امام و اندیشهی امتسازی
سه شنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۶:۴۸ ق.ظ
عمدهترین وجوه امتسازی در اندیشهی امام را میتوان راهبرد مبارزهی قاطع، همهجانبه و سازشناپذیر با ابرقدرتها، راهبرد تشکیل بسیج جهانی اسلام، دفاع از محرومین و مستضعفین، صدور فرامین و احکام جهانی و احیای حج ابراهیمی دانست...
امتسازی در اندیشهی سیاسی امام خمینی (ره)؛
نگاه امام خمینی (ره) به مسائل دنیای اسلام و مسلمین، از همان آغاز نهضت اسلامی ایشان، فراملی و جهانی بود. از نظر وی، گسترش نفوذ اسلام در جهان بهعنوان یک راهبرد اساسی باید مورد توجه قرار گیرد و عزت و اعتلای مسلمانان در چارچوب امت اسلامی تأمین گردد. بر این اساس، عمدهترین وجوه امتسازی در اندیشهی امام را در چند بحث ذیل مورد توجه قرار میدهیم.
مبحث اول: راهبرد مبارزهی قاطع، همهجانبه و سازشناپذیر با ابرقدرتها
مبارزه در مکتب امام از اصالت و قداست والایی برخوردار است. ایشان نهضت اسلامی خود را برپایهی موعظهی قرآنی «أن تقوموا لله مثنی و فردی» (سبأ: 46) آغاز میکند و بیان میدارد که «همه چیز در قیام لله است» و «وقتی دین خدا را انسان در خطر دید، برای خدا باید قیام کند.»(29) و تکلیف و وظیفهی الهی خود را انجام دهد. به بیان امام، «ملت اسلام، پیرو مکتبی است که برنامهی آن مکتب خلاصه میشود در دو کلمهی لاتُظلِمون و لا تُظلَمون و در اسلام علاوه بر آنکه ظلم کردن روا نیست، ظلم پذیرفتن نیز مردود است.»(30)
ایشان برمبنای آیهی قرآن «و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا» (نساء: 141) نوک پیکان مبارزهی خویش را در مواجهه با ابرقدرتها و دولتهای استکباری متوجه آمریکا و صهیونیسم جهانی مینماید. از نظر امام، «آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است. آمریکا برای سیطرهی سیاسی و اقتصادی فرهنگی و نظامی بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتی خودداری نمیکند. او مردم مظلوم جهان را با تبلیغات وسیعش، که بهوسیلهی صهیونیسم بینالملل سازماندهی میگردد، استثمار مینماید.»(31)
ایشان تحقق امت اسلامی را در نابودی ابرقدرتها میبیند و با صراحت اعلام میدارد که «ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیسم، سرمایهداری و کمونیسم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند، نابود کنیم و نظام اسلام رسولالله (ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم و دیر یا زود ملتهای در بند، شاهد آن خواهند بود.»(32)
در مکتب مبارزاتی ایشان، شدیدترین حمله و نبرد در مبارزه با قدرتهای مستکبر متوجه اسرائیل است. ایشان مسئلهی فلسطین و اشغالگری رژیم صهیونیستی را مسئلهی اصلی جهان اسلام میداند و میفرماید: «من طرفداری از طرح استقلال اسرائیل و شناسایی او را برای مسلمانان یک فاجعه و برای دولتهای اسلامی یک انفجار میدانم و مخالفت با آن را یک فریضهی اسلام میشمارم.»(33)
مبحث دوم: راهبرد تشکیل بسیج جهانی اسلام
