اشتباهات ترکیه در مواجهه با ایران
کسانی که فکر میکنند با توانایی ناکافی میتوانند یک سیاست خارجی جوابگو را پیش ببرند، نتیجهای را که فردا به آن خواهند رسید باز هم همین نقطه است...
تصادم گفتاری که اردوغان به ایران گفت "باید از یمن، سوریه و عراق خارج شود" به اندازه قابل توجهی نتیجه مداخله آمریکا است که فکر میکند ترکیه میتواند بازی ساز باشد. در طی ۱۲ سال اخیر به آن چیزی که ترکیه با پیشتازی در میدانی که با مداخلهی خارجی باز شده بود نرسید، ایران با صبر در قلعهی (جای) خودش به آن دست یافته است. آنکارا همیشه بازی را اشتباه طراحی کرده است؛ چرا که خواست تا جلوی تهران را بگیرد اما فراموش کرد که در مناطقی که نفوذ مشترک دارند، نه مناقشه با ایران، بلکه همراهی منفعت بیشتری برایش دارد.(1) در این نوشتار به بررسی اشتباهات استراتژیک ترکیه نسبت به رویکرد ایران در کشورهای منطقه میپردازیم.
1- توهین به ملت ایران
یک روز قبل از دیدار رئیس جمهور، رجب طیب اردوغان از تهران، سرو صدای نمایندگان مجلس کشورمان برای نیامدنش بلند شده بود. ۶۴ نماینده به رئیس جمهور حسن روحانی نامه نگاشته بودند که اردوغان به ملت ایران توهین نموده است و باید عذرخواهی نماید. با وجود اینکه در گذشته یکی دو بحران دیپلماتیک با ایران پشت سر گذاشته شده است، تاکنون وضعیتی که به صورت مستقیم دیدار رهبران کشورها را به چالش بکشد تجربه نشده است. هنوز هم اجماع تفکر سازمانی دو کشور برای روابط حسن همجواری و استحکام روابط تجاری دیدار یک روزه را بدون مسئلهای میگذراند.
دیدار اردوغان با روحانی
2- رویکرد ایران به اشغال یمن
فرار از یمن همین تازگیها اتفاق افتاد. بعد از قول حمایت لجستیکی از حملات سعودیها به یمن، دروازههای این کشور ممکن است برای مدت طولانی به روی ترکها بسته بماند. برای وضعیتی متفاوت از این باید منتظر پیروزی ملک سلمان باشند و آن پیروزی شاید هیچگاه پیش نیاید. عملیات سعودیها که ویرانی و مرگ را به بار آورده است، نه تنها که حوثیها را عقب نرانده است، بلکه باعث گسترش مناطق تحت سلطهی آنها شده است. «ریاض یاسین» وزیر امور خارجه یمن، از طرفداران سعودیها که با حسرت و آرزو میگفت "حوثیها را بمباران کنید" میگوید که "عملیات طوفان قاطعیت" نه حوثیها را بلکه فقط فرودگاهها و بندرهای کشور و ساختمانهای دولتی را تخریب نموده است. البته یاسین هنوز هم درس نگرفته است؛ که حالا برای عملیات زمینی دعوتنامه میفرستد، مثل اینکه چیزی متفاوتتر از عملیات هوایی به ارمغان خواهد آورد.
چاووش اوغلو: رویکرد ایران در یمن ممکن است منطقه را با فاجعه روبه رو کند
مناقشات که شروع شد، ایران طرف برنده و ترکیه طرف بازنده شد. بعد از این نقطه هم، پیشرفت ایران برای آنکارا دردآور شد و با حالتی جنون آمیز تئوری "ایران، بغداد، بیروت، شام و صنعا را اشغال نموده است" را پی گرفته است. گرفتن پشت سعودیها با روحیهای مذهبگرا و حمایت از حمله به یمن هم خط بطلان کشیدن روی کل گفتمان پرچمداری ترکیه در طی بیداری اسلامی است.
پاتریک بوکانان از نامهای مطرح قشر محافظهکار آمریکا است که همانند اردوغان مشکل ایران را دارد اما نتیجهی متفاوتی به دست آورده است. بوکانان در دوران ریچارد نیکسون، جراد فورد و رونالد ریگان مشاور ریاست جمهوری امریکا را به عهده داشته است، یک روزنامه نگار و تحلیلگر که در نوشتهای تحت عنوان ”پارسها میآیند” به صورت خلاصه اینگونه بیان میدارد:
«مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل شعار حوثیهاست. اما حوثیها چه کسی را به عنوان دشمن میبینند؟ القاعدهای که در شبه جزیره حضور دارد. القاعده دشمن ما هم هست.
گفته میشود که گوهر سلطنتی امپراطوری جدید پارسها، عراق است. امپریالیستهای ایرانی این را چگونه به دست آوردند؟ جورج بوش ارتش را به عراق فرستاد، صدام بزرگترین دشمن ایران را سرنگون ساخت و اکثریت شیعی را که پیوندهای دینی و تاریخی با ایران دارند را بر سر قدرت آورد.
به شام (دمشق) که برسیم؛ ایران رژیم علوی و شیعی بشار اسد را حمایت میکند که حافظ اسد، پدر اسد، متحد بوش پدر در عملیات طوفان صحرا بود.
پاتریک جی بوکانان، مشاور اسبق رونالد ریگان
به بیروت که برسیم؛ پس از اشغال لبنان در سال ۱۹۸۲ توسط آریل شارون، حزب الله بهعنوان یک جنبش مقاومت به میان آمد. اسحاق رابین از نتیجهای که به میان میآمد پشیمان خواهد بود. «جن شیعی را از بطری خارج کردیم.» امروز وقتی به هرج و مرج خاورمیانه نگاه میکنیم شاید علاوه بر عراق و افغانستان در لیبی، یمن و سوریه هم حکومتهای فقیر را به ترتیب ببینیم. فاجعهی استراتژیک به میزان بزرگی اثر ماست. اما اگر القاعده و داعش دشمنان واقعی ما باشند، فعلاً ایران، حزب الله، اسد و حوثیها متحدینی هستند که با ما در یک صف میجنگند. دهشتآفرینان ممکن است امپراطوری جدید پارسها را برای همه بشریت بهعنوان یک تهدید بنگرند. از نزدیک که بنگریم، در دنیایی با اکثریت سنی، شیعیان را بهعنوان منحرف تحقیر میکنند. و هیچکدام از گروههای تروریستی که از آنها میترسیم و نفرت داریم مانند القاعده، داعش، انصار الشریعه، بوکو حرام، شیعه نیستند، همهی آنها سنی هستند».(2)
نماز عید فطر اعضای داعش در استانبول ترکیه قبل از اعزام به "جهاد"
3- حمایت از گروه های تروریستی
سخنان بوکانان علاوه بر مبارزه با القاعده و داعش، روشنگر تأثیر پیش توافق هستهای با ایران در لوزان، بر سیاست آمریکا است. تشخیص بوکانان را میتوان به عنوان موضع غیرمتعارفانه او که باعث خشم لابی صهیونیستی شده است تفسیر نمود. اما این تغییری در این حقیقت که یک شیوه متفاوت در مقابله با ایران به وجود آمده است نمیدهد. به این ترتیب مشاهده افزایش تعداد محافل سیاسی در واشنگتن که اتحاد با رژیمهای سنی که سازمانهای افراطی را ایجاد مینمایند را به پرسش بگیرند و همکاری با ایران را پیش بکشند غیرمنتظره نخواهد بود. مسئله اصلی در اینجا این است که اگر ایرانی که با القاعده و داعش میجنگد بهعنوان شریک جدید ایالات متحده آمریکا به میان آید، ترکیه کجا خواهد نشست. نام ترکیه با سازمانهای در حال افزایش متعصبی که خوی خشونتگری دارند یاد میشود. ورای اینکه ترکیه متحد آمریکا باشد یا نباشد، این وضعیتی است که نیاز به تنظیم ریشهای گرایشهای سیاست خارجی ترکیه دارد. کسانی که فکر میکنند با توانایی ناکافی میتوانند یک سیاست خارجی جوابگو را پیش ببرند، نتیجهای را که فردا به آن خواهند رسید باز هم همین نقطه است. تخلیههای بیشتری در راه است. هر تخلیه به معنی یک حلقه جدید انزوا است.(3)
حمایت های قطر و ترکیه از داعش
زمانی که ترکیه با سوریه تنها متحد ایران در جهان عرب روابط نیک برقرار میکرد، تهران پیش پای آن سنگ اندازی نکرد. سوریه بدون اینکه از محوری که ایران در رأس آن بود خارج شود، با آنکارا توانست دوست باشد. این یک نوع رقابت صلح آمیزی بود که هم برای ترکیه و هم برای ایران منفعت بخش بود. تخلیه سفارت در سوریه توسط ترکیه اولین گام یک انحراف فاجعه بار بود؛ انحرافی که امروزه دامن ترکیه را نیز گرفته است. همیشه برطرف کردن یک آتش فتنه به سادگی ایجاد آن نیست.
تظاهرات در استانبول در اعتراض به حمایت آنکارا از تروریستها در سوریه
در عراق هم در بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ وضعیتی وجود داشت که به نفع هر دو کشور بود. با تلاشهای آنکارا در انتقال قدرت به سنیها در عراق و خروج حکومت شام در سوریه از شبکه متحدین قدیمیاش رقابت تندتر شد. کار به جنگ نیابتی کشیده شد.
تلاشهای آنکارا در انتقال قدرت به سنیها
باز هم در دورانی حماس از ایران اسلحه و از ترکیه حمایت سیاسی میگرفت. ترکیه در صدد جدا کردن حماس از ایران برآمد، هم خودش و هم حماس ضرر کردند. نمونههای دیگری را هم میتوان به ترتیب آورد که نشان دهد چنانچه مداخله در امور داخلی و طرفداری به میان نمیآمد، ایران و ترکیه میتوانستند با رقابتی شیرین در منطقه تحت نفوذشان با هم حرکت نمایند.
ترکیه در صدد جدا کردن حماس از ایران
نتیجهگیری
با وجود پنج یا شش سال تخریب، با این منطق کسانی هستند که می گویند "ترکیه باید راه توقف ایران را بیابد". رقابت بر اساس عناصر مناقشه آفرین در شرایط فعلی، بازی شطرنجی نیست که ترکیه آن را ببرد. برای حل مشکلات موجود در منطقه لازم است که ایران و ترکیه همفکری نموده و با هم همکاری نمایند. امید است که قبل از اینکه در پایتخت دیگری نیاز به عملیات تخلیه بهوجود آید کسی این حقیقت را ببیند. همیشه برطرف کردن یک آتش فتنه به سادگی ایجاد آن نیست.
منابع:
(1) http://www.azariha.org/?lang=fa&muid=55&item=1585
(2) http://farsi.rasthaber.net/?p=15627
(3) http://www.azariha.org/?lang=fa&muid=55&item=1585