بررسی تفاوتهای نقش زنان در انقلاب ایران و انقلاب الجزایر
در چند سال اخیر حضور زنان در بیداری اسلامیکه توجه نهادهای مختلفی از جهان را به خود معطوف کرده، یادآور حضور زنان ایرانی در انقلاب 1357 است...
اگر به انقلابها و تحولاتی که تاکنون در جهان رخ داده است، نگریسته شود، زنان در اکثر انقلابها بهعنوان عنصری فعال ایفای نقش کردهاند. در سالهای اخیر با به وجود آمدن جنبشهای بیداری اسلامیدر شمال آفریقا و منطقهی خاورمیانه و الگوبرداری مستقیم تمامی انقلابها از انقلاب ایران، ماهیت اسلامی بودن انقلاب ایران بیشتر نمایان شده است.
در این مقاله انقلاب دموکراتیک الجزایر بهعنوان یکی از انقلابهای شمال آفریقا انتخاب شده است؛ تا با بررسی نقشهای زنان، تفاوت بین انقلابی که الگوی اسلامی نداشته و انقلابی که خود به عنوان الگوی اسلامی مطرح شده است، آشکار شود.
عموم مردم ایران با سیاست دینزدایی و غربگرایی رژیم پهلوی مخالف بودند. رژیم میخواست در ایران نظامی لائیک و سکولار را ایجاد کند و با گرتهبرداری از کشورهای غربی اندیشههای مادیگرایانه را به جامعه ایران تحمیل کند؛ اما زنان مسلمان ایرانی به دلیل مخالفت با سیاستهای اسلام ستیزانهی رژیم همگام با مردان به مبارزه با طاغوت پرداختند.
الجزایر در اوج امپریالیسم در جهان، در اوایل قرن نوزدهم به استعمار فرانسه درآمد. از ابتدای نهضت رهاییبخش الجزایر تا سال 1955 فقط مردان در مبارزه شرکت میکردند؛ اما پس از آن رهبران الجزایر تصمیم گرفتند که زنان را به عنوان عنصری فعال در مبارزات شرکت دهند. زنان الجزایری در انقلاب نقش مؤثری داشتند به طوری که استعمارگران راه سلب کردن مقاومت مردم را پیروزی بر زنان میدانستند. برخی از تفاوتهای انقلاب دموکراتیک الجزایر و انقلاب اسلامی ایران عبارتاند:
1. هدف
ماهیت وجودی انقلاب اسلامی ایران، انقلابی شیعی است؛ که در آن صدها فقیه، دانشمند، زن و مرد با پیروی از مکتب دینی تمامی تلاش خود را به کار گرفتند تا مانع بروز استکبار، استعمار و اندیشههای غرب در کشور ایران شوند. انگیزهی زنان از انقلاب در ایران تفکرات اسلامی و شیعی بود، نه تفکرات ناسیونالیستی که در اکثر انقلابها مطرح بود.
عامل اصلی قیام زنان، عمل نکردن رژیم شاهنشاهی به احکام دین اسلام، کشف حجاب و دید شیءانگارانهی نظام به زنان بود. زنان در ایران خواهان برقراری حکومت اسلامی، و زنده شدن، نگاه داشتن نام قرآن و ائمه(ع) و حاکم نمودن ارزشهای دین اسلام بودند.
اما ماهیت وجودی انقلاب الجزایر، مبارزه با استعمار کشور فرانسه بود. گرچه اکثریت افراد کشور الجزایر را مسلمانان تشکیل میدادند؛ اما به دلیل عدم توجه کافی به اسلام در مبارزه از سوی رهبران، حرکت نهضت به سوی ناسیونالیسم و ملیگرایی شدید و سوسیالیسم گرایش پیدا کرد.
