آیا تسلیح کرانهی باختری فلسطینیان را به رؤیاهایشان میرساند؟
چهارشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۳ ب.ظ
در نگاه حکیمانهی رهبر انقلاب، «برنامهریزی برای همراه شدن بخش ساحل غربی فلسطین در رویارویی با رژیم اشغالگر» به معنی هضم شدن جریان مقاومت فلسطین در ماهیت سازشکارانهی تشکیلات خودگردان نیست. در واقع، راز اندیشهی رهبری دربارهی لزوم تسلیح کرانهی باختری این است که مردم این منطقه در حال کم کردن اختلافات با مردم غزه هستند و شرایطی فراهم خواهد شد که محمود عباس و تشکیلات خودگردان، ناچار به قبول مقاومت خواهند شد...
مقام معظم رهبری در روز پنجشنبه، مورخ 24 مهر 93، در دیدار با آقای رمضان عبدالله، دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین و هیئت همراه، با اظهار خرسندی فراوان از پیروزی غزهی مقاوم در جنگ 51روزه و اظهار عجز رژیم صهیونیستی در برابر مردمی محاصرهشده، این پیروزی بزرگ را مصداق «وعدهی نصرت الهی» و بشارتدهندهی تحقق پیروزیهای بزرگتر خواندند و لزوم مراقبت در مقابل توطئههای پیچیدهی دشمن علیه مقاومت را مورد اشاره قرار دادند و از همین زاویه، بر دو راهبرد مهم تأکید کردند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به بعید نبودن احتمال تکرار تجاوزات رژیم صهیونیستی، خاطرنشان کردند: جریان مقاومت باید روزبهروز بر آمادگیهای خود بیفزاید و ذخایر قدرت را در داخل غزه افزایش دهد. رهبر انقلاب اسلامی در بیان راهبرد دوم، برنامهریزی برای همراه شدن بخش ساحل غربی فلسطین در رویارویی با رژیم اشغالگر را یک پروژهی اساسی برشمردند و تأکید کردند: جنگ با رژیم صهیونیستی، یک جنگ سرنوشت است که باید تکلیف را نهایی کند و باید کاری کرد که دشمن همان نگرانیهایی را که از ناحیهی غزه دارد، از طرف ساحل غربی نیز احساس کند. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین و هیئت همراه، 24 مهر 93)
در این نوشتار، تلاش داریم در جهت تبیین بیانات رهبر انقلاب در این دیدار، ضمن پرداختن به چرایی لزوم افزایش قدرت جریان مقاومت در فلسطین، اعم از قدرت سخت و قدرت نرم در برابر رژیم غاصب صهیونیستی، اهمیت نگاه ظریف رهبر معظم انقلاب در لزوم همراه نمودن عملی کرانهی باختری با گروههای مقاومت فلسطینی در رویاوریی با رژیم مذکور را، که میتواند در کنار راهبرد اول، در راه رسیدن به آرمان فلسطین و آزادسازی قدس شریف نقش بسزایی داشته باشد، مورد تحلیل قرار دهیم.
نخست) دلایل و چرایی لزوم افزایش قدرت گروههای مقاومت فلسطینی
اسرائیل با توجه به محیط پیرامونی خود، همیشه و در همه حال، برای نبرد آماده است.ارتش این رژیم، مستمراً در حال آمادهباش به سر میبرد. از سوی دیگر،جبههی نوار غزه نیز طی سالهای اخیر، در دستور کار امنیتی و نظامی اسرائیل بهصورت مداوم قرار داشته است. از این رو، با توجه به خوی توسعهطلبانه و جنگستیز رژیم اشغالگر قدس، لازم است گروههای مقاومت فلسطینی جهت تداوم و حفظ موفقیتهایی که به دست آورده و در جنگ 51روزهی اخیر نیز به اوج رسیده، نسبت به افزایش قدرت خود، هم در بُعد سختافزاری و هم در بُعد نرمافزاری، اقدام نمایند.
الف) دلایل افزایش قدرت نظامی
بدون شک، مهمترین مشخصهی افزایش قدرت سختافزاری، افزایش قدرت نظامی است. لذا گروههای مقاومت فلسطینی با بهرهگیری از تجارب جنگهای گذشته و بالاخص جنگ اخیر در نوار غزه، باید در جهت افزایش کمیت و کیفیت سلاحها، بهویژه موشکها، گام بردارند. به تبع افزایش بُرد و دقت موشکها در هدف قرار دادن نقاط مورد نظر در جنگهای احتمالی آینده، میتواند با توجه به ضعف رژیم صهیونیستی در زمینهی عمق استراتژیک بهعنوان برگ برندهای در برقراری موازنهی وحشت علیه چهارمین ارتش مجهز دنیا، ایفای نقش نماید.
