امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

امت اسلامی

وبلاگ خبرنامه جهان اسلام نت نامه

Yemen ifyemen
امت اسلامی

امام خامنه ای: بیدار شدن ملت‌ها و ایستادن با دست خالی، در مقابل رفتار تحقیر آمیز غرب و امریکا، حادثه بزرگی بود که البته بر خلاف تصور غربی‌ها، هنوز تمام نشده است.

عضویت در خبرنامه امت اسلامی
آرشیو خبرنامه



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
نت نامه در گوگل پلاس

طبقه بندی موضوعی

سیاهه امریکا در غرب آسیا

چهارشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۱۷ ب.ظ

تحولات منطقه از جمله درگیری های داخلی سوریه که وارد سومین سال خود شده است، تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه، تحرکات تروریست های تکفیری- بعثی موسوم به داعش در عراق، حمله هوایی اخیر آمریکا به بهانه دفاع از اقلیت مذهبی ایزیدی در عراق، تشدید ناآرامی ها در لیبی، کشته شدن افسر آمریکایی در افغانستان و تداوم شکاف دیپلماتیک بین عربستان سعودی، امارات عربی متحده و قطر، همه و همه مواردی است که ردپای امریکا در آن ها به وضح قابل مشاهده هستند...

 

 ایالات متحده تغییر نظام های سیاسی در سطح جهان را به دو نوع انجام می دهد: دخالت آشکار نظامی، اقدام از طریق سازمان سیا. معمولا ما دخالت آمریکا را به لشکرکشی هایش می شناسیم و نوع دوم را محدود به کودتای 28 مرداد می دانیم. اما بررسی سابقه این کشور در دوره پس از جنگ جهانی دوم، یعنی دوره ای که رسماً آمریکا جایگزین انگلیس شده و نظام دو قطبی و پس از آن نظم نوین جهانی را مطرح نمود، نشانگر آن است که دخالت از نوع دوم، یعنی اقدام از طریق سازمان سیا جایگاه قابل توجهی در سیاست مداخله جویانه خارجی این کشور دارد.

جمع آوری و توصیف سیاهه دخالت های آمریکا در سطح جهان به سبب تعدد دخالت ها امری طاقت فرساست. به همین سبب در این متن تنها به بررسی مختصر دخالت های آشکار شده و نامشروع آمریکا در کشورهای غرب اسیا، به جز ایران اسلامی، پرداخته ایم.

 

سوریه

جمهوری سوریه در 1946 به استقلال رسید. اما در ماه مارس 1949 با کودتای نظامی حسنی الزعیم، رئیس ستاد ارتش سوریه مواجه شد. الزعیم در ماه های قبل از کودتا، حداقل 6 بار با مسئولان سیا جهت هماهنگی برای انجام کودتا و به دست گرفتن قدرت دیدار داشت. الزعیم در این دیدارها از آمریکا درخواست تامین بودجه و نیروی مورد نیاز برای کودتا را نموده بود. البته تا کنون آمریکا به تامین درخواست های الزعیم اعتراف نکرده اما عملکرد الزعیم پس از به دست گرفتن قدرت نشانگر همراهی آمریکا با وی و مدیون بودن الزعیم به این کشور است. الزعیم تنها چهار ماه و نیم در قدرت بود ولی در همین مدت کم، اقداماتی را در راستای منافع آمریکا انجام داد. مانند تصویب احداث خط لوله ترانس عربین(TAPLINE) که طرحی آمریکایی برای انتقال نفت عربستان به بنادر دریای مدیترانه بود، امضای پیمان آتش بس با رژیم صهیونیستی و واگذاری استان اسکندرون (هاتای) به ترکیه ای که متحد منطقه ای آمریکا بود.

مورد اخیر دخالت آمریکا در سوریه شاید جالب تر باشد. آمریکا در سال 2012 رسماً به سازمان های آمریکایی اجازه کمک به معارضین سوری را که علیه نظام سیاسی بشار اسد می جنگیدند داد. در آوریل سال 2013 نیز آمریکا رسماً 250 میلیون دلار به معارضین سوری (عمدتا به ارتش آزاد سوریه) کمک مالی کرد. این کمک ها جدای از کمک های نظامی آمریکا به گروه های ضد سوری است. کمک های نظامی آمریکا به این گروه ها از طریق سازمان سیا صورت می پذیرد و میزان و بودجه آن نیز محرمانه بوده و فعلا انتشار نیافته است.

 

عبد الکریم قاسم                                         عبدالسلام عارف


عراق

در فوریه 1960، آمریکا کودتایی را علیه عبدالکریم قاسم، نخست وزیر عراق ترتیب داد. عبدالقاسم حدود دو سال قبل نظام سلطنتی عراق را که متحد غرب بود سرنگون ساخت. آمریکا دو بهانه برای این کودتا آورد: افزایش نیروهای کمونیست میان مقامات سیاسی عراق و تهدید کویت توسط عراق. این تهدید اگر عملی می شد امکان درگیری مستقیم انگلیس با عراق را در پی داشت. شیوه کار، مسموم نمودن عبدالکریم قاسم از طریق یک دستمال مسموم بود. با این کار حداقل به مدت سه ماه عبدالکریم قاسم از اداره امور ناتوان می شد. البته سیا اعلام کرد که دستمال مسموم هرگز به دست قاسم نرسید.

اما این پایان کار نبود. عبدالکریم قاسم در فوریه 1963 توسط حزب بعث تیرباران شد و عبدالسلام عارف رئیس جمهور جدید. آمریکا بلافاصله عبدالسلام عارف، رئیس جمهورجدید را دوست خود خواند. بررسی یادداشت های دیپلمات های آمریکایی حاضر در عراق و تحلیلگران سازمان سیا ما را به این نکته هدایت می کند: آمریکا در این کودتا نیز دست داشت.

سال 1991 برای عراق سال شومی بود. در پی حمله عراق به کویت، آمریکا ائتلافی از کشورهای جهان را به رهبری خود پدید آورد و به عراق حمله برد. نام این حمله، طوفان صحرا بود. به موجب این جنگ که به جنگ اول خلیج فارس شهرت یافت ارتش عراق از کویت عقب نشینی کرد و نیروهای ائتلاف تا بخش جنوبی فرات را اشغال کردند.

دوره بعدی دخالت آمریکا در عراق ما را به سال های 1992 الی 1996 می برد. در این سال ها سازمان سیا از طریق حمایت از گروه پیمان ملی ایاد علاوی دست به بمب گذاری و ناامن کردن امور عراق زد. در سال 1993 آمریکا به ساختمان مرکزی استخبارات عراق حمله موشکی کرد. همچنین آمریکا در سال ژوئن 1996 قصد ترتیب دادن یک کودتای نظامی علیه صدام حسین را داشت که با دستگیری 200 افسر عراقی و اعدام بیش از 80 نفر این کودتا ناکام ماند.

دخالت بعدی آمریکا در عراق، اشغال این کشور در سال 2002-2003 به بهانه نابودی سلاح های کشتار جمعی رژیم صدام است. در این حمله نیروی های واحد عملیات ویژه سازمان سیا پیش از نیروهای ارتش این کشور وارد کردستان عراق شده و به سازماندهی نیروهای پیشمرگه کرد برای مقابله با گروه تندروی انصارالاسلام پرداختند. گروهی که بعدها توسط آمریکا تجهیز دوباره شده و با نام جدید داعش اکنون شمال غرب عراق و بخش هایی از سوریه را تصرف کرده است.

افغانستان:

حزب کمونیست دموکراتیک خلق افغانستان در آوریل 1978 قدرت را در دست گرفته و عرصه را برای نفوذ شوروی در این کشور فراهم نمود. در سال 1979 آمریکا برنامه ای پنهانی برای تامین هزینه های مجاهدین که علیه حکومت کمونیستی افغانستان و نیروی های شوروی می جنگیدند طراحی کرد.

توضیح آنکه در سپتامبر 1979 نوری محمد ترکی رئیس جمهور کمونیست در کودتای داخلی حزب کمونیست افغانستان ترور شده و حفیظ الله امین جانشین وی شد. امین نیز توسط نیروهای شوروی در دسامبر 1979 به قتل رسید. ببرک کارمل جانشین امین بود که راه را برای ورود ارتش شوروی به افغانستان باز کرد. آمریکا نگران بود که ورود ارتش شوروی به افغانستان جهت دستیابی شوروی به نفت غرب آسیا است. به همین جهت دکترین کارتر اعلام شد: آمریکا به هیچ کس اجازه دستیابی به خلیج فارس را نخواهد داد.

جیمی کارتر و پس از آن ریگان مجاهدین افغانی را مسلح و مجهز کرد. آمریکا در راستای مسلح نمودن مجاهدین حتی از ارتش فاسد شوروی نیز سلاح خریده و به مجاهدین داد. آمریکا همچنین 3 میلیارد دلار به ISI پاکستان جهت آموزش مجاهدین در قالب عملیاتی به نام عملیات طوفان داد. محصول هزینه های آمریکا پیدایش گروهی تندرو به نام القاعده بود.

دخالت آمریکا در افغانستان به این سالها محدود نشد. در سال 2001 و پس از واقعه یازده سپتامبر آمریکا به افغانستان حمله کرد. در این حمله نیروهای واحدهای عملیات ویژه سازمان سیا، اولین نیروهای آمریکایی بودند که وارد افغانستان شدند. حمله به افغانستان نخستین حمله وسیع نظامی آمریکا به یک کشور است که توسط سازمان سیا طراحی شده بود. اشغال افغانستان تا کنون نیز ادامه دارد و بهانه آمریکا برای ادامه اشغال حضور نیروی های طالبان در صحنه نظامی – سیاسی این کشور است، نیروهایی که خود بذر تولید آنها را در اوایل دهه 80 میلادی کاشته بود.

ترکیه:

ترکیه همواره از کودتای نظامیان در رنج بود. اولین آن در سال 1960، دومین آن درسال 1971 و سومین آن نیز کودتای 1980 بود که مورد بررسی این متن قرار می گیرد. یک روز قبل از کودتای 12 سپتامبر 1970 ارتش ترکیه، حدود سه هزار نیروی آمریکایی مانور نظامی ای را در خاک ترکیه برگزار کردند. پس از کودتا نیز در اواخر سال 1981 شورای مشترک دفاعی آمریکا- ترکیه ایجاد شد.

مهم ترین سند دخالت آمریکا در این کودتا پیام پاول هنزه رئیس وقت ایستگاه آنکارای سازمان سیا، پس از سرنگونی دولت قانونی سلیمان دمیرل به آمریکاست: پسران ما کارشان را انجام دادند.

نتیجه این کودتا اعدام50 نفر، کشته شدن171 نفر زیر شکنجه و 265 نفر هم به علل دیگر بود. به این موارد دادگاهی شدن 230 هزار نفر و ممنوعیت 300 روزه چاپ روزنامه ها و در نهایت حکومت 9 ساله ارتش را هم باید افزود.

فلسطین:

مسئله ای که اینجا مطرح می شود معمولا در بیان تحولات فلسطین به فراموشی سپرده می شود. پس از پیروزی حماس در انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین، فتح و حماس دولت وحدت ملی فلسطین را به نخست وزیری اسماعیل هنیه تشکیل دادند. در ماه مه 2007 آمریکا به فتح 84 میلیون دلار کمک مالی می کند. مقصد این کمک مالی مشخص است: گارد ریاست جمهوری محمود عباس، رهبر جنبش فتح. هدف نیز توسط آمریکا مشخص می شود: حاکمیت دوباره جنبش فتح بر نوار غزه.

جنبش فتح علیه حماس در نوار غزه کودتایی را شکل می دهد. کودتایی که حماس آن را کودتای آمریکایی می نامد. در طی این کودتا در طول یک هفته حدود 118 نفر کشته و 550 نفر هم زخمی می شوند اما حماس موفق می شود بر کودتا فایق آمده و کمک های نظامی آمریکا به فتح را هم ضبط کند. این کودتا سرآغاز جدایی رسمی دو گروه فلسطینی حماس و فتح از یکدیگر و پدید آمدن دو حاکمیت متفاوت در سرزمین های فلسطینی کرانه باختری و غزه است.

 

جمع بندی

آمریکا در غرب آسیا چه اهدافی را دنبال می کند؟ حضور فیزیکی و نظامی پرهزینه و پرهیاهوی آمریکا در این منطقه، تأسیس پایگاههای نظامی متعدد در منطقه و تلاش جهت گسترش آنها و تأسیس پایگاههای جدید، رزمایش های نظامی پیچیده با مشارکت کشورهای منطقه، دخالت صریح و مداخله جویانه در مسائل داخلی کشورها و نیز دخالت در روابط سیاسی و اقتصادی منطقه، انعقاد قراردادهای سنگین تجاری و معاهده نامه های سیاسی- اقتصادی - امنیتی با دولتهای همسو در منطقه، فروش انواع و اقسام تسلیحات نظامی به کشورهای منطقه و تبدیل خاورمیانه به انبار تسلیحات آمریکایی، حداقل ۳ جنگ و اقدام نظامی گسترده در منطقه و در سالهای اخیر (جنگ خلیج فارس، حمله به افغانستان و جنگ عراق)، جنگ روانی و تهاجم سنگین و گسترده فرهنگی در منطقه، ترویج مؤلفه های فرهنگی غرب در میان ساکنین منطقه بویژه جوانان و... برای رسیدن به کدام هدف و مقصود است؟ در حالی که همه این تحرکات و اقدامات، علاوه بر تحمیل هزینه های هنگفت و سرسام آور بر اقتصاد آمریکا و نیز کشورهای منطقه، با مخالفت های روزافزون و آشکار مردم، گروههای سیاسی و نهادهای فعال آمریکا و نیز مخالفت های جهانی مواجه بوده است، اما سیاستمداران کاخ سفید، به لحاظ اهمیت و حساسیتی که برای اهداف خود در خاورمیانه قائل اند، همچنان بر راهبرد خود در منطقه خاورمیانه پافشاری و اصرار دارند. حتی شکست های خفت بار سیاستهای آنان در این منطقه که خاورمیانه را به باتلاقی خودساخته تبدیل نموده که آمریکا واضحاً در آن گرفتار گردیده است، نیز مانع تلاش کاخ سفید در رسیدن به اهداف خود نگردیده است.

منبع : دیدبان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی