ابعاد راهبرد جدید محور مقاومت در الجلیل و کرانه باختری
با توجه به تصریح رهبران محور مقاومت بر گسترش حوزه جغرافیایی مقاومت به نظر میرسد این محور به دنبال تدوین یک راهبرد جدید است که دارای اهداف و ابعاد مختلف است که نتیجه آن ایجاد ناامنی در مناطق اشغالی و جلوگیری از ماجراجویی جدید رژیم صهیونیستی است که این خود زمینهساز آزادی مناطق اشغالی بیشتر خواهد شد...
مقام معظم رهبری و سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در این برهه زمانی راهبرد جدید محور مقاومت یعنی مسلح کردن کرانه باختری و آمادگی برای حضور نیروهای مقاومت در «الجلیل» واقع در شمال اراضی اشغالی را مطرح کردند و با توجه به تحولات راهبردی منطقه دلیل اعلام این راهبرد جدید از سوی محور مقاومت در چیست.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان برای اولین بار در شانزدهم فوریه 2011 بر آزادسازی منطقه الجلیل در صورت ماجراجویی رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان و ایران تأکید کرد که این امر زمینهساز یک راهبرد جدید مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی بود، این راهبرد در سوم سپتامبر 2012 نیز در مصاحبه ایشان با «شبکه المیادین» نیز به شکل جدیتری تکرار شد.
این موضعگیری در بطن تحولات سوریه از دید اکثر کارشناسان نادیده گرفته شد تا اینکه در اول مرداد 1393 رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان بر تسلیح کرانه باختری تأکید کرد. بعد از این سخنان شاهد تحولاتی در اراضی اشغالی کرانه باختری و قدس بودیم.
در اکتبر 2014 نیز شاهد عملیات حزبالله در عمق خاک فلسطین اشغالی بودیم؛ این پازل وقتی تکمیل شد که سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در مصاحبه جدید خود با شبکه المیادین در پانزده ژانویه 2015 بر گسترش توان عملیات حزبالله در منطقه الجلیل و ماورای آن تأکید کرد.
به نظر میرسد با توجه به اقدامات اخیر رژیم صهیونیستی در هدف قرار دادن برخی از مواضع محور مقاومت در سوریه و همچنین تهدیدهای این رژیم علیه این محور، تدوین و اعلام یک راهبرد جدید ضروری است و به همین دلیل ما شاهد تأکید رهبر انقلاب بر تسلیح کرانه باختری و همچنین تاکیدسید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان بر آزادسازی الجلیل در این برهه زمانی بودیم تا ضمن تبیین راهبرد جدید مانع از ماجراجوییهای جدید رژیم صهیونیستی شود.
در مورد منطقه استراتژیک الجلیل باید گفت این منطقه از نظر تاریخی، دینی و ژئواستراتژیکی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از دیرباز سیطره بر منطقه الجلیل زمینهساز تسلط بر بیتالمقدس بوده، این امر در تاریخ باستان در تسلط روم بر بیتالمقدس و همینطور در جنگهای صلیبی و اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی مسبوق به سابقه است.
همچنین منطقه الجلیل در ادیان ابراهیمی از مناطق مقدس به شمار میرود به طوری که شاهد وجود نام آن در تورات، عهد عتیق و عهد جدید بوده و یکی از مناطق تحت سیطره دولت یهودیه در دوره حضرت داود نبی و سلیمان علیهمالسلام و امپراتوری مکابیز بوده که یکی از بخشهای ترسیمی طرح صهیونیسم بینالملل برای ایجاد کانون یهودیان محسوب میشود.
از نظر ژئواستراتژیکی منطقه الجلیل از دو بخش علیا در شمال و سفلا در جنوب تشکیل شده است. منطقه الجلیل علیا پوشیده از ارتفاعات که از شمال به کوهستان جنوب لبنان و از شرق به دریاچه طبریه و بلندیهای جولان و از سمت غرب به سواحل مدیترانه و بنادر حیفا و عکا و از جنوب به الجلیل سفلا که خود شامل دره مرج ابن عامر است که به کرانه باختری رود اردن وصل میشود. آب شیرین دریاچه طبریه و رودهای پیرامون آن و تسلط بر بلندیهای جولان، دره مرج ابن عامر و بنادر حیفا و عکا از ویژگیهای ژئواستراتژیکی این منطقه محسوب میشود.
حفظ امنیت و تسلط بر الجلیل از چند جهت برای رژیم صهیونیستی حائز اهمیت ویژهای است که عبارت است از:
1. تضعیف جایگاه منطقه الجلیل به دلیل تقدس آن برای صهیونیسم جهانی ضربه مهلکی به ایدئولوژی و ماهیت رژیم صهیونیستی است؛
2. به هم خوردن امنیت منطقه الجلیل و خارج شدن آن از سیطره کامل اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی به دلیل همسایگی با جنوب لبنان، موجب کاهش سطح عملیات رصد گروههای مقاومت در لبنان میشود؛
3. تضعیف جایگاه امنیتی منطقه الجلیل به عنوان سر پل بلندیهای جولان بر مشکلات امنیتی این منطقه و کاهش سطح تهدید این رژیم بر دو پایتخت عربی یعنی دمشق در سوریه و امان در اردن است؛
4. نزدیکی این منطقه به کرانه باختری احتمال ایجاد یک محور عملیاتی وابسته به محور مقاومت بین جنوب لبنان تا کرانه باختری شود که از جولان اشغالی توسط سوریه حمایت شود؛
5. بخش قابلتوجهی از جمعیت منطقه الجلیل و جنوب آن، شهر ناصره، را عربهای ساکن در سرزمینهای اشغالی 1948 تشکیل میدهند که وارد شدن این پتانسیل به محور مقاومت، کار را برای رژیم صهیونیستی دشوار خواهد کرد؛
6. رژیم صهیونیستی به ناحیه جولان و فعالیت گروههای مقاومت در قنیطره نیز بسیار حساس است، زیرا ایجاد کانالی از ارسال سلاح به جولان اشغالی به داخل منطقه الجلیل یعنی باز شدن دریچه به داخل اراضی 1948 است؛
7. منطقه الجلیل و بلندیهای جولان به دلیل وجود کوهستان برفگیر، دریاچه طبریه و رودخانههای پیرامون آن از منابع اصلی آب فلسطین اشغالی به شمار میرود و وجود هر گونه ناامنی در آن موجب ایجاد بحران آب در رژیم صهیونیستی خواهد شد زیرا یکی از مباحث استراتژیک منطقه فلسطین از دیرباز موضوع آب بوده که رژیم صهیونیستی هم بعد از تشکیل آن را به خوبی درک کرده و در صدد به دست آوردن منابع بیشتر آب برای جلوگیری از بحران داخلی در آن شده و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان ادامه اشغال جولان، ورای مباحث امنیتی، نیز به همین دلیل میباشد.
راهبرد فعلی محور مقاومت، آزادی سرزمینهای اشغالی جنوب لبنان و سوریه بوده است که بخشی از آن یعنی آزادی جنوب لبنان تقریباً محقق شده است و با توجه به موارد ذکرشده در فوق برای کاهش سطح پوشش امنیتی رژیم صهیونیستی بر جنوب لبنان و آزادی بلندی جولان ضرورت تدوین یک راهبرد جدید احساس میشد و به نظر میرسد اتخاذ این راهبرد و بخشی از آن توسط رهبران مقاومت اعلام شده است. این راهبرد جدید به نظر میرسد همزمان اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را دنبال میکند که عبارتاند از:
1. اهداف کوتاهمدت: در مورد اهداف کوتاهمدت این راهبرد به نظر میرسد که محور مقاومت به دنبال ایجاد جنگ روانی برای ناامن کردن رژیم صهیونیستی است تا از این طریق این رژیم را مجبور به گسترش و تمرکز عملیاتی در این منطقه کند. این منطقه هم به دلیل سالها فعالیت حزبالله و نیروی های امنیتی سوریه و وجود عربهای فلسطینی از قابلیت رصد بیشتری برای مقاومت برخوردار است، به همین دلیل ضربهپذیری بیشتری پیدا میکند و محیط مناسبی را برای انجام عملیات ایزایی و چریکی است که بعد تبلیغاتی زیادی را ایجاد میکند.
2. اهداف میانمدت: در مورد اهداف میانمدت به نظر میرسد که اتخاذ یک راهبرد واحد با اجزای مختلف محور مقاومت شامل ایران، سوریه، گروههای فلسطینی و لبنانی دارای زمینهچینی و برنامهریزی و هماهنگی برای رسیدن به تاکتیکهای اطلاعاتی و امنیتی متناسب با راهبرد جدید میباشد و این امر با توجه به رهبری و فرماندهی مختلف در این گروهها بسیار زمانبر بوده تا به توان واقعی خود برسد و این هماهنگی نیز از اهداف میانمدت میباشد.
3. اهداف بلندمدت: در مورد اهداف بلندمدت به نظر میرسد گسترش دامنه عملیات مقاومت از جنوب لبنان تا کرانه باختری و از الجلیل تا بلندیهای جولان است که این امر زمینهساز آزادسازی مناطق اشغالی فلسطین و پایان اشغالگری رژیم صهیونیستی در آن است.
اتخاذ این راهبرد و اعلام آن توسط رهبران محور مقاومت دارای ابعاد و تأثیرات در سه سطح تحلیل داخلی، منطقهای و بینالمللی میباشد که عبارتاند از:
1. رژیم صهیونیستی: بزرگترین بحران داخلی رژیم صهیونیستی، احساس ناامنی صهیونیستهای مقیم در رژیم صهیونیستی است و هدف دولت این رژیم نیز در سالهای اخیر، امن جلوه دادن اراضی اشغالی و جذب مهاجران جدید و جلوگیری از مهاجرت معکوس بوده است، هر نوع ایجاد و القای ناامنی، این هدف دولت رژیم صهیونیستی را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین رژیم صهیونیستی سالهاست با بحران اقتصادی روبروست که این امر موجب نارضایتی عمومی در آن شده است، وجود این تهدید موجب افزایش هزینههای امنیتی و نظامی میشود که دولت برای تأمین بودجه سنگین آن مجبور به کاستن از برخی از هزینههای عمومی میشود که این امر نیز بر بحران اقتصادی و معیشتی افزوده و موجب افزایش نارضایتی میشود این وضعیت زمینهساز تغییرات پیدرپی دولت و در نتیجه بیثباتی سیاسی و اقتصادی در این رژیم خواهد شد.
2. منطقه غرب آسیا: بحران سوریه و عراق و مدیریت نسبی آن توسط محور مقاومت، این پیام را به رقبای منطقهای آن داشت که این محور توان حفظ خود را تحت شدیدترین بحرانها داشته و قدرت آن نیز به شکل روزافزونی در حال افزایش است. این امر نشاندهنده توانایی محور مقاومت در اجرای راهبردهای اتخاذی در ابعاد مختلف میباشد و رژیم صهیونیستی نیز به عنوان اصلیترین دشمن این محور در معرض خطر بیشتر نسبت به گذشته قرار خواهد گرفت.
3. عرصه بینالملل: قدرتهای بزرگ غربی در سالهای اخیر سعی در تجاهل و نادیده گرفتن قدرت محور مقاومت داشتهاند اما بعد از بحران سوریه و عراق و تشکیل ائتلاف علیه تروریسم و عدم توانایی مقابله با تهدیدات تروریسم جهانی، متوجه قدرت این محور شده و سعی در ایجاد پل ارتباطی اجزای این محور شدهاند برای مثال میتوان به جدی شدن مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران با پنج بعلاوه یک و دیدار فرستاده ویژه رئیسجمهور فرانسه «ژان فرانسوا ژیرو» با مقامات حزبالله اشاره کرد و در این فضا هر پیامی از سوی محور مقاومت را جدی تلقی و سعی در تحلیل و برنامهریزی خاص برای آن کنند.
در جمعبندی مطالب فوق باید گفت با توجه به تصریح رهبران محور مقاومت بر گسترش حوزه جغرافیایی مقاومت به نظر میرسد این محور به دنبال تدوین یک راهبرد جدید است که دارای اهداف و ابعاد مختلف است که نتیجه آن ایجاد ناامنی در مناطق اشغالی و جلوگیری از ماجراجویی جدید رژیم صهیونیستی است که این خود زمینهساز آزادی مناطق اشغالی بیشتر خواهد شد.
منبع : اندیشکده تبیین