آماده شدن سوریه و محور مقاومت برای دفع تهاجم چهارجانبه
این روزها بیشترین حرفی که در رسانهها مطرح میشود، طرح حمله احتمالی به دمشق است که جزئیاتش بهطور پیاپی افشا میشود که هدف از آن بهزعم محور ضدسوری تغییر دادن موازنه قوا بهنفع مزدورانش است که در شرایط پیچیده و دشواری به سر میبرند...
این روزها بیشترین حرفی که در رسانهها مطرح میشود، طرح حمله احتمالی به دمشق است که جزئیاتش بهطور پیاپی افشا میشود که هدف از آن بهزعم محور ضدسوری تغییر دادن موازنه قوا بهنفع مزدورانش است که در شرایط پیچیده و دشواری به سر میبرند.
جزئیاتی از این طرح که به نظر میرسد در حال حاضر با هدف روحیهبخشی به گروههای تروریستی مسلح مطرح شده بیان میشود.
به نظر نمیرسد محور ضدسوری با توجه به تجربه تلخی که طی این سه سال کسب کرده و شکستهای پیاپی که در برابر سوریه و محور مقاومت متحمل شده، مرتکب این حماقت بزرگ شود.
با این حال بر اساس آنچه در رسانههای حامی گروههای تروریستی و رسانههای دیگر مطرح شده، این طرح در برگیرنده تمایل محور آمریکا و متحدانش برای یکسره کردن جنگ در سوریه بهنفع خود بهصورت برقآسا از طریق تکیه بر سقوط دمشق با یک حمله کوبنده از چهار محور بهشکل گازانبری محکم به این شرح است:
1 ــ محور اردنی
شاید محوری که رسانههای غربی و عربی همسو بیشتر از همه بر آن تمرکز کردهاند، محور اردنی باشد تا جایی که کارشناسان نظامی در هیاهوی رسانهای گستردهای که درباره این سناریو به راه افتاده، دچار تردید شدهاند و احتمال میدهند که این مسئله صرفاً سرپوش گذاشتن بر حملهای باشد که قرار است با استناد به پیشینههای دیگری که در صحنههای سوریه رخ داد، از ورودی دیگری انجام شود. اما اطلاعات جاسوسی روسیه و غیره اخیراً نشان داد که آموزش و آماده سازی در اردن بهصورت شبانهروزی ادامه دارد و مقدمهچینی برای حمله بزرگ از داخل اردن بهسمت درعا و آنگاه دمشق در حال انجام است، این مسئله واقع شده و گریزی از آن نیست و اردن با وجود اینکه در سطح رسمی چنین خبرهایی را تکذیب میکند، در توطئه علیه سوریه بهطور کامل غرق شده است.
در این زمینه شبکه المیادین گزارش داده بود که وزارت کشور اردن بار دیگر آموزش افراد مسلح وابسته به مخالفان سوری در خاک خود را تکذیب کرد.
از سوی دیگر در حالی که سرتاج عزیز مشاور امور خارجی دولت پاکستان در یک کنفرانس مطبوعاتی در اسلامآباد، اظهارات یک منبع سعودی را درباره تلاش ریاض برای تجهیز مخالفان سوری به موشکهای پاکستانی ضدتانک و ضدهواپیما تکذیب کرد و گفت: پاکستان به این پیشنهاد نپرداخته و گزارشهای مربوط به ارسال سلاح از سوی پاکستان به جنگجویان در سوریه دروغ و بیپایه و اساس است و پاکستان به حاکمیت سوریه احترام میگزارد؛ اطلاعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه یک کشتی باری پاکستانی که پرچم یکی از کشورهای آمریکای لاتین در آن افراشته شده بود، شنبه گذشته در بندر عقبه اردن پهلو گرفت و 70 تن سلاح پاکستانی تخلیه شد تا در اختیار گروههای مسلحی که در اردن از سوی نظامیان آمریکایی، فرانسوی و انگلیسی آموزش دیدهاند، قرار گیرد که سبب شد تا سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه به عربستان درباره تجهیز افراد مسلح به موشکهای حرارتی ضدهواپیما هشدار بدهد.
2 ــ محور ترکیه
اما نکته غافلگیرکننده، درز کردن خبرهایی درباره اقداماتی است که بهطور کاملاً محرمانه در شمال سوریه در داخل اردوگاههای نظامی بسته ترکیه انجام میشود، بهطوری که اطلاعاتی از طرحی برای حمله بزرگ پرده برداشته است که هدف از آن اشغال منطقه شمال غربی تا ساحل سوریه است.
در این زمینه، یک منبع در گفتوگو با المنار اطلاعاتی را بیان کرده که ورود تجهیزات و ماشینآلات سنگین و تجهیزات نظامی پیشرفته از سمت انطاکیه را بهمنظور آماده سازی برای حمله کوبنده بهسمت مناطق ساحلی سوریه که هم اکنون در امنیت کامل به سر میبرد، مورد تأکید قرار میدهد. همچنین اطلاعاتی از قصد گروههای مسلح برای حمله به سامانه موشکی سوریه در این منطقه و دیگر مناطقی پرده برمیدارد که انبار اقتصادی و پناهگاه انسانی امن برای آوارگانی به شمار میرود که از مناطق تحت سیطره گروههای تروریستی تکفیری آواره شدهاند.
این اطلاعات اضافه میکند که حمله احتمالی ممکن است همزمان از جهت ادلب و الزاویه و برخی روستاهای اطراف کوهستانهای ساحل سوریه انجام شود که ممکن است فشار زیاد و گستردهای بر این سمت از کشور وارد شود، بهویژه با توجه به اهمیت دفاعی بالایی که این منطقه دارد و علاوه بر آن باید به طرحی اشاره کرد که از دستوراتی سخن میگوید که به تروریستها داده شده تا جنایات هولناکی را علیه غیرنظامیان بیدفاع در این منطقه مرتکب شوند.
اما مشخص نیست که آیا نظامیان ترکیه بهبهانه پیگرد گروه تروریستی داعش در عمق خاک سوریه از حمله تروریستهای جبهه النصره و ارتش آزاد و جبهه اسلامی از جمله ارتشی از جنگجویان پاکستانی، حمایت خواهند کرد یا اینکه استقرار جنگافزارهای سنگین ارتش ترکیه در مرزها برای جلوگیری از بازگشت افراد مسلح به داخل خاک ترکیه در صورت شکست در دستیابی به اهداف خود در ساحل سوریه است.
تمام سناریوها ممکن است، زیرا نیرنگ این بار به نظر میرسد در حجم فاجعه باشد.
3 ــ محور لبنان
دیگر بر هیچکس پوشیده نیست که کوههای قلمون بهویژه شهر یبرود که حدود 20 هزار تروریست در آن موضع گرفتهاند، در تلاش برای جبران شکست استراتژیک در القصیر آماده شدهاند بهطوری که مشخص شده است هدف از تجمع تروریستها در این شهر ساماندهی حمله گسترده است که از یبرود بهسمت دمشق همزمان با حمله از محورهای دیگر آغاز میشود.
درباره این محور، منابع اطلاعاتی آلمان بهنقل از منابع امنیتی که آن را موثق خواندهاند، از تحرکات مسلحانه گسترده حدود سه هزار جنگجو در عرسال لبنان پرده برداشتهاند که برای ضدحمله با هدف کاهش فشار نظامی بر تروریستهای مستقر در یبرود و گشودن راه امن برای آنها آماده میشوند.
این در حالی است که روزنامه الثبات بهنقل از منابع منطقهای از افزایش قابل توجه تعداد افراد مسلح در عرسال لبنان در پی آغاز عملیات نظامی در القلمون خبر داده و از طرحی پرده برداشته که سرکردگان گروه تروریستی موسوم به جبهه النصره آماده کردهاند بهطوری که گروههای بزرگی را آماده کردهاند که متشکل از تندروهای لبنانی و سوری هستند و در انتظار فرمان سرکردگان خود هستند تا تهاجم گسترده را از عرسال لبنان بهسمت القلمون و سپس بهسمت دمشق آغاز کنند.
4 ــ محور جولان اشغالی
پیشتر مطالبی درباره این محور بیان شده و بهطور اجمالی به برنامه ریزی رژیم صهیونیستی برای ایجاد منطقه حائل در عمق خاک سوریه در طول مرزها با جولان اشغالی اشاره شده است که محافظت و دفاع از آن را گروه موسوم به ارتش آزاد بهعهده میگیرد. اظهارات رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی درباره تشکیل لشگر نظامی جدید در جولان اشغالی و پاکسازی مناطق مرزی نزدیک منطقه القنیطره از مینها، قابل توجه بود که به عزم تلآویو برای همراهی با تجاوز احتمالی به دمشق اشاره میکند.
نکته جدید گزارش افشاگرانه سازمان اطلاعات آلمان است که تصریح کرده است اسرائیل از جبهه جولان برای ساماندهی حمله بهسمت دمشق که فقط 60 کیلومتر از منطقه فاصله دارد، بهره برداری میکند، حملهای که گروه ارتش آزاد و گروههای افراطگرای بهاصطلاح اسلامی پس از آنکه همگی تحت مدیریت یکسان سازمانهای اطلاعاتی کشورهای توطئه کننده علیه سوریه قرار گرفتند، انجام خواهند داد که چندی پیش در واشنگتن برای بررسی طرح یورش بزرگ به دمشق یا بهزعم سعودی، غزوه پایانی دمشق نشست برگزار کرده بودند.
در این چارچوب، مسکو اطلاعات قابل توجهی را فاش کرد مبنی بر اینکه آمریکا و فرانسه با مشارکت اسرائیل، طرح حمله به دمشق را آماده کردهاند و سازمانهای اطلاعاتی کشورهای دیگری که علیه سوریه توطئه میکنند، عملیات هماهنگی در سطح اجرا را بهعهده دارند که شامل عربستان، ترکیه، اردن و قطر هستند.
این اطلاعات همزمان با اطلاعات دیگری که سفیر یک کشور منطقهای در امان فاش کرد، به رسانهها درز کرده است که روزنامه الثبات لبنان آن را نقل کرده است. این اطلاعات تصریح میکند که اسرائیل در مقابل پیشروی سریع ارتش سوریه بههمراه حزبالله بهسوی اعلام پیروزی دستبسته نخواهد ماند و با قدرت برای تجاوز نظامی به سوریه از طریق همپیمانان خود فشار وارد خواهد کرد تا موازنه قوا را در صحنه میدانی بهنفع گروههای مسلح برهم بزند.
باید به این اطلاعات، حمله اخیر هواپیماهای رژیم صهیونیستی به یک مرکز وابسته به حزبالله در لبنان و عزم این جنبش برای پاسخ به این تجاوز و نیز تحرکات نظامی رژیم اشغالگر بهسبب ترس و نگرانی از اقدامات غافلگیرکننده حزبالله را افزود که سبب شده است تا سران سیاسی و نظامی در تلآویو پیشبینی کنند که حزبالله برای برهم زدن تمام معادلات بهطور مستقیم از جولان به اسرائیل حمله کند که طرح آمریکایی فرانسوی برای یورش به دمشق را بهطور کامل آشفته و برهم خواهد زد و صحنه درگیری را بهطور کامل دگرگون خواهد کرد بهویژه اینکه حزبالله امروز میتواند پاسخ به تجاوز اخیر اسرائیل را توجیه کند و بیانیه این جنبش هم از زمان و مکان مناسب سخن گفته است.
انتخاب این عبارت از سوی حزبالله، بدون علت و بیحساب و کتاب نبوده است، به این دلیل که اسرائیل احساس رعب و نگرانی شدید کرده و تمام اقدامات وضعیت جنگی را اتخاذ کرده است، زیرا این حقیقت را درک کرده است که آنچه قبلاً بشار اسد این رژیم را تهدید میکرد، به حزبالله واگذار شده تا پاسخ مناسب را در سطح عربدهکشی اسرائیل در منطقه بدهد که برای تغییر معادلات بازدارندگی و تحمیل خطوط قرمز جدید بر سوریه و حزبالله تلاش میکند با توجه به اینکه حزبالله هنگامی که تهدید کند، درنگ نخواهد کرد و بدون درنگ آن را عملی خواهد کرد که دشمنان قبل از دوستان بر این مسئله گواهی میدهند.
انتخاب گزینه باز کردن جبهه جولان بهجای جنوب لبنان از سوی حزبالله برای گرفتن بهانه بمباران کامل لبنان بوده که اسرائیل هر بار تهدید میکند و در عین حال برای بستن راه بهروی مزدوران و دلالان داخلی در جریان 14 مارس است تا حزبالله را همانند گذشته مسئول خرابیهایی که ممکن است برای لبنان به بار آید، معرفی نکنند بهویژه پس از آنکه میشل سلیمان ساکن کاخ بعبدا در سخنانی مدعی شده بود معادله طلایی لبنان، میهن، ملت و ارزشهای مشترک است نه چیزهای دیگر بدون اینکه کسی معنای ارزشهای مشترکی را که سلیمان از آنها حرف زده، بفهمد.
در حالی که اگر مقاومت نبود، نه دولتی وجود داشت نه حکومت و نه وطنی که نامش لبنان است و آنچه اوضاع را متشنجتر میکند اصرار میشل سلیمان بر گفته خود است مبنی بر اینکه نهادهای شرعی در تصمیم گیری سیاسی یا نظامی هیچ شریکی ندارند، گویی عمداً کاسه خشم و کینه خود را بر مقاومت خالی میکند و گویی لبنان قویتر از ایران شده است.
شکی نیست که جهان اسلام و اعراب بهزودی به موعدی که سید مقاومت "برد سرنوشتساز" خوانده بود، نزدیک میشوند. حتی اگر حزبالله پیش از حمله بزرگ پاسخ ندهد، اسرائیل امروز در لبه پرتگاه بازی میکند و چه بخواهد یا نخواهد روز به روز در باتلاق سوریه بیشتر غرق میشود و دیگر قادر به توطئهچینی پشت پرده و برنامه ریزی برای خرابکاری در خفا نخواهد بود.
اظهارات راوی نوی فرمانده سابق منطقه شمالی در ارتش رژیم صهیونیستی در واکنش به روند عملیات نظامی در القلمون قابل توجه است که گفته است وضعیت شورشیان در سوریه قطعاً سبب دخالت ارتش اسرائیل بهمنظور کاهش فشار ارتش سوریه بر این افراد خواهد شد و تقریباً قطعی شده است که این شورشیان، قافیه را باخته و شکست خوردهاند و و راهبردی را که در پیش گرفتهاند، اشتباه بوده است و نمیدانند چطور از حملات گازانبری ارتش سوریه فرار کنند بهویژه اینکه حزبالله که پشت سر این ارتش است، قطعاً پیروز است.
با توجه به اینکه حزبالله در صورت دخالت اسرائیل، هدف قرار میگیرد، هرگونه ماجراجویی در مرزهای لبنان، سبب خواهد شد تا حزبالله برای پاسخ دادن به این تجاوزات، نیازی به توجیه نداشته باشد و در آن هنگام، میشل سلیمان میتواند در مقابل دوربینها همانند فؤاد سنیوره نخست وزیر وقت در سال 2006 اشک تمساح بریزد تا از شورای امنیت خواهش کند قوانین بین المللی را اجرا کند شاید جلوی عربدهکشی اسرائیل را بگیرد.
حقیقت این است که اسرائیل رسیدن چنین لحظهای را پیشبینی میکند که جنگ علیه سوریه به جنگ منطقهای تبدیل شود که ممکن است تمام منطقه را در آتش خود بسوزاند. ینی گانتس رئیس سابق ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی در آگوست 2012 گفته بود حوادثی که در منطقه رخ میدهد، ارتش اسرائیل را وادار میکند تا برای هر سناریویی و رویارویی منطقهای فراگیری آماده شود.
دادههای زیادی نشان میدهد که احتمال دخالت اسرائیل در حمله آتی ممکن است، اما در صورتی که گروههای مسلح موشکهای حرارتی ضدهواپیما و ضدتانک را دریافت کنند، اسرائیل در مرحله نخست جنگ دخالت نخواهد کرد و به حمایت اطلاعاتی و پذیرش مجروحان این گروهها در بیمارستانهای خود بسنده خواهد کرد، اما اگر ببیند که حمله شکست خواهد خورد، برای تغییر موازنههای قوا در سطح میدانی دخالت خواهد کرد. این معادله جدید را ژنرالهای ارتش صهیونیستها ترسیم کردهاند.
پیشتر برخی رسانهها محتوای نشست محرمانهای را فاش کردند که میان محمد بن نایف وزیر کشور عربستان و مقامات امنیتی اسرائیل در چارچوب هماهنگی رو به رشد در زمینه امنیتی میان ریاض و تلآویو انجام شده است بهطوری که المنار بهنقل از منابع آگاه خود فاش کرده بود که نایف سعودی در دیدار با مقامات امنیتی اسرائیل، موضوع کمکهای اطلاعاتی و لجستیکی را که اسرائیل به باندهای تروریستی در سوریه تقدیم میکند، بررسی کرده است و از تلآویو خواسته این کمکها را افزایش داده و مشارکت گستردهتری در عملیاتی تجاوزکارانه علیه سوریه داشته باشد که محور ضدسوری در حال برنامه ریزی برای آن هستند. البته کمک به سقوط دمشق بهنفع تلآویو خواهد بود که از یکسو در فلسطین مورد بهره برداری قرار خواهد داد و از سوی دیگر در سطح عادیسازی روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و دیگر پادشاهیها و حکومتهای عربی وابسته سود خواهد برد که این موضوع را چندی پیش، مقامات سعودی در جریان کنفرانس اقتصادی داووس سوئیس به اسرائیلیها وعده داده بودند.
روند امور هرگونه که باشد، احتمال ورود فراگیر اسرائیل به جنگ در سوریه وجود دارد، زیرا این رژیم بهدنبال ثبت یک پیروزی جدید بر سوریه و از طریق آن بر تمام اعراب است تا عقده شکست و ناکامی را برای همیشه در وجود اعراب قرار دهد و همزمان حسابهای قدیمی را با حزبالله تسویه کند.
اما در صورتی که رژیم صهیونیستی وارد جنگ شود، ورودش، آغاز پایان این رژیم و تمام طرحهای قدیمی و جدیدش و پایان نفوذ آمریکا و توطئهچینی سعودی و دفن طرح فتنه مذهبی که عربستان خواسته است فتنه سنی شیعی باشد، خواهد بود و در نتیجه سبب ظهور یک قدرت منطقهای بزرگی خواهد شد که از ایران تا عراق و سوریه و لبنان امتداد خواهد یافت.
روسیه در جنگ وارد میشود
روسیه نشان داده که دیگر از یک سوراخ دو بار گزیده نخواهد شد، بر اساس برخی گزارشهای رسانهای، پس از ماجراهایی که در اوکراین رخ داد، ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه بلافاصله تصمیم به تقویت ناوگان دریایی روسیه در دریای مدیترانه گرفت و دستور اعزام دو کشتی حامل افسران بلندپایه و نیروهای کماندویی روسی را صادر کرد که بهسرعت در نبردهای میدانی کنار ارتش سوریه علیه بازماندههای تکفیری و مزدور وارد عمل شدند و افسران ارتش و سازمان اطلاعاتی روسیه در تمام مناطق درگیر پخش شدند بهطوری که اطلاعات و مشاوره نهتنها در سطح فرماندهی کل بلکه در سطح لشگرها و گروههای میدانی ارائه میکنند و سوریه بنا به آنچه کارشناسان روس تأکید کردهاند به دولتی تبدیل شده است که از امکانات و توانمندیهای یک قدرت بزرگ در سطح اطلاعاتی برخوردار شده است که نتایج ملموس و سریعی برای جنگی که ارتش سوریه و همپیمانانش علیه تروریسم به راه انداختهاند، خواهد داشت علاوه بر فواید زیادی که این کمکها برای فرماندهی عملیات بهمنظور شکست طرح حملات چهارجانبه فراهم خواهد کرد.
همچنین گفته میشود روسیه طی هفتههای گذشته، ارسال انواع سلاح و مهمات به انبارهای سوریه را از طریق هوایی و دریایی افزایش داده است که ناظران آن را آمادگی پیشگیرانه برای جنگی دانستهاند که ممکن است از چارچوب مرزهای سوریه هم خارج شده و منطقه را در بر بگیرد، بهویژه با توجه به اینکه اردن و اسرائیل هم در چنین جنگی وارد میشوند.
اما ناظران در خصوص ترکیه ابراز عقیده میکنند که ورود این کشور به جنگ، خطرات زیادی برای آن خواهد داشت، زیرا کشتیهای جنگی روسیه مستقر در دریای مدیترانه در چنین شرایطی دستبسته نخواهند بود و همین مسئله احتمال این را که اردوغان تصمیم به دخالت ارتش کشورش در جنگ بگیرد، کاهش میدهد، جنگی که ممکن است به یک نبرد تمامعیاری تبدیل شود که از چارچوب منطقه خاورمیانه هم فراتر رود و پیمان ناتو هم وارد آن شود که آمریکا و همپیمانانش از چنین حالتی وحشت دارند، زیرا میدانند که خرس روسی این بار با توجه به حوادثی که در اوکراین رخ داد، خیلی عصبانی است و برای دفاع از امنیت ملی خود و حفظ سوریه به هر قیمتی آماده است.
حزبالله تمام معادلات را برهم میزند
اما در خصوص حزبالله، هیچ نکته مبهمی وجود ندارد و همهچیز واضح و روشن است و خیلی به فلسفهبافی نیاز ندارد، دشمن، اسرائیل است و از نظر حزبالله، هر بلا و فاجعهای که در منطقه رخ میدهد و هر توطئهای که علیه امت اسلام طراحی میشود و نقشههایی که پشت پرده علیه فلسطین آماده میشود، همه بهسبب اسرائیل است، غدهای سرطانی که در پیکره امت کاشته شده تا جوامع را از داخل فاسد کنند تا اعراب نتوانند سر پای خود بایستند.
در این چارچوب، برخی رسانهها، اظهارات یک افسر بلندپایه روسی را در دیدار با سفیر یک کشور منطقهای در بیروت فاش کردهاند که تأکید کرده بود نبرد پس از یبرود، موارد غافلگیر کننده غیرقابل پیشبینی خواهد داشت.
پرسشی که مطرح میشود این است: آیا توافق ضمنی میان روسیه و محور مقاومت به دست آمده است مبنی بر اینکه اسرائیل باید بهای خرابکاریاش در اوکراین و عربده کشیاش در سوریه و لبنان را از گذرگاه جولان پرداخت کند؟ باید به اظهارات پوتین اشاره کرد که از وی نقل شده است که اوکراین برای روسیه همانند اسرائیل برای آمریکا است.
در صورتی که این مقایسه (اوکراین برای روسیه همانند اسرائیل برای آمریکاست) صحت داشته باشد، تعدی آمریکا به ستون فقرات روسیه و کلید امنیت ملیاش، تمام خطوط قرمز و قواعد بازی قدیمی را از بین خواهد بود و روسیه هم حق بازی در ستون فقرات آمریکا یعنی اسرائیل را برای خود محفوظ خواهد دانست تا بهای توطئهچینی علیه روسیه در گرجستان، سوریه و اوکراین را پرداخت کند.
آنچه بر وضع کنونی، نوعی ابهام هولناک حاکم میکند، سکوت پوتین و خودداری از هرگونه اظهار نظر صریح با وجود سقوط کیف در دستان مزدوران پیمان ناتو است که معنایش این است که زبان سیاسی دیگر سودی ندارد و باید منتظر غافلگیریهای نظامی آتی بود. همچنان که همه پس از افشاگری چند هفته پیش سیدحسن نصرالله میدانند که اسرائیل بدون موافقت آمریکا و پوشش سیاسی غربی نمیتوانست به یک مرکز حزبالله حمله کند و در نتیجه این نشانهای برای چراغ سبز بالاتر به اسرائیل برای مدیریت تهاجم به دمشق و حمایت از تروریستها در یکسره کردن جنگ در دیوارهای کاخ بشار اسد رئیس جمهوری سوریه بر اساس رؤیا و توهمی است که در آن به سر میبرند.
ناظران معتقدند آنچه سناریوی کشانده شدن اسرائیل را به جنگ حتی اگر برای حمایت از تروریستها در سوریه دخالت نکند، تقویت میکند این است که پاسخ حزبالله به حمله هوایی اخیر اسرائیل از داخل سوریه و بهطور مشخص از جولان صورت خواهد گرفت، زیرا زمان آن رسیده است که اسرائیل ، حساب پس دهد و جولان را به سوریه بازگرداند.
همچنین مسئله دیگری که این سناریو را مورد تأکید قرار میدهد اقدام لشگر هفتم ارتش سوریه برای پاکسازی منطقه القنیطره از میادین مینی است که پس از جنگ 1973 کار گذاشته شده بود که المیادین به آن اشاره کرد که معنایش این است که وعده چندی پیش بشار اسد رئیس جمهوری سوریه برای گشودن جبهه جولان در آستانه محقق شدن است و وعده سیدحسن نصرالله رهبر مقاومت هم درباره تحقق پیروزی بزرگ اگر فقط منظورش پیروزی بر تکفیریها نباشد، بلکه بر اسرائیل نیز محقق خواهد شد و گردانهای مقاومت که برای رویارویی با اسرائیل در جولان آماده شده و آموزش دیدهاند از ملیگراها و غیرشیعیان هستند که برای حمله به جولان و الجلیل در آمادگی کامل به سر میبرند.
از سوی دیگر باید به اعتراف مقامات رژیم صهیونیستی به توان بالای حزبالله اشاره کرد، تلآویو امروز رسماً اذعان میکند که حزبالله قادر است بهطور همزمان در سه جنگ وارد شود، جنگ با تکفیریها در سوریه و ضداسرائیل در لبنان و ضدتروریستها در داخل این کشور.
و سخن پایانی این است که بالاتر از همه مسائل گفته شده، باید به اراده و ایمان قوی رزمندگان مقاومت و در رأس آنها رهبر و پرچمدار مقاومت، سیدحسن نصرالله اشاره کرد که وعده پیروزی بزرگ بر محور سازش و توطئه کنندگان علیه سوریه و بهطور کلی علیه محور مقاومت را بیدلیل مطرح نکرده است، ایمان و ارادهای که سبب پیروزی مقاومت در سال 2000 و 2006 شد، این بار هم قادر خواهد بود در نبرد سرنوشت سازی که سید مقاومت از آن سخن گفته است، به پیروزی برسد.
مقاومتی که رزمندگانش بهگفته شیخ حسام العیلانی امام مسجد الغفران صیدا، در راه دفاع از میهن (لبنان)، از جان خود گذاشتند و خونشان بهخاطر دفاع از لبنان بر زمین ریخته شد که متأسفانه با هجمه برخی طرفهای لبنانی روبهرو است ــ و تأسفبارتر آنکه از سوی فردی هدف هجمه قرار گرفته که عنوان رئیس جمهوری لبنان را یدک میکشد و اینگونه پاداش مجاهدتها و فداکاریهایش از سوی میشل سلیمان و هوادارانش در جریان 14 مارس داده شود ــ مقاومتی که بیمنت و با تمام وجود از لبنان و ملتش دفاع میکند.
مقاومتی که جامعه جهانی را وادار کرد تا به لبنان توجه کنند و به آن احترام بگزارند و با این کشور بر این اساس تعامل کنند که دولتی است که حق دارد از سرزمین و ملت خود دفاع کند.
مقاومتی که امروز در بهترین وضعیت و قویترین حالت خود قرار دارد و کسانی که تلاش میکنند مقاومت را ــ معادله طلایی ــ حذف کنند و بهجای آن گزینه مبهم و مشکوکی وارد کنند، آگاهانه یا ناآگاهانه به رژیمی خدمت میکنند که همواره در کمین لبنان است و از هر فرصتی برای تسلیم این کشور استفاده میکند.
این مقاومت بود که بهگفته شیخ عبدالسلام الحرایش رئیس جریان عربی مقاوم لبنان پس از پیروزیهای سالهای 2000 و 2006، اکنون یک قدرت بازدارندگی تشکیل داده و دشمن صهیونیست را وادار کرده پیش از هرگونه ماجراجویی علیه لبنان، هزاران بار به عواقب خطرناک و ویرانگرش بیندیشد. مقاومتی که سبب شده است امروز رژیم اشغالگر قدس به لبنان دیگر بهعنوان یک صید آسان و لقمه راحت نگاه نکند و همواره از غافلگیریهای مقاومت در هراس و وحشت به سر ببرد.
منبع : تسنیم