برتری های گفتمای ایران در رقابت با عربستان
عربستان تلاش میکند مطابق رویکردی رقابتآمیز و تقابلآمیز از کاهش قیمت نفت به منظور پیشبرد اهداف راهبردی خود در نبرد ژئواکونومیک علیه ج. ا. ایران بهرهبرداری کند تا بتواند شکست خودر را در حوزههای ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک جبران نماید...
عربستان در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی از الهامبخشی الگوی برآمده از این انقلاب برای ملتهای منطقه همواره احساس تهدید کرده و در مسیر مقابله با جایگاه منطقهای ایران ضمن حمایت از صدام در جنگ تحمیلی، همسویی با سیاستهای ضدایرانی امریکا را برگزید. رقابت عربستان با ایران به ویژه پس از سرنگونی صدام و تاثیر آن بر ژئوپولیتیک خاورمیانه به نفع شیعیان شدت یافته است. تحولات منطقه پس از بیداری اسلامی و تحولات جهان عرب و در نتیجه افزایش الهامبخشی جمهوری اسلامی ایران برای ملتهای جهان اسلام سبب شده سعودیها جایگاه منطقهای و دیکتاتوری کهن خود را مورد تهدید ببینند و خود را وارد رقابتی راهبردی با جمهوری اسلامی ایران کنند که اوج آن توسل آل سعود به تروریسم وحشیانه داعش در سوریه و عراق است؛ تروریسمی که حتی متحدان غربی عربستان نیز از سرایت آن به جهان غرب به وحشت افتادهاند. در این نوشتار تلاش میشود در پرتو تحولات اخیر منطقه به ویژه ظهور گروه تروریستی داعش در سوریه و عراق، بحران جانشینی و وضعیت عربستان پس از مرگ عبدالله بن عبدالعزیز و اقدامات سعودیها در کاهش قیمت نفت، به چرایی و چشم انداز رقابتهای راهبردی عربستان با ایران در حوزههای ایدئولوژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک پرداخته شود.
اندیشه ارتجاعی؛ ریشه رویکرد رقابتآمیز و تنشآمیز عربستان در قبال ایران
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عربستان سعودی از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) در مورد تضاد سلطنت سعودی با اسلام و نیز تاثیرگذاری و الهامبخشی انقلاب اسلامی ایران برای ملتهای منطقه احساس تهدید میکرد. به این دلیل، رقابت و تضاد راهبردی ایران و عربستان سعودی بر سیاستهای منطقهای امریکا تاثیر گذاشت و دولت امریکا اتحاد با عربستان سعودی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران را در دستورکار قرار داد. عربستان سعودی ایران را منبع اصلی بیثباتی در منطقه میداند و مدعی است ایران در پی ایجاد به اصطلاح هلال شیعه برای تسلط بر اعراب سنی منطقه است.
روابط عربستان و ایران به دلیل تحولات سیاسی مهم در خاورمیانه به ویژه سرنگونی صدام در سال ۲۰۰۳ پرتنش شده است. در سالهای اخیر سعودیها از برنامه هستهای ایران به دلیل بر هم خوردن توزان به نفع ایران و ارتقا جایگاه منطقهای آن اظهار نگرانی جدی کردهاند و در مقابل گزینه دستیابی به برنامه هستهای را برای خود محفوظ دانستهاند. روابط رقابت و تضاد منطقهای عربستان با ایران به ویژه پس از آغاز خیزشهای مردمی در جهان عرب از سال ۲۰۱۱ و نقشآفرینی عربستان در تحریم نفتی ایران به رهبری امریکا و اروپا وارد مرحله تازهای شده است.
الف. حوزه ایدئولوژیک
هرچند عنصر عرب یا فارس بودن بر روابط ایران و عربستان پیش و پس از انقلاب اسلامی تاثیر داشته، اما تفاوتهای مذهبی بر رقابت و تنش میان ایران و عربستان تاثیر جدیتری داشته و پس از پیروزی انقلاب اسلامی این موضوع ریشه و عامل تشدید رقابتهای ژئوپولیتیک، ژئواکونومیک و ژئوپولیتیک این دو کشور بوده است.
در حال حاضر، مساله رهبری جهان اسلام از یک سو و اختلاف بر سر تفسیر اسلام تاثیرگذارترین عامل بر روابط عربستان و ایران بوده است. به دنبال وقوع انقلاب اسلامی ایران و تحولات عراق بعد از صدام که به قدرتیابی شیعیان عراق انجامید، نگرانی عربستان و دیگر دولتهای عربی منطقه بیشتر شد، زیرا تحولات عراق موقعیت شیعیان را در منطقه تقویت میکرد. البته جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده همواره در جهان اسلام فراتر از بحث شیعه و سنی سیاستهای خود را تنظیم کند و وحدت اسلامی را همواره مد نظر قرار داده است؛ حمایت آرمان فلسطین و گروههای مقاومت ضدصهیونیستی مانند حماس نیز در همین چارچوب قابل تفسیر است. شکست و سرنگونی طالبان و رژیم بعثی عراق که به معنای حذف دو دشمن ایدئولوژیک و راهبردی ایران از نقشه سیاسی منطقه بود، نگرانی سعودیها را بیشتر کرد. عربستان سعودی نگران اعتراضات و خیزش اقلیت شیعه خود (۱۰ تا ۱۵ درصد کل جمعیت عربستان) به ویژه پس از گسترش تحولات و انقلابهای مردمی در جهان اسلام است.
در سایه رقابتهای ایدئولوژیک، ریاض از اعتراضات شیعیان در داخل عربستان و کشورهای خلیج فارس به ویژه در بحرین و کویت نگران است و تحولات پس از انقلاب اسلامی ایران در منطقه سبب شد ریاض در جنگ تحمیلی کمکهای بسیاری به رژیم صدام کند. حتی در چارچوب اوپک عربستان بر پایه اندیشه ارتجاعی وهابیت و سلفیگری، بارها به گونهای رفتار کرده که ایران زیر فشار قرار گیرد. از دیدگاه عربستان صدام میتوانست در برابر آنچه خطر ایران انقلابی شمرده میشد، بایستد. محروم بودن از قدرت و سرکوب شدن شیعیان سبب شده رژیمهای جهان عرب به رهبری عربستان به این باور برسند که میان این اقلیتها و ایران پیوندهایی وجود دارد و ادعای دخالت ایران در انقلاب بحرین و یمن نیز از این باور سرچشمه میگیرد. عمده نگرانی عربستان از قدرتیابی شیعیان در منطقه در موارد زیر ریشه دارد:
عراق: سعودیها با دولت عراق پس از صدام روابط حسنهای نداشتهاند و برای مقابله با جایگاه موثر ایران در عراق، از گروههای تروریستی سلفی و اخیرا از داعش پشتیبانی کردهاند. علمای وهابی بارها از ستیز با دولت شیعی عراق حمایت کردهاند.
سوریه: جبهه تحت رهبری عربستان در منطقه اعتقاد دارند ایران، لبنان، عراق و سوریه به اصلاح یک هلال شیعی را تشکیل دادهاند و از تروریسم افراطگرایان از جمله داعش و القاعده علیه حکومت سوریه حمایت جدی کرده است.
لبنان: دولت عربستان در لبنان از جریانهای سلفی و گروههای ضدمقاومت مانند ائتلاف ۱۴ مارس علیه حزبالله حمایت جدی کرده است.
یمن: دستاوردهای سیاسی شیعیان حوثی در یمن در سپتامبر ۲۰۱۴ بر درک از تهدید سعودیها در همسایگی خود افزود. مرزهای مشترک و بیم از قدرتیابی حوثیها (در همجواری استانهای شیعهنشین عربستان) و الهامبخشی انقلاب اسلامی ایران برای انقلاب مردم یمن به ویژه شیعیان عواملی است که سعودیها را به نقشآفرینی جدی در یمن واداشته است.
بحرین و مناطق شیعهنشین عربستان: پس از آغاز خیزشهای مردمی در جهان عرب، عربستان سعودی با نارضایتی سیاسی گسترده به ویژه در بحرین و مناطق شیعهنشین خود رو به رو شده و نیروهای خود را به منظور کمک به سرکوب مردم به بحرین اعزام کرد.
افغانستان: عربستان در کنار امارات و پاکستان جزو کشورهایی بوده که کمکهای مالی فراوانی را در اختیار طالبان افغانستان قرار داد و از تروریسم وهابی و سلفی حمایت کرده است. عربستان به عنوان پدر معنوی سلفیها و بنیادگرایان اسلامی و ضدشیعی به دنبال حمایت از تروریسم و افراطگرایی و ناامنسازی محیط امنیتی ج. ا. ایران است.
جمهوری اسلامی ایران در سراسر خاورمیانه از لحاظ راهبردی و تاکتیکی نسبت به عربستان برتری دارد که دلیل آن جذابیت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران برای هویتهای اسلامی منطقه است که عربستان به دلیل تاکید بر اندیشه افراطی وهابیت و حمایت از تروریسم سلفی از آن بیبهره است. عربستان تنها از منابع مالی عظیمی برای نقشآفرینی منطقهای در مقابل ایران بهرهمند است، اما سرمایه اندیشهای، انسانی، اخلاقی و جهانشمول لازم برای رقابت با ایران را در اختیار ندارد. نمونه این رویکرد کمکهای عظیم نظامی و مالی به گروه تروریستی داعش به منظور مانعآفرینی در برابر جایگاه منطقهای ایران است. بر این اساس، در بسیاری از حوزهها، عربستان نوعی کشمکش نیابتی علیه ج. ا. ایران به راه انداخته است. سعودیها نیز در حوزههایی مانند بحرین، فلسطین، یمن، سوریه، عراق و لبنان که خود را بازنده میبینند مدعی هستند ایران در امور آن کشورها دخالت میکند. سعودیها منطقه را همواره با نگاه فرقهای دیدهاند و به این موضوع به عنوان بازی برد- باخت مقابل شیعیان مینگرند. اما ایران برخلاف عربستان چنین نگاهی ندارد و تاکید بر وحدت شیعه و سنی را در کانون سیاست خارجی خود قرار داده است. حتی عربستان سعودی، سوریه را نیز با نگاه فرقهای نگریسته و به منظور تضعیف محور مقاومت تحت رهبری ایران، از اقدامات تروریستی داعش، جبهه النصره و سایر جریانهای سلفی و اخوانالمسلمین علیه دولت بشار اسد حمایت مالی و تسلیحاتی کرده است. این در حالی است که ریاض نام اخوان المسلمین را در ردیف گروههای تروریستی خود قرار داده است.
به طور کلی، حضور فعال جمهوری اسلامی ایران در سیاستهاى منطقهاى برخلاف ادعای عربستان، مبتنی بر تشکیل هلال شیعی نیست و بیشتر دفاعى و با هدف مقابله با تهدیدات تروریستی است. اساسا ایران منابع قدرت ایران بیشتر بر پایه جذابیت ایدئولوژیک، موقعیت ژئوپلیتک، عمق راهبردی و منابع انرژى، سطح تخصص بالای نیروی انسانی و ظرفیتهاى بالای اقتصادى است و توان نظامى تنها یکى از منابع قدرت منطقهای ایران به شمار میرود.
ب. حوزه ژئوپلیتیک
مصر: هنگامی که خیزشهای مردمی به مصر کشیده شد، ایران و عربستان هر دو به این حوادث متمایل شدند. پس از سرنگونی مبارک، سعودیها در سیاستهای منطقهای بیشتر دخیل شدند، زیرا دیگر نمیتوانست در مقابله با ایران به ایفای نقش جدی مصر پس از مبارک تکیه کند. برخلاف ستایش ایران از خیزش مردمی در مصر، سعودیها به دفاع از نظام استبدادی مبارک برخاستند و در کودتای نظامی علیه محمد مرسی نقش اساسی ایفا کردند تا بخشی از اهداف خود در مقابله با انقلاب مصر را محقق ببیند.
