ابعاد جدید حمله عربستان به یمن
عربستان با نسلکشی با بمبهای اهدایی آمریکا، انگلیس و فرانسه و همراهی برخی کشورهای عربی و صهیونیستها در حالی در تصور تبدیل یمن به لیبی دیگر و استفاده از عملیات تیر طلایی ....
جهان در حالی معطوف به تحولات سوریه و عراق و جنایات گروههای تروریستی، از جمله داعش در مناطق مختلف جهان بود که در 26 مارس 2015 عربستان سعودی یمن را آماج حملات گسترده زمینی و هوایی قرار داد. ائتلافی از عربستان و 9 کشور عربی با حمایتهای آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی یمن را از زمین و هوا هدف بمبارانهای شدید قرار دادند؛ در حالی که ارتش و کمیتههای مردمی یمن نیز به مقابله با این حملات روی آوردند. تجاوز ائتلاف سعودی ـ آمریکایی به یمن در حالی وارد پنجمین ماه شده است که روند تحولات نکات مهم و قابلتأملی را در باب این کشور و سرنوشت جنگ و عوامل آن آشکار ساخته است. در این اوضاع این سؤال مطرح میشود که دستاوردهای متجاوزان به یمن چه بوده و چه میزان از اهداف آنان محقق شده است؟ دستاوردهای مقاومت یمن چه بوده و چه سرنوشتی در انتظار کشورشان است و در نهایت نقش مؤلفههای منطقهای و جهانی، از جمله سازمان ملل و کشورهای غربی در این فرآیند چیست؟ تجاوز عربستان به یمن تجاوز عربستان به یمن عملاً از زمانی کلید خورد که منصور هادی با سر باز زدن از توافق «صلح و مشارکت» با تمام جریانها و گروههای یمنی که در سپتامبر ۲۰۱۴ منعقد شده بود و استعفا از سمت ریاستجمهوری به عدن فرار کرد و در آنجا دولت تشکیل داد. وی که با استعفا از ریاست جمهوری، از مسئولیت خود در خارج ساختن کشور از بحران سر باززده بود، ادعای بازپسگیری استعفا و اداره کشور را مطرح کرد. اقدامی که عملاً یمن را به دو بخش با پایتختی صنعا و عدن تقسیم نمود و با مخالفت مردمی و گروههای یمنی مواجه شد، چنانکه حتی مردم عدن نیز به برپایی تظاهرات علیه منصور هادی و وابستگی وی به عربستان پرداختند. جالب توجه آنکه برخی از کشورهای عربی و غربی سفارتخانههای خود را به عدن منتقل کردند که از آن جمله قطر، عربستان و امارات بودند تا عملاً تجزیه یمن را اجرایی سازند. این سناریو با بیداری کمیتههای مردمی با محوریت انصارالله و ارتش یمن و تسلط آنان بر بسیاری از مناطق از جمله بر عدن ناکام ماند. پس از تصرف عدن منصور هادی به عربستان گریخت. این اقدام در حالی ماهیت واقعی وی و عوامل بحرانساز در یمن را آشکار ساخت که همزمان تحرکاتی خاص در حوزه منطقهای و جهانی آغاز شد. در این راستا، شورای همکاری خلیجفارس ادعای حمایت از منصور هادی با نام رئیسجمهور یمن را مطرح و راهکاری چند بندی را برای به اصطلاح خروج یمن از بحران ارائه کرد که محور آن را نیز خلع سلاح تمام کمیتههای مردمی و مخالفان منصورهادی و عربستان و بازگشت وی به قدرت تشکیل میداد. نهایت این طرح بازگرداندن یمن به دوران پیش از توافق مشارکت و صلح در سپتامبر 2014 بود که عملاً انقلاب مردم یمن و خواست آنان برای خروج از دیکتاتوری منصور هادی و سلطه عربستان را در پی داشت. همزمان کشورهای غربی با محوریت انگلیس و آمریکا قطعنامه شورای امنیت را تصویب کردند که به نوعی تکرار مصوبات شورای همکاری خلیجفارس بود که بر اساس آن هیچ حقی برای مردم یمن مبنیبر داشتن حق تعیین سرنوشتشان وجود نداشت. در نهایت، عربستان در 26 مارس به بهانه درخواست منصور هادی، رئیسجمهور فراری و مستعفی یمن مبنی بر آزادسازی این کشور از آنچه عاملان بیثباتی کشور مینامید عملیات نظامی گسترده علیه یمن را با ائتلافی از 9 کشور عربی و حمایت کشورهای غربی علیه یمن آغاز کرد. نکته قابل توجه آنکه نماینده سازمان ملل در امور یمن رسماً اعلام کرده است، حمله عربستان به یمن دقیقاً زمانی صورت گرفت که گروههای یمنی در حال توافق نهایی برای اجرای راهکار سیاسی بودند و صرفاً موارد اختلافی بسیار کوچکی میان طرفین مانده بود، اما حملات عربستان تمام این دستاوردها را نابود کرد. مقاومت یمنیها در قالب کمیتههای مردمی با محوریت انصارالله و ارتش یمن در حالی طرح سلطه بر یمن با حملات نظامی را ناکام ساخت، بهگونهای که جهانیان عربستان را با وجود کشتار بیرحمانه مردم غیرنظامی و نیز نابودسازی 90 درصد زیرساختهای یمن بازنده جنگ نامیدند که دشمنان یمن مرحله چهارم طرح خود را به روی صحنه بردند. نشست ژنو برای بررسی راهکار سیاسی با محوریت بانکیمون، دبیرکل سازمان ملل نیز در حالی برگزار شد که عربستان با کارشکنی در روند برگزاری نشست، از جمله ایجاد اخلال در پرواز هیئت انصارالله و زمینگیر ساختن پرواز آنان در جیبوتی و نیز اعمال فشار بر سازمان ملل برای محور قرار دادن خواست عربستان در مذاکرات عملاً راهکار سیاسی برای پایان بحران یمن را به ناکامی کشاند. عربستان و سناریوی تیر طلایی عربستان که در چهار مرحله با شکست مواجه شده بود، بعد جدیدی از تجاوز به یمن را آغاز کرد و آن اجرای عملیات تیر طلایی برای به اصطلاح آزادی عدن بود. بر اساس این طرح، عربستان رویکرد جدیدی در قبال یمن در پیش گرفت که به نوعی میتوان آن را تکرار سرنوشت لیبی در یمن دانست. در سال 2011 کشورهای غربی برای آنکه بتوانند بر لیبی مسلط شوند، بنغازی را مرکز نیروهای وابسته به خود قرار داده و با تسلیح و حمایتهای هوایی و لجستیکی از آنان و ایجاد فضای رسانهای برای دادن مشروعیت به اقدامات این گروهها هدایت آنان به سوی اهداف از پیش تعیین شده را اجرایی کردند. البته در نهایت غرب برای رسیدن به منافع خویش از اجرای تعهدات خود در قبال لیبی خودداری کرده و این کشور را در موجی از بحران و ناامنی رها ساخت، چنانکه این کشور اکنون در آتش تروریسم و جنگ داخلی میسوزد. آنچه به گفته مقامات اماراتی بهمنزله متحد اصلی عربستان در طرح تیر طلایی برای آزادی عدن طراحی شده بود، آن است که نیروهای وفادار به منصور هادی با حمایت ائتلاف آمریکایی ـ سعودی در عدن مستقر شده و حکومت تشکیل میدهند و از آنجا نیز سایر مناطق را آزاد میکنند. همزمان با این ادعای اماراتیها، الحاج نخستوزیر فراری منصور هادی نیز از تشکیل هیئت دولت در عدن خبر داد و رسانههای عربستانی نیز از پرواز هواپیماهای عربستانی به فرودگاه عدن سخن گفتند. این اقدام در اوایل مرداد ماه در حالی صورت گرفت که گروههای یمنی آن را تکذیب و حبابی رسانهای برای پنهانسازی شکستها و جنایات عربستان عنوان کردند. نکاتی درباره عملیات تیر طلایی عملیات به اصطلاح تیر طلایی در عدن اوایل مرداد در حالی آغاز شد که در باب آن چند شاخصه قابلتأمل وجود دارد که بیانگر ورود تحولات یمن به دورانی حساس و سرنوشتساز است. - عربستان در حالی ادعای ورود نیروهای منصور هادی به عدن را بهانه اجرای عملیات تیر طلایی عنوان کرده است که شواهد و مدارک نشان میدهد، بخش اعظم این نیروها، از القاعده و حتی داعش بودهاند که مأموریت سلطه بر مناطقی همچون