مختلف دعوت کرده و آنها نیز سفرهایی به ایران داشته اند. حوثی ها نیز از جریان های سیاسی هستند که جمهوری اسلامی ایران ارتباط تعریف شده سیاسی خود را با آنها حفظ کرده است. در کل سه محور در سیاست خارجی ایران در ارتباط با یمن مد نظر است که بر همین منوال نیز ادامه خواهد داشت.
برخی گروه حوثی ها را به گروه داعش تشبیه می کنند. یعنی حوثی ها همان داعش شیعیان_ نماینده شیعیان تندرو _ هستند. از این رو می گویند حوثی ها در پی گروکشی بوده و در صدد تلافی آنچه داعش در عراق انجام داده، در یمن هستند. آیا این قیاس مورد قبول است؟
فضاسازی رسانه ای علیه حوثی ها بسیار شدید است هر چقدر این جریان سیاسی- اجتماعی در یمن قدرت و نفوذ بیشتری پیدا کند، فضاسازی رسانه ای علیه آن تشدید خواهد شد. یکی از مباحث مطرح شده در مورد حوثی ها این است که هر کجا به قدرت رسیدند، سخت گیری های مذهبی را دنبال کرده و به دنبال تاسیس حکومت امامیه هستند. اما حوثی ها بارها در بیانیه های خود مواضع خود را به صراحت اعلام کرده اند. بنابراین مقایسه آنها با گروه داعش، فریب دهنده و فضاسازی رسانه ای است. اقدامات تروریستی داعش در سوریه و عراق به هیچ وجه قابل مقایسه با اقدامات حوثی ها که در دفاع از خود انجام می دهند، نیست. هر حرکت نظامی صورت گرفته توسط حوثی ها در دفاع از خود بوده است. گروه داعش برگرفته از تکفیری های حاضر در یمن است زیرا بسیاری از افراد در سوریه و اعضای داعش، یمنی تبار هستند. بسیاری از یمن از طریق حزب اصلاح با گرایش های تکفیری به سمت سوریه و عراق سرازیر شدند. این گروه علیه حوثی ها دست به سلاح بردند و حوثی ها تنها از خود دفاع کردند. در شش جنگ قبلی نیز حوثی ها به دولت حمله نکردند و همیشه مورد حمله واقع شدند. مقایسه بین داعش و حوثی ها مقایسه غیرقابل قبولی است. زیرا دیدگاه و تفکرات حوثی با دیدگاه و تفکرات داعش متفاوت است.
تحولات یمن چه تاثیری بر روابط ایران با کشورهای عربی به خصوص عربستان خواهد داشت؟
عربستان از جمله کشورهایی است که در یمن نفوذ زیادی داشته و همواره تلاش کرده در امور داخلی این کشور دخالت کند. این کار را نیز به وسیله کمک های مالی فراوان به احزاب مورد حمایت خود انجام داده و نفوذ خود بین دلتمردان را حفظ کرده است. در بین مردم یمن، عربستان مقبولیتی ندارد؛ نکته ای که بارها خود مردم یمن به آن اشاره کرده اند ولی در بین دولتمردان و برخی احزاب ذی نفوذ و تاثیرگذار است. یکی از مواردی که عربستان از جانب یمن احساس خطر کرده، آینده این کشور به خصوص قدرت گرفتن حوثی ها است. زیرا بر این باورند که قدرت گرفتن حوثی ها تهدیدی علیه عربستان است. اما حوثی ها بارها این موضوع را نفی کرده و گفته اند داخل سرزمین خودشان بوده و هیچ گونه تهدیدی علیه کشوری نبوده و نخواهند بود. این ترس نیز عمدتا نشات گرفته از فضاسازی و ایران هراسی است که می خواهند به هر نحوی حوثی ها را به ایران نسبت دهند که با این کار بار دیگر بین ایران وعربستان تنش ایجاد کنند. جمهوری اسلامی ایران نیز بارها مواضعش را اعلام کرده است. اما عربستان در ارتباط با یمن و آینده آن نگران بوده و بر این تلاش است تا حکومتی بر راس کار قرار گیرد که از طرفدارانش باشد. حاضر است این کار را با هر بهایی انجام دهد. اما آنچه بر اساس روند سیاسی یمن شاهدیم، این است که عموما احزاب یمن بر این عقیده اند که بتوانند به صورت مستقل تصمیم بگیرند و روند سیاسی را طی کنند. عربستان نمی تواند کشوری را که بخواهد بر اساس اصول دموکراتیک و روند سیاسی حکومت تشکیل دهد، در کنار خود تحمل کند. به همین دلیل هرگونه اقدام دموکراتیک در یمن تهدیدی علیه حکومت عربستان است. تلاش عربستان بر این است که روند دموکراتیک در یمن صورت نگیرد.
منبع : دیپلماسی ایرانی