بسیج جهانی در تفکر امام، به معنی بیدارسازی، آگاهیبخشی، ساماندهی و خیزش عمومی مسلمانان جهان برای رهایی از چنگال ابرقدرتها و حرکت بهسوی گسترش اسلام رسولالله (ص) و تحقق جامعهی اسلامی واحد در جهان است. از نظر امام، بسیج به دلیل جوهرهی دینی و ماهیت الهی آن، پاسدار حقیقی اسلام و انقلاب اسلامی و اصول تغییرناپذیر نظام، همچون «نه شرقی نه غربی» است و تنها با بسیج میتوان به مقابله با نفوذ ایادی آمریکا و شوروی در ارکان نظام برخاست.(34) «راستی اگر بسیج جهانی مسلمین تشکیل شده بود، کسی جرئت این همه جسارت و شرارت را با فرزندان معنوی رسولالله (ص) داشت؟»(35) امام برای مقابله و پیروزی بر مستکبران و «جبههی متحد شرق و غرب» پیشنهاد تشکیل «جبههی قدرتمند اسلامی-انسانی»، «نظام دفاعی صدمیلیونی» و «تشکیل حزبالله جهانی» را میدهد تا از رهگذر این نهادها، موجب اتحاد و انسجام مسلمین، اتکای به خداوند و بیداری و خیزش آنها گردد.(36)
مبحث سوم: دفاع از محرومین و مستضعفین
دفاع از مستضعفین یک اصل اساسی و راهبردی در نهضت اسلامی ایشان به شمار میرود و از آغاز حرکت تا آخر عمر ایشان همواره مدنظر قرار داشت، اما در اواخر عمر ایشان، این مسئلهاهمیتی مضاعف یافته بود؛ بهطوریکه در پیامی که به مناسبت قبول قطعنامهی 598 در تاریخ 29 تیر 67 صادر نمود تصریح میکند که «ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است، خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.»(37)
به اعتقاد ایشان، «اسلام برای مستضعفین آمده و اول نظرش به آنهاست و طریق اسلامی این است که مستضعفین را حمایت کنند.»(38) از نظر ایشان، «مستضعفین عالم اگر بخواهند یک زندگی شرافتمندانهی انسانی داشته باشند، باید همهی مستضعفین جهان به هم دست بدهند و قدرت این قدرتمندانی که حق وتو دارند، اینها را محدود کنند.»(39)
در این راستا، ایشان انقلاب اسلامی ایران را مبدأ و نقطهی اول و الگو برای همهی مستضعفان جهان معرفی مینماید که با دست خالی، ولی با قدرت ایمان و وحدت کلمه، بر مستکبران و قدرتهای بزرگ مادی غلبه و آنها را درمانده نموده است. لذا هشدار میدهند که اگر ایران «خداینخواسته رکود پیدا کند یا شکست بخورد، شکست همهی مستضعفین جهان و همهی مسلمین جهان و شکست اسلام در تمامی ممالک اسلامی» را منجر خواهد شد.(40)
مبحث چهارم: احیای حج ابراهیمی
حج در اندیشهی امام برخاسته از نگرش اجتماعی ایشان به آیین اسلام است که در دو بُعد معنوی و اجتماعی-سیاسی به آن پرداخته شده است. ایشان جوهره و ماهیت حج را در بُعد معنوی آن میداند که برمبنای آن، اثرات اجتماعی و سیاسی حج در جامعهی اسلامی نمودار میگردد. او در بیان جنبهی معنوی حج به مسئلهی «حضور در محضر» و «مشاهدهی جمال محبوب» اشاره میکند و با معرفی حج به سفر إلی الله، آن را سفری از خود که منشأ بزرگ شرک است، بهسوی الله میداند و معتقد است با محقق شدن جنبهی معنوی حج، انسان به افق توحید و تنزیه نزدیک میشود.(41) بر این اساس، فلسفهی حج در دیدگاه امام عبارت است از:
- آشنایی مسلمانان مختلف جهان با یکدیگر و اطلاع بر مشکلات اساسی اسلام و مسلمین.
- چارهجویی برای حل مشکلات مسلمین و همفکری و تبادلنظر برای ترقی و تعالی مسلمین.
- تحکیم وحدت بین مسلمین.
- پاسخ به فریادهای مظلومان و مستضعفان جهان.
- آگاهی از ترفندها و حیلههای استعمارگران و چارهجویی برای رهایی از چنگال ابرقدرتها.
- بیداری و آگاهی مسلمانان و حرکت در مسیر اسلام رسولالله (ص).
ایشان حج را کانون مبارزه علیه استکبار و کعبه را مرکز به صدا درآوردن ناقوس مرگ آمریکا و شوروی و شکستن بتها و شیطانها میداند و معتقد است حج خلیلالله و حبیبالله و ولیالله منوط به طرد شیاطین، که در رأس آن شیطان بزرگ قرار دارد، است. در این راستا، امام حج بیبرائت را حج نمیداند و حج ابراهیمی را حجی میداند که اعلان برائت از مشرکان از «ارکان توحیدی و واجبات سیاسی» آن محسوب میشود.
