ترکیه و انتخاب سخت حمایت یا عدم حمایت از تروریسم
ترکیه از یک سو به خاطر غلظت و تندی شعارهایی که علیه سوریه مطرح کرده بود ، بازگشتن از این شعارها را نوعی تحقیر و شکست ارزیابی میکند و از سوی دیگر اگر بخواهد همچنان بر حمایت از تروریستها ادامه دهد، باید منتظر عواقب سختتر این موضوع در آینده باشد...
از آغاز بحران سوریه، برخی حکومتهای منطقه و برخی حکومتهای فرامنطقهای اقدام به حمایت از تروریستهای مخالف دولت سوریه نموده و با ارسال منابع مالی و تجهیزاتی و آموزش این تروریستها ، به گمان خود در جهت ساقط کردن دولت قانونی بشار اسد تلاش میکردند. این حمایت به قدری آشکار صورت میپذیرفت که تروریستها در برخی از این کشورها دارای پادگانهای آموزشی و لجستیکی بوده و با اسکورت و خط آزاد این کشورها، بدون هیچ ممانعتی از مرز گذشته و وارد سوریه میشدند و در صورت جراحت، در بیمارستانهای همین کشورها مداوا میگشتند. با این حال تمام این حمایتها نتوانست خللی در عزم و اراده ملت مقاوم سوریه و ارتش این کشور ایجاد کند و کشورهای توطئهگر علیه نظام سوریه اکنون دریافتهاند که توان سرنگونی حکومت قانونی این کشور را ندارند.
لیکن بحران دیگری برای کشورهای حامی تروریستها ایجاد شده است. در همان زمان که این دولتها مشغول حمایت از تروریستها بودند ، تحلیلگران بسیاری با اشاره به نمونه طالبان که توسط آمریکا و پاکستان و برخی دیگر کشورها در افغانستان ایجاد و بعد باعث ناامنی برای این کشورها گردید ، هشدار میدادند که تکرار این فرآیند در حمایت از تروریستها در سوریه، باعث گسترش ناامنی در منطقه و جهان شده و دامن حامیان تروریستها را خواهد گرفت. اکنون به وضوح میتوان این موضوع را مشاهده کرد. کشورهای غربی نگران موج بازگشت تروریستها به کشورهای خود بوده و با وضع قوانین و مقرراتی به دنبال لغو تابعیت این تروریستهای چشم آبی هستند و دیگر کشورهای حامی نیز وضعیتی مشابه دارند. در این میان ترکیه بیشترین ضرر را دریافت نموده است. از یک سو حمایت این کشور از تروریستها باعث اختلاف داخلی در این کشور و برخی آشوبها گردید و ارتباط این کشور با ایران و عراق را با مشکل مواجه ساخت و از سوی دیگر اکنون این دستپروردههای تروریست، بلای جان ترکیه شدهاند. حمله به کنسولگری ترکیه در موصل عراق و گروگان گیری کارکنان کنسولگری ، ترکیه را با چالشی سخت مواجه ساخته است. لغو سفر وزیر امور خارجه این کشور به آمریکا، درخواست از جامعه جهانی و سازمان ملل و ناتو برای دخالت در این ماجرا تنها بخشی از تاوان و هزینهای است که ترکیه برای حمایت از این تروریستها پرداخت میکند و قطعاً اگر این کشور نتواند به نحو مناسبی این بحران را پشت سر بگذارد باید شاهد موج نارضایتی در داخل ترکیه و استعفای متصدیان و مسئولان ترک باشیم.
ترکیه از یک سو به خاطر غلظت و تندی شعارهایی که علیه سوریه مطرح کرده بود ، بازگشتن از این شعارها را نوعی تحقیر و شکست ارزیابی میکند و از سوی دیگر اگر بخواهد همچنان بر حمایت از تروریستها ادامه دهد، باید منتظر عواقب سختتر این موضوع در آینده باشد. به نظر میرسد ترکیه باید این انتخاب سخت را انجام دهد که ضمن دست کشیدن از حمایت تروریستها، برخی مشکلات و ناامنیهای محدود و مقطعی به واسطه این چرخش راهبرد را بپذیرد و با تروریستهایی که در عراق و سوریه با عناوین مختلفی از قبیل القاعده، داعش ، ارتش آزاد و... فعالیت دارند ، مبارزه کرده و به نابودی و حذف ایشان کمک کند و یا این که با ادامه حمایت از این تروریستها، ناامنیهای مستمر ، طولانی و گستردهتر که امکان مهار آن نیز فراهم نخواهد شد را بپذیرد. در چنین شرایطی هر انسان عاقلی ، گزینه اول را انتخاب میکند حتی اگر این انتخاب همراه با عقب گرد از مسیر قبلی باشد.
البته این موضوعی است که اکنون دامن ترکیه را گرفته است و قطعاً در آینده نزدیک در صورت عدم مهار این تروریستها، دامن دیگر کشورها از جمله عربستان و... را نیز خواهد گرفت چرا که «هر که باد بکارد، توفان درو خواهد کرد» غرب نیز باید این حقیقت را بپذیرد که تروریسم در همه شاخهها و جلوههای آن محکوم است و نمیتوان با بهانههای واهی، به گسترش تروریسم دامن زد. داعش تنها یک نمونه است. منافقین که اکنون تحت حمایت آمریکا و اروپا به فعالیت میپردازند، نمونه دیگری از تروریستهایی هستند که غرب آن را ایجاد کرده و پرورش داده است و اکنون اخباری از همدستی این گروهک با داعش برای انتقام از مردم عراق به واسطه ضرباتی که چندی پیش از مردم عراق دریافت کرده و پادگان اشرف را از دست دادند، در محافل خبری و سیاسی مطرح است و نام بردن از تروریستهای داعش به عنوان «انقلابیون» توسط گروهک نفاق موید این مطلب است.
علی اکبری – کارشناس ارشد مطالعات استراتژیک
منبع : سائق