بحرین: بحرین مرکز مهم رقابت ژئوپولیتیک عربستان با ایران است. این کشور به رغم اکثریت شیعه، تحت حاکمیت یک خاندان سلطنتی سنی است. قرار داشتن بحرین در همجواری عربستان و شیعه بودن اکثریت جمعیت آن سبب شده عربستان توجه ویژهای به بحرین داشته باشد. عربستان رقابت خود با ایران در صحنه بحرین را بازی برد- باخت میبیند. زیرا حوادث بحرین هم از ابعاد ملی، ارزشی و ایدئولوژیک برای ایران اهمیت بسیاری دارد. بحرین در حوزه فوری ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک ایران در منطقه حساس خلیج فارس قرار دارد.
سوریه: سوریه نقش حیاتی در اتصال راهبردی ایران به منطقه مدیترانه و خاورنزدیک دارد و حلقه مهم محور مقاومت است. با بروز ناآرامیها در سوریه در سال ۲۰۱۱، سعودیها به منظور متوازنسازی چالشهای راهبردی خود در بحرین، حمایت از گروههای تروریستی را در دستورکار قرار دادند. داعش که با حمایت گسترده عربستان و متحدان غربی و عربی این کشور پا گرفت، حال بخشهای مهمی از سوریه و عراق را به کنترل خود درآورده و عربستان و متحدان غربی آن ائتلافی نمایشی ضدداعش ایجاد کردهاند که سعودیها تاکید کردهاند ایران در این ائتلاف حضور نداشته باشد.
فلسطین و لبنان: رهبران سعودی وحشت دارند ناکامی در مساله فلسطین سبب ارتقا جایگاه منطقهای ایران میشود و به دلیل حمایت ایران از گروههای مقاومت فلسطینی، جایگاه منطقهای عربستان آسیب جدی دیده است. براین اساس عربستان سعودی حجم چشمگیری از این منابع مالی را به حکومت خودگردان در کرانه باختری برای تضعیف گروههای مقاومت فلسطینی تخصیص داده است. این در حالی است که ایران به مساله فلسطین از زاویه آزادی قدس به عنوان قبله اول مسلمانان جهان نگریسته و اساسا وقعی برای رقابت های حزبی نگذاشته است چه اینکه در تهران هم نمایندگان مقاومت فلسطینی حضور دارند هم نماینده تشکیلات خودگردان فلسطینی اما در عربستان وضع به این شکل نیست. از سوی دیگر در صحنه لبنان ایران از حزبالله به عنوان گروه مقاومت ضدصهیونیستی حمایت سیاسی و نظامی کرده و عربستان از زمان ترور رفیق حریری، نخست وزیر سابق لبنان مداخله خود در لبنان را از طریق حمایت جدی از ائتلاف ۱۴ مارس که رقابت تنش آمیز با حزب الله لبنان دارد، افزایش داده است.
عراق: عراق تاثیرگذاری جدی نیز در سطح منطقهای دارد که دلیل آن جایگاه ژئواستراتژیک کشور عراق و موقعیت سیاسی-مذهبی این کشور در جهان تشیع با بیش از ۶۵ درصد جمعیت شیعه است. سعودیها نگران هستند که یک حکومت شیعی در بغداد و دارای روابط حسنه با ایران میتواند به طور بالقوه برای منافع سعودیها در سراسر منطقه مخرب باشد. گروه تروریستی داعش در سوریه از فرصتسازیهای تروریستی سعودیها در عراق بهره بردهاند تا بتوانند بخشهایی از خاک عراق را تحت کنترل خود درآورند.
یمن: جنبش حوثیها با تفسیر از مذهب زیدیه و در واکنش به گسترش اندیشه وهابیت در یمن شکل گرفت. شهید حسین الحوثی سال ۱۹۹۳ به پارلمان یمن راه یافت و به منظور مقابله با گسترش وهابیت و سلفیگری، حزب الشباب المومن را تاسیس کرد. نزدیکی رژیم علی عبدالله صالح، رئیسجمهور سابق یمن به سعودیها باعث گسترش حضور و نفوذ وهابیت (به رغم جمعیت اندکشان) در یمن به ویژه در پارلمان این کشور شده بود. این شرایط، حتی مطلوب سنیهای یمن نیست، زیرا شافعیها که اکثریت جمعیت سنی یمن را تشکیل میدهند، مانند شیعیان از مخالفان سلفیها به شمار میروند و برخی از گروههای شافعی یمن نیز در کنار حوثیها به نبرد علیه دولت یمن پرداختهاند. در جنگ ششم صعده یا عملیات زمین سوخته (۲۰۰۹-۲۰۱۰) حکومت یمن با مبارزان حوثی درگیر شد. حتی ارتش عربستان نیز علیه حوثیها وارد جنگ شد که البته برخی تحلیلگران این جنگ را جنگ نیابتی ایران و عربستان توصیف کردند.
در بحث گفتمان ژئوپلتیک جمهوری اسلامی ایران با هدف تقویت همگرایی ها قائل به ایجاد سیستم امنیتی با حضور کشورهای منطقه و بدور از حضور نیروهای بیگانه است و از این حیث با استقبال افکار عمومی منطقه مواجه شده است لیکن عربستان سعودی قایل بح حضور بیگانگان برای ایجاد سیستم امنیتی منطقه ای است.
ج. حوزه ژئواکونومیک؛ نبرد نفتی
ایران و عربستان از نظر ترکیب ذخایر نفت و گاز طبیعی، تقریبا وضعیت مشابهی دارند و ایران در این بخش از مزیت راهبردی قرار داشتن بین دریای خزر و خلیج فارس برخوردار است و کنترل تنگه هرمز را که حدود ۴۰ درصد نفت جهان از آن میگذرد، در اختیار دارد. اما تحریمهای امریکا تولید نفت ایران را کاهش داده و در عین حال مانع سرمایهگذاری خارجی در این بخش شده است که این موضوع به عربستان سعودی به عنوان عضو مهم اوپک مزیت رقابتی داده است. در این مسیر، عربستان از نفوذ خود در بازارهای انرژی به منظور کاهش قیمت نفت و سرمایهگذاری خارجی در بخش نفت و گاز بهره برده است. سال ۲۰۱۱، عربستان مطابق راهبردی منسجم و هماهنگ با امریکا تلاش کرد با در فضای تحریمهای نفتی علیه ایران خلاء نفت کشورمان در اروپا و آسیا را جبران کند. کشورهای عربی خلیج فارس در این راهبرد نقشآفرینی کردند. در فضای تحریمهای نفتی علیه ایران، عربستان سعودی که حدود ۱۰ میلیون بشکه در روز نفت تولید میکرد، ظرفیت کلی تولید خود را حدود ۱۲ میلیون بشکه در روز قرار داد.
پس از بروز تهدید تروریسم داعش در سوریه و عراق، به نظر میرسد عربستان تلاش دارد به ویژه در میانه گفت و گوهای هستهای ایران قیمت نفت را تا جایی که ممکن است در بازارهای جهانی پایین آورد و در نتیجه درآمدهای نفتی ایران کاهش یابد. این تحلیل وجود دارد که افت قیمت نفت نتیجه تبانی عمدی و طراحی مشترک عربستان و امریکا به منظور فشار همزمان بر روسیه و ایران است. در واقع، عربستان سعودی تلاش دارد از طریق کاهش بهای نفت بر گفت و گوهای هستهای ایران و گروه ۱+۵ که در مرحله حساسی قرار دارد و تا ضربالاجل ۱۰ تیر ۹۴ تمدید شده است، اثرگذاری کند. به نظر میرسد در بخش انرژی و ژئوپلیتیک، عربستان سعودی در ماههای آینده بر رویکرد رقابتآمیز و تنشآمیز خود در حوزه ژئواکونومیک خواهد افزود و قیمت نفت بیشتر کاهش خواهد یافت. در توصیف صحنه باید گفت که عربستان تلاش میکند مطابق رویکردی رقابتآمیز و تقابلآمیز از سلاح نفت به منظور پیشبرد اهداف راهبردی خود در نبرد ژئواکونومیک علیه ج. ا. ایران بهرهبرداری کند تا بتواند در حوزههای ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک دستاوردهایی داشته باشد و بتواند شکستهای خود را در منطقه جبران کند؛ البته تداوم چنین راهبرد با مرگ عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان و بحران جانشینی در این کشور که دقایقی پس از اعلام مرگ وی با خارج شدن مهره های پادشاه سابق از دور رقابت نمد یافت، با چالشهایی رو به رو خواهد شد.
