امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

Yemen ifyemen
امت اسلامی

امام خامنه ای: بیدار شدن ملت‌ها و ایستادن با دست خالی، در مقابل رفتار تحقیر آمیز غرب و امریکا، حادثه بزرگی بود که البته بر خلاف تصور غربی‌ها، هنوز تمام نشده است.

عضویت در خبرنامه امت اسلامی
آرشیو خبرنامه



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
نت نامه در گوگل پلاس

طبقه بندی موضوعی

اندیشه‌ی امام؛ ملت یا امت؟

چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۱۲ ب.ظ

 اگر از حیث تواتر کلمات کلیدی در آثار و گفتار امام خمینی (ره) قضاوت کنیم، با توجه به نسبت واژگان «امت» و «ملت» به نظر می‌رسد که مفهوم ملت مفهومی حاشیه‌ای در تفکر ایشان باشد. در اندیشه‌ی امام، مراد از اصطلاح «ملت»، همان امت اسلامی است که از امهات اندیشه‌ی سیاسی و آرمان اجتماعی ایشان است... 

 

امت اصطلاحی قرآنی، دینی و محوری در اندیشه‌ی سیاسی محسوب می‌شود که هم‌زمان با دین اسلام رواج یافته است و سابقه‌ای در زبان‌های غربی ندارد. در باب اسلامی بودن این واژه، لویی گارده، اسلام‌شناس معروف فرانسوی، معتقد است: «امت از ریشه‌ی خاص عربی است که در زبان‌های اروپایی نمی‌توان مترادفی برای آن یافت؛ مخصوصاً امت‌النبی که احتمالا از ریشه‌ی اصلی ام به معنی مادر است.»(1)
 
اصطلاح امت مقوله‌ای کلیدی و محوری در اندیشه‌ی سیاسی امام خمینی (ره) است. اگر از حیث تواتر کلمات کلیدی در آثار و گفتار امام خمینی (ره) قضاوت کنیم، با توجه به نسبت واژگان «امت» و «ملت» به نظر می‌رسد که مفهوم ملت مفهومی حاشیه‌ای در تفکر ایشان باشد.
 
در اندیشه‌ی امام، مراد از اصطلاح  «ملت» که همراه با قید اسلامی بیان می‌شد، همان امت اسلامی است که از امهات اندیشه‌ی سیاسی و آرمان اجتماعی ایشان است. لذا در همین باره، ایشان در سخنانی می‌فرماید: «آن‌هایی که می‌گویند ما ملیت را می‌خواهیم احیا بکنیم، آن‌ها مقابل اسلام ایستاده‌اند؛ اسلام با ملیت مخالف است. معنی ملیت این است که ما ملت را می‌خواهیم و اسلام را نمی‌خواهیم.»(2)
 
بنابراین امت در اندیشه‌ی امام، مردم جوامعی هستند که دین اسلام را به‌عنوان آیین و دین سعادت‌بخش در قلمرو مادی و معنوی پذیرفته‌اند و فراتر از مرزهای ملی و محدودیت‌های جغرافیایی می‌باشند. با این بیان، همه‌ی مسلمانان، اعم از ساکنین در کشورهای اسلامی و غیر آن، در دایره‌ی امت قرار می‌گیرند و فراتر از مفهوم ملت است.
 
 
مفهوم‌شناسی امت
 
به طور کلی، در قرآن 64 بار این اصطلاح آمده است که در بیشتر موارد به معنای گروهی از انسان‌هاست. قرآن برای رساندن معنای گروهی از انسان‌ها از کلمات متعدد دیگری همچون ناس (240 بار)، قوم (383 بار)، قریه (56 بار) و اناس (5 بار) نیز استفاده کرده است. آنچه مورد نظر ما در این مبحث است، مفهوم امت می‌باشد که لااقل در پنج معنای مختلف در قرآن کریم ظاهر شده است:
 
1. امت به معنای مدت و زمانی معین
 
در دو آیه از قرآن کریم بدین معنی آمده است. در سوره‌ی مبارکه‌ی هود «و لئن أخّرنا عنهم العذاب إلی أمه معدوده لیقولنّ ما یحبسه» (هود/8) و اگر عذاب را تا زمانی معین از آنان تأخیر کنیم، بی‌شک خواهند گفت چه چیزی آن را باز می‌دارد. در سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف آمده است: «... و قال الذی نجا منهما و ادّکر بعد امه» و از آن دو تن کسی که رهایی یافت و پس از مدتی به یادآورد گفت (یوسف، آیه‌ی 45).
 
2. امت به معنای پیشوا، رهبر و الگو و نمونه
 
تنها در یک مورد آمده است. در سوره‌ی مبارکه‌ی ابراهیم می‌فرماید: «إنّ ابراهیم کان أمّه قانتا لله حنیفا» (نحل، آیه‌ی 120) ابراهیم پیشوایی فرمان‌بر خدای متعال و یکتاپرست بود. گفته می‌شود در این آیه امت به معنای رهبر و الگو است، ولی مرحوم علامه طباطبایی در المیزان معتقدند که امت در این آیه به معنی گروهی از انسان‌ها است که بر این اساس، حضرت ابراهیم (ع) که تنها موحد زمان خویش بود به‌منزله‌ی یک گروه یا جامعه محسوب می‌گشت.
 
3. راه و روش و دین و آیین
 
در دو مورد در سوره‌ی زخرف امت بدین معناست: «انّا وجدنا آباءنا علی امه» (زخرف، آیات 23 و 22) ما پدران خویش را بر آیینی یافته‌ایم.
 
4. گروهی از جانداران (اعم از انسان و حیوان)
 
در سوره‌ی مبارکه‌ی انعام می‌فرماید: «و ما من دابّه فی الارض و لا طائر یطیر بجناحیه الّا أمم أمثالکم» (انعام، آیه‌ی 38) و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نه پرنده‌ای که با دو بال خویش پرواز کند، مگر اینکه گروه‌های مثل شمایند.
 
5.  گروهی از انسان‌ها
 
امت در این معنا مورد قصد ماست، 58 بار در سوره‌های مختلف قرآن آمده است. در همه‌ی این مفاهیمی که از امت صورت گرفت، هدف و مقصدی واحد مشترک است. لذا عنصر محوری در امت، هدف واحد است. از نظر قرآن، برای آنکه تعدادی از انسان‌ها یک امت و گروه محسوب شوند، باید همگی دارای یک جهت مشترک و وحدت باشند و این وحدت می‌تواند هر چیزی همچون وحدت در زمان، مکان، دین و آیین و... باشد.
 
به‌عنوان مثال، قرآن کریم به مجموعه‌ی انبیای الهی که وحدت در تبعیت و مبلغ دین الهی داشته‌اند، امت اطلاق نموده است؛ هرچند که وحدت زمانی و مکانی نداشته‌اند.(3) به اعتقاد علامه طباطبایی (ره): «امت به معنی گروه انسان‌هاست و گاهی به مناسبتی بر یک نفر هم اطلاق می‌شود... اصل این کلمه از ام به معنای قصد است و لذا به هر گروهی از مردمان گفته نمی‌شود، بلکه به جمعیتی گفته می‌شود که دارای مقصد واحد بوده و به واسطه‌ی آن با یکدیگر مربوط و متحد شده باشند و به همین مناسبت بر فرد یک انسان و سایر معانی اطلاق می‌شود.»(4)
 
 
موضوع و محتوای امت، مفاهیم ناس، عامه و مردم هستند. مردمی که ایمان واحد به یک هدف واحد دارند و بین آن‌ها وحدت معنوی برقرار است. مؤلفه‌ی محوری و اصلی در اصطلاح امت، وحدت مذهبی و دین است. امت جامعه‌ای است که در آن افرادی که دارای ایمان هدف، ایدئولوژی و تعهد و انگیزه هستند، با یکدیگر اعلام اتحاد می‌نمایند، به این نیت که در راه تأمین اهداف مقدس مشترک خود کوشش و جهاد نمایند. اسلام با تأسیس این مفهوم یک نوع تعهد و مسئولیت، که به دنبال خود نهضت و انقلاب را برای تأمین هدف مشترک در بردارد به وجود آورده است.(5)
 
این کلمه در طول تاریخ اسلام تغییراتی به خود دیده است. در این باره، دکتر حمید عنایت معتقد است که در آغاز پیدایی اسلام این اصطلاح صرفاً به معنای جماعت پذیرنده‌ی رسالت پیامبر اکرم (ص) به‌کار می‌رفت؛ اما پس از هجرت رسول گرامی اسلام به مدینه و بستن پیمان با قبایل گوناگون، واژه‌ی امت مصداق وسیع‌تری پیدا نمود و به هم‌پیمانان غیرمسلم مسلمانان از جمله یهودیان بنی‌عوف نیز اطلاق گردید. پس از پیمان‌شکنی یهودیان و تبدیل مسلمانان از اقلیت به اکثریت به مرور زمان، این واژه به معنای دیرین خویش، یعنی جامعه‌ی پیروان هر یک از ادیان بازگشت. با توجه به این ملاحظات، دکتر عنایت نتیجه می‌گیرند که این تغییرات حاکی از این است که از نظر اسلام، تنها مبنا و مرجع معتبر برای تقسیم اجتماعات بشری و تمییز آن‌ها از یکدیگر دین است و به‌شمار ادیانی که تا زمان اسلام بر مردم نازل شده است در جهان امت وجود دارد.(6)
 
مفهوم‌شناسی‌ ملت
 
در باب خاستگاه اندیشه‌ی دولت‌ملت، باید گفت که در غرب نیز مدتی عنصر دین در هویت‌دهی به جامعه نقش ایفا می‌نمود؛ به طوری که برخی آن را جامعه‌ی امتی گفته‌اند که کم‌کم به دلایلی مؤلفه‌های دینی کنار زده شد و عناصر ملی و غیروحیانی جای آن را گرفت. برخی معتقدند که «جامعه‌ی قرون وسطی، که تحت لوای کلیسای کاتولیک از یک وحدت مذهبی برخوردار بوده، به شیوه‌ی امتی اداره می‌شد؛ بدین معنی که هیچ تعلق خاطری جز به دین موجب اتحاد و پیوستگی آحاد جامعه نمی‌شود.»(7) اما تحول و تطور تاریخی مغرب‌زمین بر اثر تکوین برژوازی و شکافته شدن فدرالیسم و انقلاب صنعتی سبب شد تا پدیده‌ی دولت‌ملت شکل بگیرد که سمبل حقوقی این قرارداد وستفالیا گردید.(8) بدین ترتیب، وحدت مذهبی در غرب به وحدت ملی تبدیل می‌شود که امروزه نیز جوامع غربی بر این مبنا استوار است.
 
 
محققان در تعریف ملت، مناقشه‌های بسیاری نموده‌اند و آن‌گونه که در ادبیات سیاسی شایع است، دو تعریف آلمانی و فرانسوی از ملت وجود دارد که به ترتیب، بر وحدت تبار و نژاد و اشتراک در تجارب و سابقه و احساس همدلی تأکید دارند.(9) بر این مبنا، اتفاق نظر این است که ملت مجموعه‌ای از انسان‌های تحت حاکمیت یک دولت و تابع قوانین هستند و جالب آنکه بسیاری از اهل نظر بر تقدم دولت بر ملت تأکید دارند؛ به این معنا که دولت‌ها، ملت‌ها را می‌سازند؛ یعنی هر دولت اهالی تحت اداره‌ی خویش را ملت تعریف می‌کند و بر آن اساس، ملت ظهور می‌کند و پرورده می‌شود.(10)
 
اندیشه‌ی دولت‌ملت در دوره‌ی زمانی استعمار (قرون هجدهم تا نیمه‌ی دوم قرن بیستم) تقریباً بر کل سطح کره‌ی زمین مسلط شده بود؛ گونه‌ای که این صورت‌بندی به یکی از اصول مقبول و اجماعی در عرصه‌ی بین‌الملل تبدیل شده و بر آن آثار حقوقی خاصی مترتب است.(*)
 
ادامه دارد...
منابع:
 
1.        قرآن کریم، ترجمه‌ِی عبدالحمید آیتی.
2.        گارده، لویی: اسلام دین راست، ترجمه‌ی رضا مشایخی، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1352، ص 286.
3.        خمینی، سید روح‌الله: قومیت، ملیت و اندیشه‌ی فراملی از دیدگاه امام خمینی، تبیان (دفتر سی‌وچهارم)، تهران، مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1381، ص 24.
4.        مصباح یزدی: جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1372، ص 84 تا 91..
5.        طباطبایی، سید محمدحسین: تفسیر المیزان، ترجمه‌ی جمعی از دانشمندان، جلد دوم، تهران، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، چاپ ششم، 1376، ص 173 و 172.
6.        بیگدلی، علی: تاریخ اندیشه‌ی سیاسی در غرب از طالس تا مارکس، تهران، لادن، 1374، ص 75 تا 77.
7.        عزتی، ابوالفضل: اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی، تهران، هدی، بی‌تا، ص 180.
8.        نقیب‌زاده، احمد: تاریخ دیپلماسی و روابط بین‌الملل از وستفالی تا امروز، تهران، قومس، 1387، ص 8.
9.        بشیریه، حسین: آموزش دانش سیاسی، تهران، مؤسسه‌ی نگاه معاصر، چاپ دوم، 1380، ص 9 تا 28.
10.     اوز کریملی، اوموت: نظریه‌های ناسیونالیسم، ترجمه‌ی محمدعلی قاسمی، تهران، مؤسسه‌ی مطالعات ملی، تمدن ایرانی، 1383، ص 4 تا 163.
برگرفته از سایت برهان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی