اهداف رژیم صهیونیستی از سناریوپردازی درباره نبرد "نیزه"
رژیم صهیونیستی به دنبال مشارکت مستقیم در جنگ علیه سوریه و لبنان برای براندازی بشار اسد و تسویه حساب با حزبالله لبنان است...
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم؛ احمد الشرقاوی تحلیلگر مسائل منطقهای در مقالهای در پایگاه خبری پانوراما الشرق الاوسط نوشت: اگرچه حزب الله بازی سیاسی در لبنان را بر اساس منطق عقلانی خود دنبال می کند، اما ادامه روند مقاومت از سوی این حزب یک اعتقاد ایمانی است؛ اعتقادی که قواعد و معادلات را بر هم میزند و از یک هنر قابل تحقق عبور میکند تا به معجزاتی برسد که با وجود خشونت سیاستمداران و نظریات سیاسی مختلف غیر ممکنها را ممکن کرده است.
صرف نظر از اینکه حمله موشکی اسرائیل به لبنان بنا به ادعای این رژیم یک کاروان انتقال موشکهای زمین به زمین از سوریه در مسیر ورود به لبنان را هدف قرار داده یا اینکه یک توپخانه سنگین متمرکز در اطراف قلمون به عنوان آخرین مراکز تکفیریها در نقاط مرزی سوریه و لبنان را هدف قرار داده، باید گفت که حزبالله هر دو مورد را رد کرده است. چیزی که حزب الله تایید کرده، این است که این حمله شهدا و زخمیهایی بر جای نگذاشته و هیچ کاروان موشکی یا توپخانهای را هدف قرار نداده و تنها خسارت های مادی جزئی بر جای گذاشته است.
بیانیه حزب الله لبنان تاکید کرده که واکنش به این حمله در زمان و مکان مناسب و با ابزار مناسب داده خواهد شد، چیزی که منتقدان به این بیانیه باید بدانند، این است که حزب الله به صورت احساساتی و انفعالی عمل نمی کند، بلکه بنا به مسئولیت خود و بر اساس محاسبات راهبردی دقیق عمل می کند، محاسباتی که اقتضا می کند الان نسبت به این تحریک اسرائیل از خود واکنش نشان ندهد تا به معرکهای که اسرائیل به دنبال تحریک آن بر علیه حزب الله قبل از آزاد سازی یبرود و سیطره کامل بر نوار مرزی است، کشیده نشود.
اسرائیل که در حال حاضر از باز کردن جبهه ویرانگر جدید علیه حزب الله میترسد، اگر نمی دانست که حزب الله در حال حاضر پاسخ این حمله را خواهد داد یا نه، این اقدام را مرتکب نمی شد، به ویژه اینکه این اولین باری است که اسرائیل اقدام به این ماجراجویی در داخل خاک لبنان کرده است. این نشان می دهد که این هدف با خط قرمزی که اسرائیل در مورد انتقال سلاحهای بر هم زننده توازن از سوریه به داخل لبنان اعلام کرده بود ارتباطی ندارد، بلکه ارتباط مستقیمی با آمادگی های کنونی برای معرکه جنوب داشته که احتمالا در آینده ای نزدیک محقق خواهد شد. از آنجایی که حزب الله و ارتش عربی سوریه در این مرحله حساس از عمر جنگ در سوریه مشغول پاکسازی یبرود هستند که برای اسرائیل از ناحیه راهبردی و نظامی مانند القصیر اهمیت دارد، می توان گفت این حمله در این راستا بوده است. این اهمیت یبرود تا حدی است که اسرائیل حاضر است 20 هزار تروریست در این منطقه به کام مرگ بکشد، اما مذاکره برای تخلیه آن را رد کند.
از سوی دیگر یک منبع فرماندهی در حزب الله لبنان به روزنامه الرأی کویت گفت که به مجرد آزاد سازی مزارع رمیا نیروها به صورت مستقیم در یبرود کار خود را آغاز کردند، بویژه اینکه با آتش و موشک باران، سیطره بر شهرهای قلمون دنبال شد و البته نیروها جز در ریما که در شمال شهر یبرود قرار دارد، وارد این شهرها نشدند، این تلاش برای آماده سازی نیروها برای پیشروی به سمت خود یبرود است، این بدان معنی است که عملیات کنونی در مرحله سوم و پایانی خود قرار دارد.
در مورد واکنش به این حملات اسرائیل، منابع ویژه به پایگاه النشره گفتند که حزب الله لبنان راهبردهای نظامی و امنیتی را در درگیری با اسرائیل به ویژه در مورد نحوه واکنش به تجاوزات این رژیم تغییر داده و این واکنش ها را تنها در به شکست کشاندن توطئه های غربی- اسرئیل در اراضی سوریه میداند، چرا که این کشور به میدان نامحدود و جنگ مستقیم علیه اسرائیل تبدیل شده است. به همین علت است که حزب الله اعلام کرده که از همان راه یعنی در داخل اراضی سوریه به این حملات پاسخ خواهد داد. این منابع تاکید کردهاند که در روزهای آینده عملیات بیسابقه ای صورت خواهد گرفت که بعد از اتمام عملیات به اطلاع همه خواهد رسید.
این منبع ابراز داشت که اگر بخواهیم این اطلاعات را تحلیل کنیم، میبینیم که معرکه قلمون که از اهمیت زیادی برای اسرائیل برخوردار است و تا حد تهدید به دخالت مستقیم در آن نیز پیش رفته، می تواند مصداق همین عملیات باشد. چرا که نیروهای مقاومت در این عملیات ضربه ای سخت به اسرائیل وارد می کند، این در حالی است که حزب الله توانمندیها و عناصر مبارز خود را نیز برای مقابله با اسرائیل در بخش های جنوبی دارد.
پیام های تجاوز اسرائیل به لبنان
تجاوز اسرائیل به مرکز حزب الله در لبنان پیامی نظامی بود که نمود عملی پیامهای هشدارآمیز سیاسی متوالی بود که از سوی مقامات تل آویو مطرح میشد. پیامی که نمایندگان کشورهای غربی و عربی مفاد آن را برای حزب الله اینگونه تشریح می کنند که اسرائیل در برابر تسلط حزب الله و ارتش عربی سوریه بر روستاهای قلمون به ویژه در منطقه یبرود دست بسته عمل نخواهد کرد. گویا یبرود به منطقه ای نظامی و داخل تمامیت ارضی اسرائیل تبدیل شده است. پایگاه النشره در تشریح بعد دیگری از این پیام تاکید دارد که یبرود نقطه ای راهبردی برای اسرائیل است و سیطره حزب اللهه لبنان بر این منطقه برای اسرائیل بسیار خطرناک است. این عامل اصلی تحولات اخیر منطقه است.
بنابراین پیامهای سیاسی اسرائیل و بعد از آن اقدام عملی در تجاوز به لبنان در ابعاد نظامی و سیاسی به معنای اعلام رسمی اسرائیل در ورود به جنگ برای براندازی بشار اسد و تسویه حسابهای باقیمانده با حزب الله لبنان از زمان جنگ 33 روزه تاکنون است.
اگر اوضاع اینگونه باشد، چرا حزب الله با یک واکنش انفعالی آغازگر جنگ با اسرائیل باشد، آنهم در وقتی که اندکی به زمان نیاز دارد تا منطقه قلمون و مرکز آن یعنی یبرود را آزاد نماید، منطقه ای که اسرائیل خود را برای ورد به جنگ در صورت تسلط محور مقاومت بر آن آماده می کند و می خواهد به کمک ارتش آزاد و جبهه اسلامی و جبهه النصره و احرار الشام و دیگر مزدورانی برود که همگی میخواهند در جنگ آخر در دمشق حاضر شوند.
از سوی دیگر حزب الله بر اساس راهبردهای خاص خود در سوریه وارد جنگ نشده است، حتی اگر آزادی مطلق در همگرایی و ارائه تاکتیک های لازم در این مورد را داشته باشد. بلکه این موضوع را با هماهنگی ایران و سوریه و روسیه انجام می دهد و همین هماهنگی است که باعث دستاوردهای قطعی در سوریه شده و توطئه های دشمنان را خنثی کرده است.
بر خلاف گفتهها که اردن را خاستگاه آغاز تجاوز موسوم به "نیزه" به سوریه معرفی میکند، اما به نظر می رسد اطلاعات جدید نشان میدهد که آماده سازی و اقدامات لجستیک در مورد این حمله از اردن انجام می شود، اما آغاز حمله از جولان اشغالی با تمرکز و حمایت گسترده صهیونیستها خواهد بود. چرا که این منطقه نزدیکتر از اردن به دمشق است و به جای 90 کیلومتر تنها 60 کیلومتر با دمشق فاصله دارد. پیشتر گفته میشد قرار است تروریست هایی از لبنان نیز برای حمایت از این حمله وارد سوریه شوند، اما اقدامات ارتش عربی در تمرکز نیروهای خود از ده روز پیش تاکنون در مرزهای لبنان و پاکسازی این مناطق نشان می دهد که فرماندهان نظامی در دمشق اطلاعات دقیقی از میزان خطرات موجود در مرزهای لبنان و سوریه در هنگام آغاز جنگ احتمالی دارند.
