آغازی شیرین و پایانی تلخ
شنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۶ ق.ظ
جنگ اکتبر، یوم کیپور یا رمضان با حمله ناگهانی نیروهای سوریه و مصر به اسرائیل در 6 اکتبر 1973 آغاز شد؛ نبردی که هر چند با پیروزیهای اولیه همراه بود، اما با سوءمدیریت و خودباختگی برخی سران عرب نهایتا به شکست و پیمان ننگین کمپدیوید انجامید...
چهارمین جنگ اعراب و اسرائیل که به دلیل تقارن با ماه مبارک رمضان، موسوم به جنگ رمضان است، با حمله ناگهانی نیروهای سوریه و مصر به اسرائیل در ۶ اکتبر 1973، مصادف با عید کیپور، آغاز شد. در این نوشتار به بررسی این جنگ با استفاده از منابع مختلف میپردازیم.
جنگهای اعراب و اسرائیل
خاورمیانه از زمان شکلگیری اسراییل پس از جنگ دوم جهانی به طور مستمر شاهد جنگهای متعدد از جمله جنگهای اعراب و اسرائیل بوده است.
جنگ اول
اولین جنگ اسرائیل علیه کشورهای عربی منطقه به سال ۱۹۴۸ بازمیگردد که اعراب به آن «نکبة» میگویند که در ژوئن این سال پس از تلاش چریکهای فلسطینی برای اخراج صهیونیستها انجام شد ولی به شکست انجامید.
جنگ دوم
دومین نبرد در سال ۱۹۵۶ پس از آن روی داد که مصر کانال سوئز را ملی اعلام کرد و زمانی که فرانسه و انگلیس به عنوان دو استعمارگر پیر به مصر حمله کردند، اسرائیل به سرعت خود را برای جنگ با مصریها آماده کرد و به نیروهای مهاجم پیوست.
جنگ سوم
سومین نبرد هم در ۱۹۶۷ روی داد که به جنگ ۶ روزه مشهور است که در آن اعراب به رهبری جمال عبدالناصر رهبر آن زمان مصر اقدام به حملهای عجولانه به اسرائیل کردند ولی این حمله به شکستی مرگبار تبدیل شد به طوری که کرانه باختری رود اردن، نوار غزه و ارتفاعات جولان توسط اسرائیل اشغال شد.
ریاست جمهوری انور سادات در مصر
چندی پس از شکست در سومین نبرد، جمال عبدالناصر براثر سکته جان خود را از دست داد به طوری که مورخان مرگ وی را ناشی از ناراحتی پس از شکست در جنگ ۶ روزه دانستند. پس از عبدالناصر انور سادات معاون وی به ریاست جمهوری مصر برگزیده شد.
سادات برای پس گرفتن صحرای سینا این بار روشی متفاوت را برگزید و تصمیم گرفت برخلاف ناصر که دایره متحدانش کشورهای عربی از جمله سوریه، عراق،یمن و لیبی بودند، این بار کشورهای شیخ نشین حاشیه خلیج فارس را نیز به ائتلاف ضد اسرائیلی اضافه کند.
ملک فیصل در آن زمان رهبری عربستان را بر عهده داشت که با استقبال از تلاشهای انور سادات حاضر به کمک مالی به ائتلاف اعراب شد و البته حاضر به پیوستن به ائتلاف تحریمکنندگان نفتی نیز شد.
جنگ چهارم
سادات پس از اطمینان از حمایت کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس با بازگشت به قاهره به سرعت زمینه حمله را آماده کرد و سرانجام در ۶ اکتبر 1973 مصادف با عید کیپور بزرگترین عید یهودیان حمله را آغاز کرد.
هرچند کشورهای عربی در ابتدای این جنگ موفقیتهایی به دست آوردند ولی در ادامه نبرد بار دیگر با تسریع حمایتهای تسلیحاتی غرب از صهیونیستها، این جنگ نتوانست به اهدافش برای آزادسازی مناطق استراتژیکی چون صحرای سینا و بلندیهای جولان برسد.(+)
یوم کیپور روز آغاز جنگ چهارم
مصریها و سوریها این روز را به این دلیل انتخاب کرده بودند که این روز با یکی از اعیاد مقدس یهودیان که یوم کیپور نامیده می شد، تقارن پیدا کرده بود. بنا به همین دلیل ژنرالهای مصری و سوری تشخیص داده بودند که در این روز آمادگی اسرائیلی ها به سطح پایینی تنزل خواهد کرد.
مقدمات جنگ به قدری سری و محرمانه فراهم شد که حتی بسیاری از فرماندهان ارشد مصری و سوری از وقوع آن بی خبر بودند و تا چند ساعت قبل ازآغاز آن نه اسرائیلی ها و نه آمریکایی ها هیچ گونه اقدام نظامی را از سوی اعراب احتمال نمی دادند.
ژنرال های اسرائیلی اساسا بر این باور بودند تا زمانی که نیروی هوایی کشورهای عربی و مخصوصا مصری ها نسبت به اسرائیل در مرتبه ی ضعیف تری قرار داشته باشند ، هیچ گونه حمله ای از جانب اعراب اسرائیل را تهدید نخواهد کرد .
هماهنگی های مخفیانه ای که میان ستادهای مشترک ارتش دو کشور مصر وسوریه به عمل آمده بود به گونه ای بود که حتی سران اتحاد جماهیر شوروی نیز که یک کشور طرفدار و حامی آن ها محسوب می شد، از آن مطلع نبودند و فقط یک هفته قبل از آغاز عملیات بود که انور سادات آن ها را از این همکاری های دو جانبه مطلع کرد.
جنگی را که مصری ها تدارک دیده بودند شامل دو عملیات متفاوت بود که به عملیات گرانیت دو و عملیات بدر نامگذاری شده بودند .
در عملیات گرانیت دو که روس ها در تدوین و عملیاتی شدن آن نقش بسزایی داشتند هدف این بود که تنگه های استراتژیک مشرف به صحرای سینا و کانال سوئز را از کنترل نیروهای اسرائیلی خارج نمایند و عملیات بدر نیز با هدف گذشتن از خط آهنین بارلو و تصرف کامل کانال سوئز طراحی شده بود.
به هر حال با آغاز نخستین ساعات جنگ بیش از یکصد هزار سرباز مصری که از حمایت بیش از یک هزارتانک برخوردار بودند به همراه سیزده هزار و پانصد خودروی زرهی سبک و سنگین عملیات نظامی خود را از جنوب صحرای سینا آغاز کردند و نیروهای ارتش سوریه نیز به طور همزمان با ارتش مصر بلندی های جولان را در نزدیکی مرزهای شمالی اسرائیل مورد تهاجم قرار دادند و هواپیماهای نظامی دو کشور مواضع ارتش اسرائیل را شدیدا بمباران نموده و نیروهای صهیونیستی را در حالی که به شدت غافلگیر شده بودند وادار به عقب نشینی کردند.
در جبهه ای که مصری ها آن را فرماندهی می کردند تنها در ظرف دو روز اول جنگ بیش از ۲۵۰ دستگاه تانک زرهی اسرائیلی منهدم شد و بیش از هزار نفر از نظامیان اسرائیلی کشته شدند و تعداد زیادی هم به اسارت سربازان مصری درآمدند.
نیروهای سوری هم در ظرف چند ساعت بلندی های جولان را به تصرف خود درآوردند و آن را کاملا در اختیار گرفتند. اما آن چه که در این جنگ دنیا را شگفت زده کرد، عبور موفقیت آمیز نیروهای ارتش مصر از خاکریزهای بلندی بود که اسرائیلی ها آن هارا در شرق سوئز احداث کرده بودند.
عملیاتی که پیروزی آن از منظر نظامی شبیه به یک معجزه بود چرا که عبور ارتش مصر از خاکریزهای شرق سوئز و شکسته شدن خط مارلو ارتش اسرائیل و آمریکایی ها را به شدت شوکه کرد زیرا پیش از این ژنرال مارلو طراح خط مارلو و دیگر ژنرال های اسرائیلی و آمریکایی آن را سدی نفوذ ناپذیر عنوان می کردند که تصرف آن به هیچ وجه ممکن برای اعراب مقدور نبود.
ارتش اسرائیل تلاش های زیادی را برای بازپس گیری این مناطق انجام داد لکن تمامی ضد حمله های ارتش اسرائیل در هفته ی اول با شکست انجامید و متحمل تلفات هنگفتی شد و حتی شایعه شد که گلدا مایر نخست وزیر اسرائیل در تل آویو خود کشی کرده است.
اعراب هر چند جنگ را با پیروزی های بزرگی شروع کردند اما این پایان کار نبود و در روزهای میانی جنگ اندک اندک اوضاع به نفع اسرائیل رقم خورد و به عبارتی دیگر اشتباهات نظامی اعراب در چهارده اکتبر باعث شد که مصری ها در یک وضع نابسامان نظامی قرار گیرند.
تصمیم ناگهانی انور سادات مبنی بر تغییر تاکتیک در جبهه ی صحرای سینا باعث شد که نیروهای مصری در روز چهاردهم اکتبر شکست سنگینی را بخورند که میزان تلفات آن بیشتر از تمامی تلفات مصری ها از زمان آغاز جنگ تا آن لحظه بود.
هر چند تعداد زیادی از فرماندهان عالی رتبه ی مصری با تصمیم سادات مخالف بودند لکن مخالفت آن ها به جایی نرسید و در روز چهاردهم اکتبر، به دنبال بمباران سنگین مواضع سوریه در ارتفاعات جولان، نیروهاى اسرائیلى با کمک آمریکا تمامى مواضعى را که در هفته اول جنگ از دست داده بود، باز پس گرفتند و در پایان دومین هفته جنگ، تا شصت کیلومترى دمشق، پایتخت سوریه پیش رفتند. بعد از شکست چهارده اکتبر این اسرائیلی ها بودند که از دست بالاتری در جنگ برخوردار بودند.
اسرائیلی ها موفق شدند در روزهای بعد به شرق کانال سوئز نفوذ کنند و حتی سپاه سوم مصر را نیز محاصره کردند و پیشروی نیروهاى صهیونیستى تا یک صد کیلومترى قاهره، پایتخت مصر ادامه یافت.(+)
در این مرحله بود که با مذاکرات محرمانه بین امریکا و شوروى و تحت فشار بین المللى، صهیونیست ها به نیروهاى خود فرمان توقف دادند.
در روز بیست و دوم اکتبر هم قطعنامه ی ۳۳۸ شورای امنیت صادر شود و طرفین منازعه آتش بس را پذیرفتند و جنگ چهارم اعراب و اسرائیل هم به پایان رسید.(+)
پس از این جنگ، قاهره به مذاکرات مستقیم با تل آویو روی آورد. سادات در ۱۹ نوامبر ۱۹۷۷م یه طور غیرمنتظره به سرزمینهای اشغالی رفت و علیرغم مخالفت شدید جوامع اسلامی، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و به انعقاد پیمان ننگین کمپ دیوید در ۲۶ مارس ۱۹۷۹م دست زد.
وی حتی به صهیونیستها اجازه داد در قاهره سفارتخانه ایجاد کنند. او در سال ۱۹۸۰م خود را رئیس جمهور مادام العمر مصر نامید.
وی همچنین برای تغییر جهت افکار عمومی مردم عرب، همانند صدام ایران را دشمن اصلی ملت عرب خواند و در سال ۱۹۸۱ کمک های شایان تسلیحاتی و نیروی انسانی برای صدام فرستاد.(+)
دلایل شکست اعراب
در بررسی ناکامی های اعراب دراین برهه از تاریخ به سه عامل اساسی اشاره شده است.
1- حمایتهای گسترده آمریکا از اسرائیل را یکی از دلایل شکست اعراب می دانند، هر چند متعاقبا روس ها نیز متقابلا به جبهه ی اعراب کمک می کردند لکن میزان کمک های آمریکا بیش از آن میزانی بود که شوروی به اعراب می رساند.
2- اختلافاتی که در اثنای جنگ میان فرماندهان عالی اعراب رخ داد عامل دیگر شکست اعراب به حساب می آید .
بر اساس خاطرات بسیاری از ژنرال های عرب در آن برهه، در روزهای میانی جنگ نوعی اختلاف میان بعضی فرماندهان مانند سعد الدین شاذلی ( رئیس ستاد ارتش مصر) با شخص انور سادات بروز کرد که باعث شد تصمیم گیری صحیح در بسیاری موارد مشکل شود .
از دیگر اختلافاتی که در این جنگ بروز کرد اختلافاتی بود که میان فرماندهان مصری و سوری در هنگامه جنگ به وجود آمد.
سوری ها از اینکه مصری ها در طول جنگ چیزهای زیادی را از آن ها پنهان کرد به شدت آزرده شدند . حافظ اسد زمانی که شنید مصری ها فقط صد هزار نفر از نیروهای خود را وارد جنگ کرده اند به شدت از انور سادات انتقاد کرد ولی اتحاد خود را با مصر همچنان حفظ کرد .
3- سومین دلیل که مهم ترین عامل درشکست تلاش های اعراب در این جنگ محسوب می شود به شخص انور سادات باز می گردد .
انور سادات به هیچ وجه برای آزاد سازی صحرای سینا یا نابودی اسرائیل وارد جنگ نشده بود . انور سادات درست از همان زمانی که جانشین جمال عبدالناصر شد خواهان یک راه حل مسالمت آمیز برای حل این بحران اسرائیلی – عربی شده بود لکن فرایند مذاکرات به گونه ای بود که چندان امیدوار کننده نبود .
انور سادات این جنگ را با این نیت آغاز کرد که با وارد کردن یک ضربه ی قوی به اسرائیل این رژیم را مجددا به روی آوردن به گزینه های مسالمت آمیز وادار نماید .
انور سادات درست بعد از گذشت دو روز از آغاز جنگ به آمریکایی ها اطلاع داد که قصد طولانی کردن این جنگ را ندارد و حتی زمانی که حافظ اسد او را به عدم آتش بس تشویق می نمود گفت که به هیچ وجه حاضر نیست دیگر با اسرائیل بجنگد.
حامیان اعراب در جنگ
این جنگ علی رغم اینکه برای بسیاری از اعراب سرخوردگی هایی را ایجاد کرد لکن پیامدهای متعددی را برای منطقه ی خاورمیانه در پی داشت . در این جنگ کشورهای عربی وقتی حمایت آمریکا را از اسرائیل مشاهده کردند به نفع مصر و سوریه وارد عمل شدند .
9 کشور عربی کمک های فراوانی به جبهه ی مصر و سوریه کردند و 7 کشور دیگر هم اگر کمکی نکردند به دلیل مشکلات و محدودیت هایی بود که با آن ها در این راستا مواجه بودند .
کشورهای عربی در این برهه با استفاده از سلاح نفت کشورهای حامی اسرائیل را تحریم نفتی کردند و قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش سرسام آوری پیدا کرد .
عراق بیش از دیگر کشورها به جبهه ی اعراب کمک کرد و نیروهایی را نیز به سوریه برای مقابله با پیشروی اسرائیلی ها اعزام کرد و نیروی هوایی عراق هم چند بار به نفع سوریه و مصر وارد عمل شد.
هواری بومدین رئیس جمهور الجزایر هم در اثنای جنگ به شوروی رفت و با پرداخت ۲۰۰ میلیون دلار به کرملین تعداد زیادی تانک را به جبهه ی اعراب ارسال کرد و دیگر کشورهای عربی هم به حمایت های دیپلماتیک و نظامی خود ادامه دادند لکن این کمک ها در نهایت با نیات انور سادات هماهنگ نبود و به نتیجه ی مطلوبی منجر نشد .
بعد از پایان جنگ به محض اینکه آمریکایی ها پیشنهاد مذاکره را به انور سادات دادند او استقبال کرد و در نهایت در کمپ دیوید اسرائیل را به رسمیت شناخت و صلح کرد . این عمل انور سادات هر چند باعث انزوای مصر در جهان عرب شد لکن مقدمه ای شد برای باز شدن باب مذاکره میان اسرائیل و دیگر کشورهای عربی و پس از مدتی اردن نیز با اسرائیل معاهده ی صلح را امضا کرد و از جبهه ی اعراب خارج شد. اما عملکرد انور سادات در صلح با اسرائیل، عاقبت خود او را نیز قربانی کرد و درست در همین روز ششم اکتبر سال ۱۹۸۱ توسط یکی از شاخه های نفوذی سازمان بنیاگرای الجهاد در ارتش مصر ترور شد.
حامیان اسرائیل در جنگ
در جنگ ۱۹۷۳ آمریکایی ها نشان دادند که حاضرند به خاطر اسرائیل تمامی تعهداتی را که با کشورهای عربی دارند زیر پا بگذارند.
درست به فاصله ی چند روز از آغاز جنگ سیل کمک های آمریکایی به اسرائیل سرازیر شد و این اولین بار بود که آمریکایی ها به طور آشکار اسرائیل را تجهیز می کردند .
نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا از مجالس کنگره و سنای این کشور خواست که با یک کمک فوری ۲/۲ میلیارد دلاری برای اسرائیل موافقت کنند که با رأی اکثریت اعضای دو مجلس تصویب شد.
آمریکایی ها همچنین یک بندر هوایی در لیسبون ایجاد کردند که محموله های کلان تسلیحاتی و لجستیکی را به طور مرتب به نیروهای اسرائیلی می رساندند و همین امر باعث شد فرایند جنگ تا حد زیادی به نفع اسرائیل تغییر کند.(+)
نتایج جنگ اکتبر یا رمضان
جنگ رمضان نبردى استثنایى بود. این جنگ نتایج بسیار زیادى داشت از جمله آنان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- در صورت وجود برنامه ریزى و همت، ارتش اسرائیل نیز «شکستپذیر است».
2- در بین کشورهاى عربى، مصر این قابلیت را دارد که اسرائیل را شکست دهد. امروز مى توان قضاوت کرد که اگر ترس (و یا خیانت) سادات نبود اسرائیل در اکتبر ۱۹۷۳ شکست مى خورد.
مردانى مانند ژنرال شاذلى تنها با ۳ گردان کماندوى از جان گذشته به همراه چند واحد پدافند سام ستون فقرات ارتش اسرائیل را شکستند. هنگامى که چندى بعد سادات وى را مجبور کرد تانکهایش را به ساحل غربى سوئز برگرداند این ژنرال مصرى با چشمانى اشکبار از سادات خواست تا حداقل این درخواست اسرائیلى ها را نپذیرد، اما سادات قبلاً قول این مسأله را به کیسینجر داده بود. اسرائیل نیز به خوبى دریافت مصر حریفى متفاوت است. بنابراین باید حتماً از صف مبارزان دیگر خارج شود.
3- ضعف عملکرد روسها در این ۳ هفته از نتایج دیگر جنگ بود.
در حالى که آمریکا از تمام اعتبار و توان خود براى سرپا نگاه داشتن اسرائیل استفاده کرد (ایجاد پل هوایى براى کمک رسانى به اسرائیل، استفاده از هواپیماى جاسوسى اس.آر ۷۱ براى راهنمایى شارون و کمک ۲/۲ میلیارد دلارى تسلیحاتى - به تل آویو) روس ها تنها به رفقاى عرب خود تضمین دادند که دمشق و قاهره توسط اسرائیل تصرف نمى شود! در نتیجه مصر را ظرف ۷ سال کاملاً به دامن غرب غلطاندند و ظرف ۱۵ سال کاملاً بازى را در خاورمیانه عربى واگذار کردند.
این جنگ گرچه با موفقیت صددرصدى اعراب به پایان نرسید، ولى بسیارى از نقاط ضعف اسرائیل را نمایان ساخت.(+)
قرار داد ننگین کمپ دیوید
اندکى پس از پایان جنگ یوم کیپور انورسادات رئیس جمهور وقت مصر پیمان آتش بس با اسرائیل را امضا کرد.
شکستهاى سنگین مـصر از اسرائیل، امید این کـشور را از اینکه بـتـوانـد بـر اسرائیل غلبه کند، از بین برد، روس ها نیز نتوانستند و یا نخواستند مصر و اعراب را در جنگ با رژیـم صـهیونیستى یارى دهند، به همین جهت انور سادات رئیس جمهور وقت مصر دست کمک به سوى آمریکا دراز کرد که با استقبال این کشور روبه رو شد.
سادات براى نشان دادن حسن نیت خـود ضـمـن مـسـافـرت بـه اسرائیل در پارلمان این کشور نیز سخنرانى کرده، آمادگى خود را براى انعقاد پیمان صلح اعلام کرد.
این مذاکرات پس از چالشهاى فراوان، پس از ۱۲ روز مذاکرات مخفی و سرانجام با وساطت کارتر، رئیس جمهور آمریکا از بن بست خارج شده و این قرارداد در تاریخ ۱۷ سپتامبر سال ۱۹۷۸ (۲۶ شهریور ۱۳۵۷) با حضور کارتر، بگین و سادات در کمپ دیوید آمریکا به امضا رسید.
مفاد قرارداد کمپ دیوید
۱ ـ صلح مصر و رژیم صهیونیستى و در نتیجه پذیرش موجودیت این رژیم توسط مصر.
۲ ـ تخلیـه صـحراى سیـنا و بـازگردانـدن آن بـه مصر. این بند در واقع غیر نظامى شدن صـحراى سینا بود و گرنه این صحرا به حاکمیت مصر در نیامد و نیروهاى نظامى مصر نمى توانستند در این منطقه تردد داشته باشند.
۳ ـ خود مـختـارى فـلسطینـی هـا در نـوار غـزّه و کـرانـه غـربـى رود اردن تحت نظارت دولت صهیونیستى
پس از امضاى این پیمان، دو کشور روابط رسمى دیپلماتیک خود را آغاز کردند. بیشتر کشورهاى عـربـى ، تـحت فشار افکار عمومى خود، با این قرار داد مخالفت کردند و حتى رژیم سعودى هم کمکهاى اقتصادى خود را به مصر قطع کرد ولی انزواى سیاسى رژیم مصر دیرى نپایید و بهزودى کشورهاى عربى، بدون اینکه رژیم مصر در سیاستهاى خود تجدید نظر کند، روابط سیاسى خود را با آن بر قرار کردند.
نتایج پیمان کمپ دیوید
۱ ـ تـبـدیـل مـصر به پایگاه آمریکا؛ زیرا آمریکا صحراى سینا را به پایگاه نیروهاى واکنش سریع خود تبدیل کرد.
۲ ـ برهم خوردن توازن قوا در منطقه خاورمیانه به نفع رژیم صهیونیستى.
۳ ـ لغـو مـحـاصره اقتـصادى کـه اعـراب از بدو تـشـکیل رژیـم صـهیونـیستى علیه وى اعمال مى کردند.
۴ ـ حل مـساله آب بـراى رژیـم صـهیونیـستى از طـریـق رسـاندن آبـهـاى رود نیل به صحراى نقب در فلسطین اشغالى.
۵ ـ بـازشـدن کانال سـوئز بـه روى کـشتـیرانـى دریایى اسرائیل و تقویت نقشه هاى صهیونیستى براى تسلط بر دریاى سرخ.
۶ ـ رخنه مجدد صهیونیستها به آفریقا.(+)
واکنشها نسبت به پیمان کمپدیوید
کشورهای عربی، در واکنش به مذاکرات کمپدیوید، به ۳ گروه تقسیم گردیدند.
گروه اول کاملاً مخالف بودند که شامل سوریه، عراق، الجزایر، یمن جنوبی، لیبی و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) میشدند و به گروه «جبههی پایداری» معروف شدند.
گروه دوم کشورهایی بودند که با این اقدام رژیم مصر همراهی نشان دادند. این گروه عبارت بودند از: مراکش، سودان و عمان.
گروه سوم کشورهای بیطرف بودند که عبارت بودند از: عربستان سعودی، اردن و کشورهای حوزهی خلیج فارس.
واکنش شدید کشورهای عربی در برابر مصر در کنفرانس بغداد، که در سپتامبر ۱۹۷۸ برگزار شد، انجام شد و اخراج مصر از اتحادیهی عرب را به همراه داشت.
واکنش مصریها به کمپ دیوید
اما مهمترین واکنش در داخل مصر نسبت به اقدام انورسادات در انعقاد پیمان کمپدیوید از سوی اسلامگراهای مصر صورت گرفت.
در مصر حزب «ملی مترقی وحدتطلب تجمع» در واکنش به مذاکرات کمپدیوید، با انتشار بیانیهای مفصل، قراردادهای کمپدیوید را محکوم کرد.
واکنش فلسطین به کمپ دیوید
سازمان آزادیبخش فلسطین، در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۱۹۷۸، بیانیهای صادر کرد و طی آن قراردادهای کمپدیوید و شخص سادات را شدیداً مورد حمله قرار داد و متذکر شد قرارداد کمپدیوید نشاندهندهی تسلیم کامل سادات در برابر طرح بگین است که بر تثبیت روند اشغالگری صهیونیستی در سرزمین فلسطین و جولان و حتی بخشهایی از سینا تأکید میکند.
کنگرهی ملی فلسطین نیز در روز اول اکتبر ۱۹۷۸، با صدور بیانیهای، مذاکرات و پیمان کمپدیوید را محکوم و تأکید کرد که این مذاکرات حق تعیین سرنوشت برای ملت فلسطین را نادیده گرفته است.
واکنش سوریه به کمپ دیوید
در سوریه نیز حافظ اسد دربارهی قراردادهای کمپدیوید به اظهار نظر پرداخت و در سخنرانیاش در مراسم افتتاحیهی سومین کنفرانس سران جبههی پایداری در دمشق ـکه در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۱۹۷۸ برگزار شدـ این قرارداد را شدیداً محکوم کرد.
او قطعنامهی پایانی این کنفرانس، تسلیمطلبی سادات و تبانیاش با دشمن صهیونیستی و امپریالیسم در اردوگاه داود (کمپدیوید) و توطئهاش بر ضد وحدت قضیه اعراب و منافع عالی امت عرب و نقض میثاق اتحادیهی عرب و نقض پیمان دفاع مشترک عربی و نیز تلاش او برای نادیده گرفتن مسئلهی فلسطین و ضربه زدن او به دستاوردهای سیاسی ملت فلسطین را ـکه با مبارزه و خون شهیدانش کسب کرده بودـ محکوم کرد و قراردادهای کمپدیوید را به عنوان بخشی از یک عملیات گسترده جهت سیطره و نفوذ و سلطهی امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم بر مصر و جهان عرب و قارهی آفریقا توصیف کرد و هدف آنها را استفاده از مصر به عنوان ابزاری جهت سرکوب جنبشهای آزادیبخش ملی دانست.
این کنفراس همچنین تأسیس یک جبههی قومی برای پایداری و مقاومت را اعلام کرد تا پایگاهی باشد برای مبارزات قومی و بسیج تودههای عرب و ابزاری باشد در دست امت عرب در نبرد ضدصهیونیستی و ضدامپریالستیاش و انگیزهای باشد برای مقاومت و پایداری و کسب آزادی.
واکنش لیبی به کمپ دیوید
در لیبی نیز معمر قذافی قراردادهای کمپدیوید و شخص سادات را به خاطر اینکه مصر را از صف اعراب و از صحنهی مبارزه خارج کرد و دشمنی را که غاصبانه یک سرزمین عربی یعنی سرزمین فلسطین را اشغال کرده بود به رسمیت شناخت، شدیداً مورد حمله قرار داد و آن را محکوم کرد.
واکنش عراق به کمپ دیوید
شورای فرماندهی انقلاب عراق نیز در تاریخ ۱ اکتبر ۱۹۷۸، با انتشار بیانیهای، توطئه و خیانت در کمپدیوید را محکوم کرد و اعلام داشت که عراق بخشی از جبههی نظامی شمالی درگیری با دشمن صهیونیستی (اسرائیل) محسوب میشود و از هر جبههای که چسبیده به کیان صهیونیستی باشد، فرصتهای لازم را برای ضربه زدن به دشمن در آینده فراهم خواهد کرد و نیز عراق آماده است تا نیروهای نظامی فعال را به جبههی سوریه اعزام کند.
واکنش ایران به کمپ دیوید
«کریم سنجابی»، اولین وزیر خارجهی پس از انقلاب، در پیامی به «یاسر عرفات»، این قرارداد را به خنجر زدن از پشت به فلسطینیها تعبیر کرد و با عرفات ابراز همدردی کرد؛ این گونه بود که ایران به جبههی مخالف این پیمان پیوست.
اما در ایران، همزمانی قرارداد کمپدیوید با انقلاب اسلامی باعث واکنش شدید انقلابیون شد؛ به طوری که امام خمینی (رحمت الله علیه) در مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتدپرس، در روز ۱۶ آبان ۱۳۵۷، این توافقنامه و نظایر آن را توطئهای برای مشروعیت بخشیدن به تجاوزهای اسرائیل خواند که در نتیجه شرایط را به نفع اسرائیل و به ضرر اعراب و فلسطینیها تغییر میدهد.
این گفتوگو و نظایر آن از همان ابتدا بیانگر موضعگیری انقلابیون ایران در برابر قرارداد کمپدیوید و نحوهی روابط آیندهی آنها با طرفین قرارداد یادشده پس از پیروزی انقلاب است. پس از امضای قرارداد کمپدیوید، سفیر رژیم پهلوی در آمریکا، اردشیر زاهدی، به طرفین تبریک گفت و «حسنی مبارک»، وزیر دفاع مصر، برای ارائهی گزارشی از این قرارداد به شاه ایران، وارد تهران شد.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ و همزمانی آن با پیمان کمپدیوید ـکه در تضاد کامل با ایدئولوژی انقلاب بودـ باعث قطع رابطه با کشور مصر گردید.
امام خمینى (رحمت الله علیه)، رهبر انقلاب اسلامى، به دنبال امضای قرارداد کمپدیوید، با صدور اطلاعیهای، آن را به شدت محکوم کردند. پس از تصرف سفارت مصر توسط دانشجویان عرب، به عنوان اعتراض به پیمان کمپدیوید، در ۶ فروردین ۵۸، میتوان گفت یکی از اولین فرمانهای حکومتی امام خمینی (رحمت الله علیه) به دولت موقت در زمینهی روابط بینالملل صادر شد و آن قطع روابط دیپلماتیک با مصر بود. این حکم پس از نامهی «ابراهیم یزدی»، وزیر امور خارجهی دولت موقت (پس از سنجابی)، مبنی بر ضرورت قطع رابطه با مصر در فضای موجود، صادر شد.
واکنش سایر کشورها به کمپ دیوید
واکنش شدید کشورهای عربی در برابر مصر در کنفرانس بغداد، که در سپتامبر ۱۹۷۸ برگزار شد، صورت گرفت و اخراج مصر از اتحادیهی عرب را به همراه داشت.
علاوه بر کشورهای عربی، اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای عضو جنبش عدم تعهد و برخی از کشورهای اروپایی نیز، ضمن انتقاد از این پیمان، امضای آن را پیش از مشخص شدن مسئلهی فلسطین و توافق بر سر آن بیفایده دانستند و حتی برخی این توافقنامه را، به دلیل تغییراتی که با از بین بردن نقش کلیدی مصر در جهان عرب و محروم ساختن اعراب از یک قدرت نظامی بزرگ در بین نیروهای عربی به وجود آورد، به سود اسرائیل دانستند.(+)
خالد اسلامبولی، قاتل فرعون مصر
خالد بن احمد شوقی اسلامبولی در ۱۵ ژانویه سال ۱۹۵۸ در منطقه «ملوی» واقع در استان الصید مصر دیده به جهان گشود.
پدر وی «احمد شوقی»، از وکلای برجسته مصر بود. خانواده خالد، تحصیلکرده و آگاه به شرایط روز جامعه و تا حدودی مبارز به شمار میرفتند.
شخصیت خالد اسلامبولی تا حدود زیادی تحت تاثیر برادر بزرگترش «محمد» قرار گرفت. محمد که دو سال از او بزرگتربود از اعضای فعال سازمان جماعت اسلامی بود و یکبار به جرم پاره کردن عکس انور سادات با پلیس مصر درگیر شد.
خالد اسلامبولی در سال ۱۹۷۸ با رتبه ممتاز از مدرسه عالی توپخانه فارغ التحصیل شد و بلافاصله با درجه ستوانی در یکی از واحدهای توپخانه ارتش مصر مشغول فعالیت شد.
برملا شدن روحیه معنوی و تردد وی به مسجد «انصار المحمدیه» موجب شد اداره اطلاعات نظامی در سال ۱۹۸۰ وی را مورد بازجویی قرار دهد. «خطرناک بودن خالد اسلامبولی» در پرونده بازجویی وی ثبت شد. پس از مدتی او با جنبش اسلامی «الجهاد» که مخفیانه فعالیت میکرد، آشنا شد.
انور سادات هم با امضای قرارداد ننگآور کمپ دیوید، حجت را بر اسلامگرایان مخالف تمام کرد و موجی از اعتراضها جهان عرب و اسلام را فراگرفت.
رژیم سادات نیز تمام توان خود را برای سرکوب اعتراض جنبشهای مختلف دانشجویی، ملیگرایانه و اسلامی در مصر بکار بست.
انور سادات روز سه شنبه، ۶ اکتبر ۱۹۸۱در جریان مراسم رژه به مناسبت سالگرد جنگ رمضان در میان دولتمردان مصری نظارهگر پرواز هواپیماهای میراژ فرانسوی بو د و بر خلاف روزهای دیگر، جلیقه ضد گلوله خود را نپوشیده بود و خالد هم که از جانب سرگرد «مکرم عبدالعال» به شرکت در مراسم رژه و سان و هدایت ۱۳ جرثقیل حامل توپ، مامور شده بود این زمان را بهترین فرصت برای قتل انور سادات دید.
تقریبا نیمی از رژه تمام شده بود، اولین جرثقیل حامل توپ ۱۳۰ میلیمتری با رسیدن به مقابل جایگاه از مسیر تعیین شده خارج و ناگهان متوقف شد. حاضران ابتداگمان کردند که جرثقیل به علت نقص فنی از مسیر خارج شده است، اما لحظاتی بعد خالد به همراه دو مرد مسلح در حرکتی که بیشتر به فیلمهای سینمایی شباهت داشت، از عقب کامیون بیرون پریده و جایگاه را به رگبار بستند. خالد به گمان اینکه ممکن است سادات لباس ضد گلوله بر تن داشته باشد، در حد توان به سوی وی تیراندازی کرد تا از نتیجه کار مطمئن شود.
در این حمله، انور سادات بشدت زخمی شد و با بالگرد نظامی به بیمارستان معادی برده شد. در این حمله ۵ نفر کشته و ۲۸ نفر زخمی شدند که ۴ نفر آمریکایی نیز بین آنان دیده میشد.
سادات در بیمارستان در حالت کما به سر میبرد و خون از دهانش بیرون میزد. گلولهها و ترکشها جانب چپ سینه او را شکافته بودند. گردن و زانوها و کمر او بشدت مصدوم شده بود و قبل از آن که اقدام پزشکی روی سادات انجام بگیرد، به هلاکت رسید.
در گزارش پزشکی که بعداً پخش شد، اعلام گردید که مرگ سادات در ساعت چهارده و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر روز سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۶۰ و به سبب شوک شدید و خونریزی داخلی در ناحیه سینه و پاره شدن شش چپ و شریانهای اصلی قلب اتفاق افتاده است.(+)
دفاعیات خالد در دادگاه
خالد و همراهانش پس از آنکه در بیمارستان «العبدی» جایی که جسد سادات در آنجا قرار داشت، مورد بازجویی قرار گرفتند برای محاکمه به دادگاه نظامی مصر منتقل شدند.
«من خالد اسلامبولی هستم، من قاتل سادات هستم، من قاتل فرعون هستم، ما در راه خدا طاغوت را کشتیم تا شاید خداوند با این کار ما را از ننگ دوستی (با رژیم صهیونیستی) برهاند، من تابع دین هستیم، در راه خدا جهاد میکنیم، در راه خدا میمیریم.» این جملات خالد اسلامبولی در قفسه فولادی در دادگاه «حسنی مبارک»، رئسجمهور جدید مصر بود.
محاکمه خالد و همراهان انقلابی وی چندین جلسه برگزار شد و سرانجام پس از گذشته ۵ ماه اعدام عیله آنها صادر شد.
تلاشهای زیادی برای جلوگیری از اعدام خالد و همراهانش صورت گرفت. وکلای مدافع متهمان از جمله «شوقی خالد» با بیان این که قتل سادات به دلایلی از جمله صلح با اسرائیل و دشمنی با خدا، مباح است، به حسنی مبارک که معاون رئیسجمهور معدوم مصر نیز بود، توصیه نمودند از اعدام این افراد صرف نظر کنند اما مبارک زخمخورده پرونده خالد را تا مرحله اعدام پیش برد.
روز پانزدهم آوریل سال ۱۹۸۲ میلادی مصادف با ۲۶ فروردین ۱۳۶۰، خالد اسلامبولی، متهم ردیف اول به خارج از زندان نظامی منتقل شد و در زیر مسلسلهای ۱۲ نفر از تیراندازان رژیم مبارک به شهادت رسید.(+)
اگر کمی تدبیر و روحیه مقاومت و مردانگی در برخی سران عرب بود، قطعا اسرائیل دهها سال قبلتر از بین رفته بود و امروز این چنین زنان و کودکان غزه را به خاک و خون نمیکشید. هر چند همچنان شاهد همپیمانی بسیاری از سران عرب منطقه با مستکبران جهان هستیم، اما در کنار موجی از بیداری روزافزون مردم و قیامهای آزادیخواهانه و ضد صهیونیستی در حال شکلگیری و گسترش است.
برخی منابع:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۲۰۷۱۴۰۰۰۵۳۳
http://www.avapress.com/vdci.yazct۱aqpbc۲t.txt
http://msh-iau.ac.ir/?part=calendar&inc=salnema&id=۵۴۴
http://www.imamatjome.com/Occasions/OccasionsList.aspx?Id=۴۰۵
http://www.avapress.com/vdci.yazct۱aqpbc۲t.txt
http://www.jahadi.ir/titr۱/
http://library.tebyan.net/newindex.aspx?pid=۱۰۲۸۳۴&ParentID=۰&BookID=۱۰۶۱۹۳&MetaDataID=۳۱۲۹۸&Volume=۱&PageIndex=۳۷&PersonalID=۰&NavigateMode=CommonLibrary&Content=
http://www.siasi.porsemani.ir/content/
http://www.ammarname.ir/node/۴۴۴۴۱
http://seraj۲۴.ir/fa/news-details/۲۲۷۶۹/%D۸%AC%D۸%B۲%D۸%A۶%DB%۸C%D۸%A۷%D۸%AA-%D۸%AA%D۸%B۱%D۹%۸۸%D۸%B۱-%D۹%۸۱%D۸%B۱%D۸%B۹%D۹%۸۸%D۹%۸۶-%D۹%۸۵%D۸%B۵%D۸%B۱-%D۸%AA%D۹%۸۸%D۸%B۳%D۸%B۷-%D۸%AE%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%AF-%D۸%A۷%D۸%B۳%D۹%۸۴%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%A۸%D۹%۸۸%D۹%۸۴%DB%۸C/
جنگهای اعراب و اسرائیل
خاورمیانه از زمان شکلگیری اسراییل پس از جنگ دوم جهانی به طور مستمر شاهد جنگهای متعدد از جمله جنگهای اعراب و اسرائیل بوده است.
جنگ اول
اولین جنگ اسرائیل علیه کشورهای عربی منطقه به سال ۱۹۴۸ بازمیگردد که اعراب به آن «نکبة» میگویند که در ژوئن این سال پس از تلاش چریکهای فلسطینی برای اخراج صهیونیستها انجام شد ولی به شکست انجامید.
جنگ دوم
دومین نبرد در سال ۱۹۵۶ پس از آن روی داد که مصر کانال سوئز را ملی اعلام کرد و زمانی که فرانسه و انگلیس به عنوان دو استعمارگر پیر به مصر حمله کردند، اسرائیل به سرعت خود را برای جنگ با مصریها آماده کرد و به نیروهای مهاجم پیوست.
جنگ سوم
سومین نبرد هم در ۱۹۶۷ روی داد که به جنگ ۶ روزه مشهور است که در آن اعراب به رهبری جمال عبدالناصر رهبر آن زمان مصر اقدام به حملهای عجولانه به اسرائیل کردند ولی این حمله به شکستی مرگبار تبدیل شد به طوری که کرانه باختری رود اردن، نوار غزه و ارتفاعات جولان توسط اسرائیل اشغال شد.
انور سادات در کنار حسنی مبارک
ریاست جمهوری انور سادات در مصر
چندی پس از شکست در سومین نبرد، جمال عبدالناصر براثر سکته جان خود را از دست داد به طوری که مورخان مرگ وی را ناشی از ناراحتی پس از شکست در جنگ ۶ روزه دانستند. پس از عبدالناصر انور سادات معاون وی به ریاست جمهوری مصر برگزیده شد.
سادات برای پس گرفتن صحرای سینا این بار روشی متفاوت را برگزید و تصمیم گرفت برخلاف ناصر که دایره متحدانش کشورهای عربی از جمله سوریه، عراق،یمن و لیبی بودند، این بار کشورهای شیخ نشین حاشیه خلیج فارس را نیز به ائتلاف ضد اسرائیلی اضافه کند.
ملک فیصل در آن زمان رهبری عربستان را بر عهده داشت که با استقبال از تلاشهای انور سادات حاضر به کمک مالی به ائتلاف اعراب شد و البته حاضر به پیوستن به ائتلاف تحریمکنندگان نفتی نیز شد.
جنگ چهارم
سادات پس از اطمینان از حمایت کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس با بازگشت به قاهره به سرعت زمینه حمله را آماده کرد و سرانجام در ۶ اکتبر 1973 مصادف با عید کیپور بزرگترین عید یهودیان حمله را آغاز کرد.
هرچند کشورهای عربی در ابتدای این جنگ موفقیتهایی به دست آوردند ولی در ادامه نبرد بار دیگر با تسریع حمایتهای تسلیحاتی غرب از صهیونیستها، این جنگ نتوانست به اهدافش برای آزادسازی مناطق استراتژیکی چون صحرای سینا و بلندیهای جولان برسد.(+)
یوم کیپور روز آغاز جنگ چهارم
مصریها و سوریها این روز را به این دلیل انتخاب کرده بودند که این روز با یکی از اعیاد مقدس یهودیان که یوم کیپور نامیده می شد، تقارن پیدا کرده بود. بنا به همین دلیل ژنرالهای مصری و سوری تشخیص داده بودند که در این روز آمادگی اسرائیلی ها به سطح پایینی تنزل خواهد کرد.
مقدمات جنگ به قدری سری و محرمانه فراهم شد که حتی بسیاری از فرماندهان ارشد مصری و سوری از وقوع آن بی خبر بودند و تا چند ساعت قبل ازآغاز آن نه اسرائیلی ها و نه آمریکایی ها هیچ گونه اقدام نظامی را از سوی اعراب احتمال نمی دادند.
ژنرال های اسرائیلی اساسا بر این باور بودند تا زمانی که نیروی هوایی کشورهای عربی و مخصوصا مصری ها نسبت به اسرائیل در مرتبه ی ضعیف تری قرار داشته باشند ، هیچ گونه حمله ای از جانب اعراب اسرائیل را تهدید نخواهد کرد .
هماهنگی های مخفیانه ای که میان ستادهای مشترک ارتش دو کشور مصر وسوریه به عمل آمده بود به گونه ای بود که حتی سران اتحاد جماهیر شوروی نیز که یک کشور طرفدار و حامی آن ها محسوب می شد، از آن مطلع نبودند و فقط یک هفته قبل از آغاز عملیات بود که انور سادات آن ها را از این همکاری های دو جانبه مطلع کرد.
جنگی را که مصری ها تدارک دیده بودند شامل دو عملیات متفاوت بود که به عملیات گرانیت دو و عملیات بدر نامگذاری شده بودند .
در عملیات گرانیت دو که روس ها در تدوین و عملیاتی شدن آن نقش بسزایی داشتند هدف این بود که تنگه های استراتژیک مشرف به صحرای سینا و کانال سوئز را از کنترل نیروهای اسرائیلی خارج نمایند و عملیات بدر نیز با هدف گذشتن از خط آهنین بارلو و تصرف کامل کانال سوئز طراحی شده بود.
نیروهای مسلح مصر در حال عبور از کانال سوئز در روز ۷ اکتبر ۱۹۷۳
به هر حال با آغاز نخستین ساعات جنگ بیش از یکصد هزار سرباز مصری که از حمایت بیش از یک هزارتانک برخوردار بودند به همراه سیزده هزار و پانصد خودروی زرهی سبک و سنگین عملیات نظامی خود را از جنوب صحرای سینا آغاز کردند و نیروهای ارتش سوریه نیز به طور همزمان با ارتش مصر بلندی های جولان را در نزدیکی مرزهای شمالی اسرائیل مورد تهاجم قرار دادند و هواپیماهای نظامی دو کشور مواضع ارتش اسرائیل را شدیدا بمباران نموده و نیروهای صهیونیستی را در حالی که به شدت غافلگیر شده بودند وادار به عقب نشینی کردند.
در جبهه ای که مصری ها آن را فرماندهی می کردند تنها در ظرف دو روز اول جنگ بیش از ۲۵۰ دستگاه تانک زرهی اسرائیلی منهدم شد و بیش از هزار نفر از نظامیان اسرائیلی کشته شدند و تعداد زیادی هم به اسارت سربازان مصری درآمدند.
نیروهای سوری هم در ظرف چند ساعت بلندی های جولان را به تصرف خود درآوردند و آن را کاملا در اختیار گرفتند. اما آن چه که در این جنگ دنیا را شگفت زده کرد، عبور موفقیت آمیز نیروهای ارتش مصر از خاکریزهای بلندی بود که اسرائیلی ها آن هارا در شرق سوئز احداث کرده بودند.
عملیاتی که پیروزی آن از منظر نظامی شبیه به یک معجزه بود چرا که عبور ارتش مصر از خاکریزهای شرق سوئز و شکسته شدن خط مارلو ارتش اسرائیل و آمریکایی ها را به شدت شوکه کرد زیرا پیش از این ژنرال مارلو طراح خط مارلو و دیگر ژنرال های اسرائیلی و آمریکایی آن را سدی نفوذ ناپذیر عنوان می کردند که تصرف آن به هیچ وجه ممکن برای اعراب مقدور نبود.
ارتش اسرائیل تلاش های زیادی را برای بازپس گیری این مناطق انجام داد لکن تمامی ضد حمله های ارتش اسرائیل در هفته ی اول با شکست انجامید و متحمل تلفات هنگفتی شد و حتی شایعه شد که گلدا مایر نخست وزیر اسرائیل در تل آویو خود کشی کرده است.
اعراب هر چند جنگ را با پیروزی های بزرگی شروع کردند اما این پایان کار نبود و در روزهای میانی جنگ اندک اندک اوضاع به نفع اسرائیل رقم خورد و به عبارتی دیگر اشتباهات نظامی اعراب در چهارده اکتبر باعث شد که مصری ها در یک وضع نابسامان نظامی قرار گیرند.
تصمیم ناگهانی انور سادات مبنی بر تغییر تاکتیک در جبهه ی صحرای سینا باعث شد که نیروهای مصری در روز چهاردهم اکتبر شکست سنگینی را بخورند که میزان تلفات آن بیشتر از تمامی تلفات مصری ها از زمان آغاز جنگ تا آن لحظه بود.
هر چند تعداد زیادی از فرماندهان عالی رتبه ی مصری با تصمیم سادات مخالف بودند لکن مخالفت آن ها به جایی نرسید و در روز چهاردهم اکتبر، به دنبال بمباران سنگین مواضع سوریه در ارتفاعات جولان، نیروهاى اسرائیلى با کمک آمریکا تمامى مواضعى را که در هفته اول جنگ از دست داده بود، باز پس گرفتند و در پایان دومین هفته جنگ، تا شصت کیلومترى دمشق، پایتخت سوریه پیش رفتند. بعد از شکست چهارده اکتبر این اسرائیلی ها بودند که از دست بالاتری در جنگ برخوردار بودند.
اسرائیلی ها موفق شدند در روزهای بعد به شرق کانال سوئز نفوذ کنند و حتی سپاه سوم مصر را نیز محاصره کردند و پیشروی نیروهاى صهیونیستى تا یک صد کیلومترى قاهره، پایتخت مصر ادامه یافت.(+)
در این مرحله بود که با مذاکرات محرمانه بین امریکا و شوروى و تحت فشار بین المللى، صهیونیست ها به نیروهاى خود فرمان توقف دادند.
در روز بیست و دوم اکتبر هم قطعنامه ی ۳۳۸ شورای امنیت صادر شود و طرفین منازعه آتش بس را پذیرفتند و جنگ چهارم اعراب و اسرائیل هم به پایان رسید.(+)
پس از این جنگ، قاهره به مذاکرات مستقیم با تل آویو روی آورد. سادات در ۱۹ نوامبر ۱۹۷۷م یه طور غیرمنتظره به سرزمینهای اشغالی رفت و علیرغم مخالفت شدید جوامع اسلامی، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و به انعقاد پیمان ننگین کمپ دیوید در ۲۶ مارس ۱۹۷۹م دست زد.
وی حتی به صهیونیستها اجازه داد در قاهره سفارتخانه ایجاد کنند. او در سال ۱۹۸۰م خود را رئیس جمهور مادام العمر مصر نامید.
وی همچنین برای تغییر جهت افکار عمومی مردم عرب، همانند صدام ایران را دشمن اصلی ملت عرب خواند و در سال ۱۹۸۱ کمک های شایان تسلیحاتی و نیروی انسانی برای صدام فرستاد.(+)
دلایل شکست اعراب
در بررسی ناکامی های اعراب دراین برهه از تاریخ به سه عامل اساسی اشاره شده است.
1- حمایتهای گسترده آمریکا از اسرائیل را یکی از دلایل شکست اعراب می دانند، هر چند متعاقبا روس ها نیز متقابلا به جبهه ی اعراب کمک می کردند لکن میزان کمک های آمریکا بیش از آن میزانی بود که شوروی به اعراب می رساند.
2- اختلافاتی که در اثنای جنگ میان فرماندهان عالی اعراب رخ داد عامل دیگر شکست اعراب به حساب می آید .
بر اساس خاطرات بسیاری از ژنرال های عرب در آن برهه، در روزهای میانی جنگ نوعی اختلاف میان بعضی فرماندهان مانند سعد الدین شاذلی ( رئیس ستاد ارتش مصر) با شخص انور سادات بروز کرد که باعث شد تصمیم گیری صحیح در بسیاری موارد مشکل شود .
از دیگر اختلافاتی که در این جنگ بروز کرد اختلافاتی بود که میان فرماندهان مصری و سوری در هنگامه جنگ به وجود آمد.
سوری ها از اینکه مصری ها در طول جنگ چیزهای زیادی را از آن ها پنهان کرد به شدت آزرده شدند . حافظ اسد زمانی که شنید مصری ها فقط صد هزار نفر از نیروهای خود را وارد جنگ کرده اند به شدت از انور سادات انتقاد کرد ولی اتحاد خود را با مصر همچنان حفظ کرد .
3- سومین دلیل که مهم ترین عامل درشکست تلاش های اعراب در این جنگ محسوب می شود به شخص انور سادات باز می گردد .
انور سادات به هیچ وجه برای آزاد سازی صحرای سینا یا نابودی اسرائیل وارد جنگ نشده بود . انور سادات درست از همان زمانی که جانشین جمال عبدالناصر شد خواهان یک راه حل مسالمت آمیز برای حل این بحران اسرائیلی – عربی شده بود لکن فرایند مذاکرات به گونه ای بود که چندان امیدوار کننده نبود .
انور سادات این جنگ را با این نیت آغاز کرد که با وارد کردن یک ضربه ی قوی به اسرائیل این رژیم را مجددا به روی آوردن به گزینه های مسالمت آمیز وادار نماید .
انور سادات درست بعد از گذشت دو روز از آغاز جنگ به آمریکایی ها اطلاع داد که قصد طولانی کردن این جنگ را ندارد و حتی زمانی که حافظ اسد او را به عدم آتش بس تشویق می نمود گفت که به هیچ وجه حاضر نیست دیگر با اسرائیل بجنگد.
حامیان اعراب در جنگ
این جنگ علی رغم اینکه برای بسیاری از اعراب سرخوردگی هایی را ایجاد کرد لکن پیامدهای متعددی را برای منطقه ی خاورمیانه در پی داشت . در این جنگ کشورهای عربی وقتی حمایت آمریکا را از اسرائیل مشاهده کردند به نفع مصر و سوریه وارد عمل شدند .
9 کشور عربی کمک های فراوانی به جبهه ی مصر و سوریه کردند و 7 کشور دیگر هم اگر کمکی نکردند به دلیل مشکلات و محدودیت هایی بود که با آن ها در این راستا مواجه بودند .
کشورهای عربی در این برهه با استفاده از سلاح نفت کشورهای حامی اسرائیل را تحریم نفتی کردند و قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش سرسام آوری پیدا کرد .
عراق بیش از دیگر کشورها به جبهه ی اعراب کمک کرد و نیروهایی را نیز به سوریه برای مقابله با پیشروی اسرائیلی ها اعزام کرد و نیروی هوایی عراق هم چند بار به نفع سوریه و مصر وارد عمل شد.
هواری بومدین رئیس جمهور الجزایر هم در اثنای جنگ به شوروی رفت و با پرداخت ۲۰۰ میلیون دلار به کرملین تعداد زیادی تانک را به جبهه ی اعراب ارسال کرد و دیگر کشورهای عربی هم به حمایت های دیپلماتیک و نظامی خود ادامه دادند لکن این کمک ها در نهایت با نیات انور سادات هماهنگ نبود و به نتیجه ی مطلوبی منجر نشد .
بعد از پایان جنگ به محض اینکه آمریکایی ها پیشنهاد مذاکره را به انور سادات دادند او استقبال کرد و در نهایت در کمپ دیوید اسرائیل را به رسمیت شناخت و صلح کرد . این عمل انور سادات هر چند باعث انزوای مصر در جهان عرب شد لکن مقدمه ای شد برای باز شدن باب مذاکره میان اسرائیل و دیگر کشورهای عربی و پس از مدتی اردن نیز با اسرائیل معاهده ی صلح را امضا کرد و از جبهه ی اعراب خارج شد. اما عملکرد انور سادات در صلح با اسرائیل، عاقبت خود او را نیز قربانی کرد و درست در همین روز ششم اکتبر سال ۱۹۸۱ توسط یکی از شاخه های نفوذی سازمان بنیاگرای الجهاد در ارتش مصر ترور شد.
حامیان اسرائیل در جنگ
در جنگ ۱۹۷۳ آمریکایی ها نشان دادند که حاضرند به خاطر اسرائیل تمامی تعهداتی را که با کشورهای عربی دارند زیر پا بگذارند.
درست به فاصله ی چند روز از آغاز جنگ سیل کمک های آمریکایی به اسرائیل سرازیر شد و این اولین بار بود که آمریکایی ها به طور آشکار اسرائیل را تجهیز می کردند .
نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا از مجالس کنگره و سنای این کشور خواست که با یک کمک فوری ۲/۲ میلیارد دلاری برای اسرائیل موافقت کنند که با رأی اکثریت اعضای دو مجلس تصویب شد.
آمریکایی ها همچنین یک بندر هوایی در لیسبون ایجاد کردند که محموله های کلان تسلیحاتی و لجستیکی را به طور مرتب به نیروهای اسرائیلی می رساندند و همین امر باعث شد فرایند جنگ تا حد زیادی به نفع اسرائیل تغییر کند.(+)
نتایج جنگ اکتبر یا رمضان
جنگ رمضان نبردى استثنایى بود. این جنگ نتایج بسیار زیادى داشت از جمله آنان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- در صورت وجود برنامه ریزى و همت، ارتش اسرائیل نیز «شکستپذیر است».
2- در بین کشورهاى عربى، مصر این قابلیت را دارد که اسرائیل را شکست دهد. امروز مى توان قضاوت کرد که اگر ترس (و یا خیانت) سادات نبود اسرائیل در اکتبر ۱۹۷۳ شکست مى خورد.
مردانى مانند ژنرال شاذلى تنها با ۳ گردان کماندوى از جان گذشته به همراه چند واحد پدافند سام ستون فقرات ارتش اسرائیل را شکستند. هنگامى که چندى بعد سادات وى را مجبور کرد تانکهایش را به ساحل غربى سوئز برگرداند این ژنرال مصرى با چشمانى اشکبار از سادات خواست تا حداقل این درخواست اسرائیلى ها را نپذیرد، اما سادات قبلاً قول این مسأله را به کیسینجر داده بود. اسرائیل نیز به خوبى دریافت مصر حریفى متفاوت است. بنابراین باید حتماً از صف مبارزان دیگر خارج شود.
3- ضعف عملکرد روسها در این ۳ هفته از نتایج دیگر جنگ بود.
در حالى که آمریکا از تمام اعتبار و توان خود براى سرپا نگاه داشتن اسرائیل استفاده کرد (ایجاد پل هوایى براى کمک رسانى به اسرائیل، استفاده از هواپیماى جاسوسى اس.آر ۷۱ براى راهنمایى شارون و کمک ۲/۲ میلیارد دلارى تسلیحاتى - به تل آویو) روس ها تنها به رفقاى عرب خود تضمین دادند که دمشق و قاهره توسط اسرائیل تصرف نمى شود! در نتیجه مصر را ظرف ۷ سال کاملاً به دامن غرب غلطاندند و ظرف ۱۵ سال کاملاً بازى را در خاورمیانه عربى واگذار کردند.
این جنگ گرچه با موفقیت صددرصدى اعراب به پایان نرسید، ولى بسیارى از نقاط ضعف اسرائیل را نمایان ساخت.(+)
قرار داد ننگین کمپ دیوید
اندکى پس از پایان جنگ یوم کیپور انورسادات رئیس جمهور وقت مصر پیمان آتش بس با اسرائیل را امضا کرد.
شکستهاى سنگین مـصر از اسرائیل، امید این کـشور را از اینکه بـتـوانـد بـر اسرائیل غلبه کند، از بین برد، روس ها نیز نتوانستند و یا نخواستند مصر و اعراب را در جنگ با رژیـم صـهیونیستى یارى دهند، به همین جهت انور سادات رئیس جمهور وقت مصر دست کمک به سوى آمریکا دراز کرد که با استقبال این کشور روبه رو شد.
سادات براى نشان دادن حسن نیت خـود ضـمـن مـسـافـرت بـه اسرائیل در پارلمان این کشور نیز سخنرانى کرده، آمادگى خود را براى انعقاد پیمان صلح اعلام کرد.
این مذاکرات پس از چالشهاى فراوان، پس از ۱۲ روز مذاکرات مخفی و سرانجام با وساطت کارتر، رئیس جمهور آمریکا از بن بست خارج شده و این قرارداد در تاریخ ۱۷ سپتامبر سال ۱۹۷۸ (۲۶ شهریور ۱۳۵۷) با حضور کارتر، بگین و سادات در کمپ دیوید آمریکا به امضا رسید.
امضای پیمان کمپ دیوید با حضور کارتر، بگین و سادات/۱۷سپتامبر ۱۹۷۸
مفاد قرارداد کمپ دیوید
۱ ـ صلح مصر و رژیم صهیونیستى و در نتیجه پذیرش موجودیت این رژیم توسط مصر.
۲ ـ تخلیـه صـحراى سیـنا و بـازگردانـدن آن بـه مصر. این بند در واقع غیر نظامى شدن صـحراى سینا بود و گرنه این صحرا به حاکمیت مصر در نیامد و نیروهاى نظامى مصر نمى توانستند در این منطقه تردد داشته باشند.
۳ ـ خود مـختـارى فـلسطینـی هـا در نـوار غـزّه و کـرانـه غـربـى رود اردن تحت نظارت دولت صهیونیستى
پس از امضاى این پیمان، دو کشور روابط رسمى دیپلماتیک خود را آغاز کردند. بیشتر کشورهاى عـربـى ، تـحت فشار افکار عمومى خود، با این قرار داد مخالفت کردند و حتى رژیم سعودى هم کمکهاى اقتصادى خود را به مصر قطع کرد ولی انزواى سیاسى رژیم مصر دیرى نپایید و بهزودى کشورهاى عربى، بدون اینکه رژیم مصر در سیاستهاى خود تجدید نظر کند، روابط سیاسى خود را با آن بر قرار کردند.
نتایج پیمان کمپ دیوید
۱ ـ تـبـدیـل مـصر به پایگاه آمریکا؛ زیرا آمریکا صحراى سینا را به پایگاه نیروهاى واکنش سریع خود تبدیل کرد.
۲ ـ برهم خوردن توازن قوا در منطقه خاورمیانه به نفع رژیم صهیونیستى.
۳ ـ لغـو مـحـاصره اقتـصادى کـه اعـراب از بدو تـشـکیل رژیـم صـهیونـیستى علیه وى اعمال مى کردند.
۴ ـ حل مـساله آب بـراى رژیـم صـهیونیـستى از طـریـق رسـاندن آبـهـاى رود نیل به صحراى نقب در فلسطین اشغالى.
۵ ـ بـازشـدن کانال سـوئز بـه روى کـشتـیرانـى دریایى اسرائیل و تقویت نقشه هاى صهیونیستى براى تسلط بر دریاى سرخ.
۶ ـ رخنه مجدد صهیونیستها به آفریقا.(+)
واکنشها نسبت به پیمان کمپدیوید
کشورهای عربی، در واکنش به مذاکرات کمپدیوید، به ۳ گروه تقسیم گردیدند.
گروه اول کاملاً مخالف بودند که شامل سوریه، عراق، الجزایر، یمن جنوبی، لیبی و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) میشدند و به گروه «جبههی پایداری» معروف شدند.
گروه دوم کشورهایی بودند که با این اقدام رژیم مصر همراهی نشان دادند. این گروه عبارت بودند از: مراکش، سودان و عمان.
گروه سوم کشورهای بیطرف بودند که عبارت بودند از: عربستان سعودی، اردن و کشورهای حوزهی خلیج فارس.
واکنش شدید کشورهای عربی در برابر مصر در کنفرانس بغداد، که در سپتامبر ۱۹۷۸ برگزار شد، انجام شد و اخراج مصر از اتحادیهی عرب را به همراه داشت.
واکنش مصریها به کمپ دیوید
اما مهمترین واکنش در داخل مصر نسبت به اقدام انورسادات در انعقاد پیمان کمپدیوید از سوی اسلامگراهای مصر صورت گرفت.
در مصر حزب «ملی مترقی وحدتطلب تجمع» در واکنش به مذاکرات کمپدیوید، با انتشار بیانیهای مفصل، قراردادهای کمپدیوید را محکوم کرد.
واکنش فلسطین به کمپ دیوید
سازمان آزادیبخش فلسطین، در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۱۹۷۸، بیانیهای صادر کرد و طی آن قراردادهای کمپدیوید و شخص سادات را شدیداً مورد حمله قرار داد و متذکر شد قرارداد کمپدیوید نشاندهندهی تسلیم کامل سادات در برابر طرح بگین است که بر تثبیت روند اشغالگری صهیونیستی در سرزمین فلسطین و جولان و حتی بخشهایی از سینا تأکید میکند.
کنگرهی ملی فلسطین نیز در روز اول اکتبر ۱۹۷۸، با صدور بیانیهای، مذاکرات و پیمان کمپدیوید را محکوم و تأکید کرد که این مذاکرات حق تعیین سرنوشت برای ملت فلسطین را نادیده گرفته است.
واکنش سوریه به کمپ دیوید
در سوریه نیز حافظ اسد دربارهی قراردادهای کمپدیوید به اظهار نظر پرداخت و در سخنرانیاش در مراسم افتتاحیهی سومین کنفرانس سران جبههی پایداری در دمشق ـکه در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۱۹۷۸ برگزار شدـ این قرارداد را شدیداً محکوم کرد.
او قطعنامهی پایانی این کنفرانس، تسلیمطلبی سادات و تبانیاش با دشمن صهیونیستی و امپریالیسم در اردوگاه داود (کمپدیوید) و توطئهاش بر ضد وحدت قضیه اعراب و منافع عالی امت عرب و نقض میثاق اتحادیهی عرب و نقض پیمان دفاع مشترک عربی و نیز تلاش او برای نادیده گرفتن مسئلهی فلسطین و ضربه زدن او به دستاوردهای سیاسی ملت فلسطین را ـکه با مبارزه و خون شهیدانش کسب کرده بودـ محکوم کرد و قراردادهای کمپدیوید را به عنوان بخشی از یک عملیات گسترده جهت سیطره و نفوذ و سلطهی امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم بر مصر و جهان عرب و قارهی آفریقا توصیف کرد و هدف آنها را استفاده از مصر به عنوان ابزاری جهت سرکوب جنبشهای آزادیبخش ملی دانست.
این کنفراس همچنین تأسیس یک جبههی قومی برای پایداری و مقاومت را اعلام کرد تا پایگاهی باشد برای مبارزات قومی و بسیج تودههای عرب و ابزاری باشد در دست امت عرب در نبرد ضدصهیونیستی و ضدامپریالستیاش و انگیزهای باشد برای مقاومت و پایداری و کسب آزادی.
واکنش لیبی به کمپ دیوید
در لیبی نیز معمر قذافی قراردادهای کمپدیوید و شخص سادات را به خاطر اینکه مصر را از صف اعراب و از صحنهی مبارزه خارج کرد و دشمنی را که غاصبانه یک سرزمین عربی یعنی سرزمین فلسطین را اشغال کرده بود به رسمیت شناخت، شدیداً مورد حمله قرار داد و آن را محکوم کرد.
واکنش عراق به کمپ دیوید
شورای فرماندهی انقلاب عراق نیز در تاریخ ۱ اکتبر ۱۹۷۸، با انتشار بیانیهای، توطئه و خیانت در کمپدیوید را محکوم کرد و اعلام داشت که عراق بخشی از جبههی نظامی شمالی درگیری با دشمن صهیونیستی (اسرائیل) محسوب میشود و از هر جبههای که چسبیده به کیان صهیونیستی باشد، فرصتهای لازم را برای ضربه زدن به دشمن در آینده فراهم خواهد کرد و نیز عراق آماده است تا نیروهای نظامی فعال را به جبههی سوریه اعزام کند.
واکنش ایران به کمپ دیوید
«کریم سنجابی»، اولین وزیر خارجهی پس از انقلاب، در پیامی به «یاسر عرفات»، این قرارداد را به خنجر زدن از پشت به فلسطینیها تعبیر کرد و با عرفات ابراز همدردی کرد؛ این گونه بود که ایران به جبههی مخالف این پیمان پیوست.
اما در ایران، همزمانی قرارداد کمپدیوید با انقلاب اسلامی باعث واکنش شدید انقلابیون شد؛ به طوری که امام خمینی (رحمت الله علیه) در مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتدپرس، در روز ۱۶ آبان ۱۳۵۷، این توافقنامه و نظایر آن را توطئهای برای مشروعیت بخشیدن به تجاوزهای اسرائیل خواند که در نتیجه شرایط را به نفع اسرائیل و به ضرر اعراب و فلسطینیها تغییر میدهد.
این گفتوگو و نظایر آن از همان ابتدا بیانگر موضعگیری انقلابیون ایران در برابر قرارداد کمپدیوید و نحوهی روابط آیندهی آنها با طرفین قرارداد یادشده پس از پیروزی انقلاب است. پس از امضای قرارداد کمپدیوید، سفیر رژیم پهلوی در آمریکا، اردشیر زاهدی، به طرفین تبریک گفت و «حسنی مبارک»، وزیر دفاع مصر، برای ارائهی گزارشی از این قرارداد به شاه ایران، وارد تهران شد.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ و همزمانی آن با پیمان کمپدیوید ـکه در تضاد کامل با ایدئولوژی انقلاب بودـ باعث قطع رابطه با کشور مصر گردید.
امام خمینى (رحمت الله علیه)، رهبر انقلاب اسلامى، به دنبال امضای قرارداد کمپدیوید، با صدور اطلاعیهای، آن را به شدت محکوم کردند. پس از تصرف سفارت مصر توسط دانشجویان عرب، به عنوان اعتراض به پیمان کمپدیوید، در ۶ فروردین ۵۸، میتوان گفت یکی از اولین فرمانهای حکومتی امام خمینی (رحمت الله علیه) به دولت موقت در زمینهی روابط بینالملل صادر شد و آن قطع روابط دیپلماتیک با مصر بود. این حکم پس از نامهی «ابراهیم یزدی»، وزیر امور خارجهی دولت موقت (پس از سنجابی)، مبنی بر ضرورت قطع رابطه با مصر در فضای موجود، صادر شد.
واکنش سایر کشورها به کمپ دیوید
واکنش شدید کشورهای عربی در برابر مصر در کنفرانس بغداد، که در سپتامبر ۱۹۷۸ برگزار شد، صورت گرفت و اخراج مصر از اتحادیهی عرب را به همراه داشت.
علاوه بر کشورهای عربی، اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای عضو جنبش عدم تعهد و برخی از کشورهای اروپایی نیز، ضمن انتقاد از این پیمان، امضای آن را پیش از مشخص شدن مسئلهی فلسطین و توافق بر سر آن بیفایده دانستند و حتی برخی این توافقنامه را، به دلیل تغییراتی که با از بین بردن نقش کلیدی مصر در جهان عرب و محروم ساختن اعراب از یک قدرت نظامی بزرگ در بین نیروهای عربی به وجود آورد، به سود اسرائیل دانستند.(+)
خالد اسلامبولی، قاتل فرعون مصر
خالد بن احمد شوقی اسلامبولی در ۱۵ ژانویه سال ۱۹۵۸ در منطقه «ملوی» واقع در استان الصید مصر دیده به جهان گشود.
پدر وی «احمد شوقی»، از وکلای برجسته مصر بود. خانواده خالد، تحصیلکرده و آگاه به شرایط روز جامعه و تا حدودی مبارز به شمار میرفتند.
شخصیت خالد اسلامبولی تا حدود زیادی تحت تاثیر برادر بزرگترش «محمد» قرار گرفت. محمد که دو سال از او بزرگتربود از اعضای فعال سازمان جماعت اسلامی بود و یکبار به جرم پاره کردن عکس انور سادات با پلیس مصر درگیر شد.
خالد اسلامبولی در سال ۱۹۷۸ با رتبه ممتاز از مدرسه عالی توپخانه فارغ التحصیل شد و بلافاصله با درجه ستوانی در یکی از واحدهای توپخانه ارتش مصر مشغول فعالیت شد.
برملا شدن روحیه معنوی و تردد وی به مسجد «انصار المحمدیه» موجب شد اداره اطلاعات نظامی در سال ۱۹۸۰ وی را مورد بازجویی قرار دهد. «خطرناک بودن خالد اسلامبولی» در پرونده بازجویی وی ثبت شد. پس از مدتی او با جنبش اسلامی «الجهاد» که مخفیانه فعالیت میکرد، آشنا شد.
انور سادات هم با امضای قرارداد ننگآور کمپ دیوید، حجت را بر اسلامگرایان مخالف تمام کرد و موجی از اعتراضها جهان عرب و اسلام را فراگرفت.
رژیم سادات نیز تمام توان خود را برای سرکوب اعتراض جنبشهای مختلف دانشجویی، ملیگرایانه و اسلامی در مصر بکار بست.
انور سادات روز سه شنبه، ۶ اکتبر ۱۹۸۱در جریان مراسم رژه به مناسبت سالگرد جنگ رمضان در میان دولتمردان مصری نظارهگر پرواز هواپیماهای میراژ فرانسوی بو د و بر خلاف روزهای دیگر، جلیقه ضد گلوله خود را نپوشیده بود و خالد هم که از جانب سرگرد «مکرم عبدالعال» به شرکت در مراسم رژه و سان و هدایت ۱۳ جرثقیل حامل توپ، مامور شده بود این زمان را بهترین فرصت برای قتل انور سادات دید.
تقریبا نیمی از رژه تمام شده بود، اولین جرثقیل حامل توپ ۱۳۰ میلیمتری با رسیدن به مقابل جایگاه از مسیر تعیین شده خارج و ناگهان متوقف شد. حاضران ابتداگمان کردند که جرثقیل به علت نقص فنی از مسیر خارج شده است، اما لحظاتی بعد خالد به همراه دو مرد مسلح در حرکتی که بیشتر به فیلمهای سینمایی شباهت داشت، از عقب کامیون بیرون پریده و جایگاه را به رگبار بستند. خالد به گمان اینکه ممکن است سادات لباس ضد گلوله بر تن داشته باشد، در حد توان به سوی وی تیراندازی کرد تا از نتیجه کار مطمئن شود.
در این حمله، انور سادات بشدت زخمی شد و با بالگرد نظامی به بیمارستان معادی برده شد. در این حمله ۵ نفر کشته و ۲۸ نفر زخمی شدند که ۴ نفر آمریکایی نیز بین آنان دیده میشد.
سادات در بیمارستان در حالت کما به سر میبرد و خون از دهانش بیرون میزد. گلولهها و ترکشها جانب چپ سینه او را شکافته بودند. گردن و زانوها و کمر او بشدت مصدوم شده بود و قبل از آن که اقدام پزشکی روی سادات انجام بگیرد، به هلاکت رسید.
در گزارش پزشکی که بعداً پخش شد، اعلام گردید که مرگ سادات در ساعت چهارده و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر روز سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۶۰ و به سبب شوک شدید و خونریزی داخلی در ناحیه سینه و پاره شدن شش چپ و شریانهای اصلی قلب اتفاق افتاده است.(+)
دفاعیات خالد در دادگاه
خالد و همراهانش پس از آنکه در بیمارستان «العبدی» جایی که جسد سادات در آنجا قرار داشت، مورد بازجویی قرار گرفتند برای محاکمه به دادگاه نظامی مصر منتقل شدند.
«من خالد اسلامبولی هستم، من قاتل سادات هستم، من قاتل فرعون هستم، ما در راه خدا طاغوت را کشتیم تا شاید خداوند با این کار ما را از ننگ دوستی (با رژیم صهیونیستی) برهاند، من تابع دین هستیم، در راه خدا جهاد میکنیم، در راه خدا میمیریم.» این جملات خالد اسلامبولی در قفسه فولادی در دادگاه «حسنی مبارک»، رئسجمهور جدید مصر بود.
محاکمه خالد و همراهان انقلابی وی چندین جلسه برگزار شد و سرانجام پس از گذشته ۵ ماه اعدام عیله آنها صادر شد.
تلاشهای زیادی برای جلوگیری از اعدام خالد و همراهانش صورت گرفت. وکلای مدافع متهمان از جمله «شوقی خالد» با بیان این که قتل سادات به دلایلی از جمله صلح با اسرائیل و دشمنی با خدا، مباح است، به حسنی مبارک که معاون رئیسجمهور معدوم مصر نیز بود، توصیه نمودند از اعدام این افراد صرف نظر کنند اما مبارک زخمخورده پرونده خالد را تا مرحله اعدام پیش برد.
روز پانزدهم آوریل سال ۱۹۸۲ میلادی مصادف با ۲۶ فروردین ۱۳۶۰، خالد اسلامبولی، متهم ردیف اول به خارج از زندان نظامی منتقل شد و در زیر مسلسلهای ۱۲ نفر از تیراندازان رژیم مبارک به شهادت رسید.(+)
اگر کمی تدبیر و روحیه مقاومت و مردانگی در برخی سران عرب بود، قطعا اسرائیل دهها سال قبلتر از بین رفته بود و امروز این چنین زنان و کودکان غزه را به خاک و خون نمیکشید. هر چند همچنان شاهد همپیمانی بسیاری از سران عرب منطقه با مستکبران جهان هستیم، اما در کنار موجی از بیداری روزافزون مردم و قیامهای آزادیخواهانه و ضد صهیونیستی در حال شکلگیری و گسترش است.
برخی منابع:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۲۰۷۱۴۰۰۰۵۳۳
http://www.avapress.com/vdci.yazct۱aqpbc۲t.txt
http://msh-iau.ac.ir/?part=calendar&inc=salnema&id=۵۴۴
http://www.imamatjome.com/Occasions/OccasionsList.aspx?Id=۴۰۵
http://www.avapress.com/vdci.yazct۱aqpbc۲t.txt
http://www.jahadi.ir/titr۱/
http://library.tebyan.net/newindex.aspx?pid=۱۰۲۸۳۴&ParentID=۰&BookID=۱۰۶۱۹۳&MetaDataID=۳۱۲۹۸&Volume=۱&PageIndex=۳۷&PersonalID=۰&NavigateMode=CommonLibrary&Content=
http://www.siasi.porsemani.ir/content/
http://www.ammarname.ir/node/۴۴۴۴۱
http://seraj۲۴.ir/fa/news-details/۲۲۷۶۹/%D۸%AC%D۸%B۲%D۸%A۶%DB%۸C%D۸%A۷%D۸%AA-%D۸%AA%D۸%B۱%D۹%۸۸%D۸%B۱-%D۹%۸۱%D۸%B۱%D۸%B۹%D۹%۸۸%D۹%۸۶-%D۹%۸۵%D۸%B۵%D۸%B۱-%D۸%AA%D۹%۸۸%D۸%B۳%D۸%B۷-%D۸%AE%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%AF-%D۸%A۷%D۸%B۳%D۹%۸۴%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%A۸%D۹%۸۸%D۹%۸۴%DB%۸C/
برگرفته از جبهه جهانی مستضعفین
۹۳/۰۷/۱۹