در نگاه امام، مراسم اعلام برائت از مشرکین مقدمهای برای ایجاد تغییرات اساسی در اوضاع و احوال نابسامان جامعهی اسلامی و طرد استعمارگران از جایجای کشورهای اسلامی است؛ چراکه «اعلام برائت اقدامی عملی و دفاع تبلیغی-روانی در مقابل کفر و شرک و مقابله با استکبار و فساد است و سیاست خارجی اسلام را با جهان کفر در صحنهی روابط بینالملل و تبلیغ و جهاد مشخص میکند.»(42) در مجموع حج در نگاه امام، امتساز است که تمامی صحنههای زندگی مسلمانان را پوشش داده و از این رهگذر، ما را از مسیر ابراهیمی به جامعهی محمدی سوق میدهد.
مبحث پنجم: فرامین و احکام جهانی
الف) اعلام روز جهانی قدس
اقدام امام در اعلام آخرین جمعهی ماه مبارک رمضان بهعنوان روز قدس، که موضوعی اسلامی و نه عربی یا ملی است، اقدامی ابتکاری و تهاجمی علیه صهیونیستها بود که باعث بیداری و خیزش اسلامی علیه آمریکا و اسرائیل گردید و دامنهی مبارزات ضدصهیونیستی را فراتر از ایران برد. آنچه از سخنان امام برداشت میگردد این است که اسلام از آرمان فلسطین مهمتر بود،(43) لذا مسئلهی فلسطین بهعنوان امری برای احیای اسلام و تحقق مجد و عظمت مسلمین عنوان میگردید تا در سایهی آن، همبستگی مسلمین جهان برای حرکت به سمت امت اسلامی را پدید آورد.
ب) نامهی تاریخی به گورباچف
امام بهعنوان شخصیتی علمی و دینی، که از بزرگترین پایگاه اسلامی، یعنی از مرجعیت دینی برخوردار بود، در شرایطی که تفکر مارکسیستی به سمت اضمحلال بود، با ارسال پیام خویش، موضعی فراتر از رهبر یک کشور در جهان ایفا نمود. ایشان در این پیام، مشکل اصلی کشور شوروی را در عدم اعتقاد واقعی به خداوند متعال میداند و بیان میدارد که سیاست خدازدایی «بزرگترین و بالاترین ضربه را بر پیکرهی مردم کشور شوروی وارد کرده است.»(44) ایشان ضمن پیشبینی شکست قریبالوقوع تفکر مارکسیستی، نسبت به احتمال فروافتادن در دامان نظام غرب هشدار میدهد و میفرماید: «در صورت پناه بردن به کانون سرمایهداری غرب، نه تنها دردی از جامعهی خویش را دوا نکردهاید که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند.»(45) این پیام که حاکی از تلاش امام برای امتسازی در گسترهی جهانی بود، سرنوشت مسلمانان شوروی را با مسلمانان ایران پیوند داد و موجب گرایش مسلمانان اقمار شوروی به سمت آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی ایران گردید.
ج) حکم اعدام سلمان رشدی مرتد
حکم تاریخی امام در تاریخ 25 بهمن1367 در قبال کتاب شیطانی «آیات شیطانی»، که منبعث از عمل به تکلیف الهی بود، موجب عکسالعمل دنیای غرب و بهخصوص بریتانیا و ایالات متحدهی آمریکا گردید و بدان مسئله بُعد سیاسی بخشید؛ بهطوریکه رئیسجمهور وقت آمریکا تهدید به مرگ رشدی از سوی ایران را تهدید علیه منافع آمریکا دانست.(46) امام چنین حرکت کینهتوزانهی غرب را بیانگر حمایت از جریان ضدارزشی و ضداسلامی بنگاههای صهیونیستی و انگلیسی و آمریکایی دانست و بیانگر شد که «مسئلهی فردی رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همهی صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند.»(47)
ایشان مخالفت گستردهی محافل غربی با جمهوری اسلامی و صدور حکم علیه رشدی را بیانگر عملی شدن فقه اسلام و حاکمیت اصول فقه اسلامی میدانست؛ چراکه در بینش امام، «تا زمانی که فقه در سینهی علما مستور بماند، ضرری متوجه جهانخواران نیست.»(48) این فتوا موجب تحقق عظمت اسلام و موجب همبستگی مسلمانان جهان تحت بیرق اسلام ناب محمدی به رهبری امام گردید.