همچنین مقامات سوری از مدتها قبل می دانند که حمله ای که برای آغاز آن آمادگی های لازم صورت می گیرد، بنا به دلایل مختلف از اردن آغاز نخواهد شد، از جمله این دلایل ترس اردن از اعلام جنگ سوریه علیه این کشور است، علاوه بر اینکه این ماجراجویی می تواند مناطق داخلی اردن را به هرج و مرج فراگیر بکشاند، چرا که گروهکهای خفته و سلاح هایی که در داخل اردن وجود دارد و از سوریه وارد این کشور شده، ممکن است، فعال شوند.
واقعیت این است که حمله به دمشق که این روزها به صورت گسترده از سوی رسانه ها مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد، از سوی مقامات سوری و حزب الله لبنان مورد تردید جدی قرار دارد، آنها اعتقاد دارند که آمادگی های نظامی در مرزها تنها برای انجام یک فریب نظامی و اطلاعاتی است و هدف از این اقدامات می تواند تسلط بر منطقه ای دیگر در سوریه یا آغاز جنگ از نقطهای دیگر باشد.
روزنامه السفیر لبنان نیز به نقل از منابع نظامی در فرماندهی سوریه با اعلام این مطلب تاکید کرد که احتمال اینکه جبهه جنوبی به عنوان عملیات ایزایی به جای جبهه ای دیگر فعال شده باشد، وجود دارد و در محاسبات ارتش نیز وارد شده است، بویژه اینکه حجم گسترده ای از توجه رسانه ای بر آن متمرکز شده که با مبانی اقدامات نظامی مغایرت دارد. این اولین باری نیست که چنین عملیاتهای ایزایی انجام می شود، در معرکه القصیر هجمه رسانه ای گسترده ای برای آماده سازی جهت آغاز حمله به حلب به وجود آمد، در ریف حلب موضوع حمله به حمص مطرح شد و طرح حمله موسوم به طوفان شمال نیز مطرح بوده است، این در حالی است که آمادگی های فعلی ارتش سوریه برای ورود به حمص و غوطه شرقی و درعا است و این حملات علیه مراکز نظامی در حومه لاذقیه نیز دنبال می شود.
یک سرتیپ سابق در نیروهای امنیت داخلی سوریه اعتقاد دارد که اتفاق کنونی برای برنامهریزی در جهت ایجاد کمربند امنیتی در طول مرزهای سوریه و اسرائیل است که بعد از شکست پروژه موسوم به انقلاب سوریه در براندازی این کشور، با مشارکت آمریکا و وابستگان آن دنبال میشود.
گزارشهای اطلاعاتی نشان میدهد که اسرائیل در برنامه ریزی برای آغاز این جنگ در نشست اطلاعاتی یک هفته قبل در واشنگتن شرکت داشته و هماهنگی های لازم را با عربستان سعودی و سازمان جاسوسی آمریکا و فرانسه و انگلیس انجام داده است و از آنها برای مشارکت در حمله سرنوشتساز آینده دعوت کرده است. مشخصا حمایتهای اطلاعاتی اسرائیل از تکفیریها و حمایتهای تسلیحاتی سعودیها به ویژه در دستیابی به موشک های لاو بر کسی پوشیده نیست، این در حالی است که چهار ماه پیش نیز تروریست های سوریه با حمایت سازمان جاسوسی اسرائیل و ایجاد اختلال در شبکه ارتباطی ارتش سوریه به صورت همزمان اقدام به حمله به بخش هایی از حومه دمشق کردند.
به نظر می رسد گزینه نظامی در سوریه از بین نرفته است، اما با شکست تروریستها در تغییر موازنه قدرت در عرصه میدانی و شکست کنفرانس ژنو 2 در ایجاد سازش سیاسی بر اساس برنامه های آمریکایی-صهیونیستی- وهابی و همچنین غیر ممکن بودن حضور آمریکا در حمله نظامی مستقیم به سوریه و تنگنای اردن برای مشارکت نکردن در جنگ مستقیم با سوریه به نظر میرسد، این بار خود اسرائیل است که به عنوان طرف مستقیم آغاز جنگ علیه سوریه مطرح شده است، البته این رژیم در این جنگ همراه با عناصر زیادی از عناصر تکفیری و به اصطلاح معتدل و دیگر تروریستهای مزدور و جدا شده از سوریه خواهد بود، در این راستا روابط تلآویو با ارتش آزاد و تکفیریها در سوریه بسیار گرم شده است، به ویژه اینکه رئیس ستاد ارتش آزاد چند ماه در اسرائیل آموزش دیده است.
به نظر می رسد عامل سرنوشت سازی که باعث شده دولت آمریکا اجازه دخالت علنی در جنگ سوریه را به اسرائیل بدهد، به این موضوع برمی گردد که آنها اعتقاد دارند سران ارتش آزاد و جبهه اسلامی و جبهه النصره و احرار الشام و بقیه گروههای وابسته هیچ راهی برای تحقق دستاوردهای مثبت در عرصه میدانی بدون دخالت مستقیم نظامی اسرائیل و بویژه پوشش هوایی ندارند، تسهیلات دیگر اسرائیل از جمله اطلاعات جاسوسی از مواضع ارتش سوریه و حزب الله و ایجاد راههای امن و فرماندهی هماهنگی مشترک در مدیریت جنگ نیز در این راستا است.
در مقابل تعهد جبهه النصره به سازمان اطلاعات آمریکا و اسرائیل و مشارکت آنها در حمله به دمشق تحت فرماندهی اسرائیل و مبارزه با عناصر داعش، باعث شده دولت آمریکا به صروت محرمانه و بدون توجیه، الجولانی فرمانده این جبهه را از لیست تروریستی خود پاک کند. این موضوع دلیل واضحی از حمایت هایی است که تروریسم جهانی از سوی سازمانهای جاسوسی آمریکا و صهیونیستها و عربستان سعودی به عنوان سهگانه های جنایت و فساد در دنیا دریافت میکنند.
این توطئه شیطانی تا حد زیادی با تصمیم اسرائیل برای ایجاد منطقه بیطرف در داخل عمق سوریه در مرزهای جولان همراه است و این محور را با یک خط دفاعی از مزدوران ارتش آزاد توجیه می کند، آنهم در شرایطی که فرماندهی نظامی اسرائیل با عجله یگانی مجهز را برای دفاع از جولان در برابر هر نفوذ احتمالی از سوی ارتش عربی سوریه و محور مقاومت مهیا کرده و بخش های وسیعی از منطقه مرزی با سوریه را از مینهای موجود پاکسازی کرده تا زمینه برای تحرک سریع نیروهای زمینی فراهم شود، چرا که ارزیابی های جاسوسی اسرائیلی نشان می دهد احتمال دارد بشار اسد رئیس جمهور سوریه تهدیدات گذشته خود را در مورد باز کردن جبهه جولان از طریق مقاومت مردمی به اجرا بگذارد.
حزب الله به خوبی می داند که اسرائیل بدون پوشش غربی و بینالمللی برای انجام اقدامات تروریستی جرأت حمله به مواضع این حزب در داخل لبنان و شکستن معادله بازدارندگی موجود بین دو طرف را از زمان جنگ 33 روزه تاکنون نداشته است. این بدان معنی است که در حال حاضر نیز اسرائیل چراغ سبز آمریکا را برای ایفای نقش خود در مرحله آینده جنگ با سوریه دریافت کرده، آنهم در شرایطی که دولت سوریه در آستانه اعلام پیروزی کامل بر تروریسم قرار دارد. این موضوع شانس بشار اسد برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری را نیز افزایش خواهد داد.
اهداف اسرائیل از ورود در جنگ با سوریه
جان کری معتقد است که فرآیند سازش در مورد موضوع فلسطین همچنان به زمان نیاز دارد تا به نتیجه برسد، همچنین باید برخی ترتیبات میدانی نیز برای به هم زدن برگههای برنده آوارگان فلسطینی در اردوگاه های لبنان ایجاد شود. این موضوع فلسطینیها را مجبور به پذیرش مهاجرت به کانادا و دیگر کشورها به جای زندگی ذلیلانه و فقیرانه در اردوگاههایی بدون امکانات خواهد کرد.
این موضوع باعث میشود که اسرائیل و عربستان سعودی به دنبال تبدیل فلسطینیها به عوامل انتحاری باشند، به این ترتیب پذیرش بازگشت آنها به سرزمینهای اشغالی نیز به بهانه "تهدید امنیتی یهودیان بیچاره" غیرممکن خواهد بود. این چیزی بود که سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی اخیر خود در مورد آن هشدار داد و نسبت به ایجاد اختلاط بین آرمان فلسطین و انسان فلسطینی هشدار داد. این موضوع میطلبد که ما امروز آرمان اصلی امت اسلام را به آغوش عربی اسلامی خود بازگردانیم، چرا که حوادث و وقایع پشت پرده نشانه های خوبی در بر ندارد و عربستان و ایران و اتحادیه عرب این آمادگی را دارند که فلسطین یهودی را با سر بشار اسد معاوضه کنند و اسرائیل را به عنوان یکی از ساختارهای اصیل منطقه بپذیرند. در این صورت سازش صهیونیست آغاز میشود و اقتصاد سرمایهداری وهابی شکوفا شده و دوره مقاومت نیز از بین میرود تا زمان تاریکیها و خفت و تسلیم آغاز شود.
این انگیزهها میطلبد که بنا بر خواسته های ائتلاف توطئهگر منطقه، جنگی فرسایشی در سوریه و لبنان ایجاد شود، البته آغاز این جنگ نیازمند یک فرماندهی نظامی است که بقیه گروههای مبارز گرد آن جمع شده باشند و البته امروز بر کسی پوشیده نیست که اسرائیل بازوی نظامی پیمان ناتو است.
به نظر میرسد که بزرگترین تهدیدی که از زمان آغاز این جنگ لبنان را تهدید می کند، اردوگاه آوارگان فلسطینی در لبنان بویژه اردوگاه عین الحلوه است، چرا که خودروهای بمب گذاری شده قبل از انفجار در این اردوگاهها مستقر میشوند و بسیاری از گروه های تروریستی در آن تحرک دارند.
دلیل ادعای ما نیز مقاله اخیر "تیری میسان" در مورد سوریه است که در آن تاکید کرده "فیل گوردون" مسؤل پرونده خاورمیانه و شمال آفریقا در دولت آمریکا مقدمه شکست کنفرانس ژنو 22 را فراهم کرد، چرا که تا زمانی که آرمان فلسطین بر اساس منافع آمریکا و اسرائیل مورد سازش قرار نگیرد، سازشی در سوریه در کار نخواهد بود. وی در جریان برگزاری نشستهای دور دوم کنفرانس ژنو 2 با روسای سازمانهای جاسوسی اردن و قطر و عربستان سعودی و ترکیه اسرائیل دیدار کرده تا آمادگی های لازم برای انجام حمله به دمشق را فراهم کند.
این موضوع را روسیه نیز تائید و اعلام کرده که هیچ شکی ندارد که آمریکا و اسرائیل و عربستان در ایجاد سازش سیاسی در کنفرانس ژنو 2 جدی نبودند و بیش از هر زمان دیگری به دنبال براندازی دمشق بودند.
اوضاع به جایی رسیده که باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا نیز ابراز تمایل کرده که میتواند جنگی الکترونیک علیه نیروهای سوری را دنبال کند. در این راستا گزارشهای مطبوعاتی حاکی از آن است که دولت آمریکا به صورت کاملا محرمانه به دنبال بازسازی طرح جنگی است که در سال 2011 برای جنگ الکترونیک علیه ارتش سوریه تهیه شده بود.
اعلام این موضوع البته نگرانیهایی را ایجاد کرده است، چرا که طرح حمله الکترونیک پیش از این به کار برده نشده و معلوم نیست نحوه استفاده از این اسلحه به عنوان یک سلاح عادی یا محرمانه است یا اینکه یک سلاح استثنائی است که در حالتهای فوقالعاده که امکان موفقیت با سلاحهای معمولی نیست، به کار برده می شود.
البته موضوع مهمتر در نحوه استفاده از این سلاحها و واکنشهای سوریه و ایران و روسیه به این حملات است که میتواند منافع آمریکا را در منطقه و جهان مورد هدف قرار دهد.
به این ترتیب با تصمیم اسرائیل در ورود مستقیم به این جنگ و اقدامات جاسوسی قطعا منطقه منتظر جنگی سرنوشت ساز است که نتایج آن آینده فلسطین و منطقه را مشخص میکند.
در صورت ایجاد این جنگ، ما امیدواریم که این آخرین جنگی باشد که عرصه منطقه را تغییر می دهد، این همان بشارت سید حسن نصرالله است که امت عربی و اسلامی نیز در شکل و مضمون در آن وارد خواهد شد، شاید این جنگ فرصتی طلایی است که ما از دههها قبل منتظر آن بودیم، جنگی که یا در آن پیروز خواهیم شد و یا به بردهای سرخ پوست تبدیل می شویم که مورد توهین های بزرگ و خشم الهی و لعنت تاریخ قرار خواهد گرفت.
منبع : تسنیم