رویکرد عربستان به برنامه هستهای ایران
عربستان سعودی توافق هستهای دائم و تحقق اهداف هستهای ایران را تهدیدی راهبردی برای خود میداند. عربستان و سایر کشورهای عرب شورای همکاری خلیجفارس نگرانند تحقق توافقنامه هستهای جامع ایران و گروه ۱+۵ باعث افزایش قدرت ایران در منطقه شود .به طوری که عبدالله العسکر، رئیس کمیته روابط خارجی در شورای مشورتی عربستان گفته بود: «بعد از توافق (موقت) ژنو، منطقه نمیتواند شب، آسوده سر بر بالین بگذارد... اگر ایران در جهت رسیدن به تولید سلاح هستهای به فعالیتهای خود ادامه دهد عربستان نیز برای دستیابی فنآوری تولید سلاح هستهای وارد عمل میشود.». سعودیها از تبدیل شدن به قدرتی هستهای با کمک پاکستان در صورت عدم رضایتمندی از نتیجه گفت و گوهای هستهای ایران و گروه ۱+۵، سخن گفته است. به طور کلی، در رفتارشناسی عربستان در قبال جمهوری اسلامی طی چند سال اخیر این نکته کاملا هویداست که رویکرد این کشور در قبال ج. ا. ایران به شدت رقابتآمیز و خصمانه شده است.
سطح رقابت و تنش عربستان با ج. ا. ایران
در حوزه رقابت و تنش ایدئولوژیک باید گفت ایدئولوژی و اندیشه ارتجاعی عربستان در مقایسه با ایدئولوژی اصیل اسلامی ایران که مبتنی بر آرمان وحدت اسلامی است و از گفتمان مقاومت ضدامریکایی و ضدصهیونیستی حمایت میکند، نزد ملتهای منطقه جذابیت لازم را ندارد. حزبالله به عنوان گروهی شیعه و حماس به عنوان گروهی سنی تبلور جذابیت ایدئولوژی اصیل و اسلامی ج. ا. ایران برای تمام گروههایی است که ماهیت ضدامریکایی و ضدصهیونیستی دارند. عربستان تحت کنترل پادشاهی مستبد و مبتنی بر وهابیگری و سلفیگری است و دارای نظام سیاسی محافظهکار و با گسترش مردمسالاری منطقهای مخالف است. در مقابل، ایران با ایدئولوژی اصیل اسلامی، انقلابی و ضدغربی خود رویکرد انتقادی به نظام منطقهای همسو با غرب داشته است. به علاوه، ملتهای منطقه سیاستهای عربستان سعودی را همسو با سیاستهای امریکا و ضداسلامی تلقی میکنند. با بررسی حمایت ایدئولوژیک از افراطگرایی و تروریسم در پاکستان و افغانستان، حمایت ایدئولوژیک از تروریسم سلفیها به ویژه داعش در عراق و سوریه، حمایت از جنبش ۱۴ مارس در لبنان، حمایت از رژیم عبدالله صالح در کشتار و سرکوب حوثیها و معترضان یمنی، حمایت از بقای رژیم حسنی مبارک و جریانهای وهابی و سلفی در دوران پس از مبارک و حمایت از کودتا علیه محمد مرسی در مصر و در نهایت مداخله در بحرین به منظور سرکوب و کشتار شیعیان میتوان تنها به چهره تاریک، استبدادمحور، غربمحور و خشونتآمیز عربستان پی برد که جذابیت چندانی برای رقابت با ایدئولوژی و گفتمان جمهوری اسلامی ایران ندارد.