1. نوآوری و بومیسازی تسلیحات: جنگ اخیر نشان داد که مقاومت فلسطین به دلیل محاصرهی سخت هشتساله توانسته به ابتکار و نوآوری دست بزند و توان موشکی خود را بهشکل بیسابقهای بالا ببرد و تا حدودی تکنولوژی ساخت اینگونه سلاحها را با پشتیبانی حامی اصلی محور مقاومت در منطقه، یعنی جمهوری اسلامی ایران، بومی سازد. این بومیسازی ساخت موشک و سایر تسلیحات، علاوه بر افزایش کیفیت و تنوع، باید از لحاظ کمّی نیز توسعه یابد تا در رویارویی احتمالی در آینده، ذخیرهی استراتژیک مهمات مقاومت سبب زمینگیر ساختن تدابیر و استراتژیهای نظامی ارتش اسرائیل گردد. کمااینکه ذخیرهی تسلیحاتی گروههای مقاومت در نوار غزه در جنگ اخیر، باعث گردید که علیرغم عدم توازن در نوع و میزان تسلیحات بین دو طرف درگیر، بهخاطر عدم توان رژیم صهیونیستی در ادامهی جنگهای درازمدت و فرسایشی، گروههای مقاومت از دست برتر در توافق آتشبس برخوردار باشند.
2. داشتن ظرفیت آسیبپذیری سامانهی گنبد آهنین: دلیل دیگر افزایش کمّی تسلیحات، بهویژه انواع موشکها، این است که با فرض پذیرفتن کارآمدی صد درصدی سامانههای ضدموشکی اسرائیل، این سامانهها در زمانی واحد، توان رهگیری تعداد محدودی موشک بهطور همزمان را دارا هستند، فلذا افزایش کمّی تعداد موشکهای مقاومت، میتواند سبب شود که با شلیک همزمان تعداد زیادی موشک به سرزمینهای اشغالی، عملاً سامانههای دفاع موشکی اسرائیل نتوانند همهی آنها را رهگیری و منهدم سازند.
3. تحمیل هزینه به رژیم اشغالگر: علاوه بر این، عمدهی سامانههای ضدموشکی برمبنای تکنولوژی موشکهای رهگیر هوشمند طراحی شدهاند که بهتبع، استفاده و ساخت اینگونه موشکهای هوشمند نیاز به صرف هزینههای گزافی دارد. از این رو، شلیک هرکدام از این موشکهای هوشمند برای رهگیری موشکهای پرتابشده از سوی گروههای مقاومت، میتواند هزینههای فراوانی به رژیم اشغالگر قدس تحمیل نماید.
4. به چالش کشیدن مؤلفههای اقتصادی و اجتماعی رژیم صهیونیستی: از سوی دیگر، افزایش توان و قدرت نظامی گروههای مقاومت فلسطینی در شلیک موشک به شهرها و زیرساختهای حیاتی و اقتصادی اسرائیل، همانند جنگ اخیر، میتواند زمینهی کاهش ورود گردشگران به مناطق صهیونیستی، کاهش سرمایهگذاریها در مناطق اشغالی و به چالش کشیدن مؤلفههای اقتصادی رژیم اشغالگر قدس را، که نقش بسزایی در گردش چرخ ماشین جنگی آن رژیم دارد، به دنبال داشته باشد.
5. تهدید امنیت روانی ساکنین شهرکهای صهیونیستنشین: همچنین با توجه به مسطح بودن جغرافیایی نوار غزه، تداوم استفاده از راهبرد حفر تونل برای تحرکات و انجام عملیات در صحنهی جنگ باید کماکان و با کیفیت بهتر مدنظر گروههای مقاومت قرار گیرد؛ چراکه این راهبرد در جنگ اخیر نقش تأثیرگذاری در سست نمودن امنیت روانی نیروهای نظامی و ساکنین شهرکهای اسرائیلی داشته است.
ب) افزایش قدرت نرم
1. همسویی پیرامون مقاومت: در بُعد افزایش قدرت نرم گروههای مقاومت فلسطین نیز میتوان تمرکز بیشتر از سوی این گروهها بر مواردی همچون خردمندی رهبران و تصمیمگیری درست، افزایش آگاهی گروهی در میان ساکنین غزه، همسویی گفتمانی در این منطقه حول دال مرکزی گفتمان مقاومت که نابودی اسرائیل و بازپسگیری اراضی اشغالی را شامل میشود، مدنظر قرار داد.
2. بهرهگیری از پتانسیلهای رسانهها: در جنگ اخیر، شاهد مخابرهی گسترده و کیفی نبرد، بهرهگیری از پتانسیل رسانههای گروهی حامی مقاومت در جهت نشان دادن جنایتهای وحشیانهی صهیونیستها، ضبط و انتشار هدفمند دستاوردهای جنگ همچون فیلم تانکهای منهدمشده و اعلام لحظهای برنامههای ابتکاری تهاجمی همچون ارسال پهبادهای حامل مواد منفجره به عمق اراضی اشغالی بودیم که خود شرایط تحریک افکار عمومی جهانی علیه اعمال غیرانسانی اسرائیل را به دنبال داشت و از سوی دیگر، سبب تضعیف روحیهی ساکنان و نیروهای نظامی اسرائیلی میشد که این موارد میبایست با برنامهریزی دقیقتر برای حملات احتمالی، بهصورت هدفمند و گستردهتر مورد استفادهی گروههای مقاومت قرار گیرد.
3. استفاده از قدرت شبکههای اجتماعی: همچنین استفاده از ظرفیت شبکههای اجتماعی و فضای سایبری نیز توانست یکی دیگر از مؤلفههای قدرت نرم در راهبرد مقاومت و خنثیسازی سیاستهای غول رسانهای صهیونیسم جهانی و حامیان آن علیه مقاومت باشد. همچنین در جنگ اخیر رژیم اشغالگر علیه فلسطینیان، جریانهای مقاومت در راستای دکترینهای استراتژیک به رهبری حماس، به راهاندازی سایت اطلاعرسانی جنگ به زبان عبری مبادرت کردند که اقدامی درخور تحسین بهشمار میرود که نیازمند تداوم و گسترش حتی در زمان آتشبس است.
دوم) چرایی همراه نمودن کرانهی باختری با جریان مقاومت
پس از پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی سال 2006 و کسب حداکثر آرای فلسطینیان، این جنبش مأمور تشکیل دولت شد، اما نخستوزیری اسماعیل هنیه و دولت او با چالشهای اساسی از جانب مقامات فتح و رقبای حماس مواجه شد؛ بهگونهای که اختلافات سیاسی به درگیری نظامی و دوپارگی حکومت و جغرافیای فلسطین به حکومت و جغرافیای غزه تحت حاکمیت حماس و کرانهی باختری تحت حاکمیت فتح انجامید. اما تحولات سالهای اخیر باعث گردید که دو طرف به سمت آشتی ملی و تشکیل دولت وفاق ملی گام بردارند که به نظر میرسد در پشت این اقدام، دلایلی نهفته است.
الف) دلایل لزوم حرکت به سمت آشتی بین غزه و کرانهی باختری
در خصوص گروه حماس و سایر گروههای مقامت در نوار غزه، هدف از آشتی ملی، پیشبرد مصالح مردم فلسطین و دستیابی به وحدت است که مصالح مردم فلسطین را امکانپذیر میسازد. علاوه بر این موارد، از نگاهی واقعگرایانه، میتوان گفت که حماس هشت سال است که در شدیدترین محاصرهی هوایی، زمینی و دریایی از سوی رژیم صهیونیستی قرار دارد که بهتبع، این محاصره بر زیرساختهای حیاتی آن تأثیراتی برجای گذاشته است. این مسئله در کنار بسته شدن گذرگاه رفح توسط دولت مصر بهعنوان تنها راه ورود و خروج کالا به نوار غزه و همچنین تحولات منطقهای بهویژه تحلیل رفتن قدرت مالی سوریه و عراق (به دلیل درگیری با گروههای تروریستی که از حمایت غرب و دول مرتجع منطقه برخوردارند و به نیابت از این دولتها به خیال واهی خود برای نابودی محور مقاومت تلاش مینمایند)، سبب گردیده که کمکهای مالی و لجستیکی به گروههای مقاومت فلسطین با شدت صدمات وارده به علت محاصرهی رژیم صهیونیستی، همانند گذشته همخوانی لازم را نداشته باشد. این موارد همگی زمینهساز حرکت حماس به سمت آشتی ملی با تشکیلات خودگردان شده است. از سوی دیگر، خسارتهای فراوان وارده به منازل و تأسیسات موجود در نوار غزه در جنگ 51روزهی اخیر نیز نیازمند بازسازی است که براساس توافقات حاصله از آشتی ملی، اکنون دولت وفاق ملی مسئولیت بازسازی ویرانیها را برعهده دارد.
ب) تسلیح کرانهی باختری یعنی پیوند فلسطینیان با رؤیاهایشان: از سوی دیگر، یکی از دغدغههای اساسی اسرائیل و مقامات تشکیلات خودگردان، به راه افتادن یک انتفاضهی جدید در کرانهی باختری است. به دلیل اهمیت جغرافیایی کرانهی باختری و نزدیکی آن به مراکز حساس اسرائیلی و همچنین تماس مستقیم فلسطینیها با صهیونیستها در این منطقه، صهیونیستها بعد از انتفاضهی دوم، همواره سعی نمودهاند که با تمرکز رسانهای و عملیاتی بر روی نوار غزه و پوشش تحولات نوار غزه، التهاب انتفاضه را از کرانهی باختری دور سازند و موقعیت تشکیلات خودگردان و اصل حیاتی هماهنگی امنیتی برای صهیونیستها را تثبیت کنند. گرچه ملت فلسطین در کرانهی باختری هم از پای ننشسته و به اعتراضات خود ادامه میدهند؛ همچنان که در جنگ 51روزهی اخیر نیز کرانهی باختری شاهد ناآرامیها و مقابلهی جوانان فلسطینی مناطق کرانهی باختری و قدس با نیروهای رژیم اشغالگر در حمایت از غزه بود؛ بهگونهای که تعداد زیادی در این زمینه بازداشت شدند. از این رو، به نظر میرسد آغاز و تداوم اعتراضها بهصورت همزمان در کرانهی باختری و نوار غزه میتواند استراتژی صهیونیستها برای اولویتبخشی امنیتی به یک منطقه در نگاه آن رژیم را خنثی کند. از سوی دیگر، به نظر میرسد که در صورت اقناع ساکنین کرانهی باختری و تبیین اهداف و آرمان مقاومت فلسطین و برنامهریزی مناسب جهت در اختیار قرار دادن سلاح به افراد داوطلب، با توجه به جو امنیتی شدید حاکم بر کرانهی باختری، بتوان گامی بسیار اساسی برای دستیابی نهایی به آرمانهای مقاومت برداشت. امری که بسیاری از تحلیلگران مسائل فلسطین بر آن باور دارند و تأکید میکنند که اگر حماس تنها بخشی از توان نظامی خود را به کرانهی باختری منتقل کند، رژیم صهیونیستی بهراحتی شکست میخورد و توان مقابله با آن را نخواهد داشت.
ج) راز اندیشهی رهبر انقلاب در خصوص این تبیین چیست: به نظر میرسد که در نگاه حکیمانهی رهبر معظم انقلاب، «برنامهریزی برای همراه شدن بخش ساحل غربی فلسطین در رویارویی با رژیم اشغالگر» به معنی هضم شدن جریان مقاومت فلسطین در ماهیت سازشکارانهی تشکیلات خودگردان به رهبری محمود عباس نیست؛ چراکه ماهیت وجودی مقاومت در مبارزه با غدهی سرطانی منطقهی خاورمیانه و تحقق آرمان ملت فلسطین نهفته است. در واقع راز بیانات مقام معظم رهبری دربارهی لزوم تسلیح کرانهی باختری این است که مردم این منطقه در حال کم کردن اختلافات با مردم غزه هستند و شرایطی فراهم خواهد شد که محمود عباس و تشکیلات خودگردان، ناچار به قبول مقاومت خواهند شد.
د) حماس در حرکت به سمت آشتی ملی باید مراقب آرمان ملت فلسطین باشد: بهطور کلی باید گفت با توجه به ماهیت سازشکارانهی تشکیلات خودگردان به رهبری محمود عباس، حماس و گروههای مقاومت فلسطینی در حرکت به سمت وحدت ملی، میبایست بهگونهای حرکت نمایند که از آرمان ملت فلسطین و دال مرکزی گفتمان مقاومت، که خواستار آزادسازی سرزمینهای اشغالی و قدس شریف است، فاصله نگیرند. در واقع حماس و سایر گروههای مقاومت، اگر از این حرکت بهعنوان تاکتیکی برای دستیابی به اهداف مقاومت استفاده نمایند، میتوانند با همراه ساختن فلسطینیان ساکن در کرانهی باختری، ضربات مهلکی را بر پیکرهی رژیم صهیونیستی وارد سازند.
این امر زمانی قابل دسترس جلوه میکند که بدانیم آمار و نظرسنجیها حکایت از رشد محبوبیت حماس در بین رأیدهندگان فلسطینی بعد از پیروزی اخیر در جنگ 51روزه دارد؛ رأیدهندگانی که در صورت عدم رخداد غیرمنتظرهای، با حضور در پای صندوقهای رأی طی ماههای آینده، میتوانند با انتخاب تفکر مقاومت، کابوس و شکست صهیونیستها را تکمیل نمایند. باید منتظر ماند و تحقق واقعی آمال و توافقها بین دو گروه فلسطینی را در عملیاتی شدن بندهای توافقشده جستوجو کرد.
فرجام سخن: غزه بین مرگ تدریجی یا شهادت، گزینهی دوم را برگزید
رهبر فرزانهی انقلاب در دیدار با دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین فرمودند با دو راهبرد افزایش قدرت و همراه ساختن کرانهی باختری با جریان مقاومت، میتوان زمینههای شکست رژیم صهیونیستی را فراهم آورد.
در جنگ 51روزهی اخیر، مقاومت توانست معادلهی جدیدی را ایجاد کند. بدین مفهوم که دورهی جنگهای رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین و شکست آنها دیگر به سر آمده و امروز مقاومت، قاطعانه در برابر دشمن ایستاده و در زمینهی بازدارندگی هم با آن برابری میکند. از نظر راهبردی، گروههای مقاومت با محوریت حماس توانستند با وجود نبود موازنهی قدرت، نوعی بازدارندگی را در برابر اسرائیل ایجاد کنند.
از آنجایی که به دلیل نداشتن عمق استراتژیک و جمعیت اندک، اسرائیلیها همواره در جنگهایشان استراتژی حملات برقآسا و کوتاهمدت را دنبال کردهاند، لذا افزایش قدرت سخت و نرم گروههای مقاومت فلسطینی میتواند آنها را از امکان طولانی و فرسایشی ساختن جنگ با رژیم اشغالگر قدس بهرهمند سازد؛ امری که در تضاد با آسیبپذیری این رژیم در جنگهای فرسایشی و طولانیمدت است. عمر کوتاه توان نظامی ارتش رژیم صهیونیستی، که از بررسی جنگهای 33، 22، 8 و 51روزه به دست میآید، بهخوبی نشان میدهد بهرغم همهی ژستهای غلوآمیز، توان نظامی و ماشین جنگی آن برای دورههای کوتاهمدت تنظیم شده است.
از طرف دیگر، افزایش قدرت مقاومت فلسطین با توجه به پیشبینیناپذیری رژیم اشغالگر قدس، میتواند در صورت وقوع جنگی احتمالی به گروههای مقاومت این توان را بدهد که با پیادهسازی فاکتورهای «جنگ تمامعیار» اقتصاد و زیرساختهای اساسی اسرائیل را مورد هدف قرار داده و بدینوسیله با سست نمودن امنیت روانی نظامیان و ساکنان سرزمینهای اشغالی و افزایش تعداد کشتههای آنان، موجبات مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی را مهیا سازند. این موضوع علاوه بر دادن قدرت بازدارندگی به مقاومت فلسطین، میتواند زمینهی توازن وحشت در سرزمینهای اشغالی را نیز فراهم نماید.
در طرف دیگر ماجرا، ملت مقاوم غزه قرار دارند که بهخوبی عظمت و معجزهی مقاومت را دریافتهاند و میدانند تنها نسخهی رهایی از چنگال تجاوزگر رژیم صهیونیستی، توسل به مقاومت است. مردم غزه در جنگ اخیر، با وجود اینکه تحت حملات شدید و بمباران هوایی بودند، اما از مقاومت رزمندگان خود پشتیبانی کردند و اعتراضی نداشتند؛ چراکه عدم پذیرش شروط و خواستههای مقاومت در هرگونه آتشبس، به تداوم محاصره معنا میشد. ادامهی محاصره نیز در حقیقت استمرار جنگی خاموش بود. پس مردم غزه بین مرگ تدریجی در اثر محاصرهی اقتصادی یا شهادت بر اثر بمباران اسرائیلیها، گزینهی دوم را انتخاب کردند و به نتایج مطلوبی نیز رسیدند.
بهطور کلی، آنچه در دورنمای وضعیت فلسطین به چشم میخورد، زوال رژیم صهیونیستی با همبستگی بیشتر مردم غزه و کرانهی باختری از یکسو و افزایش توان و قدرت گروههای مقاومت از سوی دیگر است. *
منابع:
- پورحسن، ناصر، «مؤلفههای فرهنگ استراتژیک اسرائیل»، فصلنامهی مطالعات فلسطین، شمارهی 1 و 2، بهار و تابستان 1387.
-http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=contentShow&id=12489
برگرفته از پایگاه تحلیلی تبیینی برهان
۹۳/۰۷/۳۰