د) وصیتنامهی سیاسی-الهی امام خمینی (ره)
امام خمینی در تحریر وصیتنامهی سیاسی الهی خویش، مخاطبان خویش را نه تنها ملت ایران، بلکه جمیع ملل اسلامی و مظلومان جهان در هر رنگ و مذهبی قرار میدهد که نشاندهندهی نگاه امتگرایانه و فراملی آن پیر فرزانه است.(49) ایشان با بیان حدیث ثقلین بهعنوان حدیث موثق نزد شیعه و سنی، بیان میدارد که آنچه باعث عدم تشکیل حکومت عدل الهی شده توطئهی دشمنان و غفلت مسلمین از مهجور شدن قرآن کریم و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهی است.(50)
در این راستا، ایشان به بیان اهمیت انقلاب اسلامی میپردازند و «حفظ این انقلاب را بر ملت ایران خصوصاً و بر جمیع مسلمانان عموماً» واجب میداند و امیدوار است تا اهداف متعالی اسلام و نابودی ستمگران که در ایران محقق شده است در سراسر کشورهای اسلامی نیز تحقق یابد.(51) لذا به مسلمانان و مستضعفان جهان متذکر میشود که «انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به شما در رسیدن به هدف، که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلامی است، کمک کند. خود باید به این امر حیاتی، که آزادی و استقلال را تحقق میبخشد، قیام کنید و علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی دولتها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و... ملتها را دعوت به وحدت کنند.»(52)
جمعبندی این مبحث آنکه اعلام روز جهانی قدس، پیام تاریخی به گورباچف، حکم اعدام سلمان رشدی مرتد و در نهایت وصیتنامهی الهی-سیاسی امام، همگی در چارچوب نگرش امتمدارانهی وی، که مصالح اسلام را فراتر از مصالح ملی میدید، قابل تحلیل است.(*)
منابع
29. خمینی، سید روحالله، کلمات قصار، پندها و حکمتها، تبیان، تهران، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ سوم، 1374، ص 89.
30. همان، ص 94.
31. خمینی، سید روحالله، صحیفهی نور، ج 12، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ص 83 و 84.
32. همان، ج 20، ص 236.
33. خمینی، سید روحالله، جهان اسلام از دیدگاه امام خمینی، تبیان (دفتر نوزدهم)، تهران، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1378، ص 243.
34. خمینی، سید روحالله، صحیفهی نور، ج 21، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ص 53.
35. همان، ص 237.
36. خمینی، سید روحالله، بسیج در اندیشهی امام خمینی، تبیان (دفتر بیستونهم)، تهران، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1379، ص 84 تا 105.
37. خمینی، سید روحالله، صحیفهی نور، ج 20، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ص 113.
38. خمینی، سید روحالله، کلمات قصار، پندها و حکمتها، تبیان، تهران، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ سوم، 1374، ص 219 و 220.
39. خمینی، سید روحالله، قومیت، ملیت و اندیشهی فراملی از دیدگاه امام خمینی، تبیان (دفتر سیوچهارم)، تهران، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1381، ص 92.
40. همان، ص 112.
41. خمینی، سید روحالله، حج در کلام و پیام امام خمینی، تهران، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1371، ص 10.
42. صدقی، محمد، حج ابراهیمی از دیدگاه امام خمینی (ره)، پاسدار اسلام، شمارهی 219 و 220.
43. خمینی، سید روحالله، صحیفهی نور، ج 8، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ص 232 و 233.
44. همان، ج 21، ص 66.
45. همان.
46. همان، ج 2، ص 66.
47. ویژهنامهی سیزدهمین سالگرد صدور حکم امام خمینی (ره) علیه نویسندهی کتاب آیات شیطانی، روزنامهی جمهوری اسلامی، 24 بهمن 80، ص 9.
48. خمینی، سید روحالله، صحیفهی نور، ج 21، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ص 100.
49. همان، ج 21، ص 100.
50. همان، ص 173.
51. همان، ص 170.
52. همان، ص 175 و 176.
53. همان، ص 190 و 191.
برگرفته از سایت برهان
۹۳/۰۲/۲۳