در حوزه رقابت ژئوپولیتیک که عمدتا از رقابتها و تنشهای ایدئولوژیک نشات میگیرد، از موارد مطرح این است که هرچند عربستان سعودی یک بازیگر منطقهای است، اما از لحاظ پتانسیلهای سیاسی-امنیتی، جمعیتی و فرهنگی توان ورود به یک رقابت راهبردی با ج. ا. ایران را ندارد. ایران در سه دهه اخیر اغلب خود را در موقعیت مخالفت با اهداف ارتجاعی سیاست خارجی عربستان یافته و به دنبال جلوگیری از تلاش امریکا برای چینش نظام امنیتی خلیج فارس با محوریت عربستان بوده است. همچنین ناآرامیهای اخیر منطقهای رقابت ژئوپولیتیک عربستان و ایران را تشدید کرده است. بنابراین، سعودیها با آغاز تحولات جهان اسلام و همزمان با تشدید تنشهای ایران و غرب در مورد برنامه هستهای، در حوزه ژئوپولیتیک به ویژه در کشورهای بحرین، سوریه، عراق و یمن وارد رقابتی پرشدت با ایران شد که اوج آن جنگ داخلی سوریه بوده است. نتیجه این جنگ و موفقیت نظام سوریه در گذر از بحران البته میزان موفقیت ریاض را در این رقابت غیر مسئولانه مشخص می کند.
رقابت ژئواکونومیک عربستان و ایران (به عنوان دو عضو مهم اوپک) همواره پیش و پس از انقلاب اسلامی وجود داشته و عموما وضعیت عادی بر آن حکمفرما بوده است، اما با تحولات چند سال اخیر منطقه به ویژه پس از حمله امریکا به افغانستان و عراق، تشدید تنش غرب با ایران بر سر برنامه هستهای و خیزشهای مردمی در جهان اسلام شکل متفاوتی به خود گرفته است. در واقع، یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر امنیت ملی کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده انرژی، نفت و گاز است. به طوری که این دو کالای راهبردی به ویژه به دلیل اینکه بخش مهمی از درآمد ملی ایران را تشکیل میدهند، مهمترین مولفه تاثیرگذار بر اقتصاد، سیاست و به طور کلی امنیت ملی ایران بودهاند. پس از تصویب تحریم نفتی ایران توسط امریکا و اتحادیه اروپا، عربستان سعودی در این فضای پرتنش وارد شد و تقابل سیاستهای نفتی خود را به اوج خود رساند. به طوری که با واردکنندگان مهم نفت ایران وارد گفت و گو شد و به آنها تضمینهایی برای پر کردن خلا نفتی ایران داد. سطح رقابت سعودیها در حوزه ژئواکونومیک با ج. ا. ایران در وضعیت پرشدت بوده است. در واقع، سعودیها با این راهبرد خود را وارد بازی مخاطرهآمیزی کردهاند و میتوان گفت هدف سعودیها به چالش کشیدن امنیت ملی ج. ا. ایران است. پس از بروز تهدید تروریسم داعش در سوریه و عراق نیز آنها تلاش دارند از طریق کاهش بهای نفت بر گفت و گوهای هستهای ایران و گروه ۱+۵ که در مرحله حساسی قرار دارد، اثرگذاری کند و به اهداف راهبردی خود دست یابند. این رویکرد خصمانه ریاض شاید اگر در دهه ۶۰ خورشیدی و یا ۸۰ میلادی اتخاذ می شد می توانست تا حدودی کمک حال سیاست های آل سعودی می بود لیکن در شرایط کنونی که محیط امنیت ملی ایران از مرزهای جغرافیایی این کشور فراتر رفته و حتی به مرزهای عربستان رسیده است دیگر کارایی لازم را نخواهد داشت هرچند اگر سعودی ها بخواهند با تزریق مال مانع از این برتری ایران شوند. عربستان سعودی به عنوان یک کشور موثر در درون بیت جهان اسلام می تواند همچنان بواسطه این جایگاه علاوه بر دنیای اسلام در مناسبات جهانی نیز تاثیر گذار باشد به شرط اینکه بتواند ترجیح متوازنی از منافع ملت عربستان و منافع جهان اسلام را در دنیایی که غرب علیه تمدن اسلامی شمشیر از رو بسته است، ایجاد کند در غیر این صورت خاندان آل سعود نظر به تغییر وضعیت منطقه باید چاره ای مفید تر برای ادامه حکومت بر ملتی که اینک بیدار شده اند بیندیشند.
حمید نیکو
منبع : فارس نیوز