حضرالموت، تعز، مارب و اب به آنان واگذار شده بود. داعش با انتشار بیانیهای رسماً همکاری خود با عربستان در عملیات تیرطلایی را اعلام داشت که نشانگر عمق ورشکستی عربستان در عملیات نظامی و رویکرد آن به بهرهگیری از تروریستهای القاعده و داعش برای فرار از شکست در برابر ایستادگی یمنیها است. - در حالی بسیاری از کشورهای عربی از ادامه همکاری با عربستان سر باز زدهاند که امارات تمامقد وارد عرصه کشتار مردم یمن شده و بر حضور در عملیات تیر طلایی تأکید کرده است. بسیاری معتقدند، امارات از موقعیت بندری و تجاری عدن بهشدت نگران است و با ورود به این عملیات و نابودسازی عدن به دنبال حفظ موقعیت دبی است، در حالی که همزمان با اجرای خواستههای عربستان در تصور رسیدن به قدرت منطقهای در رقابت با قطر است. -اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا در اوایل مرداد با ادعای آگاهسازی عربستان از روند مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 به عربستان سفر کرد که محور این سفر را دادن بمبهای جدید و آزادی عمل برای ادامه کشتار در یمن تشکیل میداد. همزمان محافل رسانهای از جمله المیادین اعلام کردند، انگلیس بمبهای هدایت شونده در اختیار عربستان قرار داده است که در یمن به کار گرفته میشود. فرانسه نیز که در اوایل مرداد به تفریگاه ملک سلمان، پادشاه سعودی مبدل شد، از ارسال تسلیحات برای عربستان و متحدانش خبر داد. گفتنی است، محافل رسانهای اعلام کردند، رژیم صهیونیستی نیز در اتاق عملیات تیر طلایی و حتی بمباران یمن نقشی اساسی دارد. موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز 5 مرداد در حالی به عربستان سفر کرد که سخنی از جنایت سعودی در یمن به میان نیارود تا نشانگر حمایت اروپا از این جنایات و کشتار باشد که سندی دیگر بر واهی بودن ادعای بشردوستی و صلحطلبی غرب است. - عربستان که در طول 4 ماه از هیچ جنایتی فروگذار نبوده، همزمان با حمایت از تروریستها در عملیات تیر طلایی در عدن، بمباران گسترده مناطق مسکونی یمن را اجرا کرد چنانکه در حملات سعودی در دوم مرداد ماه به تعز و بهویژه منطقه المخاء بیش از 100 نفر شهید و صدها نفر زخمی شدند؛ در حالی که بسیاری از آنان را زنان و کودکان تشکیل میدادند. محافل رسانهای این جنایات را برابر با جنایتهای رژیم صهیونیستی در قانا دانستهاند که به شهادت و زخمی شدن صدها زن و کودک منجر شد. - سازمان ملل متحد نیز نقشی قابلتأمل در اجرای سناریوی تیر طلایی و دور جدید کشتار مردم یمن داشته است. بر اساس گزارشهای منتشره در حالی نمایندگان کمیتههای مردمی از جمله انصارالله در حال رایزنی با سازمان ملل برای راهکار سیاسی بودند، آنان به درخواست سازمان ملل به کاهش حضور نظامی در عدن و مناطق جنوبی پرداخته و در حال واگذاری امور امنیتی به قبایل جنوبی بودند که عربستان از این خلأ استفاده و ورود تروریستها در لوای نیروهای وفادار به منصور هادی به عدن را اجرایی ساخت. برخی ناظران سیاسی خیانت سازمان ملل به گروههای یمنی را از عوامل آغاز بحران عدن و تحرکات عربستان در این منطقه میدانند. جالب توجه آنکه سازمان ملل که از ارسال کمکهای بشردوستانه و دارویی به یمن خودداری میکرد، همزمان با آغاز عملیات تیر طلایی سعودی از پهلو گرفتن کشتی امدادرسان در سواحل عدن خبر داد. جریانهای وابسته به کمیتههای مردمی یمن اعلام کردند، عربستان تحت نام کمکهای بشردوستانه زیر چتر سازمان ملل در حال وارد ساختن تسلیحات به عدن برای داعش و القاعده است. سرنوشت عملیات تیر طلایی عربستان با نسلکشی با بمبهای اهدایی آمریکا، انگلیس و فرانسه و همراهی برخی کشورهای عربی و صهیونیستها در حالی در تصور تبدیل یمن به لیبی دیگر و استفاده از عملیات تیر طلایی عدن برای جبران شکستهایش بود که روند تحولات از ناکامی این طرح حکایت دارد. مهمترین مسئله فروپاشی ادعای اصلی عربستان برای تجاوز و کشتار در یمن بود. سعودیها در حالی مقابله با انصارالله و قدرتطلبی آن را بهانه جنگ عنوان کردند که همزمان با عملیات تیر طلایی، 16 گروه سیاسی و قبیلهای بزرگ یمن رسماً به انصارالله برای پاسخگویی به تجاوزات سعودی اختیار تام دادند و کمیتههای مردمی و ارتش یمن نیز بر همراهی با انصارالله تأکید کردند. همزمان مردم یمن تظاهراتهای متعددی در مناطق مختلف یمن برگزار کرده و ضمن محکومسازی حملات سعودی و سکوت سازمان ملل، بر حمایت از انصارالله تأکید کردند. این تحولات از یک سو نشانگر جایگاه مردمی و سیاسی انصارالله بوده و از سوی دیگر عدم مشروعیت مردمی و سیاسی منصور هادی را نشان میدهد که شکستی سخت برای ریاض است. در حوزه عملیاتی و نظامی نیز کمیتههای مردمی و ارتش در کنار پاکسازی بسیاری از مناطق تعز، عدن و... از تروریستها توانستهاند پایگاههای نظامی عربستان را هدف قرار دهند که از آن جمله مرکز فرماندهی نیروهای بحرینی و اماراتی و پایگاه نظامی جازان عربستان بوده است. یمنیها عملأ دامنه جنگ را به خاک عربستان کشاندهاند. نکته قابل توجه آنکه در بخشهایی از عربستان از جمله نجران نیز مردم علیه عربستان دست به سلاح بردهاند که عربستان با بمباران و کشتار گسترده ساکنان این مناطق به دنبال پنهانسازی عملیات مردمی است. نکته دیگر آنکه در حوزه جهانی نیز عربستان موقعیت مناسبی ندارد، چنانکه از یک سو عفو بینالملل در گزارشی ضمن تأکید بر آنکه بیش از چهار هزار نفر در حملات سعودی کشته و بیش از 20 هزار نفر مجروح شدهاند، حملات سعودی را مصداق بارز جنایت جنگی و همردیف جنایات صهیونیستها در غزه دانسته است. مجموع این ناکامیها موجب شد تا عربستان به اجبار در 5 مرداد ماه آتشبس یکجانبه اعلام کند تا فضای افکار عمومی را از جنایات خود بهویژه کشتار در المخاء و نیز شکست عملیات تیر طلایی به اصطلاح آزادسازی عدن و بهویژه اعتماد سراسر یمنیها به انصارالله و دادن اختیار تام به این جریان مردمی برای پاسخگویی به تجاوزات ائتلاف آمریکایی ـ سعودی را پنهان سازد. البته در دوران آتشبس نیز حملات سعودی متوقف نشده و به کشتار مردم یمن ادامه داد. این شکست چنان سنگین بوده که برخی ناظران سیاسی آغاز حملات ترکیه به سوریه به بهانه مقابله با پ.ک.ک و داعش را طراحی سعودی ـ آمریکایی برای انحراف افکار عمومی از تکرار شکست عربستان در برابر مقاومت مردم یمن میدانند. البته روند تحولات نشان میدهد، ائتلاف سعودی ـ آمریکایی همچنان از شکستهای متعدد در یمن درس نگرفته و بر کشتار و حمایت از القاعده و داعش در یمن ادامه میدهند که میتواند نشانههای آغاز توطئه جدید آنان برای اجرای فاز جدید بحرانسازی در یمن، یعنی تجزیه این کشور به دست القاعده و داعش باشد؛ در حالی که هوشیاری و وحدت ملی یمنیها در قالب ارتش و کمیتههای مردمی تحت رهبری انصارالله از هم اکنون به نتیجه رسیدن این سناریوی دشمنان یمن را در هالهای از ابهام فرو برده است.