انقلاب دموکراتیک ملی الجزایر مانند سایر انقلابهای شمال آفریقا بود، زنان که تا مدتها در خانه مشغول نگهداری از فرزندان، زخمیها، خیاطی و ... بودند، در سال 1955 به مردان پیوسته و همراه آنان به مبارزه با نتایج استعمار فرانسه: فقر، بیسوادی، بیکاری، فحشا و اعتیاد پرداختند.اهداف زنان از انقلاب الجزایر را میتوان تفکرات ناسیونالیستی از جمله: برابری حقوق مرد و زن، آزادی، دموکراسی و از همه مهمتر رهایی از چنگال استعمار فرانسه و ... دانست.
2. شیوهی مبارزه
در جریان انقلاب اسلامی ایران به دلیل نوع الگوبرداری از قیامهای اسلامی، زنان بهعنوان نیروهای پیشتیبانی کننده، تدارکاتی و ... فعالیت میکردند. در اسلام جهاد بر زن واجب نیست و زنان بیشتر وظیفهی پشتیبانی و تدارکات را بر عهده دارند.
در ایران نیز شیوهی مبارزه زنان بر طبق شیوهی مبارزات در اسلام بوده است. برخی از زنان پس از شرکت در سخنرانیهای سیاسی، با برگزاری مجالسی دیگر زنان را از مطالب مهم و تاریخ تظاهرات مطلع میکردند. برخی با همکاری دیگر اعضای خانوادهشان مبارزینی که از دست مأموران حکومتی میگریختند را پناه میدادند و نیز از مبارزینی که امکان انتقال آنها به بیمارستان نبود، مراقبت میکردند.
یکی از فعالیتهای چشمگیر زنان، حضور در تظاهرات و راهپیماییهای همراه با حفظ ارزشهای اسلامی بود. زنان علاوه بر حضور مستقیم در تظاهرات، در تشویق مردان و فرزندان خود برای پیوستن به روند پیروزی انقلاب اسلامی، نقش بهسزایی داشتند. ایجاد هستههای مقاومتی، توزیع اعلامیهها، اخبارهای افشاگرانه علیه رژیم و تحصن و نیز در واپسین روزهای به بار نشستن انقلاب با ایجاد موانع بر سر راه مأموران نظامی، به مبارزه علیه رژیم میپرداختند.
اما زنان الجزایر شیوهی مبارزهای همچون مبارزه زنان چریکی در انقلابهای آمریکای لاتین را پیش گرفته بودند. زنان در عملیاتهای نظامی نقشهایی چون: بررسی و تجسس محیط عملیاتی، پشتیبانی نیروهای عملیاتی، بمبگذاری و ... را برعهده داشتند.
زنان باحجاب الجزایری به جهت نوع پوششی که داشتند راحتتر از مردان میتوانستند اسلحه و آذوقه رزمندگان را جابجا کنند. اکثر زنان الجزایری، حتی آنان که بیسواد بودند در مواقعی بهعنوان عامل ارتباطی در انتقال پیامها به رزمندگان و فرماندهان نقش داشتند. زنان الجزایری در خانه یا سایر مراکز از رزمندگان مجروح شده پرستاری میکردند. آنها علاوه بر اینکه خود با استعمار مبارزه میکردند، همسرانشان را نیز به مبارزه و مقاومت علیه استعمار تشویق میکردند.
3. الگوپذیری
آحاد زنان ایرانی به واسطهی اعتقاد عمیق به دین مقدس اسلام و مکتب تشیع و شیعهی امامیه بهخصوص آرمانهای سالار شهیدان امام حسین(ع) در طول تاریخ مبارزهها و جنگها تنها به اسلام و اهل بیت(ع) تمسک جستند و با الگو گرفتن از آنان، مال و فرزند خود را در راه اسلام و انقلاب هدیه کردند.
پس از جنگ جهانی دوم و حضور زنان بلوک شرق در جنگ بهخصوص شوروی سابق و رشد افکار مارکسیستی - کمونیستی باعث شد در بین طرفداران بلوک شرق، زنان به مبارزات همدوش با مردان اقدام کنند. در کشورهای سوسیالیستی مثل چین، شوروی، کوبا، برخی از کشورهای آمریکای لاتین، زنان براساس آموزههای لنینیستی مبارزه میکردند که در شمال آفریقا نیز همان آموزهها در حال گسترش بود و برخی از زنان در کشورهایی از جمله الجزایر به فعالیت تشکلهای چپگرایانه روی آوردند.
در آن تشکلها زنان همدوش مردان برای مبارزات خلقی و تودهای در هستههای مسلحانه صفبندی میشدند. در کشور الجزایر برخی از زنان با الگوبرداری از این آموزهها به ایجاد تشکلهای چپگرایانه پرداختند و نیز چون احزاب و گروههای مختلفی در کشور وجود داشت، بعضی از زنان در احزاب التقاتی و برخی در گروههای اسلامی فعالیت کردند که در نهایت فعالیت هیچ کدام به نفع اسلام تمام نشد.
تأثیر زنان مسلمان ایرانی در بیداری اسلامی
انقلاب اسلامی ایران در زمانی به وقوع پیوست که کشورهای شرق و غرب در پی تثبیت اندیشههای راست و چپگرایانه، اسلامستیزانه و لیبرالیستی در تمام جهان بودند. در ایران نشانههای بیداری اسلامی از دو قرن پیش زمزمه و مبارزه با تجددطلبی از انقلاب مشروطه آغاز شده بود. انقلاب ایران تمامی مسلمانان و مستضعفان جهان را به سمت اندیشههای اسلامی فراخواند. اندیشههایی که انسانها را به ایستادگی در برابر استبداد، دیکتاتوری، استعمار و اسلامستیزی فراخواندند.
انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک الگوی اسلامی در مبارزه و سرانجام پیروزی توانست تجربههایی را برای سایر کشورهای جهان ایجاد کند. در سالهای اخیر زنان و مردان در کشورهای تونس، مصر، لیبی، عراق، عربستان، یمن با استفاده از تجربههای انقلاب ایران به مبارزه با نظام حاکم برخاستند. در این مبارزات زنان با تأثیرپذیری از نحوهی مبارزه زنان ایران نقش قابل توجهی داشتند. آنها همچون زنان مسلمان ایران هم در جهاد خاموش و بسترسازی برای بیداری اسلامی، تربیت نیروهای اسلام و ولایتمدار نقش داشتند و هم در مبارزات آشکار.
زنان کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه با الگوبرداری از زنان مسلمان ایرانی با حفظ حجاب در تظاهرات و راهپیمایی علیه دولتهای دیکتاتورهای منطقه شرکت کردند و اسلامگرایی را فریاد نمودند؛ آنان همچون زنان مسلمان ایرانی از ایثار جان و مال خود، که درسی از نهضت عاشوراست، نهراسیدند تا به احیای ارزشهای اسلامی دست یابند.
پیآمد:
اکثر متفکرین و اندیشمندان در برنامهریزیهای انقلاب الجزایر به واسطهی آشنایی با برخی از کشورهای بلوک شرق و اندیشهها و نوع مبارزات آنها، آرمانشان از انقلاب، ایجاد کشوری با اندیشههای خاص اسلامی نبود. عدهای از زنان و مردان مسلمان الجزایر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سعی کردهاند با الگوبرداری از انقلاب ایران یک حکومت کاملاً اسلامی ایجاد کنند؛ اما تاکنون موفق نشدهاند.
در چند سال اخیر حضور زنان در بیداری اسلامیکه توجه نهادهای مختلفی از جهان را به خود معطوف کرده، یادآور حضور زنان ایرانی در انقلاب 1357 است. اگر امروزه زنان کشورهای شمال آفریقا و منطقهی خاورمیانه در مبارزات خود علیه دیکتاتور منطقه موفق میشوند به دلیل وجود همین الگوهاست؛ درحالی که اگر این الگوها در دسترس نبودند، زنان در انقلابهای عربی با نقصی در پیشبرد اهدافشان مواجه میشدند. انقلاب اسلامی ایران، شروع بیداری اسلامی در جهان بود.
منبع : خبرگزاری جهان اسلام (ایونا)